نماز خواندن ابوبکر بر پیکر حضرت زهرا (شبهه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
برخی از
اهلسنت این شبهه را مطرح کردهاند که
ابوبکر بر بدن
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) نماز خوانده است. در منابع اهلسنت نیز روایاتی در این باب آمده است در این مقاله به بررسی این شبهه و صحت و سقم روایات آن میپردازیم.
با جستجویی که در منابع
اهلسنت انجام شد، حدود پنج
روایت با این عبارات: «فتقدم ابوبکر فصلی علیها فکبر علیها اربعا، صلی علیها ابوبکر، صَلَّی ابوبَکْرٍ الصِّدِّیقُ عَلَی فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ، وکبر ابوبکر علی فاطمة اربعا» بیانگر این نکته هستند که
ابوبکر بر پیکر
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) نماز خوانده است.
اما این روایات از نظر
سند ضعیف هستند و در نتیجه
حجت نیستند.
از طرف دیگر در مقابل این روایات، روایات صحیح
بخاری و
مسلم قرار دارند که تصریح میکنند، حضرت زهرا (
سلاماللهعلیها) تا آخر عمر با ابوبکر قهر بودند و با او صحبت نکردند: فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رسول اللَّهِ فَهَجَرَتْ اَبَابَکْرٍ فلم تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حتی تُوُفِّیَتْ، و هنگامیکه از دنیا رفتند، امیرمؤمنان (علیه
السّلام) در مراسم تجهیز و تشییع دختر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) آنها را با خبر نکردند و خود آن حضرت بر بدنش
نماز خواند و
دفن کردند:
فلما تُوُفِّیَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِیٌّ لَیْلًا ولم یُؤْذِنْ بها اَبَا بَکْرٍ وَصَلَّی علیها...
این روایت صحیح بر روایات ضعیف دیگر مقدم است و ثابت میشود که ابوبکر بر بدن ایشان نماز نخوانده است و تا آخر عمر آن حضرت از دست وی ناراحت و ناراضی بودهاند.
و از طرف سوم، بسیاری از علمای بزرگ اهلسنت تصریح نمودهاند که ابوبکر بر بدن آن حضرت نماز نخوانده است.
روایات اهلسنت در این موضوع، دو دسته هستند:
۱. روایاتی که میگویند ابوبکر بر آن حضرت نماز گزارده است. (سند همه آنها
ضعیف هستند و ضعف سند آنها اثبات خواهد شد)
۲. روایاتی که تصریح میکنند بنا به وصیت حضرت زهرا (
سلاماللهعلیها)،
امیرمؤمنان شبانه بدن مطهر ایشان را تجهیز نموده و به خاک سپردند. (سند آنها
صحیح است)
به اقتضای روش تحقیق، هر دو دسته را بررسی نماییم تا نتیجه عادلانه و صحیح به دست آید.
در منابع اهلسنت روایاتی وجود دارد که میگوید ابوبکر بر حضرت زهرا نماز گزارده است. در ادامه به برررسی این روایات میپردازیم.
یکی از روایاتی که میگوید ابوبکر بر حضرت زهرا نماز گزارده است، روایت
ابنعدی در کتاب «
الکامل فی الضعفاء» از
مالک بن انس است که با سند و متن ذیل نقل شده است:
ثنا
محمد بنهارون
بن حسان البرقی بمصر ثنا
محمد بن الولید
بن ابان ثنا
محمد بن عبدالله القدامی کذا قال وانما هوعبدالله
بن محمد القدام یقال مالک
بن انس اخبرنا عن جعفر
بن محمد عن ابیه عن جده قال توفیت فاطمة بنت رسول الله صلی الله علیه
وسلم لیلا فجاء ابوبکر وعمر وعثمان وطلحة والزبیر وسعید وجماعة کثیر سماهم مالک فقال ابوبکر لعلی تقدم فصل علیها قال لا والله لا تقدمت وانت خلیفة رسول الله صلی الله علیه
وسلم قال فتقدم ابوبکر فصلی علیها فکبر علیها اربعاو دفنها لیلا. قال الشیخ وهذه الاحادیث التی املیتها عن مالک
بن انس فی الموطا ولا اعلم رواها عن مالک غیر عبدالله
بن محمد بن ربیعة هذا
مالک از
امام صادق (علیهالسّلام) از پدرش و ایشان از پدرش
علی بن الحسین (علیهالسّلام) نقل کرده که فرمود: فاطمه دختر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) شب از دنیا رفت، ابوبکر،
عمر،
عثمان،
طلحه،
زبیر سعید و بسیاری از افراد که مالک آنها را نام برده، حاضر شدند. ابوبکر به علی (علیه
السّلام) گفت: جلو بایست و بر فاطمه نماز بگزار. علی (علیه
السّلام) فرمود: نه به خدا! از تو پیشی نمیگیرم در حالی که تو جانشین رسول خدا هستی. روای میگوید: ابوبکر بر بدن حضرت زهرا نماز خواند و بر او چهار
تکبیر گفت و فاطمه را شبانه دفن کردند.
مصنف کتاب گفته است: این روایاتی را که من از مالک
بن انس در موطا بود، نوشتم و میدانم که جز
عبدالله بن محمد بن ربیعه کسی دیگر آنها را روایت نکرده است.
نخستین پاسخ این که سند این روایت ضعیف است؛ چرا که در سند آن «
عبدالله بن محمد بن قدامی» از نظر علمای
رجال اهلسنت تضعیف شده است. برای اثبات این مطلب سخنان علمای رجال را در باره ایشان نقل میکنیم:
ذهبی از علمای بزرگ رجال اهل سنت، وی را یکی از ضعفاء ذکر کرده است:
۴۵۴۹ (۴۷۸۸) عبدالله
بن محمد بن ربیعة
بن القدامی المصیصی احد الضعفاءاتی عن مالک بمصائب (منها) عن جعفر
بن محمد عن ابیه عن جده قال توفیت فاطمة لیلا فجاء ابوبکر وعمر وجماعة کثیرة فقال ابوبکر لعلی تقدم فصل قال والله لا تقدمت وانت خلیفة رسول الله صلی الله علیه
وسلم فتقدم ابوبکر و کبر اربعا.
عبدالله
بن محمد بن ربیعه قدامی مصیصی، یکی از ضعفاء است که از مالک مصائبی را نقل کرده است. یکی از آنها روایت امام صادق (علیه
السّلام) از پدر و جدش است که فرمود: فاطمه شبانه وفات یافت...
ابنحجر عسقلانی نیز در کتاب «
الاصابه» بعد از نقل روایت، تصریح میکند که این روایت را برخی از روایان متروک از مالک نقل کرده و
دارقطنی و
ابنعدی روایت او را وهن دانستهاند.
وقد رَوَی بعض المتروکین عن مالک عن جعفر
بن محمد عن ابیه نحوه و وهاه الدارقطنی وابن عدی.
برخی متروکین این روایت را از مالک از جعفر
بن محمد از پدرش همانند این روایت را نقل کرده و دارقطنی و ابنعدی آن را وهن دانستهاند.
ابنعدی صاحب کتاب «
الکامل فی الضعفاء» بعد از نقل همین روایت و چند روایت دیگر، درباره روایات
عبدالله بن محمد قدامی مینویسد:
وعامة حدیثه غیر محفوظة و هو ضعیف علی ما تبین لی من روایاته واضطرابه فیها و لم ار للمتقدمین فیه کلاما فاذکره.
