نسبت دادن فحشاء به همسران پیامبران (دیدگاه شیعه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از اتهامات مخالفان
مذهب شیعه، ادعای اهانت به همسران
پیامبران الهی (
علیهمالسّلام) است. عدهای به پیروی از
ابن تیمیه و
محمد بن عبدالوهاب، مدعی شدهاند که
شیعیان، نسبتهای قبیحی همچون
زنا و
فحشاء به
عایشه و سایر همسران انبیاء (
علیهمالسّلام) دادهاند. و با اتکا به قول برخی از روحانیون شیعه و انعکاس نظرات شاذ آنان در برخی از شبکههای ماهوارهای این اتهام را مطرح نمودهاند.
حال آنکه اولا: اینگونه از اقوال، مورد قبول جمهور علمای شیعه نیست. چنانکه اکثریت قریب به اتفاق عالمان این مذهب به اینگونه اقوال اعتراض کردهاند.
ثانیا: با مراجعه و بررسی اقوال اغلب علمای امامیه مشاهده میشود که از نظر آنان، تمامی همسران پیامبران (
علیهمالسّلام) را از زنا و فحشاء منزه هستند و حتی امکان وقوع اینگونه افعال زشت از سوی ازواج الانبیاء (
علیهمالسّلام) محال است.
ثالثا: برخی دانشمندان اهل سنت همچون
آلوسی تصریح کردهاند که چنین نسبتهایی از شیعیان نسبت به همسران انبیاء (
علیهمالسّلام) واقع نشده است. در نتیجه ادعای افرادی نظیر ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب و پیروان فکری و عملی این دو در مسأله مذکور، ادعایی مردود و نادرست است.
گاه عدم اطلاع دقیق و صحیح از عقاید و تفکرات دیگر
مذاهب اسلامی، انسان را به ورطه تهمتپراکنی علیه آن مذاهب می کشاند. از همینرو، همواره عدهای از ناآگاهان به ظاهر عالم، ادعاهایی را در مورد عقاید و تفکرات شیعیان مطرح کرده اند که با اندک تأمل و مطالعهای در مبانی اعتقادی علمای شیعه، دروغ بودن آن ادعاها روشن میشود. البته این نکته را نیز باید یادآور شد که نگاه علمای یک مذهب زمانی، میتواند به اسم نگاه کلی آن مذهب انگاشته شود که دیدگاه جمهور علمای آن مذهب بهحساب آید. بنابراین نمیتوان با استناد به آراء یک یا چند عالم که نگاهی مخالف نگاه جمهور علمای آن مذهب دارند، مطلبی را بدان مذهب نسبت داد.
یکی از مهمترین تهمتهایی که از گذشته تاکنون به پیروان مکتب اهل البیت (
علیهمالسلام) زده شده است، تهمتی در باب نگاه شیعیان نسبت به عایشه است. عدهای ناآگاه و یا مغرض همواره در آثار خود مدعی شدهاند که شیعیان، به عایشه، رذایل منافی
عفت نسبت میدهند. این ادعا در حالی از سوی این افراد صادر شده است که یا برای اثبات چنین مدعایی دلیلی اقامه نکردهاند و یا به نظر شاذی از یک یا نهایتا چند عالم شیعه استناد کردهاند.
حال آنکه نظر جمهور علمای شیعه در مورد این مسأله، چیز دیگری است و به جرأت میتوان ادعا کرد جمهور علمای شیعه با استناد به ادله متقن و محکم عقلی و نقلی، زنان پیامبران الهی (
علیهمالسلام) را از انجام اعمال منافی عفت، مبرا میدانند. در ادامه ضمن بیان ادعای مخالفین شیعه در مسئله مذکور، این ادعا مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت.
ابن تیمیه در کتاب
منهاج السنه مدعی است که شیعیان، به عایشه و همچنین همسر حضرت نوح (علیهالسّلام) نسبت زنا دادهاند. او مینویسد: «وهؤلاء
الرافضة یرمون ازواج الانبیاء: عائشة و امراة نوح بالفاحشة؛ فیؤذون نبینا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و غیره من الانبیاء من الاذی بما هو من جنس اذی المنافقین المکذبین
للرسل؛
شیعیان به عایشه و زن حضرت نوح (علیهالسّلام) نسبت فحشاء میزند و بدین سبب،
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و انبیاء دیگر را اذیت میکند.»
محمد بن عبدالوهاب نیز در یکی از آثار خود، مدعی میشود شیعیان به
یهودیان شباهتهایی دارند، یکی از شباهتهایی که وی بدان اشاره میکند این است که همانگونه که یهودیان به
حضرت مریم (سلاماللهعلیها) نسبت فحشاء میدادند، شیعیان نیز به همان شکل به عایشه، نسبت فحشاء میدهند. «انهم یضاهون الیهود الذین رموا مریم الطاهرة بالفاحشة بقذف زوجة
رسول الله (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) عائشة المبراة بالبهتان.»
