موسوعة النحو و الصرف و الإعراب ( کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«موسوعة النحو و
الصرف و الإعراب»، از آثار ارزنده ادبی استاد معاصر دکتر امیل بدیع یعقوب است.
«موسوعة النحو و
الصرف و الإعراب»، از آثار ارزنده ادبی استاد معاصر دکتر امیل بدیع یعقوب (متولد ۱۹۵۰ م) است که به زبان عربی و به ترتیب الفبایی نوشته شده است. این اثر در واقع فرهنگنامه روشمندی است که با زبان رسای امروزی نوشته شده و بهسهولت، مطالب
صرف و نحو عربی را توضیح داده و همراه با شواهد شعری و قرآنی گرد هم آورده و در دسترس علاقهمندان قرار داده است. مخاطبان این اثر، متخصصان نیستند، بلکه جوانان و پژوهشگران دنیای معاصر در زمینه
زبان و ادبیات عربی هستند. این اثر را میتوان مرجعی کامل، سودمند و منظم برای دسترسیهای فوری به مباحث
صرفی و نحوی شمرد.
این اثر با روش فرهنگنویسی و با کلمه الف آغاز شده و با کلماتی مانند ثمّ، جعل، حیّ، دع، ربّ، سبحان، سوف، صبراً، طفق، قلّ، کاد، نعم، هلمّ جرّا و یقین ادامه یافته و با کلمه یومئذٍ به پایان رسیده است. بنابراین، در این اثر مباحث هریک از
علم صرف و نحو و لغت بهصورت مستقل و با تفکیک موضوعی سامان نیافته و در هم تنیده شده و فقط بر طبق نظم الفبایی تنظیم شده است.
در مورد روش و محتوای اثر حاضر چند نکته گفتنی است:
نویسنده در مقدمهاش که در تاریخ ۱۰ / ۵ / ۱۹۸۸ م، نوشته است، با اشاره به این نکته که از ذکر اسامی و زندگی
اعلام علم نحو به دلیل کثرت آن و اجتناب از طولانی شدن بحث خودداری شده، افزوده است که روش من در گزینش مطالب این کتاب چنین است:اصطلاحات بر طبق تلفظ آن، نه بر اساس ریشه لغوی، ثبت شده و صورت املایی کلمات مراعات شده است... نویسنده، علاقهمندانی را که طالب تفصیل بیشتر در مورد اصطلاحات
زبان و ادبیات عربی هستند، به کتاب دیگر خودش به نام «موسوعة الحروف فی اللغة العربیة» ارجاع داده است.
از موارد بسیار مفید و آموزنده در این اثر از نظر آموزش زبان عربی، استشهادهای فراوان نویسنده به آیات
قرآن کریم است که شماره و نام
سورهها و
آیات مورد نظر را نیز گاه در پاورقیها
و گاه در متن کتاب
بیان کرده است.
نویسنده در برخی موارد، مطالب مشهوری را که حقیقت نداشته و ساختگی بوده، خاطرنشان کرده است؛ بهعنوان مثال داستان مجعول نابغه ذبیانی و حسان بن ثابت و اینکه حسان شعرهایش را بر نابغه عرضه میکرده و اشکال او به واژههای «جفنات» و «أسیاف» که حسان در شعرش گفته است و نقد این ادعا.
نویسنده در پاورقیها، گاه برخی از عبارات را که نیازمند شرح دانسته، تجزیه و ترکیب کرده و توضیح داده است
و گاه اختلافات
صرفی و نحوی و نظر کوفیان و بصریان و... را بیان کرده است
نویسنده در مواردی برای توضیح بیشتر مطالب از جدول نیز استفاده کرده است.
نویسنده نظر رایج ادیبان و لغویان در مباحث
صرف و نحو و لغت را در متن کتاب ذکر کرده است و گاهی
اجتهاد و نظر شخصی خود را نیز در مورد برخی از امور ادبی و لغوی در پاورقی بیان کرده است (بهطور مثال: همان، ص ۲۰۹ و ۴۸۰، پاورقی ۵) و گاه بعد از بیان دیدگاه خودش برای تقویت آن به برخی از پایاننامههای دانشگاهی ارجاع داده است؛ بهعنوان نمونه به پایاننامه کارشناسی ارشد جناب «خیری محمود» استناد کرده که در دانشگاه کویت تحت عنوان «جمع التکسیر فی اللغة العربیة» از آن دفاع شده است.
نویسنده گاه مصوبههای« مجمع اللغة العربیة فی القاهرة» را که یکی از مراکز مهم
زبان و ادبیات عربی در
جهان اسلام است، در مورد برخی از مباحث
صرفی و نحوی در پاورقی بیان کرده است.
نویسنده همچنین در مواردی در پاورقی صورت شاذّ و نادر برخی از کلمات و عبارات را در نثر یا نظم مطرح کرده است.
نویسنده گاه در پاورقی برای اثبات مطلب خودش به کتابهای دیگر خود ارجاع داده است؛ بهطور مثال به کتاب «معجم الخطأ و الصواب فی العربیة» استناد شده است.
