• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

میرزا علی آقا شیرازی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حاج میرزا علیآقا شیرازی، فاضل مشهور، ادیبِ محقق، فقیه فرزانه، طبیب صاحب نفس و سرآمد عارفان عصر خویش بوده‌اند و استاد شهید مطهری وی را «نهج البلاغه مسلم» می‌دانست.
آنچه که به زندگی این شخصیت بزرگ امتیاز خاصی می‌دهد، حالات ویژه اخلاقی و تاثیر آن بر رادمردانی چون شهید مطهری و دیگر انسان‌های جویای تهذیب نفس است. افکار میرزا در علوم متداول آن زمان تحول آفرید، وی مبنای درس اخلاق و جلسات وعظ خویش را بر محور نهج البلاغه قرار داد و گروه کثیری از شهرهای مختلف، حتی عتبات عالیات در محضرش گرد آمدند.



«محمدقاسم شیرازی» چهره شناخته شده و تاجر معتبر شیراز به شمار می‌رفت.
[۱] تهرانی، آقابزرگ، نقباء البشر فی اعلان قرن الرابع عشر، ج۴، ص۱۴۸۸.
بعد از وفات حاج علی‌اکبر فرزند محمد قاسم شغل پدر را پی گرفت، اما مدتی بعد اشتیاق به تحصیل او را به نجف اشرف رساند. البته در نجف نیز فعالیت‌های تجاری را ادامه داد.
کشش درونی و هم‌نشینی با اهل دانش سبب شد تا حاج علی‌اکبر سعادت حضور در مکتب دانشورانی گرانمایه، چون علامه مولا حسین بن محمداسماعیل اردکانی، معروف به فاضل اردکانی (۱۲۳۵ - ۱۳۰۵ ه. ق) راه یابد. (مؤلف «الذریعه» مکان این تلمذ را معین ننموده ولی سیدمصلح‌الدین مهدوی ضمن آن که حاجی علی‌اکبر شیرازی را در جمله فاضلان معرفی کرده، می‌افزاید نامبرده نزد مولی محمدحسین کاظمینی در نجف تحصیل نموده است، اما چون فاضل اردکانی در نجف حوزه درسی نداشته شاید حاج علی‌اکبر سید نجف تا کربلا را طی می‌نموده تا در جوار بارگاه حضرت امام حسین (علیه‌السّلام) از مقامات علمی استادش بهره‌مند گردد.)
حاج علی‌اکبر پس از فراغت از تحصیل، پژوهشی را در روایات و احادیث انجام داده و کتاب معروف «شرح الاربعین حدیثا فی فضیلة الصلوة علی النبی و آله صلی الله علیهم اجمعین» را نوشت. این کتاب ضمن تایید کمالات علمی این بازرگان اهل فضل، گویای علاقه وی به خاندان عصمت و طهارت (علیهم‌السّلام) نیز هست.
[۴] گزی برخواری، عبدالکریم، تذکرة القبور، ص۴۳۶.

اولین مکتب درسی علی در خانه تشکیل شد و نخستین معلم پدرش بود، حاج علی‌اکبر برای تربیت چنین فرزندی از جان و دل کوشید و سرانجام در سال ۱۳۰۴ ه. ق جان به جان آفرین تسلیم کرد.
[۶] گزی برخواری، عبدالکریم، تذکرة القبور، ص۴۳۶.
بعد از فوت پدر، آیت‌الله میرزا حسین شیرازی که این خانواده را به خوبی می‌شناخت، سیدعبدالله ثقةالاسلام را قیم و وصی وی قرار داد.
[۷] طبیب جسم و جان، ص۳۷.



حاج میرزا علیآقا در سال ۱۳۱۶ ه. ق راهی اصفهان شد و بخشی از تحصیلاتش را در مدرسه نیم‌آورد - واقع در انتهای بازار بزرگ اصفهان - گذراند.
جاذبه معنوی مدرسان این مدرسه، خصوصا آقا سیدمحمدباقر درچه‌ای، موجب شده بود تا علی به این مکان روی آورد. مرحوم درچه‌ای یکی از علما و فقهای مشهور اصفهان بود. به طوری که پس از درگذشت آیت‌الله سیداسماعیل صدر در کاظمین (۱۳۳۸ ه. ق) اهالی اصفهان و برخی نقاط ایران به ایشان رجوع کردند.
[۸] بامداد، مهد، شرح حال رجال ایران، ج۳، ص۳۰۲.

