• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نسبت زنا (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در آیات قرآن، مؤمنان از نسبت زنا دادن به پاکدامنان منع شده‌اند.



حرام و گناه بودن افتراى بى‌عفّتى به زنان پاك دامن:
«وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاء ... وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ • إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ؛و كسانى كه زنان پاكدامن را به زنا متهم مى‌كنند، سپس چهار شاهد بر مدعاى خود نمى‌آورند ... و آنها همان فاسقانند. مگر كسانى كه بعد از آن توبه كنند و جبران نمايند كه خداوند آنها را مى‌بخشد زيرا خداوند آمرزنده و مهربان است.»
و بر همین اساس در فقه و منابع فقهی «نسبت زنا به زن پاکدامن دادن» از جمله گناهان کبیره‌ و موجب فسق شمرده شده است.

۱.۱ - آثار نسبت زنا دادن

آثار افترا به زنان عفيف‌ عبارت است از:

۱.۱.۱ - حد

افترا به زن عفيف بدون داشتن شاهد، سبب محكوم شدن به هشتاد تازیانه:
«وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاء فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً ...؛و كسانى كه زنان پاكدامن را به زنا متهم مى‌كنند، سپس چهار شاهد بر مدعاى خود نمى‌آورند، آنها را هشتاد تازيانه بزنيد ....»
امام خمینی در تحریرالوسیله در این باره می‌نویسد: «الحدّ فی القذف ثمانون جلدة؛ ذکراً کان المفتری او انثی. ویضرب ضرباً متوسّطاً فی الشدّة لا یبلغ به الضرب فی الزنا، ویضرب فوق ثیابه‌ المعتادة، ولا یجرّد، ویضرب جسده کلّه الّاالراس و الوجه و المذاکیر، وعلی رای یشهّر القاذف حتّی تجتنب شهادته.» حد قذف هشتاد تازیانه است - خواه کسی که افترا زده مرد باشد یا زن - و به طور متوسط در شدت به‌طوری که به زدن در زنا نرسد، زده می‌شود و روی لباس عادی‌اش زده می‌شود و برهنه نمی‌شود و به تمام بدن او به‌غیراز سروصورت و عورت زده می‌شود. و بنابر رای بعضی، قاذف در دید مردم گذاشته می‌شود تا از شهادتش اجتناب شود. و موجب این حد، رمی به زنا یا لواط است، و اما رمی به سحق و بقیه فواحش موجب حدّ قذف نمی‌باشد. البته امام (علیه‌السلام) حق تعزیر رمی‌کننده به آن‌ها را دارد.

۱.۱.۲ - عدم قبول گواهى‌

افترا به زنان عفيف، درپى‌دارنده عدم پذيرش گواهی شخص افترازننده:
«وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاء ... وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا ...؛و كسانى كه زنان پاكدامن را به زنا متهم مى‌كنند، سپس چهار شاهد بر مدعاى خود نمى‌آورند ... شهادتشان را هرگز نپذيريد....»
امام خمینی در تحریرالوسیله در این باره می‌نویسد: «لا تقبل شهادة القاذف ‌- مع عدم اللعان او البیّنة او اقرار المقذوف - الّااذا تاب، وحدّ توبته ان یُکذّب نفسه عند من قذف عنده او عند جمع من المسلمین او عندهما، و ان کان صادقاً واقعاً یورّی فی تکذیبه نفسه، فاذا کذّب نفسه وتاب تقبل شهادته اذا صلح.» شهادت قاذف، درصورتی‌که لعان یا بیّنه یا اقرار مقذوف هیچ‌کدام نباشد، قبول نیست، مگر درصورتی‌که توبه نماید، و حدّ توبه‌اش این است که نزد کسی که نزد او قذف نموده یا نزد گروهی از مسلمین یا نزد هر دوی آن‌ها خودش را تکذیب نماید. و اگر در واقع صادق باشد باید در تکذیب خودش، توریه نماید؛ پس اگر خود را تکذیب کرد و توبه نمود درصورتی‌که صلاحیت پیدا کند شهادتش قبول است‌.

۱.۱.۳ - فسق‌

افترا به زنان عفيف بدون داشتن شاهد، سبب فسق:
«وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاء ... وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ؛و كسانى كه زنان پاكدامن را به زنا متهم مى‌كنند، سپس چهار شاهد بر مدعاى خود نمى‌آورند ... و آنها همان فاسقانند.»
و بر همین اساس نمازخواندن پشت سر کسی که نسبت زنا به زن پاکدامن می‌دهد و فاسق است جایز نمی‌باشد.

۱.۱.۴ - لعن خدا

افترا به زنان پاكدامن، درپى‌دارنده لعنت خدا در دنیا و آخرت:
«إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ ...؛كسانى كه زنان پاكدامن و بى‌خبر از هرگونه آلودگى و مؤمن را متهم مى‌سازند، در دنيا و آخرت از رحمت الهى دور شدند....»

۱.۲ - توبه از نسبت زنا به عفیفان

توبه و اصلاح تهمت‌زنندگان به زنان پاك دامن، سبب آمرزش گناه آنان:
«وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاء ... وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ• إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ؛و كسانى كه زنان پاكدامن را به زنا متهم مى‌كنند، سپس چهار شاهد بر مدعاى خود نمى‌آورند ... و آنها همان فاسقانند. مگر كسانى كه بعد از آن توبه كنند و جبران نمايند كه خداوند آنها را مى‌بخشد زيرا خداوند آمرزنده و مهربان است.»

