مُنْخَنِقَةُ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مُنْخَنِقَةُ:(وَ الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقوذَةُ) «مُنْخَنِقَةُ» اسم فاعل از «انخناق»
باب انفعال به معنى «
خفه شده» است ريشه اصلى اين واژه، «
خنق» (بر
وزن جنگ) به معنى «
خفه كردن» است.
بخشى از آيۀ مورد بحث در
تحریم استفاده از حيواناتى است كه
خفه شده باشند، خواه به خودى خود و يا به وسيلۀ دام و خواه به
وسیله انسان اين كار انجام گيرد (چنان كه در
زمان جاهليت معمول بوده گاهى
حیوان را در ميان دو چوب يا در ميان دو شاخه
درخت سخت مىفشردند تا بميرد و از گوشتش استفاده كنند (و المنخنقة).
در بعضى از روايات
نقل شده كه مجوس مخصوصا مقيد بودند كه حيوانات را از طريق
خفه كردن آنها را بكشند آنگاه از گوشتشان استفاده كنند بنابر اين ممكن است آيه ناظر به
وضع آنها نيز باشد.
به هر حال در آيۀ مورد بحث، جمعا
حکم به تحريم يازده چيز داده شده كه بعضى از آنها در آيات ديگر
قرآن نيز آمده است.
به موردی از کاربرد «مُنْخَنِقَةُ» در
قرآن، اشاره میشود:
(حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَ الْدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزيرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَيْرِ اللّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقوذَةُ وَ الْمُتَرَدِّيَةُ وَ النَّطيحَةُ وَ ما أَكَلَ السَّبُعُ إِلاّ ما ذَكَّيْتُمْ وَ ما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَ أَن تَسْتَقْسِمواْ بِالأَزْلامِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَرواْ مِن دينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دينًا فَمَنِ اضْطُرَّ في مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفورٌ رَّحيمٌ) «
گوشت مردار، و
خون، و
گوشت خوک، و حيوانى كه به غير نام خدا
ذبح شود، و
حیوان خفه شده، و به زجر كشته شده، و حيوانى كه بر
اثر پرت شدن از بلندى بميرد، و حيوانى كه به
ضرب شاخ حيوان ديگرى مرده باشد. و باقیمانده
صید حيوان درنده- مگر آنكه بموقع به آن شكار برسيد و آن را
سر ببريد- و حيوانى كه روى بتها يا در برابر آنها ذبح مىشود، همه بر شما
حرام شده است؛ و همچنين تقسيم كردن گوشت حيوان بوسيله چوبههاى تيرِ مخصوص بخت آزمايى؛ تمام اين اينها،
فسق و
گناه است.- امروز، كافران از شكست آيين شما مأيوس شدند؛ بنابراين، از آنها نترسيد؛ و از مخالفت من بترسيد! امروز،
دین شما را برايتان كامل كردم؛ و
نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و
اسلام را بعنوان آيين جاودان شما پذيرفتم- امّا كسانى كه در حال گرسنگى، ناچار شوند، و تمايل به گناه نداشته باشند، مانعى ندارد كه از گوشتهاى ممنوع بخورند؛-
خداوند، آمرزنده و مهربان است.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
کلمه منخنقة به معناى حيوانى است كه
خفه شده باشد، چه خفگى اتفاقى باشد و يا عمدى باشد و عمدى به هر
نحو و هر آلتى كه باشد، خواه كسى عمدا و با
دست خود او را
خفه كرده باشد، و يا اينكه اين
خفه كردن عمدى با وسيلهاى چون
طناب باشد، و چه اينكه گردن حيوان را بين دو چوب قرار دهند تا خود بخود
خفه شود، هم چنان كه در جاهليت به اين طريق و به امثال آن حيوان را بىجان مىكردند.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «منخنقة»، ج۱، ص ۷۴۷.