و بزرگانی چون مرحوم آیت‌الله بروجردی و شهید مدرس نزد وی شاگردی کرده‌اند.
زمانی که حاج میرزا علیآقا از مکتب آیت‌الله درچه‌ای استفاده می‌کرد، دو نام‌آور عرصه‌ اندیشه آخوند ملامحمد کاشی و جهانگیرخان قشقایی مشغول تربیت شاگردان در میدان حکمت و فلسفه بودند، نیم قرن فلسفه ملاصدرا را در اصفهان تدریس می‌کردند. مرحوم آیت‌الله بروجردی آخوند کاشی را مجتهد در معقول و منقول معرفی کرده است و می‌گویند: هنگام شب و سحر ذکر ملکوتی «یا سبوح» «یا قدوس» از حجره این حکیم بلند بود و شخص موثقی خاطر نشان ساخته است. احساس می‌نمودم درختان با این ذکر گویی با وی هم‌نوا می‌باشند.
[۹] مصاحبه با آیت‌الله حیدر علی محقق، مجله حوزه، شماره ۵۳ ص۵۱-۵۲.
فیلسوف، فقیه و حکیم ربانی جهانگیرخان قشقایی استاد دیگر حاج میرزا علیآقا است که حاج شیخ عباس قمی از وی به عنوان عالم جلیل و فاضل نبیل و صاحب مهارت در معقول، منقول و عرفان یاد کرده است.
[۱۰] قمی، شیخ عباس، فوائد الرضویه، جاول، ص۸۸.

حاج میرزا علیآقا در بوستان شیخ اسدالله قمشه‌ای (۱۲۹۷ - ۱۳۳۴ ه. ق) که بهاری کوتاه داشت، گشت و گذاری کرد و ذهن مشتاق خود را از رایحه دانش و تقوای این مرد الهی، عطرآگین ساخت.
[۱۱] جواهری، ابراهیم، علوم و عقاید (بررسی در عقاید مذهبی، سیاسی و فلسفی)، ص۸.

شیخ عبدالحسین محلاتی (۱۲۷۰ - ۱۳۱۲ ه. ق)
[۱۲] سبط الشیخ، ضیاءالدین، زندگی‌نامه شیخ انصاری، ص۲۱۸.
بود و در مدرسه صدر اصفهان دروس خارج را تدریس می‌نمود، یکی دیگر از اساتید حاجی میرزا علیآقا بود.
[۱۳] مهدوی، سیدمصلح‌الدین، تاریخ شهر سامراء، و شمه‌ای از زندگی آیت‌الله بروجردی، ص۱۱۲.

آیت‌الله العظمی حاجآقا حسین بروجردی (۱۲۹۲ - ۱۳۸۱ ه. ق) مرجع عظیم‌الشان قرن اخیر در اصفهان، به دلیل تسلط بر منابع، تشریح مبانی فقه و اصول با زبانی رسا و قابل فهم، حوزه درسی گرم و پر رونقی داشت و یکصد نفر در آن حضور می‌یافتند حاج میرزا علیآقا شیرازی علاوه بر آنکه از شاگردان برجسته آیت‌الله بروجردی محسوب می‌شد، رابطه‌ای تنگاتنگ با آن فقیه داشت و استادش از همت عالی، علو طبع و حالات اخلاقی وی بر خویشتن می‌بالید.
حاج میرزا علیآقا شیرازی مباحثی، چون فقه، اصول، رجال و درایه را نزد حاجآقا میرزا کمال‌الدین ابوالهدی کرباسی (متوفی ۱۳۵۶ ه. ق) که عالمی فقیه و زاهدی مجتهد بود، فرا گرفت.
[۱۴] مجله حوزه سال چهاردهم، شماره ۸۳، ص۳۶.

شیخ محمد حکیم خراسانی گنابادی اصفهانی، از مفرسان و حکمای معاصر است که بعد از درگذشت آخوند کاشی و جهانگیرخان قشقایی، استاد مسلم فلسفه در اصفهان بود. شهید مطهری می‌نویسد: «حاج میرزا علیآقا از نظر سنی با حکیم خراسانی تفاوت چندانی نداشته و با معظم‌له و حاجآقا رحیم ارباب دوستی در کمال صمیمیت داشته‌اند اما با توجه به اینکه فلسفه را از بزرگسالی تحصیل کرده به احتمال زیاد از محضر دوست صمیمی‌اش بهره‌مند شده است.
[۱۵] مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۶۱۷، پاورقی.
چون حاج میرزا علیآقا از دوران نوجوانی به آموزش طب علاقه داشت و احساس می‌کرد با فراگیری آن می‌تواند خدمتی به جامعه انجام دهد، به محضر حاج میرزا محمدباقر حکیم‌باشی (متوفی ۱۳۲۷ ه. ق) از اطباء معروف راه یافت.
[۱۶] گزی برخواری، عبدالکریم، تذکرة القبور، ص۶۷-۶۸.