بنابر آنچه از روایات این فرد و اضطراب روایاتش برای من روشن شده، عموم روایات وی (عبدالله
بن محمد قدامی) محفوظ و ثابت نیست (و ضعیف است)؛ در کلمات گذشتگان چیزی در باره او نیافتم که ذکر کنم.
مقدسی در کتاب «
ذخیرة الحفاظ» بعد از نقل روایت، تصریح میکند که عبدالله
بن محمد قدامی ضعیف است:
۲۴۹۳ - حدیث: توفیت فاطمة بنت رسول الله لیلاً، وجاء ابوبکر، وعمر، وعثمان، وطلحة، ... رواه عبدالله
بن محمد القدامی: عن مالک
بن انس، عن جفعر
بن محمد عن ابیه، عن جده قال: توفیت. ولم یروه عن مالک غیر القدامی وهو ضعیف.
این روایت را عبدالله
بن محمد قدامی از
مالک بن انس.... روایت کرده... و او ضعیف است.
حاکم نیشابوری نیز تصریح میکند که عبدالله
بن محمد احادیث جعلی از مالک نقل میکند:
۹۲ عبدالله
بن محمد بن ربیعة القدام یروی عن مالک انس وابراهیم
بن سعد احادیث موضوعة.
عبدالله
بن محمد بن ربیعة قدامی، از مالک
بن انس و ابراهیم
بن سعید روایات ساختگی را نقل کرده است.
ابویعلی قزوینی نیز میگوید:
(۱۳۴) عبدالله
بن محمد بن ربیعة القدامی المصیصی یروی عن مالک و هو ضعیف یاتی بالمناکیر و ما لا یتابع علیه.
عبدالله
بن محمد قدامی از مالک روایت کرده، او ضعیف است و روایات منکر و آنچه را قابل پیروی نیست نقل کرده است.
ابنجزری تصریح نموده که وی اخبار را وارونه میکرده است:
عبدالله
بن محمد بن ربیعة القدامی المصیصی روی عن مالک وابراهیم
بن سعد... وکان یقلب الاخبار لا یحتج به.
عبدالله
بن محمد قدامی... روایات را وارونه میکرد و به روایات او احتجاج نمیشود.
محبالدین طبری بعد از نقل روایت، در کتاب
الریاض النضرة فی مناقب العشره، اینگونه پاسخ میدهد که این روایت با روایت صحیح دیگری که تصریح میکند امیرمؤمنان (علیه
السّلام) تا شش ماه با ابوبکر بیعت نکرده بود، منافات دارد؛ زیرا در این صورت امیرمؤمنان (علیه
السّلام) چگونه اجازه میدهد کسی که غاصب حق اوست، بر پیکر همسرش نماز بخواند:
وهذا مغایر لما جاء فی الصحیح فانه ورد فی الصحیح ان علیا لم یبایع ابا بکر حتی ماتت فاطمة وطریان هذا مع عدم البیعة یبعد فی الظاهر والغالب وان جاز ان یکونوا لما سمعوا بموتها حضروها فاتفق ذلک ثم بایع بعده.
این روایت با آنچه در
صحیح بخاری آمده مغایر است، زیرا در روایت صحیح آمده است که (حضرت) علی (علیه
السّلام) تا زمانی که (حضرت) فاطمه (
سلاماللهعلیها) از دنیا نرفت، با ابوبکر بیعت نکرد. و طرح کردن این مطلب با این که علی (علیه
السّلام)
بیعت نکرده بود، در ظاهر و غالبا بعید به نظر میرسد؛ هر چند جایز است که بگوییم هنگامی که ابوبکر و عمر خبر وفات (حضرت) فاطمه را شنیدند، حاضر شدند و پس از آن، (حضرت) علی (علیه
السّلام) با وی بیعت کرد.
منظور طبری از
روایت صحیح این روایت بخاری و
مسلم است که امیرمؤمنان تا بعد از شهادت حضرت زهرا (
سلاماللهعلیها) با ابوبکر بیعت نکرده بود:
«حدثنا یحیی
بن بُکَیْرٍ حدثنا اللَّیْثُ عن عُقَیْلٍ عن
بن شِهَابٍ عن عُرْوَةَ عن عَائِشَةَ اَنَّ فَاطِمَةَ علیها
السَّلَام بِنْتَ النبی صلی الله علیه
وسلم اَرْسَلَتْ الی
ابیبَکْرٍ تَسْاَلُهُ مِیرَاثَهَا.... فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ علی
ابیبَکْرٍ فی ذلک فَهَجَرَتْهُ فلم تُکَلِّمْهُ حتی تُوُفِّیَتْ وَعَاشَتْ بَعْدَ النبی صلی الله علیه
وسلم سِتَّةَ اَشْهُرٍ فلما تُوُفِّیَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِیٌّ لَیْلًا ولم یُؤْذِنْ بها اَبَا بَکْرٍ وَصَلَّی علیها وکان لِعَلِیٍّ من الناس وَجْهٌ حَیَاةَ فَاطِمَةَ فلما تُوُفِّیَتْ اسْتَنْکَرَ عَلِیٌّ وُجُوهَ الناس فَالْتَمَسَ مُصَالَحَةَ
ابیبَکْرٍ وَمُبَایَعَتَهُولم یَکُنْ یُبَایِعُ تِلْکَ الْاَشْهُرَ.»
حضرت فاطمه (
سلاماللهعلیها) بر ابوبکر
غضب نمود و با وی قهر کرد و تا پایان عمر با او سخنی نگفت. و بعد از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) شش ماه بیشتر زندگی نکرد. وقتی حضرت فاطمه (
سلاماللهعلیها) از دنیا رفت، شوهرش شبانه او را
دفن کرد و ابوبکر را خبر نساخت و خود بر او نماز خواند. تا حضرت فاطمه (
سلاماللهعلیها) زنده بود، علی (علیه
السّلام) در میان مردم احترام داشت؛ اما وقتی حضرت فاطمه (
سلاماللهعلیها) از دنیا رفت، مردم از او روی گرداندند و این جا بود که خواستند حضرت علی (علیه
السّلام) با ابوبکر مصالحه و بیعت کند. علی (علیه
السّلام) در این شش ماه که حضرت فاطمه (
سلاماللهعلیها) زنده بود، با ابوبکر بیعت نکرد.
این روایت در صحیح
مسلم نیز آمده است.
ابن حجر عسقلانی در شرح این روایت مینویسد امیرالمؤمنین (علیه
السّلام) بیش از شش ماه بیعت نکردند:
فلما ماتت واستمر علی عدم الحضور عند
ابیبکر.
هنگامی که حضرت زهرا (
سلاماللهعلیها) از دنیا رفتند، امیرمؤمنان (علیه
السّلام) برای بیعت نزد ابوبکر نرفت.
لازم به ذکر است که غضب حضرت فقط به خاطر
غصب فدک نبوده بلکه به خاطر غصب
خلافت و غصب فدک و غصب
خمس خیبر و غصب
وجوهات مدینه بوده است.
ابنسعد در کتاب «
الطبقات الکبری»، دو روایت دیگر را در این موضوع نقل کرده و روایت نخست که از شعبی نقل شده، این است:
اخبرنا
محمد بن عمر حدثنا قیس
بن الربیع عن مجالد عن الشعبی قال صلی علیها ابوبکر رضی الله عنه.
شعبی میگوید: بر (فاطمه زهرا (
سلاماللهعلیها)) ابوبکر نماز برگزار کرد.
این روایت توسط عدهای از علمای اهلسنت تضعیف شده که در ادامه به برخی از اقوال آنان اشاره میشود.
ابنحجر در کتاب «
الاصابه» بعد از نقل روایت، این طریق را ضعیف میداند و تصریح میکند که شعبی ضعیف است و علاوه بر آن، سند روایت نیز
منقطع میباشد:
وروی الواقدی عن طریق الشعبی قال صلی ابوبکر علی فاطمةو هذا فیه ضعف وانقطاع.
واقدی از طریق شعبی روایت کرده که ابوبکر بر فاطمه نماز خواند. در این روایت ضعف وجود دارد و سندش نیز منقطع است.
بیهقی روایت دیگری را از شعبی نقل کرده که
امیرمؤمنان (علیهالسّلام) از بازوان ابوبکر گرفت و او را برای نماز خواندن جلو انداخت.
اما خود بیهقی در پایان این روایت را رد کرده و میگوید: صحیح این است که به نقل
عایشه در قضیه میراث هنگامیکه فاطمه وفات یافت، علی
بن ابیطالب (علیه
السّلام) ابوبکر را با خبر نساخت و خود بر بدن او نماز خواند.
متن هر دو روایت این است:
«۶۶۸۷ فَاَخْبَرَنَا فَاَخْبَرَنَا ابوعَبْدِ اللَّهِ الْحَافِظُ، ثنا ابوبَکْرٍ
اَحْمَدُ بْنُ کَامِلِ
بْنِ خَلَفِ
بْنِ شَجَرَةَ الْقَاضِی، ثنا
مُحَمَّدُ بْنُ عُثْمَانَ
بْنِ ابیشَیْبَةَ، ثنا عَوْنُ
بْنُ سَلامٍ، ثنا سَوَّارُ
بْنُ مُصْعَبٍ، عَنْ مُجَالِدٍ، عَنِ الشَّعْبِیِّ، اَنَّ فَاطِمَةَ رضِیَ اللَّهُ عَنْهَا، لَمَّا مَاتَتْ دَفَنَهَا عَلِیٌّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ لَیْلا، وَاَخَذَ بِضَبْعَیْ
ابیبَکْرٍ الصِّدِّیقِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ فَقَدَّمَهُ یَعْنِی فِی الصَّلاةِ عَلَیْهَا، کَذَا رُوِیَ بِهَذَا الاِسْنَادِوَالصَّحِیحُ.»
«۶۶۸۸ عن
بن شهاب الزهریعن عروة عن عائشة رضی الله عنها فی قصة المیراث ان فاطمة بنت رسول الله صلی الله علیه
وسلم عاشت بعد رسول الله صلی الله علیه
وسلم ستة اشهر فلما توفیت دفنها علی
بن ابیطالب رضی الله عنهما لیلا ولم یؤذن بها ابا بکر رضی الله عنه وصلی علیها علی رضی الله عنه.»
شبعی میگوید: هنگامی فاطمه (
سلاماللهعلیها) از دنیا رفت، علی (علیه
السّلام) او را شبانه دفن کرد و از بازوان ابوبکر گرفت و او را برای نماز خواندن بر بدن آن حضرت جلوانداخت. همچنین با این
سند نقل شده است، روایت صحیح از
ابنشهاب از عروه از عایشه در قضیه طلب میراث نقل شده است که فاطمه دختر رسول خدا بعد از آن حضرت ششماه زندگی کرد و هنگامیکه وفات یافت علی
بن ابیطالب (علیه
السّلام) او را شبانه دفن کرد و ابوبکر را با خبر نساخت و علی (علیه
السّلام) بر او نماز خواند.
در برخی از چاپهای این کتاب کلمه «والصحیح» با عبارت روایت بعدی متصل است..... کذا روی بهذا الاسناد والصحیح عن ابن شهاب الزهری عن عروة عن عائشة رضی الله عنها فی قصة المیراث...
این مطلب نشان میدهد که بیهقی روایت شعبی را قبول ندارد لذا به نظر او قول صحیح این است که ابوبکر نماز نخوانده است.
ابنسعد روایت دیگری را از طریق «
ابراهیم بن محمد بن حاطب» نقل کرده است:
اَخْبَرَنَا شَبَابَةُ
بْنُ سَوَّارٍ، حَدَّثَنَا عَبْدُ الاَعْلَی
بْنُ ابیالْمُسَاوِرِ، عَنْ
حَمَّادٍ، عَنْ اِبْرَاهِیمَ، قَالَ: صَلَّی ابوبَکْرٍ الصِّدِّیقُ عَلَی فَاطِمَةَبِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) فَکَبَّرَ عَلَیْهَا اَرْبَعًا.
ابراهیم میگوید: ابوبکر صدیق بر فاطمه دختر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) نماز خواند و بر ایشان چهار
تکبیر گفت.
در سند این روایت «
عبدالاعلی ابن ابیالمساور» وجود دارد که علمای رجال اهلسنت وی را به شدت تضعیف کردهاند و در نتیجه به روایت او نمیشود استدلال کرد.
مزی از علمای رجال در شرح حال او چنین مینویسد:
عبدالاعلی
بن ابیالمساور الزُّهْرِیّ، مولاهم، ابومسعود الجرار، بالراء المهملة المکررة، الکوفی، نزیل المدائن.
رَوَی عَن: ابراهیم
بن محمد بن حاطب، وثابت
بن ابیصفیة الثمالی،
وحماد بن ابی
سُلَیْمان، ... قال الحافظ ابوبکر الخطیب: وقد روی غیر واحد، عن یحیی ابن مَعِینالطعن علیه، وسوء القول فیه.
وَقَال عَباس الدُّورِیُّ، وابراهیم
بن عَبد الله
بن الجنید، عن یحیی
بن مَعِین: لیس بشیءٍ. زاد ابراهیم: کذاب.
وَقَال المفضل
بن غسان الغلابی، عن یحیی
بن مَعِین: لیس بثقة. وَقَال
محمد بن عثمان
بن ابیشَیْبَة، عن علی
بن المدینی: ضعیف، لیس بشیءٍ. وَقَال
محمد بن عَبد الله
بن عمار الموصلی: ضعیف، لیس بحجة. وَقَال ابوزُرْعَة: ضعیف جدا. وَقَال ابوحاتم: ضعیف الحدیث، شبه المتروک. قَال البُخارِیُّ: منکر الحدیث. وَقَال ابوداود: لیس بشیءٍ. وَقَال النَّسَائی: متروک الحدیث.
خطیب بغدادی گفته: بسیاری از ابنمعین نقل کرده که وی بر او
طعن وارد کرده و در بارهاش بد گفته است.
عباس دوری،
ابراهیم بن عبدالله از
یحیی بن معین نقل کرده که روایت او چیزی نیست، ابراهیم اضافه کرده که او دروغگو است.
مفضل بن غسان از یحیی
بن معین نقل کرده که وی
موثق نیست. به نقل
محمد بن عثمان علی بن مدینی او را ضعیف دانسته و روایتش را بیارزش میداند.
محمد بن عبدالله موصلی گفته: وی ضعیف است روایتش
حجت نیست.
ابوزرعه گفته: او جدا ضعیف است.
ابوحاتم نیز وی را
ضعیف الحدیث و شبیه
متروک الحدیث میداند. بخاری گفته: او
منکر الحدیث است.
نسائی وی را متروک الحدیث میداند.
ابنجوزی تضعیفات برخی دیگر را نیز درباره وی آورده است:
۱۸۰۹ عبدالاعلی
بن ابیالمساور ابومسعود الجرار الکوفی... وقال ابن نمیر و النسائی وعلی
بن الجنید متروک الحدیث وقال البخاری منکر الحدیث وقال ابوزرعة ضعیف جدا و قال الدارقطنی ضعیف و قال ابن عدی حدیثه لا یتابعه علیه الثقات.