این دو عالم وهابی با استفاده از استناد و همچنین روش شبیهسازی در صدد اثبات اتهام به مذهب شیعه هستند در حالیکه اقتضا نظر منصفانه رجوع به آراء کلی عالمان این مذهب و سپس قضاوت دقیق است. در ادامه به آثار برخی از علمای امامیه که در واقع نمونه محدودی از نظرات اکثریت آنان است ارائه شود تا صحت و سقم چنین ادعاهایی ثابت شود!
اتهامزنی به شیعه گاهی حاصل عدم اطلاع دقیق و صحیح از عقاید و تفکرات مذاهب اسلامی از این مذهب است. چنانکه درباره عقاید و تفکرات این مذهب ادعاهایی مطرح شده است که با اندک تامل و مطالعه در مبانی اعتقادی علمای شیعه، دروغ بودن آن روشن میشود.
یادآوری این نکته ضروری است که اندیشه کلان مذهب بر پایه
اجماع و یا اتفاق اکثریت آراء و نظرات عالمان آن مذهب بنا میشود از اینرو نمیتوان با استناد به رأی یک یا چند عالم که نگرشی مختلف با نگاه غالب علمای آن مذهب دارد، مطلبی به کلیت مذهب نسبت داد.
یکی از تهمتهایی که از دیرباز تاکنون علیه پیروان مکتب اهلبیت (
علیهمالسّلام) مطرح شده ادعای نسبت فحشاء به عایشه است. این ادعا در حالی از سوی این افراد مطرح شده است که یا برای اثبات آن دلیلی اقامه نکردهاند و یا به نظر شاذ یک یا چند عالم شیعه استناد کردهاند. حال آنکه نظر جمهور علمای شیعه در مورد این مسأله، چیز دیگری است و به جرات میتوان ادعا کرد بیشتر عالمان جهان تشیع با استناد به ادله متقن و محکم عقلی و نقلی، زنان پیامبران الهی (
علیهمالسّلام) را از انجام اعمال منافی عفت، مبرا میدانند.
بسیاری از علمای دیگر مذاهب اسلامی به دلیل آشنایی با آثار بزرگان شیعه، اذعان کردهاند که اتهام نسبت زنا به دختر
خلیفه اول و دیگر زنان پیامبران (
علیهمالسّلام) از سوی شیعه امری خلاف واقع است که اتفاق نیافتاده است. چنانکه آلوسی در
تفسیر روح المعانی تصریح کرده است:
«و نسب للشیعة قذف عائشة بما براها الله
تعالی منه و هم ینکرون ذلک اشد الانکار و لیس
فی کتبهم المعول
علیها عندهم عین منه و لا اثر اصلا، وکذلک ینکرون ما نسب الیهم من القول بوقوع ذلک منها بعد وفاته (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) ولیس له ایضا
فی کتبهم عین و لا اثر؛
به شیعیان نسبت داده شده است که به عائشه، تهمت زنا - که خداوند او را از آن مبرّا کرده است - زدهاند. در حالیکه خود آنها چنین مطلبی را شدیدا انکار میکنند. در کتابهای مورد اعتماد آنها چنین مطلبی دیده نمیشود و اصلا اثری از آن نیست. همچنین آنها وقوع فحشاء را برای عائشه بعد از
وفات رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) انکار میکنند و از این مطلب نیز در کتابهای آنها اثری دیده نمیشود.»
آلوسی همچنین پس از بحث در مورد معنا و مفهوم خیانت زن حضرت نوح (علیهالسّلام) و زن حضرت لوط (علیهالسّلام) «فخانتاهما»، چنین اذعان کرده است: «و ما ینسب للشیعة مما یخالف ذلک
فی حق سید الانبیاء (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) کذب
علیهم فلا تعول علیه و ان کان شائعا؛
نسبتی که در مورد نسبت دادن زنا به همسران پیامبران از سوی شیعیان مطرح میشود دروغی است که بر علیه آنان میبندند هر چند شایع است.» با مراجعه به آراء جمهور علما و مفسرین مکتب
اهل بیت (علیهمالسّلام) در مییابیم که ادعای ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب، مبنی بر اینکه شیعیان، عایشه و زن نوح (علیهالسّلام) را به فحشاء نسبت میدهند، ادعایی واهی و نادرست است.
آراء عالمان شیعه در اینباره، علاوه بر آثار تفسیری در کتب کلامی و حتی اخلاقی نیز به همین منوال است.
عالمان و مفسران شیعه با رد نسبت فحشاء نسبت به زنان پیامبران، به بیان ادله خود درباره عدم امکان خیانت اخلاقی در زنان پیامبران پرداختهاند. در ادامه به بخشی از این آراء در ذیل آیات قرآن اشاره میشود.
الف: بسیاری از علمای امامیه در ذیل آیه شریفه «قَالَ یَا نُوحُ اِنَّهُ لَیْسَ مِنْ اَهْلِکَ اِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْاَلْنِ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ اِنِّی اَعِظُکَ اَنْ تَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ.»
