• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ناپسندی تکدی (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تکدی از ریشه «ک د ی» و در لغت به معنای صلابت،
[۲] حسینی زبیدی واسطی، سید مرتضی، تاج العروس، ج۱۰، ص۳۱۰.
حبس و منع و بخل ورزیدن آمده است و در کاربرد عام زبان عربی و فارسی به معنای حاجت خواستن از دیگران و به تعبیر دیگر آشکارا گدایی کردن است.
[۷] خوری شرتونی لبنانی، سعید، اقرب الموارد، ج۴، ص۵۲۹، «کدی».
[۸] لغت نامه، ج۴، ص۶۰۴۸، «تکدی».
[۹] نضرة النعیم، ج۹، ص۴۱۶۸.

بر اساس برخی از آیات قرآن، تکدی امری مکروه و ناپسند قلمداد شده است.



تکدی و پافشاری بر گدایی، امری مکروه و ناپسند می‌باشد:
«للفقراء الذین احصروا فی سبیل الله لایستطیعون ضربـا فی الارض یحسبهم الجاهل اغنیاء من التعفف تعرفهم بسیمـهم لایسـلون الناس الحافـا...؛ (انفاق شما، مخصوصا باید) برای نیازمندانی باشد که در راه خدا، در تنگنا قرار گرفته‌اند؛ (و توجه به آیین خدا، آنها را از وطنهای خویش آواره ساخته؛ و شرکت در میدان جهاد، به آنها اجازه نمی‌دهد تا برای تامین هزینه زندگی، دست به کسب و تجارتی بزنند؛) نمی‌توانند مسافرتی کنند (و سرمایه‌ای به دست آورند؛) و از شدت خویشتن داری، افراد ناآگاه آنها را بی نیاز می‌پندارند؛ اما آنها را از چهره‌هایشان می‌شناسی؛ و هرگز با اصرار چیزی از مردم نمی‌خواهند. (این است مشخصات آنها!) و هر چیز خوبی در راه خدا انفاق کنید، خداوند از آن آگاه است».

۱.۱ - معنای الحاف در سؤال

«الحاف در سؤال» یعنی اصرار (تکدی) در درخواست کراهت دارد، زیرا خدا همین معنا را از فقرای عفیف نفی کرد.

۱.۲ - تکدی‌گری بدون نیاز

یکی از گناهان بزرگ تکدی و سؤال و تقاضای از مردم بدون نیاز است، و در روایات متعددی از این کار، نکوهش شده، در حدیثی از پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) می‌خوانیم:
لا تحل الصدقة لغنی: " صدقات برای افراد بی نیاز حرام است".
و در حدیث دیگری از همان حضرت آمده است:
من سئل و عنده ما یغنیه فانما یستکثر من جمر جهنم؛ " کسی که از مردم در خواست کند در حالی که به مقدار کفایت دارد، آتش دوزخ را برای خود افزون می‌سازد".
همچنین در روایات وارد شده که: " شهادت سائل به کف پذیرفته نیست".


۱. فراهیدی، خلیل، ترتیب العین، ج۵، ص۳۹۵-۳۹۶.    
۲. حسینی زبیدی واسطی، سید مرتضی، تاج العروس، ج۱۰، ص۳۱۰.
۳. طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، ج۴، ص۲۴، «کدی».    
۴. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۶، ص۲۴۷۲.    
۵. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۵، ص۲۱۷.    
۶. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، ج۴، ص۳۸۲، «کدی».    
۷. خوری شرتونی لبنانی، سعید، اقرب الموارد، ج۴، ص۵۲۹، «کدی».
۸. لغت نامه، ج۴، ص۶۰۴۸، «تکدی».
۹. نضرة النعیم، ج۹، ص۴۱۶۸.
۱۰. بقره/سوره۲، آیه۲۷۳.    
۱۱. جصاص، ابوبکر، احکام القرآن، ج۱، ص۵۶۱.    
۱۲. مراغی، احمد بن مصطفی، تفسیر مراغی، ج۳، ص۵۰.    
۱۳. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۲۸۱، کتاب الشهادات، باب ۳۵.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۵۸-۳۵۹.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «ناپسندی تکدی».    



رده‌های این صفحه : تکدی گری | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار