مَسْجِد (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مَسْجِد (به فتح میم و سکونسین و کسر جیم) از
واژگان قرآن کریم به معنای محل
سجده است.
مَساجِد جمع مسجد است.
مَسْجِد اسم مکان است يعنى محل سجده.
مَسجِد از قاعده معروف مستثنى است زيرا قائده
اسم زمان و مكان از
ثلاثی مجرّد اگر عين مضارع آن مضموم يا مفتوح باشد مفعل به فتح (عین) است مثل مَطبَخ و مَذبَح و اگر عين مضارع مكسور باشد قائده آن مفعل است به كسر (عین) مثل مَنزِل و مَجلِس، يازده كلمه در زبان عرب بر خلاف اين قاعده آمده با آنكه عين مضارع آنها مضموم است. عين اسم زمان و مكانشان مكسور آمده مثل مَسجِد مَشرِق، مَغرِب ....
در
اقرب گويد: گفته شده مسجد اسم موضع عبادت است خواه در آن سجده شده يا نه و اگر نظر به معناى فعل باشد مَسجَد (به فتح جیم) گفته میشود و آن
مذهب سیبویه است.
به هر حال مسجد مكان سجده و
عبادت است.
به مواردی از
مَسْجِد که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ ...) (پس روى خود را به سوى مسجدالحرام كن. و هر جا باشيد. ...)
(لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ ...) (مسجدى كه از روز نخست برپايه
تقوا بنا شده، شايستهتر است كه در آن به عبادت بايستى....)
جمع مسجد، مساجد است. مثل:
(إِنَّما يَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ ...) (مساجد خدا راتنها كسى آباد مىكند كه به خدا
ایمان آورده...)
مساجد به معنى مواضع سجود از اعضاء بدن نيز آمده در
کافی كتاب جنائز باب تحنيط الميّت روايت ۱۵ چنين است: از
امام صادق (علیهالسّلام) از حنوط
میّت پرسيدم؟ فرمود:
«اجْعَلْهُ فى مَسَاجِدِ.» يعنى «
حنوط را در اعضاء سجود او قرار بده.»
(وَ أَنَ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً) (و اينكه مساجد از آنِ خداست، پس هيچ كس را با خدا نخوانيد.)
احتمال هست كه مراد از مساجد معابد باشد يعنى معابد براى خداست غير خدا را نخوانيد و احتمال قویتر آناست كه مراد عبادتهاست به مناسبت حال و محلّ يعنى تمام عبادتها براى خداست غير خدا را عبادت نكنيد چنانكه در مجمع از حسن نقل شده كه مراد نمازهاست، روايت شده:
معتصم از
امام جواد (علیهالسّلام) از اين آيه سؤال كرد فرمود: مراد از مساجد اعضاء هفتگانه سجده است.
(وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ كُفْراً وَ تَفْرِيقاً بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلَّا الْحُسْنى وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ) (لا تَقُمْ فِيهِ أَبَداً لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ) (گروهى ديگر از منافقان كسانى هستند كه مسجدى ساختند براى زيان رساندن (به اسلام) و تقويت كفر و تفرقهافكنى ميان
مومنان و كمينگاهى براى كسى كه از پيش با خدا و پيامبرش مبارزه كرده بود؛ آنها
سوگند ياد مىكنند كه: جز نيكى (و خدمت)، نظرى نداشتهايم. امّا خداوند گواهى مىدهد كه آنها قطعاً
دروغگو هستند. هرگز در آن مسجد به
عبادت نايست! مسجدى كه از روز نخست برپايه تقوا بنا شده، شايستهتر است كه در آن به عبادت بايستى؛ در آن، مردانى هستند كه دوست مىدارند پاكيزه باشند و خداوند پاكيزگان را دوست دارد.)
قبا دهى است در دو ميلى
مدینه كه رسول خدا (صلىاللهعليهوآله) در
هجرت به آنجا وارد شد و در آنجا مسجدى ساخت و آن اوّلين مسجدی است كه در
اسلام ساخته شد و آن را احترام به خصوصى است.
(لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ ...) (مسجدى كه از روز نخست برپايه
تقوا بنا شده. ...)
اين مسجد منتسب به
بنیعمرو بن عوف است كه در قبا ساكن بودند. جماعتى از منافقان از
بنیغنم بن عوف بر آنها
حسد برده در كنار مسجد قبا مسجدى ساختند و چون از آن فارغ شدند پيش حضرت رسول (صلىاللهعليهوآله) آمده گفتند: يا رسول الله مسجدى ساختهايم براى ناتوانها و اهل حاجت كه نمىتوانند به مسجد قبا بروند و نيز میخواهيم در فصل سرما و باران از آن استفاده كنيم، دوست داريم كه تشريف آورده در آن
نماز بخوانيد و از خدا بركت بخواهيد. (نماز خواندن آن حضرت دليل رسميّت آن در مقابل مسجد قبا بود.) حضرت در آن موقع مشغول مقدمات سفر
تبوک بود فرمود: الآن در پاى سفرم اگر برگشتيم ان شاء اللّه آمده و براى شما نماز میخوانيم و ضمناً
ابوعامر راهب كه از دشمنان آن حضرت و از دشمنان اسلام بود به اهل آن مسجد نامه نوشت كه: آماده شويد و مسجدى بسازيد. من پيش قيصر روم میروم، با لشكرى وارد مدينه شده و محمد (صلىاللهعليهوآله) را از مدينه خارج میكنيم. منافقان در انتظار ورود ابوعامر بودند و میخواستند از آن مسجد استفاده كنند؛ لذا قرآن آن مسجد را مسجد ضرار خواند. مسجدی كه به ضرر اسلام و براى كفر و ايجاد تفرقه و كمينگاه دشمن اسلام ساخته شده بود. رسول خدا (صلىاللهعليهوآله) چون از تبوک برگشت آيات وحى ماجرا را خبر داد و حضرتش را از رفتن و نماز خواندن در آن نهى كرد و مسجد قبا را ستود. آن حضرت به چند نفر دستور داد رفته آن مسجد را ويران كرده و محلش را مزبله نمودند.
در قرآن مجيد به معبد
اهل کتاب نيز مسجد گفته شده مثل
(سُبْحانَ الَّذِي أَسْرى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بارَكْنا حَوْلَهُ ...) (پاک و منزّه است آن كس كه بندهاش را در يک شب، از
مسجدالحرام به
مسجدالأقصی - كه گرداگردش را پربركت ساختهايم- برد. ...)
میدانيم كه وقت نزول قرآن مسجد اقصى از معابد اهل كتاب بود.
(قالَ الَّذِينَ غَلَبُوا عَلى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِداً) (كسانى كه از راز آنها آگاهى يافتند و آن را دليلى بر رستاخيز ديدند گفتند: ما عبادتگاهى در كنار مدفن آنها مىسازيم (تا خاطره آنان فراموش نشود).)
در این آیه مسجد به معنای معبد است.
در این آیه قضيّه راجع به
اصحاب کهف و پيش از نزول قرآن است و مراد
کلیسا است.
ايضا
(وَ لِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ) (و آنها داخل مسجد الاقصى مىشوند.)
در این آیه نیز مراد از مسجد، مسجد الاقصى است که در هنگام نزول قرآن از معابد اهل كتاب بوده است.
قرشی بنایی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «سجده»، ج۳، ص۲۲۵.