۱.۳ - كيفر نسبت زنا به عفیفان

عذاب بزرگ، کیفر افترا به زنان پاك دامن مؤمن:
«إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ ... وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ؛كسانى كه زنان پاكدامن و بى‌خبر از هرگونه آلودگى و مؤمن را متهم مى‌سازند ... و عذاب سختى براى آنهاست.»


گناه بودن افتراى بى‌عفتى به همسران پاك دامن:
«وَإِنْ أَرَدتُّمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَّكَانَ زَوْجٍ وَآتَيْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنطَارًا فَلاَ تَأْخُذُواْ مِنْهُ شَيْئًا أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِينًا؛و اگر تصميم گرفتيد كه همسر ديگرى به جاى همسر خود انتخاب كنيد، و مال فراوانى بعنوان مهر به يكى از آنها پرداخته‌ايد، چيزى از آن را پس نگيريد. آيا براى باز پس گرفتن آن، به تهمت و گناه آشكار متوسّل مى‌شويد؟!»
====نسبت زنا درجاهلیت====
رايج بودن افتراى فحشا به همسران پاك دامن در عصر جاهليّت، به انگيزه تصاحب مهريه آنان:
«وَإِنْ أَرَدتُّمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَّكَانَ زَوْجٍ وَآتَيْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنطَارًا فَلاَ تَأْخُذُواْ مِنْهُ شَيْئًا أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِينًا؛و اگر تصميم گرفتيد كه همسر ديگرى به جاى همسر خود انتخاب كنيد، و مال فراوانى بعنوان مهر به يكى از آنها پرداخته‌ايد، چيزى از آن را پس نگيريد. آيا براى باز پس گرفتن آن، به تهمت و گناه آشكار متوسّل مى‌شويد؟!»

۲.۱ - توبیخ تهمت‌زنندگان

توبيخ مردان افترا زننده به همسران پاك دامن خود، از سوى خداوند:
«وَإِنْ أَرَدتُّمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَّكَانَ زَوْجٍ وَآتَيْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنطَارًا فَلاَ تَأْخُذُواْ مِنْهُ شَيْئًا أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِينًا؛و اگر تصميم گرفتيد كه همسر ديگرى به جاى همسر خود انتخاب كنيد، و مال فراوانى بعنوان مهر به يكى از آنها پرداخته‌ايد، چيزى از آن را پس نگيريد. آيا براى باز پس گرفتن آن، به تهمت و گناه آشكار متوسّل مى‌شويد؟!»

۲.۲ - لعن تهمت‌زنندگان

نسبت نارواى فحشا به همسر، سبب لعن خداوند:
«وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُن لَّهُمْ شُهَدَاء إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ • وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِن كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ وَيَدْرَأُ؛ و كسانى كه زنان خود را به زنا متهم مى‌كنند، و گواهانى جز خودشان ندارند، هريك از آنها بايد چهار مرتبه به نام خدا شهادت دهد كه از راستگويان است؛ و در پنجمين بار بگويد كه لعنت خدا بر او باد اگر از دروغگويان باشد.»


افترا و بهتان بزرگ به مریم علیهاالسلام از سوى یهودیان:
۱. «وَبِكُفْرِهِمْ وَقَوْلِهِمْ عَلَى مَرْيَمَ بُهْتَانًا عَظِيمًا؛و نيز بخاطر کفرشان، و تهمت بزرگى كه بر مريم زدند.»
۲. «وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا • فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ قَالُوا يَا مَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئًا فَرِيًّا؛ و مريم را در اين كتاب ياد كن، آن هنگام كه از خانواده‌اش در ناحيه شرقى بیت المقدس كناره گرفت. مريم در حالى كه او را در آغوش گرفته بود، وى را نزد قومش آورد؛ گفتند: اى مريم! كار بسيار عجيب و بدى انجام دادى!»


لعان (قرآن).


۱. نور/سوره۲۴، آیه۴.    
۲. نور/سوره۲۴، آیه۵.    
۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۸۸، کتاب الصلاة، القول فی شرائط امام الجماعة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۴. نور/سوره۲۴، آیه۴.    
۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۰۵، کتاب الحدود، الفصل الثالث فی حد القذف، القول فی الموجب، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۰۸، کتاب الحدود، الفصل الثالث فی حد القذف، القول فی الاحکام، مسالة۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۷. نور/سوره۲۴، آیه۴.    
۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۷۳، کتاب الشهادات، القول فی صفات الشهود، مسالة۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۹. نور/سوره۲۴، آیه۴.    
۱۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۸۸، کتاب الصلاة، القول فی شرائط امام الجماعة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۱. نور/سوره۲۴، آیه۲۳.    
۱۲. نور/سوره۲۴، آیه۴.    
۱۳. نور/سوره۲۴، آیه۵.    
۱۴. نور/سوره۲۴، آیه۲۳.    
۱۵. نساء/سوره۴، آیه۲۰.    
۱۶. نساء/سوره۴، آیه۲۰.    
۱۷. نساء/سوره۴، آیه۲۰.    
۱۸. نور/سوره۲۴، آیه۶.    
۱۹. نور/سوره۲۴، آیه۷.    
۲۰. نساء/سوره۴، آیه۱۵۶.    
۲۱. مریم/سوره۱۹، آیه۱۶.    
۲۲. مریم/سوره۱۹، آیه۲۷.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۵، ص۴۱۲، برگرفته از مقاله «نسبت زنا».    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار