نَجْم (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نَجْم: (وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ) «نَجْم» گاه، به معناى
ستاره مىآيد، و گاه، به معناى
گیاه بدون
ساقه، و در اينجا به قرينه «
شَجَر» (درخت)، منظور معناى دوم يعنى گياه بدون ساقه است.
اصولًا اين واژه، در اصل به معناى
طلوع است،
و اگر به اين گياه
«نجم» مىگويند، به خاطر آن است كه، از
زمین سر بر مىآورد، و اگر به ستاره،
«نجم» گفته مىشود نيز به خاطر طلوع آن است.
(وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ يَسْجُدَانِ) (و گياهان و درختان براى خدا
سجده مىكنند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: مىگويند: مراد از نجم هر روييدنى است كه از زمين سر بر مىآورد و ساقه ندارد، و كلمه شجر به معناى روييدنیهايى است كه ساقه دارند، و اين معناى خوبى است، مؤيدش اين است كه كلمه نجم را با كلمه شجر جمع كرده، هر چند كه آمدن نام شمس و قمر قبل از اين آيه چه بسا آدمى را به اين توهم مىاندازد كه نكند مراد از نجم ستاره باشد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «نَجْم»، ص۵۷۹.