تصریح کردهاند اینکه بگوییم (انه لیس من اهلک) به این معنی است که
کنعان، فرزند واقعی حضرت نوح (علیهالسّلام) نبوده بلکه از راه (العیاذبالله) زنا، متولد شده است، حرف نادرست و مردودی است. علمای امامیه علاوه بر بیان این مطلب، همچنین تاکید کردهاند که هیچیک از همسران انبیاء (
علیهمالسّلام) نیز دچار زنا نشدهاند. در ادامه به برخی از این نظرات اشاره میشود:
۱:
مرحوم طبرسی (رحمةاللهعلیه) در
تفسیر مجمع البیان تصریح میکند که کنعان، فرزند نسبی و واقعی
حضرت نوح (علیهالسّلام) بوده است. ایشان در جهت اثبات این مدعا، علاوه بر آیه «وَ نَادَی نُوحٌ ابْنَهُ»
که برای جناب کنعان، از لفظ (ابنه) استفاده شده است.
همچنین مینویسند: انتساب فحشاء به زنان انبیاء الهی (
علیهمالسّلام) جایز نیست و مقام آنها از امثال اینگونه افعال مذموم، منزه و مبرا است. چرا که خدای سبحان، به جهت عظمت انبیائش، ایشان را از چنین نسبتهایی که موجب تنفر میشود، حفظ کرده است.
مرحوم طبرسی (رحمةاللهعلیه) به حدیثی اشاره میکند که
ابن عباس گفته است: «ما زنت امراة نبی قط و کانت الخیانة من امراة نوح انها کانت تنسبه الی الجنون و الخیانة و من امراة لوط انها کانت تدله
علی اضیافه؛
هیچیک از زنان پیامبران (
علیهمالسّلام) زنا نکردهاند. و باید توجه داشت که مراد از خیانت زنِ حضرت نوح (علیهالسّلام) این بوده است که همسرش را دیوانه میخواند (العیاذ بالله). خیانت زن لوط نیز به این صورت بود که مردم را از ورود مهمانانی که به دیدار
حضرت لوط (علیهالسّلام) میرفتند، مطلع میکرد.»
۲.
شیخ طوسی (رحمةاللهعلیه) نیز در ذیل این آیه مینویسند: نمیتوان کنعان را فرزند حضرت نوح (علیهالسّلام) ندانست چرا که چنین نسبتی طعن به
پیامبر الهی بوده و انبیای الهی (
علیهمالسّلام) سزاوار چنین نسبتهایی نیستند.
۳.
علامه طباطبایی (رحمةاللهعلیه) نیز در
المیزان با رد این مدعا که کنعان، حاصل ارتباط نامشروع زن حضرت نوح (علیهالسّلام) باشد مینویسد: انبیای الهی (
علیهمالسّلام) از این اباطیل منزه هستند و لذا نسبت دادن چنین اتهاماتی به زنان ایشان، صحیح نیست.
۴.
ابوالفتوح رازی نیز در
روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، نفی نسبت داشتن کنعان به حضرت نوح (علیهالسّلام) را منافی
تنزیه انبیاء الهی (
علیهمالسّلام) از اینگونه منفرات دانسته و لذا رد میکند.
۵:
مرحوم فتحالله کاشانی (رحمةاللهعلیه) از مفسرین قرن ۱۰ هجری، در
منهج الصادقین احتمال اینکه کنعان، فرزند واقعی حضرت نوح (علیهالسّلام) نبوده باشد را رد میکند.
یکی دیگر از آیاتی که مفسرین شیعه، در ذیل آن آیه به تنزیه زنان پیامبران (
علیهمالسّلام) از امور منافی عفت، اشاره کردهاند، آیه دهم
سوره تحریم است که میفرماید: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَاَتَ نُوحٍ وَامْرَاَتَ لُوطٍ کَانَتَا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَیْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ یُغْنِیَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَیْئًا وَقِیلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ.»
بسیاری از مفسرین شیعی در تبیین مفهوم خیانتی که در این آیه بدان اشاره شده است، تصریح کردهاند که مراد از آن قطعا خیانت جنسی نیست. چراکه زنان انبیاء الهی از اموری نظیر فحشاء و زنا مبرا هستند. به برخی از مفسرین امامیه که چنین مطلبی را اذعان فرمودهاند، اشاره خواهد شد:
۱. شیخ طبرسی (رحمةاللهعلیه) در مجمع البیان با بیان اینکه زنان پیامبران الهی (
علیهمالسّلام) دچار فحشاء نمیشوند، تاکید میکند
خیانت آن ۲ زن در
دین بوده است نه در حوزه مسائل جنسی.
در
تفسیر جوامع الجامع نیز مینویسد: «و لا یجوز ان یراد بالخیانة الفجور؛ لانه نقیصة عند کلّ احد، سمج
فی کلّ طبیعة بخلاف الکفر؛ لان الکفّار لا یستسمجونه؛ جایز نیست که مراد از خیانت زن حضرت نوح (علیهالسّلام) و زن حضرت لوط (علیهالسّلام) را خیانت به معنای زنا و فحشاء بگیریم. چرا که چنین خیانتی، در واقع نقیصهای برای آن ۲ پیامبرالهی (علیهماالسلام) واقع میشود. برخلاف
کفر، که اگر زنان پیامبران الهی (
علیهمالسّلام) کافر باشند، نقبصهای برای آن حضرات محسوب نمیشود.»