ابننمیر، نسائی و
علی بن جنید گفتهاند: وی متروک الحدیث است. بخاری گفته: او منکر الحدیث است.... دارقطنی گفته: ضعیف است. ابن عدی گفته: افراد
ثقه از روایتش پیروی نمیکردند.
ابونعیم اصفهانی در کتاب «
حلیة الاولیاء وطبقات الاصفیاء»، روایت دیگری از
ابنعباس نقل کرده که وی میگوید: ابوبکر در
نماز بر حضرت زهرا (
سلاماللهعلیها) چهار تکبیر گفته است؛ پس این روایت نشان میدهد که ابوبکر بر بدن آن حضرت نماز گزارده است. متن روایت با این سند نقل شده است:
حدثنا عبدالله
بن محمد بن جعفر ثنا
محمد بن عبدالله رشتة ثنا شیبان ابن فروخ ثنا
محمد بن زیادعن میمون
بن مهران عن ابن عباس... کبر ابوبکر علی فاطمة اربعا و کبر عمر علی
ابیبکر اربعا وکبر صهیب علی عمر اربعا.
ابنعباس میگوید: ... ابوبکر بر فاطمه چهار تکبیر گفت. عمر بر ابوبکر و
صهیب بر عمر چهار تکبیر گفتند.
در سند این روایت،
محمد بن زیاد یشکری است که از سوی علمای رجال اهلسنت تضعیف شده است.
ابن ابیحاتم در ابتدا این شخص را معرفی کرده و تصریح میکند که وی روایات را جعل میکرده است:
محمد بن زیاد الجزری الیشکری الحنفی یروی عن میمون
بن مهران روی عنه العراقیون کان ممن یضع الحدیث علی الثقات ویاتی عن الاثبات بالاشیاء المعضلاتلا یحل ذکره فی الکتب الا علی جهة القدح ولا الروایة عنه الا علی سبیل الاعتبار عند اهل الصناعة خصوصا دون غیرهم و...
محمد بن زیاد جزری یشکری حنفی، از
میمون بن مهران روایت میکند. و عراقیون از او روایت کردهاند. او از افرادی بود که روایت
جعل میکرد و به افراد ثقه نسبت میداد و از افراد موثق معضلاتی نقل میکرد که ذکرش در کتابها جایز نیست، مگر این که برای
قدح و ایراد وارد کردن باشد. وروایت از وی جایز نیست مگر برای عبرت گرفتن از آن برای اهل فن نه غیر آنها.
و در پایان این روایتش را نیز ذکر کرده است.
شمسالدین ذهبی نیز تضعیفات علمای رجال اهلسنت را در باره وی ذکر کرده است:
محمد بن زیاد (ت) الیشکری المیمونی الطحان یروی عن میمون
بن مهران وغیره وعنه شیبان
بن فروخ وعقبة
بن مکرم وجماعة قال احمدکذاب اعور یضع الحدیثوروی ابراهیم
بن الجنید وغیره عن ابن معینکذابوقال ابن المدینی رمیت بما کتبت عنهوضعفه جداوقال ابوزرعةکان یکذبوقال الدارقطنی کذاب.
محمد بن زیاد یشکری... از میمون
بن مهران و غیر او روایت کرده و از او
شیبان بن فروخ و
عقبه بن مکرم و گروهی روایت کردهاند.
احمد حنبل میگوید: او فردی بسیار دروغگو یک چشمی بود که روایت جعل میکرد.
ابراهیم بن جنید و غیر او از ابن معین نقل کرده که گفته:
محمد بن زیاد بسیار اهل
دروغ بود.
ابن مدینی نیز او را به شدت تضعیف میکند و میگوید هر روایتی که از او نوشته بودم، دور ریختم.
ابوزرعه گفت: او همیشه دروغ میگفت. دارقطنی نیز گفته است او بسیار درغگو بود.
بنابراین،
محمد بن زیاد در این روایت به شدت تضعیف شده و از این جهت روایت از اعتبار ساقط و استدلال به آن صحیح نیست.
نورالدین هیثمی در کتاب «
بغیة الباحث عن زوائد مسند الحارث»، نظیر این روایت را از
عبدالله بن عمر نقل کرده است:
«۲۷۲ـ حَدَّثَنَا حَفْصُ
بْنُ حَمْزَةَ حَدَّثَنَا فُرَاتُ
بْنُ السَّائِبِ حَدَّثَنَامَیْمُونُ
بْنُ مِهْرَانَحَدَّثَنَا عَبْدُ اللهِ
بْنُ عُمَرَ قَالَ... کَبَّرَ ابوبَکْرٍ عَلَی فَاطِمَةَ اَرْبَعًا...؛
عبدالله
بن عمر میگوید: ... ابوبکر بر (پیکر مطهر حضرت) فاطمه (
سلاماللهعلیها) چهار بار تکبیر گفت...»
در سند آن «
فرات بن سائب» قرار دارد و او از نظر علمای رجال اهلسنت ضعیف است.
ابنحجر عسقلانی بعد از این که فرات
بن سائب را شاگرد میمون
بن مهران ذکر کرده، اقوال علمای رجال اهلسنت را در باره وی آورده است:
فرات
بن السائب ابوسلیمان وقیل ابوالمعلی الجزریعن میمون
بن مهران..
قال البخاری منکر الحدیث و قال یحیی
بن معین لیس بشیء و قال الدارقطنی و غیره متروک....
وقال ابوحاتم الرازی ضعیف الحدیث منکر الحدیث وقال الساج یترک و هو قال النسائی متروک الحدیث وقال عباس عن یحیی
بن معین منکر الحدیث وقال
ابواحمد الحاکم ذاهب الحدیث وقال
بن عدی له احادیث غیر محفوظة وعن میمون مناکیر.
فرات
بن سائب کنیهاش ابوسلیمان و برخی گفته ابوالمعلی جزری است که از
میمون بن مهران روایت میکند. بخاری گفته: او منکر الحدیث است. یحیی
بن معین گفته: او ارزشی ندارد. دارقطنی و غیر او گفتهاند که فرات
بن سائب متروک الحدیث است.
ابو حاتم رازی گفته: وی ضعیف و منکر الحدیث است. ساجی گفته: علما او را ترک کردهاند. نسائی گفته: وی متروک الحدیث است. یحیی
بن معین گفته: منکر الحدیث است.
حاکم نیشابوری گفته: روایت او از درجه اعتبار ساقط است. ابن عدی گفته: او روایاتی نقل مینماید که ثابت نیست و از میمون روایات منکر نقل میکرد.
با بررسی که در اسناد روایات فوق انجام شد، روشن میشود که این روایات ضعیف و از نظر سند مخدوش است.
دستهای دیگری از روایات (که روایت صحیح نیز در میان آنها است) بر خلاف دسته اول، تصریح دارند که بنا به
وصیت حضرت زهرا (
سلاماللهعلیها)، امیرمؤمنان (علیه
السّلام) بدن ایشان را شبانه تجهیز نموده و به خاک سپردند.
بخاری در روایت صحیح آورده است، هنگامی که حضرت زهرا (
سلاماللهعلیها) از دنیا رفتند، امیرمؤمنان (علیه
السّلام) بدن آن حضرت را شبانه تجهیز کرد و به خاک سپرد و ابوبکر را برای مراسم
غسل، نماز،
تکفین و
تدفین حضرت با خبر نساخت:
«۳۹۹۸ حدثنا یحیی
بن بُکَیْرٍ حدثنا اللَّیْثُ عن عُقَیْلٍ عن
بن شِهَابٍ عن عُرْوَةَ عن عَائِشَةَ اَنَّ فَاطِمَةَ علیها
السَّلَام بِنْتَ النبی صلی الله علیه
وسلم اَرْسَلَتْ الی
ابیبَکْرٍ تَسْاَلُهُ مِیرَاثَهَا من رسول اللَّهِ صلی الله علیه
وسلم مِمَّا اَفَاءَ الله علیه بِالْمَدِینَةِ وَفَدَکٍ وما بَقِیَ من خُمُسِ خَیْبَرَ فقال ابوبَکْرٍ اِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه
وسلم قال لَا نُورَثُ ما تَرَکْنَا صَدَقَةٌ انما یَاْکُلُ آلُ
مُحَمَّدٍ صلی الله علیه
وسلم فی هذا الْمَالِ وَاِنِّی والله لَا اُغَیِّرُ شیئا من صَدَقَةِ رسول اللَّهِ صلی الله علیه
وسلم عن حَالِهَا التی کانت علیها فی عَهْدِ رسول اللَّهِ صلی الله علیه
وسلم وَلَاَعْمَلَنَّ فیها بِمَا عَمِلَ بِهِ رسول اللَّهِ صلی الله علیه
وسلم فَاَبَی ابوبَکْرٍ اَنْ یَدْفَعَ الی فَاطِمَةَ منها شیئا فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ علی
ابیبَکْرٍ فی ذلک فَهَجَرَتْهُ فلم تُکَلِّمْهُ حتی تُوُفِّیَتْ وَعَاشَتْ بَعْدَ النبی صلی الله علیه
وسلم سِتَّةَ اَشْهُرٍفلما تُوُفِّیَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِیٌّ لَیْلًا ولم یُؤْذِنْ بها اَبَا بَکْرٍ وَصَلَّی علیها....»
بدرالدین عینی در
شرح صحیح بخاری جمله «وصلی علیها» را این گونه معنا کرده است:
ای: صلی علی، رضی الله تعالی عنه، علی فاطمة.
یعنی، علی رضی الله عنه بر فاطمه نماز خواند.
در صحیح
مسلم نیز همین عبارت آمده است:
فلما تُوُفِّیَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِیُّ
بن ابیطَالِبٍ لَیْلًاولم یُؤْذِنْ بها اَبَا بَکْرٍ وَصَلَّی علیها عَلِیٌّ.
عبدالرزاق صاحب کتاب «
المصنف»
روایت معتبر دیگری را نقل کرده است که امیرمؤمنان (علیه
السّلام) حضرت زهرا (
سلاماللهعلیها) را شبانه دفن کردند، تا ابوبکر بر آن حضرت نماز نخواند:
«۶۵۵۴ عبد الرزاق عَنِ ابْنِ جُرَیْجٍ، وَعَمْرِو
بْنِ دِینَارٍ، اَنَّ حَسَنَ
بْنَ مُحَمَّدٍ اَخْبَرَهُ، اَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ النَّبِیِّ صلی الله علیه
وسلم دُفِنَتْ بِاللَّیْلِ، قَالَ: فَرَّ بِهَا عَلِیٌّ مِنْ
ابیبَکْرٍ، اَنْ یُصَلِّیَ عَلَیْهَا، کَانَ بَیْنَهُمَا شَیْءٌ؛
حسن
بن محمد خبر داده است که فاطمه دختر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) شبانه دفن شد، روای میگوید: علی (علیه
السّلام) این کار را انجام داد تا ابوبکر بر پیکر ایشان نماز نخواند؛ زیرا میان ابوبکر و فاطمه چیزی (ناراحتی) بود.»
این روایت از نظر
سند معتبر است و روایان آن از سوی علمای رجال اهلسنت توثیق شدهاند:
ذهبی وی را ابتدا معرفی کرده و پس از آن سخنان علمای رجال را در باره توثیق او نقل کرده است:
عبدالرزاق
بن همام
بن نافع الحافظ الکبیر ابوبکر الحمیری مولاهم الصنعانی صاحب التصانیف روی عن عبید الله
بن عمر قلیلا و عن
بن جریج... قلت وثقه غیر واحد وحدیثه مخرج فی الصحاح و له ما ینفرد به و نقموا علیه التشیع و ما کان یغلو فیه بل کان یحب علیا رضی الله عنه و یبغض من قاتله.
عبدالرزاق
بن همام
بن نافع،
حافظ بزرگ (حافظ به کسی میگویند که صد هزار روایت حفظ باشد)
ابوبکر حمیری... از
عبیدالله بن عمر (به مقدار کم) و
ابنجریج نقل روایت نموده است... میگویم: بسیاری از علماء وی را توثیق کردهاند و روایات او در کتابهای شش گانه اهلسنت نقل شده است. او بعضا روایاتی دارد که به تنهایی نقل کرده؛ علما به
شیعه بودنش اشکال کردهاند در حالی که او در شیعه بودن غلو نکرده بلکه محبت علی رضی الله عنه را داشته و بغض کسانی داشته که با ایشان
جنگ کردهاند.
مزی در کتاب
تهذیب الکمال بعد از معرفی وی مینویسد:
وَقَال ابوزُرْعَة الدمشقی، عَن
ابیالحسن
بن سمیع، عن
احمد بن صالح المِصْرِی: قلت
لاحمد بن حنبل: رایت احدا احسن حدیثًا من عبد الرزاق؟ قال: لا. قال ابوزُرْعَة: عبد الرزاق احد من ثبت حدیثه....
وَقَال
ابواحمد بن عدی: ولعبد الرزاق اصناف وحدیث کثیر، و قد رحل الیه ثقات المسلمین وائمتهم وکتبوا عنهولم یروا بحدیثه باسًا...
ابوزرعه دمشقی به نقل از
ابوالحسن بن سمیع به نقل از
احمد بن صالح میگوید: به
احمد بن حنبل گفتم: آیا کسی را نیکو تر از جهت روایت از عبد الرزاق دیدی؟ گفت: نه. ابوزرعه گفته: عبدالرزاق یکی از کسانی است که روایاتش ثابت و صحیح است....
ابواحمد بن عدی گفته است: برای عبدالرزاق روایات زیادی است و افراد موثق مسلمانان و پیشوایان آنها به سوی عبدالرزاق رفته و از وی روایت نوشتهاند و در روایت نقل کردن از وی اشکالی نداشتند.
ذهبی در کتاب دیگرش وی را یکی از بزرگان معرفی کرده است:
عبدالرزاق
بن همام
بن نافع الحافظ ابوبکر الصنعانی احد الاعلام...
عبدالرزاق
بن همام
بن نافع حافظ بزرگ، ابوبکر صنعانی یکی از بزرگان است....
ابنحجر عسقلانی نیز مینویسد:
عبدالرزاق
بن همام
بن نافع الحمیری مولاهم ابوبکر الصنعانی ثقة حافظ مصنف شهیر...
عبد الرزاق
بن همام
بن نافع حمیری... ثقه و حافظ و مصنف شهیر است....
ابنحبان نیز وی را در کتاب «
الثقات» آورده و نشانه این است که از نظر وی موثق است:
۱۴۱۴۶ عبد الرزاق
بن همام
بن نافع الحمیری الصنعانی کنیته ابو...
ابنعساکر دمشقی نیز مینویسد:
۴۰۳۹ عبد الرزاق
بن همام
بن نافع ابوبکر الحمیری مولاهم الصنعانیاحد الثقات المشهورین.
عبدالرزاق
بن همام
بن نافع ابوبکر حمیری صنعانی، یکی از موثقان مشهور است.
البته توثیقات در باره وی فراوان است ولی به جهت رعایت اختصار به همین مقدار بسنده نمودیم.
نام وی،
عبدالملک بن عبدالعزیز است. وی نیز از نظر علمای رجال
اهلسنت توثیق شده است:
ذهبی او را اینگونه معرفی کرده است:
ابن جریج ع عبد الملک
بن عبد العزیز
بن جریج الامام العلامة الحافظ...
ابن جریج از روایان کتابهای شش گانه اصلی اهلسنت، عبد الملک
بن عبد الملک
بن عبد العزیز
بن جریج، پیشوا، علامه و حافظ است...
ابنحجر عسقلانی نیز در کتابش توثیقات علمای اهلسنت را درباره وی ذکر کرده است:
الستة عبد الملک
بن عبد العزیز
بن جریج الاموی...
وقال
بن ابیمریم عن
بن معین ثقة فی کل ما روی عنه من الکتاب وقال جعفر
بن عبد الواحد عن یحیی
بن سعید کان
بن جریج صدوقا... وقال
سلیمان بن النضر
بن مخلد
بن یزیدما رایت اصدق لهجة من
بن جریج... وذکره
بن حبان فی الثقات...
وقال
بن خراش کان صدوقا وقال العجلی مکی ثقة. .
ابن ابیمریم از ابن معین نقل کرده ابن جریج در نقل هر کتابی مورد وثوق و اطمینان میباشد. از
یحیی بن سعید نقل شده که ابن جریج راستگو است.
سلیمان بن نضر بن مخلد بن یزید گفته است: راستگوتر از ابن جریج ندیدم. ابن حبان نام وی را در کتاب «الثقات» خود آورده است.
ابنخراش گفته: وی راستگو است.
عجلی گفته: وی از اهل
مکه و ثقه است.
ذهبی وی را اینگونه معرفی کرده است: عمرو
بن دینار: الامام الکبیر الحافظ ابو
محمد الجمحی... احد الاعلاموشیخ الحرم فی زمانه.
عمرو بن دینار، پیشوای بزرگ، حافظ
ابومحمد جحمی، ... یکی از بزرگان و عالم بزرگ مکه در زمان خودش میباشد.
ذهبی در کتاب دیگرش سخنان علمای رجال اهلسنت را در توثیق وی آورده است:
قال شعبة ما رایت احدا اثبت فی الحدیث من عمرو... وقال
بن مهدی قال لی شعبة لم ار مثل عمرو
بن دینار... قال عبدالله
بن ابینجیح ما رایت احدا قط افقه من عمرو لا عطاء ولا مجاهدا ولا طاوساوذکره
بن عیینة فقالثقة ثقة ثقة... وروی نعیم
بن حماد عن
بن عیینة قال ما کان عندنا احد افقه ولا اعلم ولا احفظ من عمرو
بن دینار
شعبه گفت: ما در روایت، ثابت قدم تر از عمر
بن دینار ندیدم... به نقل
ابنمهدی، شعبه گفته: همانند عمرو
بن دینار من ندیدم....
عبدالله بن ابینجیح گفته: من هرگز کسی را داناتر از عمرو ندیدم (نه عطاء، نه مجاهد و نه طاوس را).
ابنعیینه وی را ذکر کرده و پس از آن سه مرتبه گفته: وی ثقه است. به نقل نعیم
بن حماد ابن عیینه گفته است: در نزد ما هیچ فردی داناتر و حافظ تر از عمر
بن دینار نیست.
در
خلاصه تهذیب نیز آمده که
مسعر درباره این روایت سه مرتبه کلمه «
ثقه» را به کار برده است:
(علیه
السّلام) عمرو
بن دینار الجمحی مولاهم
ابومحمد المکی الاثرم احد الاعلام... قال مسعر کان ثقة ثقة ثقة. .
عمرو
بن دینار جمحی... یکی از بزرگان... مسعر گفت: وی ثقه است (سه مرتبه).
این راوی از راویان کتابهای شش گانه اصلی اهلسنت بوده و از نظر علمای رجال اهلسنت توثیق شده است. ابن حجر در ضمن معرفی، توثیقات وی را اینگونه نقل میکند:
ع الستة الحسن
بن محمد بن علی
بن ابیطالب الهاشمی
ابومحمد المدنی وابوه یعرف بابن الحنفیة... وعنه عمرو
بن دیناروعاصم
بن عمر
بن قتادة...
وقال
بن سعد کان من ظرفاء بنیهاشم واهل الفضل منهم... وقال الزهری ثنا الحسن وعبدالله ابنا
محمد وکان الحسن ارضاهما فی انفسنا و فی روایة و کان الحسن اوثقهما و قال
محمد بن اسماعیل الجعفری حدثنا عبدالله
بن سلمة بن اسلم عن ابیه عن حسن
بن محمد قالوکان من اوثق الناس عند الناس....
از راویان
صحاح سته، حسن
بن محمد بن علی
بن ابیطالب هاشمی، کنیهاش
ابومحمد مدنی و پدرش معروف به
ابنحنفیه است. از وی
عمر بن دینار و... روایت کردهاند.
ابنسعد گفته: او از زیرکان
بنیهاشم و صاحب فضل آنها بود.
زهری گفته: حسن
بن محمد در نزد ما پسندیدهترین فرزندان
محمد حنفیه بوده و در نقل دیگری زهری گفته: وی مورد وثوقترین آنها بوده است.
محمد بن اسماعیل جعفری گفته است: وی از موثقترین مردم در نزد مردم بود.
عجلی کوفی نیز وی را از اهل
مدینه، موثق و
تابعی میداند:
الحسن
بن محمد بن علی
بن ابیطالب مدنی ثقة تابعی... وهو
بن الحنفیة
نووی نیز تصریح نموده است که همه بر توثیق وی اتفاق نظر دارند:
الحسن
بن محمد بن الحنفیة... واتفقوا علی توثیقه.
بنابراین، روایت فوق از نظر سند صحیح است و ثابت میکند که ابوبکر بر پیکر مطهر حضرت زهرا (
سلاماللهعلیها) نماز نخوانده است.
عبدالرزاق صنعانی بعد از نقل
روایت فوق میگوید این روایت با سند (معتبر) دیگری نیز نقل شده است:
۶۵۵۵ عبد الرزاق عن
بن عیینة عن عمرو
بن دینار عن حسن
بن محمد مثله الا انه قال اوصته بذلک.
عبدالرزاق از ابن عیینه از عمرو
بن دینار از حسن
بن محمد همانند این روایت را نقل کرده ولی در این روایت آمده که حضرت زهرا (
سلاماللهعلیها) به حضرت علی (علیه
السّلام) نمود که ایشان را شبانه دفن کند تا
ابوبکر بر ایشان نماز نخواند.
ابنسعد روایت دیگری را از
علی بن الحسین (علیهالسّلام) نقل کرده است که امیرمؤمنان (علیه
السّلام) بر پیکر مطهر حضرت زهرا (
سلاماللهعلیها) نماز برگزار کردهاند:
«اخْبَرَنَا
مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ، حَدَّثَنَا عُمَرُ
بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ
بْنِ عَلِیٍّ، عَنْ اَبِیهِ، عَنْ عَلِیِّ
بْنِ حُسَیْنٍ، قَالَ: سَاَلْتُ ابْنَ عَبَّاسٍ مَتَی دَفَنْتُمْ فَاطِمَةَ؟ فَقَالَ: دَفَنَّاهَا بِلَیْلٍ بَعْدَ هَدْاَةٍ، قَالَ: قُلْتُ: فَمَنْ صَلَّی عَلَیْهَا؟ قَالَ: عَلِیُّ؛
از
علی بن الحسین (علیهالسّلام) نقل شده که فرمود: از
ابنعباس سؤال کردم، چه زمانی فاطمه (
سلاماللهعلیها) را دفن کردید؟ گفت: شبانه دفن کردیم بعد از این که رفت و آمد مردم در کوچه و شهر کم شد. گفتم: چه کسی بر ایشان نماز خواند؟ گفت: علی (علیه
السّلام)»
در روایت دیگر به نقل از ابنشهاب، امیرمؤمنان (علیه
السّلام) بر بدن آن حضرت نماز خوانده است:
«۷۳۳۸، حدثنا ابراهیم
بن عبدالله ثنا (
محمد بن اسحاق) (السراج) ثنا قتیبة ثنا اللیث
بن سعد عن عقیل عن (ابن شهاب) الزهری قال: دفنت (فاطمة) بنت رسول الله صلی الله علیه
وسلم لیلاوصلی علیها علی رضی الله عنهما؛
ابن شهاب زهری گفته است: فاطمه دختر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) شبانه دفن شد و علی (علیه
السّلام) بر ایشان نماز خواند.»
در این قسمت سخنان علمای اهلسنت را به ترتیب وفات شان نقل میکنیم که تصریح نمودهاند، بر پیکر مطهر
صدیقه طاهره (سلاماللهعلیها) امیرمؤمنان (علیهالسّلام) نماز برگزار کردهاند:
ایشان در کتاب
معرفة الثقات مینویسد:
۲۳۴۸ فاطمة بنت سیدنا
محمد رسول الله صلی الله علیه
وسلم... ودفنها علی
بن ابیطالب رضی الله عنه لیلا وغسلها وصلی علیها.
فاطمه دختر سید ما حضرت
محمد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم). ... علی
بن ابیطالب (علیه
السّلام) ایشان را شبانه دفن کردند و غسل دادند و بر ایشان نماز خواندند.
سلیمان الجمل نیز در کتاب «
حاشیة الشیخ سلیمان الجمل علی شرح المنهج (لزکریا الانصاری)»، مینویسد:
وغسلها علی واسماء بنت عمیس وصلی علیها و قیل عمه العباس واوصت ان تدفن لیلا ففعل بها ذلک.
فاطمه (
سلاماللهعلیها) را علی (علیه
السّلام) و
اسماء بنت عمیس غسل داد و بر ایشان نماز خواند. و گفته شده که عمویش عباس بر وی نماز خواند. آن حضرت وصیت نمود که شبانه دفن شود و علی (علیه
السّلام) به
وصیت او عمل کرد.
مسعودی مینویسد: وتولی غسلها امیرالمؤمنین علی
بن ابیطالب رضی الله عنه ودفنها لیلاً بالبقیع وقیل غیره، ولم یؤذن بها ابوبکر.
غسل دادن حضرت فاطمه (
سلاماللهعلیها) را امیرمؤمنان علی
بن ابیطالب (علیه
السّلام) به عهده گرفت و شبانه در
بقیع دفن نمود. قول ضعیفی گفته در غیر بقیع دفن شده است. اما ابوبکر را با خبر نساخت.
ابنحبان مینویسد: فدفنها علی لیلا ولم یؤذن به ابابکر ولا عمر.
علی (علیه
السّلام) فاطمه (
سلاماللهعلیها) را شبانه به خاک سپرد و عمر و ابوبکر را آگاه نساخت.
و در جای دیگر میگوید: ۱۰۹۲ فاطمة بنت رسول الله صلی الله علیه
وسلم... وصلی علیها علی ولم یؤذن بها احداودفنها لیلا.
فاطمه دختر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم). .. برایشان علی (علیه
السّلام) نماز خواند و هیچ فردی را از مراسم تجهیز با خبر نساخت و شبانه او را دفن کردند.
ابن عبدالبر مینویسد: وماتت فاطمة رضی الله عنها بنت رسول الله صلی الله علیه
وسلم وکانت اول اهله لحوقا به وصلی علیها علی
بن ابیطالب...
فاطمه (
سلاماللهعلیها) دختر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) نخستین فردی از میان
اهل بیت بود که به آن حضرت ملحق شد و بر پیکر ایشان علی
بن ابیطالب (علیه
السّلام) نماز خواند.
ابنجوزی مینویسد: توفیت فاطمة الزهراء (علیهاالسّلام) بعد رسول الله صلی الله علیه
وسلم بستة اشهر... وغسلها علی (علیهاالسّلام) وصلی علیهاوقالت عمرة صلی علیها العباس
بن عبد المطلب ودفنت لیلا.
فاطمه زهرا (
سلاماللهعلیها) ششماه بعد از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) وفات یافت... و ایشان را علی (علیه
السّلام) غسل داد و بر او نماز خواند. عمره گفته است: عباس
بن عبدالمطلب بر او نماز گزارد و شبانه دفن شد.
ابنجوزی در کتاب دیگرش به صورت
مسلم میگوید: حضرت علی (علیه
السّلام) بر ایشان نماز خواند و طبق یک قول ضعیف، عباس و یا ابوبکر نماز خوانده است:
وماتت فاطمة بعد رسول الله صلی الله علیه
وسلم بستة اشهر... وغسلها علی وصلی علیهاوقیل صلی علیها العباس وقیل صلی علیها ابوبکر
ابناثیر در کتاب «
اسد الغابة فی معرفة الصحابه»، مینویسد:
وهی اوّل من غُطِّی نعشها فی
الاسلام، ثم بعده زینب بنت جحش. وصلی علیها علی
بن ابیطالب. وقیل: صلی علیها العباس. واوصت ان تدفن لیلاً، ففعل ذلک بها.
بدن حضرت زهرا (
سلاماللهعلیها) نخستین نعشی است که در
اسلام پوشیده شد (یعنی در میان تابوت گذاشته شد) پس از او
زینب دختر جحش است. بر بدن حضرت زهرا علی
بن ابی (علیه
السّلام) نماز خواند. و یک قول ضعیف گفته عباس بر ایشان نماز خوانده است. آن حضرت وصیت نمود تا شبانه دفن شوند و حضرت علی این وصیت را به انجام رسانید.
مزی در کتاب «
تهذیب الکمال» مینویسد:
وماتت فاطمة بنت رسول الله صلی الله علیه
وسلم وکانت اول اهله لحوقا به، وصلی علیها علی
بن ابیطالب...
فاطمه (
سلاماللهعلیها) دختر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) از دنیا رفت و نخستین فردی از میان اهل بیت بود که به آن حضرت ملحق شد و بر پیکر ایشان علی
بن ابیطالب (علیه
السّلام) نماز خواند.
نووی مینویسد: فاطمة الزهراء بنت رسول الله.... وقال الکلبی... وغسلها علی واسماء بنت عمیس وصلی علیها علی و قیل العباس واوصت ان تدفن لیلا ففعل ذلک بها
فاطمه زهرا دختر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم). ..
کلبی گفته: ... علی (علیه
السّلام) و اسماء دختر عمیس او را غسل داد و علی (علیه
السّلام) بر او نماز خواند و یک قول ضعیف گفته عباس بر او نماز خواند و وصیت نمود که شبانه دفن شود و علی (علیه
السّلام) وصیت حضرت را انجام داد.
ابنکثیر بعد از این که تصریح میکند، امیرمؤمنان (علیه
السّلام) بر حضرت زهرا (
سلاماللهعلیها) نماز خواند و یک قول هم گفته است که ابوبکر نماز خواند ولی این قول را عجیب و غریب میداند:
وصلی علیها علی و قیل ابوبکر وهو قول غریب.
ابنحجر عسقلانی (متوفای۸۵۲هـ) در رد این مطلب که اسماء بنت عمیس فاطمه را غسل نداده، تحلیلی دارد که نشان میدهد ابوبکر بر پیکر حضرت زهرا (
سلاماللهعلیها) نماز نخوانده است:
وقد ثَبَتَ اَنَّ اَبَا بَکْرٍ لم یَعْلَمْ بِوَفَاةِ فَاطِمَةَ لِمَا فی الصَّحِیحِ من حدیث عَائِشَةَاَنَّ عَلِیًّا دَفَنَهَا لَیْلًا ولم یُعْلِمْ اَبَا بَکْرٍفَکَیْفَ یُمْکِنُ اَنْ تُغَسِّلَهَا زَوْجَتُهُ وَلَا یَعْلَمُ هو وَیُمْکِنُ اَنْ یُجَابَ بِاَنَّهُ عَلِمَ بِذَلِکَ وَظَنَّ اَنَّ عَلِیًّا سَیَدْعُوهُ لِحُضُورِ دَفْنِهَا وَظَنَّ عَلِیٌّ اَنَّهُ یَحْضُرُ من غَیْرِ اسْتِدْعَاءٍ منه فَهَذَا لَا بَاْسَ بِهِ وَاَجَابَ فی الْخِلَافِیَّاتِ بانه (انه) یَحْتَمِلُ اَنَّ اَبَا بَکْرٍ عَلِمَ بِذَلِکَ وَاَحَبَّ اَنْ لَا یَرُدَّ غَرَضَ عَلِیٍّ فی کِتْمَانِهِ منه
ثابت است که ابوبکر طبق روایت صحیح که از
عایشه نقل شده، وفات فاطمه (
سلاماللهعلیها) را نمیدانست، و آن روایت این است که علی (علیه
السّلام) فاطمه را شبانه به خاک سپرد و ابوبکر را آگاه نساخت؛ پس چگونه ممکن است که همسر ابوبکر او را غسل داده باشد در حالی که ابوبکر نمیدانست.
ممکن است پاسخ داده شود به این که ابوبکر وفاتش را میدانست ولی گمان داشت که علی او را در مراسم
تجهیز دعوت میکند. و از طرف دیگر علی (علیه
السّلام) گمان داشت که ابوبکر بدون دعوت حاضر میشود. پس در این صورت حضور اسماء اشکالی ندارد. در کتاب «
خلافیات» این گونه جواب داده شده که احتمال دارد ابوبکر وفات فاطمه را میدانست اما دوست داشت که هدف علی را در کتمان این امر رد نکند.
عینی در کتاب «
عمدة القاری شرح صحیح البخاری»، مینویسد:
وغسلها علی، رضی الله تعالی عنه، وصلی علیها ودفنت لیلاً، و فضائلها لا تحصی، وکفی لها شرفاً کونها بضعة من رسول الله صلی الله علیه
وسلم.
علی (علیه
السّلام) ایشان را غسل داد و بر او نماز خواند و شبانه دفن شد. فضائل آن حضرت فراوان است و در شرافت ایشان همان بس که او پاره وجود رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) بود.
ملا علی هروی مینویسد: تزوجها علی
بن ابیطالب فی السنة الثانیة من الهجرة فی شهر رمضان... وغسلها علی وصلی علیها و دفنت لیلا.
در سال دوم هجری فاطمه (
سلاماللهعلیها) با علی
بن ابیطالب (علیه
السّلام)
ازدواج نمود و علی (علیه
السّلام) بر او نماز خواند وشبانه به خاک سپرد.
ایشان مینویسد: وقال الواقدی وثبت عندنا ان علیا کرم الله وجهه دفنها رضی الله تعالی عنها لیلا وصلی علیها ومعه العباس والفضل رضی الله تعالی عنهم ولم یعلموا بها احدا.
واقدی گفته است. در نزد ما ثابت است که علی (علیه
السّلام) ایشان را شبانه دفن کردند و بر ایشان نماز خواند، عباس و فضل همراه آن حضرت بود و آنها هیچ فردی را با خبر نساختند.
در برخی از گزراشات نقل شده است که عباس عموی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) بر بدن حضرت زهرا (
سلاماللهعلیها) نماز خوانده است. و این قول از افرادی همانند:
مدائنی، واقدی،
ضحاک،
بلاذری، ابونعیم و ابنجوزی نقل شده است:
ذهبی از قول واقدی مینویسد: وقال الواقدی: هذا اثبت الاقاویل عندنا. وقال: وصلی علیها العباس، ...
واقدی گفته است: صحیحترین اقوال در نزد ما این است و گفت: بر حضرت زهرا (
سلاماللهعلیها) عباس نماز خواند.
بلاذری مینویسد: وتوفیت فاطمة رضی الله تعالی عنها بعد النبی صلی الله علیه
وسلم... وصلی علیها العباس
بن عبد المطلب.
فاطمه (
سلاماللهعلیها) بعد از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) وفات یافت... و عباس
بن عبد المطلب بر ایشان نماز خواند.
ضحاک نیز مینویسد: فاطمة ابنة رسول الله صلی الله علیه
وسلم... وغسلها علی رضی الله عنه و دفنها لیلا وصلی علیها العباس
بن عبد المطلب...
فاطمه دختر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم). .. علی (علیه
السّلام) ایشان را غسل داد و شبانه دفن کرد و عباس
بن عبد المطلب بر او نماز خواند.
ابنجوزی در کتاب دیگرش مینویسد: فاطمة بنت رسول الله صلی الله علیه
وسلم. . وصلی علیها العباس...
شیبانی در کتاب الکامل فی التاریخ مینویسد: وفی هذه السنة ماتت فاطمة بنت النبی... وصلی علیها العباس
بن عبد المطلب...
اولا: این قول صرفا نظر برخی از علمای اهلسنت است، و توان مقابله با روایات صحیح ندارد همان روایاتی که ثابت میکند امیرمؤمنان (علیه
السّلام) بر بدن حضرت زهرا (
سلاماللهعلیها) نماز خوانده است. بنابراین، روایات مقدم بر این قول است.
ثانیا: در مقابل این قول، تعداد زیادی از علمای اهلسنت قرار دارند که تصریح میکنند، امیرمؤمنان (علیه
السّلام) بر بدن آن حضرت نماز خوانده است؛ پس این قول از آنجایی که با روایات و نظرات دیگر علمای اهلسنت مخالف است، قولی
شاذ است و اعتباری ندارد.
ثالثا: نماز خواندن عباس بر پیکر مطهر ایشان، با نماز امیرمؤمنان (علیه
السّلام) منافات ندارد؛ زیرا معمولا کسانی که در
دفن جنازهای شرکت میکنند،
نماز میت میخوانند. ممکن است جناب عباس به همراه چند تن دیگر جداگانه و یا تک تک آنها بر پیکر حضرت نماز خوانده باشند.
اما نکته مهم این است که ابوبکر در مراسم اصلا حضور نداشته است تا نماز بخواند؛ پس چگونه میتوان گفت که او بر پیکر حضرت نماز خوانده است.
از روایات صحیح و اقوال علمای اهلسنت که نقل شد، به دست میآید که امیرمؤمنان (علیه
السّلام) بر پیکر مطهر حضرت زهرا (
سلاماللهعلیها) نماز خواندند و نهایتا گروهی که دردفن آن حضرت شرکت داشتند نیز نماز برگزار کردهاند.
موسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «آیا ابوبکر بر پیکر حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) نماز خوانده است؟»