گاهی نویسنده در پاورقی به برخی از نویسندگان کتابهای آموزشی زبان عربی اشکال گرفته و خطای علمی آنان را
آشکار ساخته است؛ مثلاً در مصراع معروف فرزدق در مدح حضرت
امام سجاد علیهالسلام ، «لو لا التشهد کانت لاؤه نعم»، نوشته است برخی پنداشتهاند که «لاؤه» منصوب است و به فرزدق اشکال کردهاند، ولی چنین اشکالی صحیح نیست و بلکه آن کلمه، مرفوع است و...
و یا توضیح داده است که گاه نویسندگان کتابهای قواعد زبان عربی، اصطلاح و قانونی را طرح کردهاند که در منابع نحوی قدیم و اصیل یافت نمیشود و بنابراین دلیلی ندارد که این مورد هم به اصطلاحات فراوان و بیشمار نحوی افزوده شود.
نویسنده، مکاتب نحوی را چهار مکتب (بصری، کوفی، اندلسی و بغدادی) دانسته و درباره هرکدام نیز توضیحات مفیدی عرضه کرده است
و گاه برخی از چالشهای علمی آنان را نیز مطرح کرده است؛ بهعنوان مثال چالش بصریان در مورد این قانون که گفتند: «فاعل، هرگز جمله نمیشود»، ولی با نصوصی از ادبیات عربی مواجه شدند که در آن شکی نیست و فاعل واقع شدن جمله را اثبات میکند؛ مانند این آیه: «ثُمَّ بَدَا لَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا رَأَوُا الْآیَاتِ لَیَسْجُنُنَّهُ حَتَّی حِینٍ» (یوسف:۳۵) که در آن، فاعل «بدا» جمله است.
نویسنده در بحثی انتقادی و جالب، شجاعانه نوشته است که بدیهی است که ما همه تعلیلهای نحویان را در مورد غیر
منصرف بودن بخشی از اسمها طرد میکنیم؛ چون عربزبانان اینگونه که نحویان، منطقی میاندیشند، به
زبان و لغت نمینگریستند و همانند آنها
عمل نمیکردند، پس هر تعلیلی جز این مطلب که: «هکذا نطقت العرب»، مردود است.
نویسنده، درباره لهجههای عربی، بر دو نکته تأکید کرده است:
کلمات بسیاری از لهجههای قبائل عرب، بهویژه قبیلههای هذیل، تمیم، جرهم، مذحج و... در قرآن کریم آمده است؛ بهطوریکه برخی گفتهاند که در آن، پنجاه زبان و لهجه آمده است؛
در قرآن کریم، لهجه قریش غالب است و بر این مطلب،
اجماع لغویان گواهی میدهد.
نویسنده با ذکر این مطلب که بیشتر نحویان، جمع بستن قیاسی «فَعل» را بر وزن «أفعال» نمیپذیرند، افزوده است که: «ولی کشیش، «انستانس کرملی» بر آن است که آنچه که از فصحاء بهصورت جمع «أفعال» برای «فعل» شنیده شده، بیشتر است از آنچه که بهصورت «أفعُل» آمده است، مانند «بحث و أبحاث»، «شکل و أشکال»، «شخص و أشخاص» و «لفظ و ألفاظ» و مجمع اللغة العربیة در قاهره نیز جمع بستن فعل را بر وزن أفعال جایز شمرده است.
نویسنده گاهی مطلبی مفصل از برخی از کتب ادبی بهصورت نقل قول مستقیم در پاورقی نقل کرده است؛ بهعنوان مثال مطلبی از ابن فارس در باره لهجههای زبان عربی در
قرآن.
نویسنده گاهی در پاورقی برخی از لهجهها را نیز یادآور شده است، مثل لهجه کسانی که
اسمای مثنا را غیر
منصرف میشمارند.
نویسنده گاه برخی از موارد سماعی و مخالف
قیاس را نیز با صراحت در پاورقی بیان کرده است، مثل مضارع «خال» که برخلاف قاعده، «إخال» (با کسر همزه) میشود.
البته باید توجه داشت که منظور این است: در مضارع متکلم وحده فعل «خال»، «أخالُ» (با فتح همزه) قطعاً صحیح است، ولی بهصورت سماعی و برخلاف قیاس فقط در این مورد، «إخالُ» نیز جایز است.
نویسنده برخی از مدخلها و مطالب را به
الفاظ دیگر ارجاع داده است، مانند ارجاع «یبادید» به «أبادید»
و ارجاع «أسماء الشرط» به «شرط»
و ارجاع «أیهان» به «هیهات»
و ارجاع «المجهول» به «لفعل المبنی للمجهول».
به نظر میرسد شبکه ارجاعی بین مدخلها نیز در این کتاب پذیرفتنی و بلکه ستودنی است.
نرمافزار ادبيات عرب، مرکز تحقيقات کامپيوتری علوم اسلامی.