۲: شیخ طوسی (رحمةاللهعلیه) در ذیل این آیه با تصریح به این موضوع که خیانت در این آیه، به معنی فحشاء نمیباشد، تاکید میکند: «فمن نسب احداً من زوجات النبی الی الزنا، فقد اخطا خطاء عظیما؛
اگر کسی به زنان پیامبر، نسبت زنا بدهد، خطای بزرگی مرتکب شده است.»
۳:
مرحوم طریحی (رحمةاللهعلیه) نیز در
مجمع البحرین تصریح کرده است جایز نیست خیانت در آیه ۱۰ سوره تحریم را به معنی زنا و فحشاء بدانیم. «و لا یجوز ان یراد بِالْخِیَانَةِ: الفجور، قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ: مَا زَنَتْ امْرَاَةُ نَبِیٍّ قَطُّ، لِمَا
فِی ذَلِکَ مِنَ التَّنْفِیرِ عَنِ
الرَّسُولِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ، وَ اِلْحَاقِ الْوَصْمَةِ بِهِ.»
۴:
آیتالله مکارم شیرازی (حفظه الله) نیز مینویسد: «این دو زن، به این دو پیامبر بزرگ خیانت کردند، البته خیانت آنها هرگز انحراف از جاده عفت نبود، زیرا هرگز همسر هیچ پیامبری آلوده به بیعفتی نشده است، چنانکه در حدیثی از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) صریحا آمده است، «ما بغت امراة نبی قط؛
همسر هیچ پیامبری هرگز آلوده عمل منافی عفت نشد.»
۵:
علامه محمد جواد مغنیه (رحمةاللهعلیه) نیز در تبیین معنای خیانت در این آیه شریفه مینویسد «فخانتاهما ای بالکفر و النفاق لا بالزنا و الفجور.»
۶:
آیتالله معرفت (رحمةاللهعلیه) نیز تصریح کرده است مراد از خیانتی که در آیه ۱۰ سوره تحریم مطرح است، هرگز فحشاء نیست.
۷: فتحالله کاشانی (رحمةاللهعلیه) از مفسرین قرن ۱۰ هجری نیز در ذیل این آیه با این بیان که مراد از خیانت،
سخنچینی،
نفاق یا کفر است، تصریح میکند که مراد از این خیانت، زنا نیست چرا که تمامی زنان انبیاء (
علیهمالسّلام) از زنا مبرا هستند.
آیه «اِنَّ الَّذِینَ جَاءُوا بِالْاِفْکِ عُصْبَةٌ مِنْکُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَکُمْ بَلْ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اکْتَسَبَ مِنَ الْاِثْمِ وَالَّذِی تَوَلَّی کِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِیمٌ.»
نیز موضع دیگری است که علمای امامیه، در این موضع نیز، تصریح به تنزیه همسران انبیاء (
علیهمالسّلام) از اموری نظیر زنا نمودهاند.
چنانکه علامه طباطبایی (رحمةاللهعلیه) در ذیل این آیه شریفه تصریح کرده است: «ان تسرب الفحشاء الی اهل النبی ینفر القلوب عنه فمن الواجب ان یطهر الله سبحانه ساحة ازواج الانبیاء عن لوث الزنا و الفحشاء و الا لغت الدعوة و تثبت بهذه الحجة العقلیة عفتهن واقعا لا ظاهرا فحسب؛
اگر فحشاء را به خانواده انبیاء (
علیهمالسّلام) نسبت بدهیم موجب
تنفر از آن حضرات خواهد شد. پس
واجب است که خدای متعال، ساحت همسران انبیاء (
علیهمالسّلام) را از امور زشتی همچون زنا و فحشاء، پاک گرداند. چرا که اگر آنان از چنین مسألهای منزه نباشند، دعوت انبیاء الهی (
علیهمالسّلام) لغو خواهد شد.»
علامه محمد جواد مغنیه (رحمةاللهعلیه) نیز در ذیل این آیه چنین تصریحی دارد: «ان الشیعة الامامیة یعتقدون و یؤمنون ان نساء الانبیاء جمیعهن عفیفات طاهرات، و ان زوجته قد تکون کافرة و لن تکون بغیا، لان
الرسول اکرم
علی ربه و اعز من ان یجعل تحته بغیا؛
شیعیان معتقدند و ایمان دارند که همه زنان انبیاء (
علیهمالسّلام) عفیفه و طاهر (از فحشاء) هستند. زنان آن حضرات ممکن است که کافر باشند ولی از اعمال منافی عفت، به دور هستند چرا که شأن پیامبر، اکرم و اعز از چنین مسألهای است.»
برخی از علمای شیعه در ذیل آیه «الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ اُولَئِکَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا یَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ.»
به مسأله طهارت زنان انبیاء (
علیهمالسّلام) از فحشاء پرداختهاند.