حاج میرزا علیآقا شیرازی که مدتی از جوار باراه مقدس مولای متقیان دور مانده بود، نگاه مشتاقش همیشه راه نجف را می‌کاوید، گویی این ندا از نجف گوشش را نوازش می‌داد:
گرفتم این که ز ما چند گاه ماندی دور ••• دوباره باز به آغوش ما در آیی زود
هنگامی که وی وارد نجف شد، حوزه‌های علمیه این شهر در اوج شکوه و مزین به وجود فقیهانی فرخنده و فرزانگانی والامقام بود. از شخصیت‌هایی که حاجی به محضرشان شتافت و از‌ اندوخته‌های علمی آنان استفاده کرد، شیخ الشریعه اصفهانی (۱۲۶۶ - ۱۳۳۹ ه. ق)، (در مورد وی بنگرید به این کتاب
[۱۷] محمدی، محمدعلی، ملا فتح الله اصفهانی شیخ شریعت.
) ملامحمدکاظم خراسانی (۱۲۵۵ - ۱۳۲۹ ه. ق) و سیدمحمدکاظم یزدی (۱۲۴۸ - ۱۳۳۷ ه. ق) که از مفاخر شیعه و استونه‌های عظیم فقاهت به شمار می‌آیند، می‌توان نام برد.
احتمال قوی حاج میرزا علی در سال ۱۳۲۳ ه. ق به اصفهان عزیمت نمود، و خود می‌گوید: «در جریان مشروطه‌خواهی به اصفهان آمدم.
[۱۸] باقی، عبدالعلی، مدرس مجاهدی شکست‌ناپذیر، ص۱۵۹.
»


موقعی که حاجی به اصفهان قدم نهاد، با تلاش علما و استادان حوزه علمیه که شهید آیت‌الله مدرس در بین آنان چون ستاره‌ای می‌درخشد، آرامش نسبی به اصفهان بازگشته بود. حاج میرزا علیآقا با کمال فروتنی و به رغم توانایی‌های علمی، در اصفهان به امور بازرگانی مشغول شد تا آن که روزی به درس نهج البلاغه مرحوم مدرس حاضر شد. شهید مدرس وقتی وی را دید، چون از سوابق علمی حاجی آگاهی داشت، به او گفت: «آقا حیف است، با آن کمالات، به چنین اموری بپردازید. مسیر خودتان را عوض کنید و به تجارتِ آخرت روی آورید، و به این ترتیب حاجی گام در مسیر جدید گذاشت. آری نسب‌نامه تدریس نهج البلاغه در حوزه‌های علمیه ایران به شهید مدرس می‌رسید و حاجی این تبارنامه را روشن می‌کند و فراگیری این کتاب را مدیون مدرس می‌داند، زیرا وی سپس از تذکر مدرس به تدریس و کاوش در آثار علمی و نیز ارشاد مردم از طریق وعظ و خطابه روی می‌آورد.
[۱۹] باقی، عبدالعلی، مدرس مجاهدی شکست‌ناپذیر، ص۱۶۰.

حاج میرزا علیآقا چنان در اقیانوس نهج البلاغه به غواصی پرداخت که گویی با نهج البلاغه زندگی می‌کرد.
استاد شهید آیت‌الله مرتضی مطهری می‌نویسد: «قبل از برخورد با وی این کتاب (نهج البلاغه) را نمی‌شناخت... یک نهج البلاغه مجسم بود. مواعظ نهج البلاغه در اعماق جانش فرو رفته بود. برای من محسوس بود که روح این مرد با روح امیرالمؤمنین پیوند خورده و متصل شده است.»
و در جای دیگر می‌نویسد: «نهج البلاغه به او حال می‌داد و روی بال و پر خود می‌نشاند و در عوالمی که ما نمی‌توانستیم درک کنیم، سیر می‌داد. جمله‌های این کتاب ورد زبانش بود و به آنها استشهاد می‌نمود. غالبا جریان کلمات نهج البلاغه بر زبانش با جریان اشک از چشمانش بر محاسن سپیدش همراه بود.
[۲۱] مطهری، مرتضی، سیری در نهج البلاغه، ص۱۰-۱۱.
»
وقتی آیت‌الله سیدمحمدرضا خراسانی، رئیس حوزه علمیه وقت اصفهان، از حاجی خواست برای طلبه‌های مدرسه، مباحث اخلاقی مطرح کند، به تدریس نهج البلاغه روی آورد. او وقتی سخن می‌گفت، تسلط و تبحّرش آشکار می‌شد.
[۲۲] طبیب جسم و جان، ص۶۰-۶۱.
یکی از شاگردانش، سیدرضا سیادت موسوی می‌گفت: «غیر ممکن بود حاجی لب به سخن بگشاید و از نهج البلاغه چیزی بر زبان نیاورد.
[۲۳] طبیب جسم و جان، ص۹۰.
»
آیت‌الله سیداسماعیل هاشمی نیز گفته است: «آیت‌الله حاج میرزا علیآقا شیرازی از بزرگ علمایی است که در میان اهل علم و همه مردم قداست وافری داشت در همان اوقات نخستین که برای تحصیل علوم دینی به اصفهان آمدم، از محضر این بزرگمرد استفاده می‌کردم به خصوص که در خطب و بیان نهج البلاغه تخصصی خاص داشتند و قطع نظر از تبحر در ادبیات و خطب شریف، آن معنویتی که در خطبه‌ها نهفته بود، از سیمای این انسان وارسته مشاهده می‌گردید.
[۲۴] طبیب جسم و جان ص۴۲.
»
استاد مهدی خلف‌زاده که از سال ۱۳۲۴ ه. ق در درس نهج البلاغه حاجی شرکت می‌نمود و هم حجره ایشان بود، از انقلاب درونی استاد در حال شرح نهج البلاغه سخن گفته است.
[۲۵] طبیب جسم و جان، ص۸۰.
عالمان بزرگی مانند شیخ جواد جبل عاملی و سیدروح الله خاتمی نیز در درس و تفسیر نهج البلاغه این عارف متعبد شرکت نموده‌اند. از حالت روحانی استاد و تاثیربخشی بر خلق و خوی شاگردان سخن گفته‌اند.
[۲۶] مجله حوزه، سال سوم، شماره مسلسل ۱۶۵ (گفتگو با آیت‌الله جبل عاملی) و مجله پیام انقلاب، شماره ۷۲ ص۲۴.

آیت‌الله محمد واعظ‌زاده خراسانی که در سال ۱۳۲۷ ه. ش حاجی را در اصفهان دیده، می‌گوید: یک‌بار او را در بیت آیت‌الله برجردی (در قم) دیدم. فرمود: سیدرضی در نهج البلاغه خطبه‌ها را تقطیع کرده و دارم قطعات حذف شده را جمع می‌کنم و متوجه شده‌ام که این تقطیعات گاه مخل مقصود است.
[۲۷] مدرسی، محمد، سرگذشت‌های ویژه از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری، ج۳، ص۳۵.

این عالم عامل غیر از نهج البلاغه تفسیر قرآن، شرحی کبیر و شرح نفیسی را درس می‌گفت. او به کتب روایی نیز نظر خاصی داشت و طلاب را به مطالعه آنان تشویق می‌کرد. گر چه از اهل معقول به شمار می‌رفت ولی حکمت و فلسفه تدریس نکرد و در تدریس سایر علوم از‌ اندیشه‌های حکیمان بی‌بهره نبود. در ادبیات عرب و ادبیات فارسی در بین متاخرین از نوادر بود و علم طب خود را خوب می‌دانست. شهید مطهری می‌نویسد: «این مرد در عین این‌که فقیه (در حد اجتهاد) و حکیم و عارف و طبیب و ادیب بود و در بعضی قسمت‌ها؛ مثلا طب قدیم و ادبیات طراز اول بود و قانون بوعلی را تدریس می‌کرد. از خدمتگزاران آستان مقدس حضرت سیدالشهداء (علیه‌السّلام) بود.
جلال‌الدین همایی می‌گوید قسمت معالجات قانون ابوعلی سینا را خدمت مرحوم، حاج میرزا علیآقا شیرازی فرا گرفتم.
[۲۹] محقق، مهدی، همایی‌نامه، ص۲۳.



یکی از فرزانگانی که به محفل نورانی این عالم ربانی راه یافت، شهید آیت‌الله مطهری است. وی در تابستان سال ۱۳۲۱ ه. ش یعنی چهار سال پس از اقامت در قم ایشان به اصفهان رفت، با این مرد بزرگ آشنا شده و از محضرش استفاده کرد. این آشنایی تبدیل به ارادت زیاد از سوی وی و لطف استاد از طرف آن مرد بزرگ شد. به طوری که بعدها حاج میرزا علیآقا به قم می‌آمد و در حجره شهید مطهری اقامت می‌گزید و علمای بزرگ در آنجا با ایشان دیدار داشتند و آن متفکر شهید درک محضر این استاد را از ذخائر گران‌بهای عمر خود می‌دانست و حاضر نبود با هیچ چیزی معاوضه کند.
[۳۱] مطهری، مرتضی، سیری در نهج البلاغه، مقدمه.

فقیه عارف، حکیم و ادیب معاصر آیت‌الله حاجآقا رحیم ارباب (۱۲۹۷ - ۱۳۹۶ ه. ق) از شاگردان خاص حاج میرزا علی‌آقاست، وی به آقارحیم احترام بسیاری می‌گذاشت و در اصفهان به نماز جمعه او حاضر می‌شد.
[۳۲] طبیب جسم و جان، ص۶۱.

حسن نیت و خلوص از سراسر وجود این دانشمند گرانمایه نمایان بود.
[۳۳] کیهان فرهنگی، آذر ۶۵، ص۳۳.
آیت‌الله سیدروح‌الله خاتمی (متوفی ۱۳۶۷ ه. ق) در این باره می‌گوید: «در مدرسه صدر اصفهان از استادانی استفاده کردم که از حیث مقام اخلاق، زهد و عرفان معروف بودند و یکی از آنها حاج میرزا علیآقا شیرازی است که از ابتدا با ایشان مانوس شدم و استفاده‌هایی از محضرش کردم. شرح شمسیه و قسمتی از نهج البلاغه را نزدشان خواندم و اساسا باهم مانوس بودیم و ایشان به حجره من می‌آمدند و می‌رفتند.
[۳۴] مجله پیام انقلاب، شماره ۷۲، ص۲۵.

استاد سیدجلال الدین همایی (۱۲۸۷ - ۱۳۵۹ ه. ق) یکی دیگر از پرورش‌یافتگان برجسته حوزه درسی و تهذیب حاج میرزا علی‌آقاست. رابطه این استاد و شاگرد نیز به مرور زمان به اشتیاق و ارادت متقابل مبدل شد. استاد منوچهر قدسی می‌نویسد: «مرحوم همایی به حاجی عشق و ارادتی مالا کلام داشت و تا او آخر عمر آن مرحوم هرگاه به ایشان بر می‌خورد، عاشقانه و صداقانه می‌گفت: دلم می‌خواهد یک بار دیگر قانون را در خدمت شما دوره کنم. از استعداد حاجی سخن‌ها داشت.
[۳۵] همایی، جلال‌الدین، رساله شعوبیه.

وقتی همایی در تابستان از تهران به اصفهان می‌آمد، با حاجی دیدار تازه می‌کرد و این ملاقات همه افاضه و استفاضه بود.
[۳۶] همایی، جلال‌الدین، رساله شعوبیه، ص۴.

آیت‌الله احمد فیاض (متولد ۱۳۲۴ ه. ش) این توفیق را به دست آورد تا در اصفهان از محضر پر فیض حاج میرزا علیآقا شیرازی بهره‌مند شود. وی می‌گوید: حجره ایشان در جوار حجره من بود. نهج البلاغه تدریس می‌نمود و افراد زیادی در درسش شرکت می‌کردند. در زهد، تقوا و حالات معنوی شهرت داشت و چون به نماز می‌رفت و طلبه‌ها متوجه می‌شدند، به وی اقتدا می‌نمودند. با وجود آن که در علوم متعدد صاحب‌نظر و متبحر بود، ولی جنبه اخلاقی وی این توانایی‌ها را تحت الشعاع قرار می‌داد. آیت‌الله فیاض، مدرس پاک‌سیرت و بدون پیرایه‌ای است که در نهایت سادگی و قناعت زندگی می‌کرد و از مدرسان مشهور حوزه علمیه اصفهان به شمار می‌رود.
[۳۷] مجله حوزه، سال سوم، دی ماه ۱۳۶۵، شماره ۱۸، ص۳۶.

