نازِعات (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نازِعات: (وَ النَّازِعاتِ غَرْقاً) «نازِعات» از مادّه «
نزع» به معناى چيزى را از جا بر كندن و يا كشيدن است،
مانند كشيدن كمان به هنگام پرتاب تير، و گاه اين واژه در امور معنوى نيز به كار مىرود مانند:
«نزعِ» عداوت يا محبت از قلب، به معناى بركندن آن.
(وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا) (سوگند به فرشتگانى كه روح مجرمان را از بدنهايشان به شدت بر مىكشند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: بعضى
گفتهاند: مراد از نازعات فرشتگانى هستند كه جان مردم را هنگام مردن نزع مىكنند و از اجساد بيرون مىكشند. بعضى
ديگر گفتهاند: مراد از آن، ملائكهاى هستند كه ارواح كفار را از بدنهايشان با شدت مىكنند.
بعضى ديگر گفتهاند: اصلا منظور از نازعات خود مرگ است، چون مرگ است كه ارواح را از بدنها به طور كامل بيرون مىكشد. بعضى هم گفتهاند: مراد از نازعات، ستارگان سيارى هستند كه از افقى كنده مىشوند و در افقى ديگر طلوع مىكنند، و معنايش اين است كه سوگند مىخورم به سيارگان كه از مطلع خود طلوع نموده، در مغربهاى خود غروب مىكنند. و بعضى گفتهاند: مراد از آن، كمانها است كه تير را با كشيدن زه تا آنجا كه جا دارد از جاى خود كنده، به طرف دشمن پرتاب مىكند. و بنا بر اين سوگند به تير و كمان مجاهدين در راه خدا، و يا به خود مجاهدين است. بعضى
ديگر گفتهاند: مراد از آن، وحشىها هستند كه به سوى دشتهاى سبز مىروند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «نَازِعات»، ص۵۷۳.