نظیر آیتالله مکارم شیرازی (حفظه الله) که در ذیل این آیه مینویسد: «هیچیک از همسران پیامبران و امامان (
علیهمالسّلام) بهطور قطع انحراف و آلودگی جنسی نداشتند و منظور از خیانت در داستان نوح و لوط جاسوسی کردن به نفع کفار است نه خیانت ناموسی. اصولا این عیب از عیوب تنفرآمیز محسوب میشود و میدانیم محیط زندگی شخصی پیامبران باید از اوصافی که موجب نفرت مردم است پاک باشد تا هدف
نبوت که جذب مردم به آئین خدا است
عقیم نماند.»
در بسیاری از آثار شیعه نیز علمای امامیه به روایتی به نقل از
امام رضا (علیهالسّلام) اشاره فرمودهاند. در این روایت چنین وارد شده است: «عن الحسن بن
علی الوشاء قال: سمعت الرضا (علیهالسّلام) یقول: قال ابو عبدالله (علیهالسّلام) ان الله قال لنوح (علیهالسّلام): «اِنَّهُ لَیْسَ مِنْ اَهْلِکَ» لانه کان مخالفا له، و جعل من اتبعه من اهله- قال: و سالنی کیف یقرءون هذه الآیة
فی نوح؟ قلت: یقرؤها الناس
علی وجهین، اِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صالِحٍ و انه عمل غیر صالح فقال: کذبوا هو ابنه، و لکن الله نفاه عنه حین خالفه
فی دینه؛
امام رضا (علیهالسّلام) میفرمایند: پدرم به نقل از
امام صادق (علیهالسّلام) فرمودند: حق
تعالی به حضرت نوح (علیهالسّلام) فرمودند: «اِنَّهُ لَیْسَ مِنْ اَهْلِکَ»؛ زیرا که مخالف عقیده او بود و خدای متعال، هر کسی را که موافق و پیرو حضرت نوح (علیهالسّلام) بود را اهل او قرار داد.
راوی میگوید: آن حضرت از من سوال کرد: این آیه «انه لیس من اهلک» را مردم چگونه قرائت میکنند؟ گفتم بر دو وجه: برخی میگویند: آن (فرزند حضرت نوح علیه السلام)، عملِ شخصِ غیر صالح بود؛ عدهای نیز میگویند: او عمل غیرصالحی انجام داد. حضرت فرمودند: دروغ گفتند، او پسر حضرت نوح (علیهالسّلام) بود لیکن خدای متعال به دلیل اینکه وی با آن حضرت، در دین مخالفت نمود، او را از آن حضرت نفی فرمود.» این روایت در آثار متعددی از علمای شیعه نقل شده است
تفسیر عیاشی از جمله این آثار است.
با همه این تفاصیل مشخص میشود که شیعیان، حتی امکان وقوع فحشاء و زنا از سوی همسران انبیاء (
علیهمالسّلام) را رد میکنند. بنابراین، ادعا نمودن اینکه شیعیان به عایشه و یا زنان دیگری از انبیاء (
علیهمالسّلام)، نسبت فحشاء میدهند، خلاف واقع است.
غیر از مفسرین شیعه، علمای دیگری از امامیه نیز در آثار خود به تنزیه زنان پیامبران الهی (
علیهمالسّلام) از فحشاء و زنا تصریح کردهاند. در ادامه به برخی از این موارد اشاره میشود:
سید مرتضی (رحمةاللهعلیه) در مورد فرزند حضرت نوح (علیهالسّلام) مینویسد: بعید است که بگوییم کنعان، فرزند واقعی حضرت نوح (علیهالسّلام) نبوده است. چراکه اولا در آیه دیگری تصریح شده است که وی فرزند آن حضرت بوده است. همچنین باید توجه داشت تمام انبیاء منزه از آن هستند که همسران شأن، مرتکب فحشاء بشوند.
«و هذا الوجه یبعد اذ فیه منافاة للقرآن لانه
تعالی قال: وَ نادی نُوحٌ ابْنَهُ، فاطلق علیه اسم البنوّة و لأنه ایضا استثناه من جملة اهله بقوله
تعالی: وَ اَهْلَکَ اِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ. و لانّ الانبیاء (
علیهمالسّلام) یجب ان ینزّهوا عن مثل هذه الحال. لانّها تعرّ و تشین و تغضّ من القدر. و قد جنّب اللّه
تعالی انبیاءه (
علیهمالسّلام) ما هو دون ذلک تعظیما لهم و توقیرا، و نفیا لکل ما ینفّر عن القبول منهم.»
علامه شرفالدین (رحمةاللهعلیه) نیز در واکنش به این تهمتی که برخی مطرح کردهاند: شیعیان به عایشه، نسبت فحشاء میدهند، مینویسد: نزد
امامیه، عایشه از اموری نظیر زنا، منزه و پاک است. این مطلب در کتب قدیم و جدید علمای شیعه وجود دارد. عصمت انبیاء (
علیهمالسّلام) از اموری نظیر فحشاء همسران شان، از اصول لاینفک پذیرفته شده میان شیعیان است.
بر همین اساس، نسبت فحشاء دادن به عایشه و دیگر زنان انبیاء (
علیهمالسّلام) امری غیرجایز است. «انها عند الامامیة وفی نفس الامر والواقع انقی جیباً واطهر ثوباً واعلی نفساً و اغلی عرضاً و امنع صوتا و ارفع جنابا و اعز خدرا و اسمی مقاماً من ان یجوز
علیها غیر النزاهة او یمکن
فی حقها الا العفة والصیانة وکتب الامامیة قدیمها و حدیثها شاهد عدل بما اقول،
علی ان اصولهم
فی عصمة الانبیاء تحیل ما بهتها به اهل الافک بتاتا، و قواعدهم تمنع وقوعه عقلاً و لذا صرح فقیه الطائفة و ثقتها استاذنا المقدس الشیخ محمد طه النجفی اعلی بما یستقل بحکمه العقل من وجوب نزاهة الانبیاء عن اقل عائبة و لزوم طهارة اعراضهم عن ادنی وصمة فنحن والله لا نحتاج
فی براءتها الی دلیل و لانجوز
علیها و لا
علی غیرها من ازواج الانبیاء و الاوصیاء کل ما کان من هذا القبیل.»
مرحوم
ابن شهرآشوب نیز با بیان این مسأله که پیامبران الهی (
علیهمالسّلام) از یکسری از منفرات منزه هستند، تاکید میکند که کافر بودن والدین آن حضرات و همچنین زناکار بودن همسران ایشان، از جمله این منفرات است که انبیاء الهی از این امور قبیح، منزه هستند. «فان کل منفر لا یجوز
علی الانبیاء و الائمة ع مثل کفر الوالدین و فسق الازواج لانهما یتعدیان الیهم و ما لا یکون منفرا جاز فیهم مثل کفر اولادهم و ازواجهم او فسقهم الا ان الفاحشة لا یجوز
علی ازواجه.»
ملا صالح مازندرانی (رحمةاللهعلیه) نیز در شرحی که بر
کافی شریف زده است تصریح میکند: «خیانة المراتین لیست هی الفجور و انما هی نفاقهما و ابطانهما الکفر و تظاهرهما
علی الرسولین فامراة نوح قالت لقومه انه مجنون و امراة لوط دلت قومه
علی ضیفانه، و لیس المراد بالخیانة البغی و الزنا اذ ما زنت امراة نبی قط»
خیانت آن ۲ زن (زن حضرت نوح و زن حضرت لوط (علیهماالسلام)) فحشاء نبوده است. بلکه زنِ حضرت نوح (علیهالسّلام)، آن حضرت را دیوانه نامید (العیاذبالله) و زنِ حضرت لوط (علیهالسّلام) نیز به قومش خبر میداد که چه کسانی به مهمانی آن حضرت میروند. بنابراین مراد از خیانت آن ۲ زن، زنا نبوده است چرا که زن هیچ یک از پیامبران الهی (
علیهمالسّلام) زنا نمیکند.»
مرحوم خواجویی نیز در
جامع الشتات مینویسد: «اللائق بمنصب النبوّة نزاهتهنّ عنه و سلامتهنّ منه، و لم یقع من واحدة منهنّ، فعن ابن عبّاس: ما زنت امراة نبیٍّ قطّ. و امّا ما توهّم من قوله
تعالی: یا نُوحُ اِنَّهُ لَیْسَ مِنْ اَهْلِکَ اِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صالِحٍ» انّه یدل
علی تلوّث ذیلها و تدنّس ازارها و قذارة ثیابها، و لذا نقل عن الحسن و مجاهد انّه ما کان ابنه
علی الحقیقة و انّما ولد
علی فراشه فقال: یا رَبِّ اِنَّ ابْنِی مِنْ اَهْلِی»
علی ظاهر الحال فاعلمه
تعالی بانّ الامر
علی خلاف الظاهر؛ فهو فاسد یاباه «وَ نادی نُوحٌ ابْنَهُ» مع انّ الانبیاء یجب ان ینزّهوا عن مثل هذه الحال لانّها تنفر و تشین، و قد نزّه اللَّه انبیاءه عمّا دون ذلک توقیراً لهم و تعظیماً ممّا ینفر من القبول و خاصّة
علی مذاهب اهل الحقّ، فالمراد انّه لیس
علی دینک.»
سزاوار منصب نبوت این است که زنان انبیاء الهی (
علیهمالسّلام) از زنا و فحشاء منزه و در امان باشند. بنابراین، اینکه از آیه (یا نوح انه لیس من اهلک) چنین استفاده شود که زن حضرت نوح (علیهالسّلام) دچار زنا شده است و کنعان، فرزند حقیقی آن حضرت نیست، توهمی بیش نیست. چراکه هم خلاف ظاهر آیات دیگر است و هم اینکه پیامبران الهی (
علیهمالسّلام) از چنین امور منفری، منزه هستند.
شهید مطهری (رحمةاللهعلیه) نیز تاکید میکند که مراد از خیانت زن حضرت لوط و زن حضرت نوح (علیهماالسلام) «فخانتاهما»، قطعا خیانت در فحشاء نیست.
مقام معظم رهبری (حفظه الله) نیز در دیداری که ۱۷ مرداد ماه ۱۳۸۳ ه ش با مداحان داشتند با اشاره به آیه «کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین فخانتاهما.»