آیت‌الله مشکوة (متوفی ۱۳۶۹ ه. ش) شاگرد مبرز حاجی میرزا علی‌آقاست که بسیاری از کمالات را نزد وی آموخته. آیت‌الله مشکوة او که در اصفهان و نجف تحصیلات خویش را تکمیل کرده بود، در زادگاهش «خمینی‌شهر» مدرسه‌ای تاسیس کرد و به تربیت طلاب دینی پرداخت. وی در مشکلات درسی به اهل بیت توسل می‌جست.
[۳۸] مصاحبه با آیت‌الله مشکوة، مجله حوزه، سال ششم، شماره ۳۱، ص۵۳-۵۴.
آیت‌الله شیخ جواد جبل عاملی می‌گوید: خدمت حاج میرزا علیآقا که مرد مذهبی بود، درس تفسیر قرآن و نهج البلاغه می‌رفتم که واقعا کم‌نظیر بود و برای کسانی که این جلسات علمی را درک نکرده‌اند، تصورش مشکل است. آنچه می‌گفت، از دل بر می‌خاست و بر دل می‌نشست.
[۳۹] مجله حوزه، شماره ۱۵، ص۲۶-۲۷.
از دیگر شاگردان مرحوم حاج میرزا علیآقا، می‌توان حاج شیخ عبدالرحیم ملکان (متولد ۱۳۰۲ ه. ش)، آیت‌الله سیداسماعیل هاشمی (متولد ۱۳۳۳ ه. ق)، مرحوم حسین عمادزاده (متوفی ۱۳۶۹ ه. ش) (صاحب تالیفات متعدد در شرح حال اهل بیت (علیهم‌السّلام)، استاد فضل‌الله ضیاء نور (متوفی ۱۶۰۴ ه. ق) و پروفسور علی شیخ‌الاسلام (متولد ۱۳۰۲ ه. ش) نام برد.


حاج میرزا علیآقا شیرازی به موازات تدریس، از کاوش در منابع قرآنی، روایی و نیز آثار سلف غافل نبود و ضمن تلاش‌های علمی به ارزش والای «تفسیر تبیان» پی برد و پس از تحقیق و تفحص و تصحیح علمی و چاپ اصلاح شده این اثر نفیس را عهده دار شد. در این راستان از اهتمام آیت‌الله سیدمحمد حجت کوه‌کمری و جهد برخی شاگردان فاضل خود از جمله حسین عمادزاده، حاجآقا رحیم ارباب و جلال‌الدین همایی بهره برد و سرانجام تفسیر تبیان شیخ طوسی در سال ۱۳۶۵ ه. ق با چاپ سنگی در دو مجلد رحلی انتشار یافت.
[۴۰] استادی، رضا، بیست مقاله، ص۲۱۱.

احیاء انتشار کتاب «زاد المعاد» علامه مجلسی و تصحیح و منقح نمودن این کتاب ارزشمند نیز به عهده حاج میرزا علیآقا شیرازی بود که با هزینه مرحوم روغنی‌زاده بازرگانی خیر در سال ۱۳۲۴ ه. ش به چاپ رسید. همچنین کتاب «من لا یحضره الطبیب» مربوط به زکریای رازی نیز پس از تحقیق لازم به ضمیمه کتاب برء الساعة (بهبودی آنی) با دستیاری آقا جمال‌الدین معارف‌پرور به زیور طبع آراسته کرد.
[۴۱] نجم‌آبادی، محمود، مؤلفات و مصنفات ابوبکر محمد بن زکریای رازی، ص۷۱.



حاج میرزا علی نسبت به ارشاد و هدایت جامعه احساس وظیفه می‌کرد و بر فراز منبر به موعظه حاضران می‌پرداخت. از این رو محضر مرحوم آقا سیدعلی نجف‌آبادی (متولد ۱۲۸۷ ه. ق) و آیت‌الله حاج شیخ محمدحسن عالم نجف‌آبادی (متوفی ۱۳۸۴ ه. ق) بهره برد.
[۴۲] مجله پیام انقلاب، همان شماره ص۱۷.
وقتی که مرجع عالیقدر - آیت‌الله بروجردی - جهان تشیع تصمیم گرفت کلاسی اخلاقی در حوزه علمیه قم برگزار کند، با وجدو آن که اشخاص برجسته‌ای در قم بودند، حاج میرزا علیآقا را که با مراتب فضل و کمالش از قبل آشنایی داشت برای این منظور به قم فراخواند.
[۴۳] گلی زواره، غلام‌رضا، شهید مدرس ماه مجلس، از نگارنده ص۵۴.

طهارت روح، قداست نفس و صفای ضمیرش سبب شد تا آوازه‌اش حتی عتبات عالیات بپیچید. شهید مطهری درباره‌اش می‌گوید: «یکی از بزرگ‌ترین اهل معنایی است که من در عمر خود دیده‌ام.»
آیت‌الله فاضل لنکرانی در وصف وی گفته است. مرحوم حاج میرزا علیآقا شیرازی... انصافا اخلاق علمی و عملی متجسم بود و هر کس که با ایشان برخورد می‌کرد، تحت تاثیر و جاذبه او قرار می‌گرفت. مدتی هم از محضر ایشان از نظر اخلاق استفاده کردیم.
[۴۵] مجلسه پیام انقلاب، شماره ۹۰، ص۲۵.

از عوامل عمده توفیق حاجی در رسیدن به کمالات معنوی انجام فرائض دینی، عبادات و مستحبات و پرهیز از محرمات، مداومت بر ادعیه و زیارات بود، در مدرسه صدر چون به نماز می‌ایستاد، با وجود اینکه می‌خواست در اختفا نماز بخواند و از امامت جماعت پرهیز داشت، هنوز در رکعت اول بود که صحن و ایوان مدرسه از نمازگزار پر می‌شد.
[۴۶] باقی، عبدالعلی، مدرس مجاهدی شکست‌ناپذیر، ص۱۵۹.
[۴۷] مطهری، مرتضی، سیری در نهج البلاغه مقدمه.

شهید مطهری می‌گوید: این پیرمرد با حالی عجیب سوره والفجر را می‌خواند. وقتی به این آیه می‌رسید؛ «و جیء یومئذ بجهنم» دیگر منقلب می‌شد و اشک‌هایش می‌ریخت، درست مثل مرغی که پرپر بزند.
[۴۸] مطهری، مرتضی، تفسیر سوره فجر و قیامت، ص۲۹.

حاجی به دنیا اعتنایی نداشت، اما حالات زاهدانه او را از وضع محرومان غافل نمی‌کرد و رسیدگی به دردمنان جزو برنامه‌هایش بود.
[۴۹] روزنامه رسالت، شماه ۲۷۷۸، شماره ۱۳۷۶/ ۶/ ۵.
اقشار گوناگون مبالغی را به عنوان سهم امام به وی می‌دادند ولی در مسیر بین محل درس تا منزل همه پول‌ها را به نیازمندان می‌داد و چون به خانه می‌آمد، دیگر دیناری در جیبش نبود.
[۵۰] طبیب جسم و جان، ص۸۸.
وقتی مشغول تدریس شد گاه در باغچه مدرسه صدر و روی خاک‌ها می‌نشست. خانه مسکونیش به عیالش که از سادات بود، تعلق داشت.
[۵۱] جواهری، ابراهیم، علوم و عقاید، ص۸.
آیت‌الله میرزا اسدالله جوادی گفته است: وقتی حاجی از مشهد بازگشت و به دیدنش رفتیم، در خانه‌ای محقر ساکن بود که درب اتاق‌هایش شیشه نداشت و با کاغذ جای قاب شیشه‌ها را پوشانیده بودند. سرانجام دردهای جانگداز در گذرگاه‌های دشوار وادی ایمن به کمین نشستند و بدن نحیف این پیر پارسا را در بند بستر گرفتار ساختند با آشکار شدن هلال ماه جمادی الاول که مقارن با اوایل فصل زمستان بود، ‌اندک‌اندک ستاره فروزان فضیلت در چهار دواری خانه محقرش محصور شد تا آنکه در بین‌الطلوعین روز یکشنبه هفدهم دیماه سال ۱۳۳۴ ه. ش مطابق با ۲۴ جمادی الاول ۱۳۷۵ ه. ق تن خاکی را به خاک باز پس داد و میهمان عرشیان شد.
[۵۲] اخوین، عباس، لمعاتی از شیخ شهید، ص۱۵.
[۵۳] صدوقی، منوچهر، تاریخ حکما و عرفای متاخرین صدر المتالهین، ص۸۳.
پیکرش را با احترام فراوان از اصفهان به قم انتقال داده، بنابر وصیتش در جوار بارگاه حضرت فاطمه معصومه (سلام‌الله‌علیها) و مزار شیخان، ضلع جنوبی شرقی دفن کردند.
[۵۴] گلی زواره، غلام‌رضا، ناصح صالح، ص۲۲۹.



۱. تهرانی، آقابزرگ، نقباء البشر فی اعلان قرن الرابع عشر، ج۴، ص۱۴۸۸.
۲. تهرانی، آقابزرگ، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۳، ص۷۰.    
۳. تهرانی، آقابزرگ، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۳ ص۷۰.    
۴. گزی برخواری، عبدالکریم، تذکرة القبور، ص۴۳۶.
۵. تهرانی، آقابزرگ، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۳، ص۷۰.    
۶. گزی برخواری، عبدالکریم، تذکرة القبور، ص۴۳۶.
۷. طبیب جسم و جان، ص۳۷.
۸. بامداد، مهد، شرح حال رجال ایران، ج۳، ص۳۰۲.
۹. مصاحبه با آیت‌الله حیدر علی محقق، مجله حوزه، شماره ۵۳ ص۵۱-۵۲.
۱۰. قمی، شیخ عباس، فوائد الرضویه، جاول، ص۸۸.
۱۱. جواهری، ابراهیم، علوم و عقاید (بررسی در عقاید مذهبی، سیاسی و فلسفی)، ص۸.
۱۲. سبط الشیخ، ضیاءالدین، زندگی‌نامه شیخ انصاری، ص۲۱۸.
۱۳. مهدوی، سیدمصلح‌الدین، تاریخ شهر سامراء، و شمه‌ای از زندگی آیت‌الله بروجردی، ص۱۱۲.
۱۴. مجله حوزه سال چهاردهم، شماره ۸۳، ص۳۶.
۱۵. مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۶۱۷، پاورقی.
۱۶. گزی برخواری، عبدالکریم، تذکرة القبور، ص۶۷-۶۸.
۱۷. محمدی، محمدعلی، ملا فتح الله اصفهانی شیخ شریعت.
۱۸. باقی، عبدالعلی، مدرس مجاهدی شکست‌ناپذیر، ص۱۵۹.
۱۹. باقی، عبدالعلی، مدرس مجاهدی شکست‌ناپذیر، ص۱۶۰.
۲۰. مطهری، مرتضی، عدل الهی، ص۲۱۲.    
۲۱. مطهری، مرتضی، سیری در نهج البلاغه، ص۱۰-۱۱.
۲۲. طبیب جسم و جان، ص۶۰-۶۱.
۲۳. طبیب جسم و جان، ص۹۰.
۲۴. طبیب جسم و جان ص۴۲.
۲۵. طبیب جسم و جان، ص۸۰.
۲۶. مجله حوزه، سال سوم، شماره مسلسل ۱۶۵ (گفتگو با آیت‌الله جبل عاملی) و مجله پیام انقلاب، شماره ۷۲ ص۲۴.
۲۷. مدرسی، محمد، سرگذشت‌های ویژه از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری، ج۳، ص۳۵.
۲۸. مطهری، مرتضی، عدل الهی، ص۲۱۳، پاورقی.    
۲۹. محقق، مهدی، همایی‌نامه، ص۲۳.
۳۰. مطهری، مرتضی، عدل الهی، ص۲۱۱.    
۳۱. مطهری، مرتضی، سیری در نهج البلاغه، مقدمه.
۳۲. طبیب جسم و جان، ص۶۱.
۳۳. کیهان فرهنگی، آذر ۶۵، ص۳۳.
۳۴. مجله پیام انقلاب، شماره ۷۲، ص۲۵.
۳۵. همایی، جلال‌الدین، رساله شعوبیه.
۳۶. همایی، جلال‌الدین، رساله شعوبیه، ص۴.
۳۷. مجله حوزه، سال سوم، دی ماه ۱۳۶۵، شماره ۱۸، ص۳۶.
۳۸. مصاحبه با آیت‌الله مشکوة، مجله حوزه، سال ششم، شماره ۳۱، ص۵۳-۵۴.
۳۹. مجله حوزه، شماره ۱۵، ص۲۶-۲۷.
۴۰. استادی، رضا، بیست مقاله، ص۲۱۱.
۴۱. نجم‌آبادی، محمود، مؤلفات و مصنفات ابوبکر محمد بن زکریای رازی، ص۷۱.
۴۲. مجله پیام انقلاب، همان شماره ص۱۷.
۴۳. گلی زواره، غلام‌رضا، شهید مدرس ماه مجلس، از نگارنده ص۵۴.
۴۴. مطهری، مرتضی، گفتارهای معنوی، ص، ۱۲۰.    
۴۵. مجلسه پیام انقلاب، شماره ۹۰، ص۲۵.
۴۶. باقی، عبدالعلی، مدرس مجاهدی شکست‌ناپذیر، ص۱۵۹.
۴۷. مطهری، مرتضی، سیری در نهج البلاغه مقدمه.
۴۸. مطهری، مرتضی، تفسیر سوره فجر و قیامت، ص۲۹.
۴۹. روزنامه رسالت، شماه ۲۷۷۸، شماره ۱۳۷۶/ ۶/ ۵.
۵۰. طبیب جسم و جان، ص۸۸.
۵۱. جواهری، ابراهیم، علوم و عقاید، ص۸.
۵۲. اخوین، عباس، لمعاتی از شیخ شهید، ص۱۵.
۵۳. صدوقی، منوچهر، تاریخ حکما و عرفای متاخرین صدر المتالهین، ص۸۳.
۵۴. گلی زواره، غلام‌رضا، ناصح صالح، ص۲۲۹.



پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، برگرفته از مقاله «شیرازی، میرزا علی»، تاریخ بازیابی ۹۶/۰۸/۱۳.    





جعبه ابزار