نما و تزیین ساختمان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نما و تزیین ساختمان به جلوه بیرونی ساختمان گفته میشود. هر ساختمانی بعد از احداث، از نما و سیمای بصری برخوردار میشود، که با مصالح و سبک خاص طراحی و ساخته میشود. هنگامی که با هر ساختمانی مواجه میشویم، نحستین چیزی که جلوهگر میشود، توجه ما را به خود جلب میکند، نمای آن است. نمای ساختمان، پوسته ظاهری ساختمان است و نقش بسیار مهمی در زیبایی بصری و جذابیت آن ایفا میکند.
آنچه را که در
آیات و
روایات در مورد
مسکن و معماری ساختمان آمده است به یک معنا بر دو دسته کلی میتوان تقسیم کرد: پارهای از آنها به مفاهیم و اصول کلی مسکن مربوط است و پاره دیگر به اجزا یا خصوصیت خاصی از ساختمان باز میگردد.
در
دین مبین اسلام برخلاف پارهای از مذاهب و مکاتب عرفانی، زینت و زیبایی نه تنها نفی نشده، بلکه مورد ترغیب نیز قرار گرفته است.
قرآن کریم در برابر کسانی که بهرهبردای از زینتها و نعمتهای الهی را تحریم کرده،
رهبانیت اختیار میکردند صریحاً موضعگیری میکند و این کار را مردود میشمارد:
«قل من حرم زینه الله التی اخرج للعباد و الطیبات من الرزق قل هی للذین آمنوا فی الحیاه الدنیا خالصه یوم القیامه، کذلک نفصل الآیات لقوم یعلمون؛
(ای پیامبر) بگو: زیورهایی را که خدا برای بندگانش پدید آورده، و نیز روزیهای پاکیزه را چه کسی
حرام گردانیده است؟ ” بگو: این (نعمتها) در زندگی دنیا برای کسانی که
ایمان آوردهاند و
روز قیامت (نیز) خاص آنان میباشد. » ما این گونه آیات (خود) را برای گروهی که میدانند به روشنی بیان میکنیم. بر طبق
روایات اسلامی، خداوند متعال خود زیباست و صانع همه زیباییهای هستی است. خداوند جمیل است و هر جمالی را دوست میدارد.
امیر مومنان (علیهالسّلام) فرمود: «
خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد و دوست دارد که نشانهی نعمتش بر بندهاش آشکار باشد. قال امیرالمومنین (علیهالسّلام): ان الله جمیل یحب الجمال و یحب ان یری اثر نعمته علی عبده.»
پیشوایان دین دستور دادهاند که یک انسان
مسلمان در هنگام حضور در اجتماع باید در چهرهای نیکو و لباسی زیبا ظاهر گردد. حتی از
ائمه (علیهالسّلام) نقل شده است که ایشان در پنهانی لباس خشن میپوشیدند و از اسباب و وسایل ساده استفاده میکردند اما هنگامی که در بین مردمان ظاهر میشدند خود را میآراستند. خداوند متعال دوست دارد که آثار نعمتش در بندگان ظاهر شود.
امام رضا (علیهالسّلام) در
تابستان بر
حصیر و در
زمستان بر فرش مویین مینشست و لباس او پیراهنی خشن بود ولی هنگامی که در پیش مردم ظاهر میگشت خود را برای ایشان میآراست. «کان جلوس الرضا (علیهالسّلام) فی الصیف علی حصیر و فی الشتاء علی مسح ولبسه الغلیظ من الثیاب، حتی اذا برز للناس تزین لهم.»
اما نکته مهم اینجاست که واقعاً منظور از زینت و زیبایی چیست و حد و مرز آن کدام است؟ آیا
اسلام هرگونه زینت و
تزیین را مجاز و ممدوح شمرده است یا تنها بخشی از زینتها از نظر اسلام قابل پذیرش است. البته در روایات اسلامی مصداق این
زیبایی و زینت را ذکر فرمودهاند:
قال الصادق (علیهالسّلام): «ان الله یحبف الجمال و التجمل و یکره البوس و التباوس. فان الله (عزّوجلّ) اذا انعم علی عبد نعمه احب ان یری علیه اثرها. قیل: و کیف ذلک؟ قال (علیهالسّلام): ینظف ثوبه، یطیب ریحه و محسن داره و تکنس افنیه، حتی ان السراج قبل مغیب الشمس ینفی الفقر و یزید فی الرزق.»
امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: خداوند زیبایی و آراستگی را دوست دارد و
فقر و فقرنمایی را بد میدارد. خداوند هنگامی که به بندهای نعمتی ارزانی میدارد دوست دارد که نشانه
نعمت را بر او ببیند. عرض شد: چگونه نشانه نعمت بر بنده ظاهر میشود؟ فرمود: لباسش را تمیز دارد، خود را
خوشبو کند و خانهاش را نیکو گرداند و آن را جاروب کند، (روشن کردن) چراغ قبل از غروب آفتاب فقر را زایل و روزی را زیاد گرداند.
برای روشن شدن این موضوع بحث را باید از مقدمهای کوتاه آغاز کنیم:
در مورد زیبایی و زیباشناسی دو دیدگاه مختلف وجود دارد. برخی بر این باورند که زیبایی یک امر انسانی است و به خصوصیات شخصی افراد بستگی دارد و از این رو هیچ مکتب و
ایدئولوژی نمیتواند برای زیبایی بهطور مطلق تعریف و توصیف ویژهای ارائه کند. از سوی دیگر، برخی معتقدند که هرچند احساس زیبایی یک احساس انسانی است که برخواسته از عوامل بسیار است، اما نگرش و گرایش انسان در پسند و ناپسندهای زیباشناسانه او تاثیر دارد. به جای ورود در این بحث پر دامنه تنها به این نکته اشاره میکنیم که از نظر
قرآن، بین زینت در معنای طبیعی و فطری آن با زینت در قالبهای تصنعی تفاوت بسیار وجود دارد.
قرآن کریم از یک سو ما را به زینتهای الهی در نظام هستی یادآور میشود و صنع بدیع الهی را مصداق بارز زیبایی میشمارد.
«انا زینا السماء الدنیا بزینه الکواکب؛
ما آسمان این دنیا را به زیور اختران آراستیم»
«و زینا السماء الدنیا بمصابیح و حفظاً، ذلک تقدیر العزیز العلیم؛
و آسمان این دنیا را به چراغها آذین کردیم (و آن را نیک) نگاه داشتیم، این است اندازهگیری آن نیرومند دانا.»
از سوی دیگر، قرآن از نوعی زینت آلایی یاد میکند که حربه
شیطان و ابزار اقواگری مردمان است. شیطان برای انکه دل آدمیان را برباید بر راه آنان مینشیند تا با جلوهگری و تزیین امور پست مادی، دنیا را در نظر آنان چنان بزرگ و زیبا مینماید که هدف غایی و کمال نهایی را به فراموشی میسپارند.
«قال رب بما اغویتنی لازینن لهم فی الارض و لاغوینهم اجمعین؛
(شیطان) گفت: پروردگارا، به سبب آنکه مرا گمراه ساختی، من هم (جلوههای مادی) را در زمین برایشان میآرایم و همه را گمراه خواهم ساخت.»
از آیات دیگر معلوم میشود که جلوهگری و زینت آرایی شیطان در چه اموری است. بهطور کلی هر گونه زینتی که چشم و دل انسان را به خود مشغول دارد و به جای توکل و تامل در حقیقت هستی، آدمی را به امور پست و ناپایدار سرگرم کند از نظر اسلام مردود و مذموم است.
زندگی دنیا در چشم
کافران آراسته شده است… زین للذین کفروا الحیاه الدنیا… «زین للناس حب الشهولت من النساء و البنین و القناطیر المقنطره من الذهب و الفضه و الخیل المسومه و الانعام و الحرث، ذلک متاع الحیوه الدنیا و الله عنده حسن المآب؛
دوستی خواستنیها (گوناگون) از زنان و پسران و اموال فراوان از زر و سیم و اسبهای نشاندار و دامها و کشتزارها برای مردم آراسته شده، (لیکن) این جمله، مایه تمتع زندگی دنیاست، (حال آنکه) فرجام نیکو نزد خداست.»
چنانکه از این آیه و آیهی بعد بر میآید، پروردگار متعال هرچند مواهب و نعمتهای این جهانی را نفی نمیکند ولی تقابل میان دو گونه گرایش به زینتها و نعمتهای الهی را یادآور میشود: یکی زینت حقیقی و پایدار و هدایتگر و دیگری زینت دروغین و اغوا کننده.
ادیان الهی همواره
انسان را به این تفاوت گوشزد کردهاند و از افتادن در دام زینتهای اغواگر و مشغول کننده پرهیز دادهاند. از این رو میبینیم که در روایات اسلامی، در کنار ترغیب به بهرهبرداری از زینتهای دنیوی، پیوسته بر جمال و زیور معنوی به عنوان هدف و مقصد اصلی تاکید میشود.
امام حسن عسکری میفرماید: نیکویی صورت، زیبایی ظاهری و نیکویی عقل زیبایی باطنی است. قال ابو محمد الحسن العسکری: «حسن الصوره جمال ظاهر و حسن العقل جمال باطن.»
در همین راستاست که در احادیث اهل بیت (علیهالسّلام) پارسایی (
زهد)، پاکدامنی (
عفاف)، راستگویی (
صدق)، سپاسگزاری (
شکر)، فروتنی (
تواضع) و … به عنوان زینت و زیور شمرده شده است.
امیر مومنان (علیهالسّلام) در
نهج البلاغه از
سیره رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نکتهای آوردهاند که تصور نادرست از زینت را به خوبی و به روشنی بیان میدارد. در آغاز این خطبه آن حضرت مردمان را به پیروی از سیره و
سنت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرا میخواند و از جمله میفرماید:
پردهای بر در خانه او آویخته بود، که تصویرهایی داشت، یکی از زنان خویش را گفت: ” این پرده را از من پنهان کن، که هرگاه بدان مینگرم، دنیا و زیورهای آن را به یاد میآورمش. پس بدل خود از دنیا روی گرداند، و یاد آن را در خاطره خود میراند، و دوست داشت که زینت دنیا از او پنهان ماند تا زیوری از آن برندارد.
دنیا را پایدار نمیدانست و در آن امید ماندن نداشت. پس آن را از خود برون کرد، و دل از آن برداشت و دیده از آن برکاشت. آری چنین است کسی که چیزی را دشمن دارد، خوش ندارد بدان بنگرد یا نام آن نزد وی بر زبان رود.
«و یکون الستر علی باب بیته فتکون فیه التصاویر، فیقول: یا فلانه – لاحدی ازواجه – غیبیه عنی، فانی اذا نظرت الیه ذکرت الدنیا و زخارفها، فاعرض عن الدنیا بقلبه و امات ذکرها من نفسه، و احب ان زینتها عن عینه لکیلا یتخذ منها و لا یعقدها قراراً، و لایرجوا فیها مقاماً، فاخرجها من النفس و اشخصها عن القلب و غیبها عن البصر، و کذلک من ابغض شیئاً ابغض ان ینظر الیه و ان یذکر عنده.»
این خطبهی شریف یک نکتهی مهم اخلاقی و
روانشناسی را مطرح میسازد که در امر تزیین بنا به عنوان یک اصل کلی قابل طرح است: تعلق و وابستگی روحی به یک چیز غالباً از احساس و دیده آغاز میشود و سرانجام به دل و روح انسان راه مییابد. این مطلب را همواره باید به یاد داشت که تعلقات و باورهای انسان به تدریج حاصل میشود و آهسته آهسته شکل میگیرد.
بنابراین محیط زندگی انسان باید به گونهای باشد که دل و دیده انسان را به زخارف و زرق و برقهای دنیا معطوف ندارد. حیاط طیبهای که قرآن پیش روی ما میگشاید، چنانکه پیشتر دیدیم، با بهرهگیری از نعمتها و زیباییهای طبیعت به هیچ روی در تضاد نیست، اما با هر تزیینی که به دروغ به فریبایی و دلربایی دنیا دامن میزند، سخت ناسازگار است.
در فرمایش امام علی (علیهالسّلام) به یک نکته دیگر نیز اشاره شده بود: انسان خوش دارد هرآنچه را که دوست دارد در پیشدیدگان او ظاهر باشد و پس محیط زندگی یک مسلمان به گونهای است که نام خدا و نشانههای
ایمان را بیاد میآورد و از هرگونه تزیین ناپسند و نامناسب با ارزشهای دینی به دور است.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که زینتهای مادی، و از جمله زینت منزل، باید به گونهای باشد که طبیعی و فطری و حتی الامکان راه بر به سوی حقایق و فضایل باشد. میتوان بنا را به گونهای طراحی کرد که شکل طبیعی و ساخت اصلی آن ساده و آرامش بخش و در عین حال زیبا و جذاب باشد، این در حالی است که در معماری رایج، به زینتهای صنعی و پر زرق و برق میپردازند که تنها جذابیتی زودگذر دارد و معمولاً آرامش و آسایش روحی را از انسان میستاند.