میفرمایند: «زنِ حضرت لوط (علیهالسّلام) و زنِ حضرت نوح (علیهالسّلام)» به شوهرانشان خیانت کردند. این خیانت، لزوماً خیانت جنسی نیست، خیانتِ اعتقادی است، خیانتِ مسلکی است، راه را کج کردند.
آیتالله صافی گلپایگانی (حفظهالله) در اظهار نظری صریح در مورد
قذف عایشه و حکم نسبت دادن فحشاء به وی مینویسد: «نعم لا شک
فی انها طاهرة مما قذفت به و من انکر ذلک فهو کافر بالله، و بکتابه کما ان سائر امهات المؤمنین ایضاً کلهن طاهرات مما قذفت هی به؛
شکی نیست که عایشه از فحشاء، طاهر است و هر کسی طهارت عایشه از فحشاء را انکار کند، به
خدا و
کتاب خدا کافر شده است. سایر زنان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز همینگونه هستند و از فحشاء، پاک و منزه هستند.»
با وجود آنکه در بخش قبلی، اثبات شد جمهور علمای شیعه قائلند که عایشه و سایر همسران پیامبران (
علیهمالسّلام) از زنا و فحشاء منزه و پاک هستند، ولیکن گاهی در بین عده کمی از عوام شیعه، به عایشه، نسبت زنا دادهاند و یا گاه در برخی از شبکههای ماهوارهای تحت مدیریت شیعیان، این اتهام مطرح میشود. این مساله موجب استفاده مخالفین شیعه میشود. حال آنکه هیچگاه بنابر آنچه که گذشت این ادعا صحیح نیست و قول شاذی از یک مذهب را نمیتوان به عنوان عقیده تمام علمای آن مذهب تلقی کرد.
اگر حمل رأی و نظر شاذ یک تن از عالمان به عنوان رأی کلیت مذهب فرض بشود شیعه نیز با استناد به قول
البانی باید اینگونه نتیجهگیری کند که تمام علمای وهابی بر این باورند که امکان وقوع زنا و فحشاء از سوی زنان پیامبران (
علیهمالسّلام) وجود دارد. چرا که البانی در کتاب
سلسله الاحادیث الصحیحه، با استناد به ۲ روایت"الشاهد یری ما لا یری الغائب" و همچنین
حدیث افک (نقل شده در
صحیح بخاری) مدعی میشود که زنان پیامبران (
علیهمالسّلام) نیز همانند زنان افراد دیگر بوده و معصومیتی در انجام اعمال منافی با عفت ندارند و هر کسی که مدعی
عصمت زنان پیامبران (علیهالسّلام) باشد، بدعتگذار است.
«قلت: و الحدیث نص صریح
فی ان اهلالبیت رضی الله عنهم یجوز فیهم ما یجوز
فی غیرهم من المعاصی الا من عصم الله
تعالی، فهو کقوله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) لعائشة
فی قصة الافک: " یا عائشة! فانه قد بلغنی عنک کذا و کذا، فان کنت بریئة فسیبرئک الله و ان کنت الممت بذنب فاستغفری الله و توبی الیه". اخرجه مسلم. ففیهما رد قاطع
علی من ابتدع القول بعصمة زوجاته (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) محتجاب مثل قوله
تعالی فیهن:
• انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا؛
• جاهلا او متجاهلا ان الارادة
فی الآیة لیست الارادة الکونیة التی تستلزم وقوع المراد و انما هی الارادة الشرعیة المتضمنة للمحبة و الرضا و الا لکانت الآیة حجة للشیعة
فی استدلالهم بها
علی عصمة ائمة اهل البیت و
علی رأسهم
علی رضی الله عنه، و هذا مما غفل عنه ذلک المبتدع مع انه یدعی انه سلفی!»
به راستی آیا میتوان با استناد به این قول، مدعی شد تمام علمای وهابی چنین عقیدهای دارند؟ گذشته از آنکه وقتی عالمی از علمای شیعه، نسبتی خلاف واقع به جناب عایشه داده است، مورد اعتراض ما بقی علما قرار گرفته است که این نیز دلیل خوبی بر شاذ بودن و همچنین خطای عقیده آن عالم است.
چنانکه هنگامی که در کتاب
تفسیر قمی، جناب
علی بن ابراهیم قمی، به جناب عایشه، نسبت فحشاء میدهد.
علی بن ابراهیم در ذیل واژه «فخانتاهما» در آیه ۱۰ سوره تحریم، مینویسد: «فَخانَتاهُما» اِلَّا الْفَاحِشَةَ وَ لَیُقِیمَنَّ الْحَدَّ
عَلَی فُلَانَةَ فِیمَا اَتَتْ
فِی طَرِیقٍ وَ کَانَ فُلَانٌ یُحِبُّهَا فَلَمَّا اَرَادَتْ اَنْ تَخْرُجَ اِلَی. قَالَ لَهَا فُلَانٌ لَا یَحِلُّ لَکِ اَنْ تَخْرُجِی مِنْ غَیْرِ مَحْرَمٍ فَزَوَّجَتْ نَفْسَهَا مِنْ فُلَان.»
