• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مَخْمَصَه (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





مَخْمَصَه:(اضْطُرَّ في‌ مَخْمَصَةٍ)
«مَخْمَصَه» از مادّه‌ «خَمْص» (بر وزن لمس) به معناى «فرورفتگى» است، و به معناى گرسنگى شديد كه باعث فرورفتگى شكم مى‌شود نيز آمده است خواه به هنگام قحطى باشد يا به هنگام گرفتارى شخصى.



(حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَ الْدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَ مَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقُوذَةُ وَ الْمُتَرَدِّيَةُ وَ النَّطِيحَةُ وَ مَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلاَّ مَا ذَكَّيْتُمْ وَ مَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَ أَن تَسْتَقْسِمُواْ بِالأَزْلاَمِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ) (گوشت مردار، خون، گوشت خوک، و حيوانى كه به غير نام خدا ذبح شود، و حيوان خفه شده، و به زجر كشته شده، و حيوانى كه براثر پرت شدن از بلندى بميرد، و حيوانى كه به ضرب شاخ حيوان ديگرى مرده باشد. و باقيمانده صيد حيوان درنده- مگر آن‌كه بموقع به آن شكار برسيد و آن را سر ببريد- و حيوانى كه روى بت‌ها يا در برابر آن‌ها ذبح مى‌شود، همه بر شما حرام شده است؛ و همچنين تقسيم كردن گوشت حيوان به وسيله چوبه‌هاى تيرِ مخصوص بخت آزمايى؛ تمام اين اين‌ها، فسق و گناه است.- امروز، كافران از شكست آيين شما مأيوس شدند؛ بنابراين، از آن‌ها نترسيد؛ و از مخالفت من بترسيد! امروز، دين شما را برايتان كامل كردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آيين جاودان شما پذيرفتم- امّا كسانى كه در حال گرسنگى، ناچار شوند، و تمايل به گناه نداشته باشند، مانعى ندارد كه از گوشت‌هاى ممنوع بخورند؛- خداوند، آمرزنده و مهربان است.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه مخمصة به معناى قحطى و گرسنگى، و كلمه: تجانف به معناى تمايل است، ثلاثى مجرد آن جنف با جيم است كه به معناى اين است كه دو پاى شخصى متمايل به خارج از اندام خود بشود،- و در نتيجه گشاد راه برود- در مقابل كلمه حنف با حاء است، كه به اين معنا است كه پاهاى شخصى از حالت استقامت متمايل به طرف داخل بشود،- به طورى كه وقتى راه مى‌رود پاها به يكديگر سائيده بشود. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )


۱. مائده/سوره۵، آیه۳.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۲۹۹.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۱۶۹.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴، ص۳۳۸.    
۵. مائده/سوره۵، آیه۳.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۰۷.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۲۹۳.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۱۸۲.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۲۰۴.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۴۷.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه‌، بر گرفته از مقاله «مَخْمَصَه»، ص۵۱۳.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره مائده | لغات قرآن




جعبه ابزار