یک مقایسه کوتاه میان ساختمانهای قدیمی و ساختمانهای جدید این تفاوت را به خوبی آشکار میسازد. متاسفانه نما سازی و زینتهای رایج بیشتر بهانهای برای پوشاندن عیبهای مسکن و معماری و پردهای بر کاستی مواد و مصالح است.
نکته دیگری که در تزیین منزل باید به یاد داشت توجه به عرف محل و جنبههای اجتماعی و اقتصادی است. اسلام از اینکه بنای ساختمان یا نمای آن وسیلهای برای امتیازجویی و برتری خواهی قرار گیرد، سخت به مخالفت برخواسته است. چه بسیار بناها و نماهایی که در یک منطقه یا در یک زمان رواج کامل دارد ولی در جای دیگر نامانوس و ناموزون است. بنابراین در تفکر اسلامی از ساختن بنا و تزیین خانهای که در جامعه و محل سکونت، ممتاز از دیگران و خیره کننده باشد نهی شده است.
به روایات زیر توجه فرمایید:
امیرالمومنین (علیهالسّلام) از کنار ورودی منزل کسی گذشتند که آن را از آجر ساخته بود. آن حضرت پرسیدند: ” این ورودی منزل کیست؟ ” به آن حضرت عرض شد: ” ورودی منزل فلان آدم مغرور است! ” سپس از کنار ورودی منزل شخص دیگری که آن نیز با آجر ساخته شده بود گذشتند و فرمودند: ” این هم مغروری دیگر! ” «مر امیرالمومنین (علیهالسّلام) بباب رجل قد بناه من اجر فقال: لمن هذا الباب؟ قیل: لمغرور الفلانی ثم مر بباب اخر قد بناه صاحبه بالآجر، قال: هذا مغرور آخر.»
امیر مومنان (علیهالسّلام) در پایان عمر شریفش بر منبر
کوفه خطابهای خواند که از فتنههای اموی و از بازگشت زندگی طاغوتی خبر داد. در این روایت از ویژگیهای یک شهر مادی و از تزیینات پر زرق و برق آن چنین حکایت شده است:
«تنبی مدینه یقال لها الزوراء بن دجله و دجیل و فرات، فلمو رایتموها مسیده بالجص و الآجر و مزخرفه بالذهب و الفضه و الازورد المستسفی و المرمر و الرحام و ابواب العاج و الآبنوس و الخیم و القباب و الستارات و …» نظیر همین نهی و تخدیر را در قصه ذوالقرنین نیز میخوانیم. در مورد گچ کاری قبرها ر. ک.
البته از روایات دیگر معلوم میشود که استفاده از مصالحی چون گچ و آجر به خودی خود ممنوع نیست بلکه روایات فوق نظر به شرایط خاص و ویژگیهای اجتماعی و اقتصادی آن دوران دارد.
از امام صادق (علیهالسّلام) نقل شده است که: دیوار را گچکاری کنید و خانه را جاروب کنید و آن را تمیز دارید و پیش از غروب آفتاب چراغ روشن کنید، اینها جملگی فقر را زایل و روزی را زیاد میگرداند. «و روی: جصص الدار، و اکسح الا فنیه و نظفها و اسرج السراج قبل مغیب الشمس، کل ذلک ینفی الفقر و یزید الرزق.»
از امام (علیهالسّلام) از مسجدی پرسیدم که در قبلهاش با گچ و رنگ نقاشی شده است؟ فرمود: اشکالی ندارد.
نقل شده است که خود حضرت امیر (علیهالسّلام) در ساختن زندان کوفه از گچ و آجر استفاده کردهاند، چرا که در آنجا استحکام بنا اهمیت داشت و مصالح دیگر در آن زمان مفید نبوده است. «سالته عن المسجد ینقش فی قبلته بحبص او اصباغ؟ قال: لا باس.»
به نقل از
قربالاسناد در توضیح این روایت رجوع کنید به تبیان
علامه مجلسی در همان صفحه.
” مخیس” نام ساختمانی است که امیرالمومنین (علیهالسّلام) در
عراق ساخت و پیش از آن نافع آن زندان را بانی ساخته بود و دزدان زندانی آن را آتش زدند، از این رو آن حضرت مخیس را از گچ و آجر ساختند.
و ” مخیس” اسم سجن بناه امیرالمومنین (علیهالسّلام) بالعراق، و کان بنی قبله نافعاً و حرقه لصوص حبسوا فیه و کان مبیناً من القصب، فبنی مخیساً بالجص و الآجر
از این روایت در مجموع همان اصل کلی را میتوان استنباط کرد که حتی اگر مصالح و موادی که در ساختمان و نما به کار میرود، به خودی خود سبب استحکام و امنیت ساختمان باشد ولی در صورتی که استفاده از آن به امتیاز و تبعیض اجتماعی دامن زند، ساختن و نشستن در چنین ساختمانی از نظر اسلام ممنوع است.
یکی دیگر از نکات مطرح در روایات، نحوهی استفاده از
تصویر و
تمثال است. در گذشته و حال معمولاً از تصاویر و مجسمهها در تزیین منازل و مکانهای عمومی و خصوصی استفاده میکردند. این کار گاه با منبتکاری و مجسمهسازی و گاه با نقاشی بر سقف و دیوار یا نصب تابلوهای نقاشی و
تذهیب انجام میگرفته است. پیشتر گفتیم که بهطور کلی اسلام تزیین طبیعی را بر زینتهای مصنوعی و پر زرق و برق ترجیح میدهد، اما در عین حال از تزیینات دیگر نیز نهی کرده است.
چنان که خواهیم دید جز در مواردی، استفاده از نقاشی و هنرهای تجسمی در معماری بلامانع است. در اینجا نخست به روایات این باب اشاره میکنیم و سپس نظر پارهای از فقهای نامدار را نیز یادآور میشویم. البته یادآور میشویم که این بحث در کتب فقهی مفصلاً تحقیق شده است که در اینجا بیان همه آن مطالب ممکن نیست.
روایات این باب را به چند دسته میتوان تقسیم کرد. برخی روایات به صورت کلی تصویرپردازی در بنای خانه را نفی میکنند.
عن ابی بصیر عن ابی عبدالله (علیهالسّلام) عن رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): «اتانی جبرئیل و قال: یا محمد ان ربک یقرئک السلام و ینهی عن تزویق البیوت، قال ابوبصیر: فقلت: ما تزریق البیوت؟ فقال تصاویر التماثیل.»
امام صادق (علیهالسّلام) از قول پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود:
جبرئیل نزد من آمد و گفت: ای محمد! خدایت سلام میرساند و از تزیین خانهها نهی مینماید. راوی میگوید از امام پرسیدم: تزیین خانه یعنی چه؟ حضرت صادق (علیهالسّلام) فرمود: آراستن خانه با نقاشی و تندیس.
راوی گوید شنیدم که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند:
فرشتگان، به خانهای که در آن
سگ و تصویر وجود دارد وارد نمیشوند. عن ابو طلحه الانصاری قال: «سنعت النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یقول: لا تدخل الملائکه بیتاً! فیه کلب و لاتمثال.»
امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: علی (علیهالسّلام) از وجود نقاشی صورت در خانه
کراهت داشت. «عن ابی عبدالله (علیهالسّلام) ان علیاً (علیهالسّلام) کره الصور فی البیوت.»
امام صادق (علیهالسّلام) هر کس تندیسی پردازد، روز قیامت باید آن را زنده نماید. عن ابی عبدالله قال: «من مثلا تمثالا کلف یوم القیامه ان ینفخ فیه الروح.»
امام صادق (علیهالسّلام) از زبان علی (علیهالسّلام) نقل فرمود که: پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مرا به
مدینه فرستاده و گفت: هیچ تصویر پاک نشدهای، هیچ
قبر همسطح زمین نشده و هیچ سگ (ولگرد) کشته نشدهای را باقی نگذار. عن ابی عبدالله قال: «قال امیرالمومنین (علیهالسّلام): بعثنی رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) الی المدینه فقال: لاتدع صوره الا محوتها و لاقبراً الا سویته و لا کلباً الا قتلته.»
امام صادق (علیهالسّلام) از زبان حضرت علی (علیهالسّلام) نقل فرمود که: پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مرا برای ویران کردن (بلندی) قبرها و شکست تصویرها گسیل داشت. عن ابی عبدالله (علیهالسّلام) قال: «قال امیرالمومنین (علیهالسّلام) بعثنی رسول الله فی هدم القبور و کسر الصور.»
راوی میگوید: رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از قراردادن تصویر در اتاق و از صورتگری نهی فرمودند. عن جابر: «نهی رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) عن الصوره فی البیت و نهی ان یصنع ذلک.»
اما در روایات دیگر تنها از تصویر و صورت جانداران نهی شده است. در برخی از این روایات، چنانکه خواهیم دید، تصریح شده است که تصویرسازی بهطور مطلق
حرام نیست. در واقع روایات زیر تاییدی بر روایات قبلی است:
امام باقر (علیهالسّلام) فرمود: جبرئیل فرمود: ای رسول خدا ما به مکانی که در آن صورت انسان باشد، یا مکانی که در آن
بول کنند یا مکانی که در آن سگ باشد داخل نمیشویم. عن الباقر (علیهالسّلام): «قال جبرئیل علیه السلام: یا رسول الله انا لا ندخل بیتاً فیه صوره انسان، و لا بیتاً یبال فیه و لا بیتاً فیه کلب.»
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: جبرئیل نزد من آمد و گفت: ما به خانهای که در آن سگ یا نقش آدمی یا تندیس وجود دارد، وارد نمیشویم. عن رسول الله صلی الله علیه و آله: «ان جبرئیل قال: انا لا ندخل بیتاً فیه کلب و لا صوره انسان و لا بیتاً فیه تمثال.»
عایشه گوید: پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از سفری بازگشته بود. من نیز بر در اتاق پردهای که نقش اسبان بالدار بر خود داشت آویخته بودم. چشم پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که بر آن افتاد به من فرمود: پرده را بیفکن!
عن محمد بن مسلم، قال: «سالت ابا عبدالله (علیهالسّلام) عن تماثیل الشجر و الشمس و القمر؟ فقال: لا باس عن عائشه: قدم رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) من سفر، قالت: فعلقت علی بابی قرام ستر فیه الخیل اولات الاجنحه، فلما راه رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قال لی: انزعیه.»
راوی گوید از امام صادق (علیهالسّلام) در مورد نقاشی درخت و خورشید و ماه پرسیدم. حضرت (علیهالسّلام) فرمود: مادام که تصویر موجود جاندار نباشد، ایرادی ندارد. ما لم یکن شیئاً من الحیوان.
راوی گوید از امام صادق (علیهالسّلام) راجع به این آیه پرسیدم: ” برای او (سلیمان) هرچه میخواست از نمازخانهها و تندیسها و ظروف بزرگ مانند حوضچهها و دیگهای چسبیده به زمین میساختند” حضرت (علیهالسّلام) فرمود: مراد، تندیس مرد و زن نیست بلکه تندیس درخت و مانند آن است.
عن الفضل ابی العباس قال: قلت لابی جعفر (علیهالسّلام) قول الله عزوجل «یعلمون له ما یشاء من محاریب و تماثیل و جفان کالجواب.»
قال: ما هی تماثیل الرجال و النساء ولکنها تماثیل الشجر و شبهه
در دسته سوم از روایات تصرح شده است که اگر سر و صورت تصویر بهگونهای تغییر کند که از شکل
حیوان و انسان بیرون آید و دیگر عرفاً آن را بدین نام نخوانند، اشکالی ندارد.
حضرت باقر (علیهالسّلام) فرمود: بودن تندیس در خانه به شرط آنکه سر آنها را تغییر دهند و سایر اعضا به همان حال باشد، منعی ندارد. قال الباقر علیه السلام: «لا باس بان یکون التماثیل فی البیوت اذا غیرت رئوسها منها و ترک ما سوی ذلک.»
راوی میگوید: از امام (علیهالسّلام) راجع به خواندن نماز در خانه و اتاقی که در آن تندیس وجود دارد پرسیدم. حضرت فرمود: روبروی تندیس نباشد و در فرض ضرورت سر آنرا قطع کن وگرنه در آنجا نماز مگذار.
عن علی بن جعفر، عن ابی الحسن (علیهالسّلام) قال: «سالته عن الدار و الحجره فیها التماثیل ایصلی فیها فقال: لا تصل فیها و فیها شیء یستقبلک الا ان لا تجد بداً فتقطع رئوسها و الا فلا تصل فیها.»
از امام صادق (علیهالسّلام) روایت شده است که فرمود: چه بسا که به
نماز میایستم و در مقابل من بالشی است که بر روی آن تصویر پرندگان وجود دارد. بر آن پارچهای میاندازم و نیز فرمود: قالیچهای را از شام به من
هدیه دادند که نقش پرنده داشت. دستور دادم که سر آنها را تغییر دهند به گونهای که شکل درخت گردید و فرمود: به گاه تنهایی، شیطان بیشتر به آدمی رو میآورد.
عن ابی عبدالله (علیهالسّلام) قال: ربما قمت اصلی و بین یدی و ساده فیها تماثیل طائر فجعلت علیه ثوباً و قال: و قد اهدیت الی طنفسه من الشام علیها تماثیل طائر فامرت به فغیر راسه فجعل کهیئه الشجر و قال: ان الشیطان اشد ما یهم بالانسان اذا کان وحده
از روایات یاد شده چند نکته را میتوان استنباط کرد:
۱- تصویر اموری که
روح ندارد، از اشیاء گرفته تا
گیاهان، مانعی ندارد. بنابراین نقاشی یا مجسمه اجرام آسمانی و زمینی و مناظر طبیعی در خانه و محیط مسکونی به خودی خود اشکالی ندارد.
۲- تصویر حیوانات و انسانها، چنان که در روایت تصریح شده است، حرام میباشد، صورت فرشتگان و
جنیان و بهطور کلی صورت هر موجود دارای روح همین حکم را دارد. و هیچ یک از فقها در اصل این
حرمت تردیدی ندارند. البته بین فقها از دیرباز اختلاف بوده است که آیا “تصویر” در این روایات شامل نقاشی هم میباشد یا صرفاً صورت پردازی و مجسمه سازی منظور است.
کسانی چون
صاحب جواهر (رحمةاللهعلیه) معتقد بودند که منظور از تصویر و تمثال در این روایات،
مجسمهسازی و ساختن صورتهای برجسته است و براین مدعای خود به روایاتی استناد کردهاند که دستور داده شده است که سرهای تصاویر را دگرگون سازند یا آن را قطع کنند. (لا باس اذا غیرت روسها). همچنین در روایات آمده بود که در روز قیامت به سازندگان تماثیل گفته میشود که در آنها بدمند و آنها را زنده سازند. از این قراین نتیجه گرفتهاند که منظور ائمه (علیهالسّلام) از تماثیل و تصاویر صرفاً
مجسمه و نظایر آن بوده است.
در مقابل، گروهی دیگر از فقها، همچون
شیخ مرتضی انصاری، این نظر را نپذیرفتهاند و با استناد به روایات دیگر معتقدند که ساختن هرگونه تصویری، مجسمه یا
نقاشی، حرام است.
در بین فقهای معاصر نیز این اختلاف، همچنان وجود دارد. برای مثال،
امام خمینی (رحمةاللهعلیه) فتوا دادهاند که تصویر اگر به صورت مجسمه و کاملاً برجسته نباشد، مانعی ندارد، هرچند احتیاط را در ترک آن میدانند.
در مقابل، بعضی بر این عقیدهاند که حتی نقاشی و امثال آن نیز حرام است
البته عکسبرداری به طور کلی از این موضوع خارج است و مانعی ندارد.
۳- آنچه گفته شد در باب ساختن این تصاویر بود اما خرید و فروش یا نگهداری و یا باقی گذاشتن آن در خانه، بنابر نظر فقهای شیعه حرام نیست. هر چند از برخی روایات استفاده میشود که نگهداری آن در خانه و عدم تغییر آن ممنوع است ولی استدلال کردهاند که در این روایات یا به معنای دیگری است و یا فقط کراهت آن را اثبات میکند.
۴- منظور از صورت ذوی الارواح صرفاً تصویر کامل و روشن از آنها نیست، بلکه هرگونه تصویری که عرفاً آن را صورت یکی از این موجودات بدانند شامل میشود.
در مجموع آنچه از این مطالب برای امر معماری قابل استفاده است اینکه در تزیینات ساختمان از ساختن مجسمه موجودات دارای روح پرهیز شود و حتی از نقاشی آنها حتی الامکان اجتناب گردد. حال اگر کسی خانهای خرید که در آن تصویری از این قبیل وجود دارد، هرچند
واجب نیست آنها را از بین ببرد اما به دلیل کراهت آن بهتر است بگونهای آن را محو نماید.
گفته شد که وجود نقاشی حیوانات و امثال آن در خانه مکروه است. از احادیث اهل بیت (علیهالسّلام) بر میآید که این تصاویر اگر در زیر پا یا تکیهگاه و نظیر آن قرار گیرد، بلامانع است، مثلاً تصویری که بر کف اتاق یا بر روی فرش و پشتی باشد اشکالی ندارد.
راوی میگوید که از امام صادق (علیهالسّلام) در مورد پشتی و زیرانداز منقش پرسش کردم. حضرت فرمود: بودن آنها در خانه ایرادی ندارد. پرسیدم حتی اگر نقش صورت داشته باشد؟ حضرت جواب داد: هر چیز که بر آن پانهاده یا تکیه زنند بدون ایراد است. عن ابی بصیر، عن ابی عبدالله (علیهالسّلام) قال: «سالته عن الوساده و البساط یکون فیه التماثیل. فقال لا باس به یکون فی البیت. فقلت: التماثیل؟ فقال: کل شی یوطا فلا باس به.»
راوی گوید به حضرت صادق (علیهالسّلام) عرض کردم: گاه میشود که برای ما فرش و یا زیراندازی میآورند که منقش است. حضرت فرمود: آن جا که بر چنین چیزهایی به عنوان فرش و مانند آن پا میگذارید ایرادی ندارد. اما اگر آنها به دیوار آویخته یا از تخت بیاویزند کراهت دارد. عن ابی بصیر قال: «قلت لابی عبدالله (علیهالسّلام): «انما یبسط عندنا الوساده فیها التماثیل و تفرشها. قال لاباس بما یبسط و یفترش و یوطاً، انما یکره منها ما نصب علی الحائط و السریر.»
در روایتی که از امام باقر (علیهالسّلام) نقل شده است معلوم میشود که اگر این نقش و تصویر در اتاق اختصاصی زنان باشد مانعی ندارد. البته این روایت از نظر سند و دلالت جای بحث بیشتر دارد. چنانکه راوی نیز فقره اخیر را به دو گونه روایت کرده است.
مردی به امام صادق (علیهالسّلام) عرض کرد: این نقشها چیست که در اتاقهای شمامی بینم؟ حضرت فرمود: اینها برای خانمهاست، یا فرمود: این مربوط به اتاق خانمهاست. عن محمد بن مسلم عن ابی جعفر (علیهالسّلام): قال له رجل: رحمک الله ما هذه التماثیل التی اراها فی بیوتکم؟ فقال: هذه للنساء او بیوت النساء و حدث به عن ابن محبوب. عن العلاء عن محمد بن مسلم
ازآنجا که نمای سختمان یکی از موضوعات مهم و تاثیرگذار در سیمای بصری شهر اسلامی میرود و مظهر تجلی میزان هویت شهر واجز آن بشمار میرود و تاثیر بسزایی برروح وروان انسانها میگذارد، لذا لازم است، این مهم با همکاری صاحب نظران حوزه علمیه و نظام مهندسی مدون والگوهای عملی به حامعه معرفی گردد.
ازآنجا که سیمای بصری شهر اسلامی یکی از موضوعات مهم و تاثیرگذار در سبک زندگی اسلامی بوده و با توجه به اینکه زمان زیادی از عمر انسان در تردد معابر شهری و روستایی سپری میشود، لذا لازم است، موضوع مطالعات نما با جمیع ملاحظات اسلامی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مورد مطالعه قرار گرفته و مبنای برنامه ریزیهای کلان مسکن و شهرسازی واقع گردد.
لازم است در مقررات ملی ساختمان برای مهندسان معمار، رعایت الگوی نما با الگوی هویت اسلامی، لازم الرعایه گردیده و ملاک عمل تصویب طرحهای مسکونی قرار گیرد.
ضرورت دارد نهادهای مسول در وزارت راه وشهرسازی و سازمان نظام مهندسی، به موضوع شهرسازی و معماری اسلامی در سیاستگذاری و برنامهریزی و آموزش آن توجه کافی نمایند تا محیط زندگی شهرها و روستا دارای هویت بصری و عملکردی یابند.
مسئولان شهرسازی، برنامه ریزان، طراحان شهری و شرکتهای مشاور وطراح مجتمعهای مسکونی و آپارتمانی بایستی ملاحظات هویت اسلامی را در طراحی نمای بناهای مختلف رعایت نموده، تا پیامدهای منفی آن کاهش یافته و سبب ارتقای سیمای بصری شهرها گردد.
شهرداریها از اجرای نماهای معماری غربی و نماهای بی هویت و یا نماهای اشفته ممانعت بعمل آورند. به اینگونه نماها مجوز پایان کار ندهند. دهیاریها و شورای روستا از نماهای ناهمگون با بافت اصیل روستایی ممانعت بعمل اورند.
•
یاقوتی، عباس و هاشمی فشارکی، سید جواد، مقاله «نما و تزیین ساختمان»، ایثار پرس.