سید نعمتالله جزایری به این ادعا اینگونه واکنش نشان میدهد: «کثیر من اصحابنا اعرض عن قبوله و استنکف عن سماعه، و هو مجرّد استبعاد لا دلیل علیه؛
بسیاری از علمای ما، از قبول این قول اعراض کردهاند. چنین قولی، علاوه بر اینکه استبعاد دارد، همچنین دلیلی نیز ندارد.»
بنابراین قول به ارتکاب فحشاء توسط جناب عایشه (العیاذ بالله)، که از سوی برخی از علمای امامیه نقل شده است را نمیتوان به تمام مذهب تسری داد چرا که چنین اقوال شاذی، مورد قبول جمهور علمای امامیه واقع نشده است.
با مطالعه اقوال مفسرین و علمای امامیه، به این نتیجه میرسیم که جمهور علمای امامیه معتقدند حتی امکان وقوع فحشاء و زنا از سوی همسران پیامبران الهی (
علیهمالسّلام) وجود ندارد. بنابراین ادعای ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب مبنی بر اینکه شیعیان به عایشه و دیگر زنان پیامبران، نسبت فحشاء دادهاند، ادعایی بیاساس و مردود است. لازم به ذکر است اگر عده محدودی از علما، روحانیون و شبکههای ماهوارهای تحت مدیریت شیعیان، مدعی صدور فحشاء از سوی عایشه، شدهاند باید دانست که این نوع اقوال، اقوالی شاذ بوده که مورد اعتراض دیگر علما واقع شده است. بنابراین نمیتوان چنین اقوالی را به تمام مذهب امامیه تسری داد.
(۱) قرآن کریم.
(۲) ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة
فی نقض کلام الشیعة القدریه، عربستان سعودی، جامعة الامام محمد بن سعود الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۰۶ ه ق.
(۳) ابن شهر آشوب، متشابه القرآن و مختلفه، قم، داربیدار للنشر، چاپ اول، ۱۳۶۹ ه ق.
(۴) آلوسی، شهابالدین محمود، روح المعانی، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ ه ق.
(۵) البانی، محمد ناصر الدین، سلسلة الاحادیث الصحیحة وشیء من فقهها وفوائدها، ریاض، مکتبة المعارف للنشر والتوزیع، چاپ اوّل، بیتا.
(۶) جزایری، نعمتالله، عقود المرجان
فی تفسیر القرآن، قم، نور وحی، چاپ اول، ۱۳۸۸ ه ش.
(۷) رازی، ابوالفتوح، روض الجنان و روح الجنان
فی تفسیرالقرآن، مشهد مقدس، آستان قدس رضوی (علیهالسّلام)، چاپ اول، ۱۴۰۸ ه ق
(۸) شرف الدین، سید عبدالحسین، الفصول المهمه
فی تالیف الامه، تهران، المجمع العالمی للتقریب، چاپ دوم، ۱۴۲۳ ه ق.
(۹) صافی گلپایگانی، لطف الله، صوت الحق ودعوة الصدق، بی نا، بی تا.
(۱۰) طباطبایی، محمد حسین، المیزان
فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ ه ق.
(۱۱) طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ ه. ق.
(۱۲) طبرسی، فضل بن حسن، مجمعالبیان
فی تفسیرالقرآن، تهران، ناصرخسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ ه ش.
(۱۳) طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمعالبحرین، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ ه ش.
(۱۴) طوسی، محمد بن حسن، التبیان
فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، بیتا.
(۱۵) علمالهدی، سید مرتضی، امالی، قاهره، دارالفکر العربی، چاپ اول، ۱۹۹۸ م.
(۱۶) عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی، تهران، المطبعه العلمیه، چاپ اول، ۱۳۸۰ ق.
(۱۷) قمی،
علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۳۶۳ ه ش.
(۱۸) کاشانی، فتحالله، منهج الصادقین
فی الزام المخالفین، تهران، کتابفروشی اسلامیه، چاپ اول، بی تا.
(۱۹) مازندرانی، ملاصالح، شرح الکافی (الاصول و الروضه)، تهران، المکتبه الاسلامیه، چاپ: اول، ۱۳۸۲ ق.
(۲۰) محمد بن عبدالوهاب،
رساله فی الرد علی الرافضه، ریاض، جامعة الامام محمد بن سعود، بی تا.
(۲۱) مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق.
(۲۲) خواجوئی، محمد اسماعیل، جامع الشتات، بی جا، بی نا، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
(۲۳) مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری (رحمةاللهعلیه)، قم، صدرا، چاپ هشتم، ۱۳۷۲ ه ش.
(۲۴) معرفت، محمد هادی، شبهات و ردود حول القرآن الکریم، قم، موسسه التمهید، چاپ اول، بی تا.
(۲۵) مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، قم، دار الکتاب الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۴ ه. ق.
(۲۶) مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ه ش.
(۲۷) https://farsi.khamenei.ir
•
پایگاه تخصصی وهابیت پژوهشی و جریانهای سلفی، برگرفته از مقاله:«تبیین دیدگاه شیعیان راجع به نسبت دادن فحشاء به همسران پیامبران(علیهم السلام)»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۱۲/۰۹