مهدویت در وهابیت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مهدویت، عنوان عمومی شامل
حضرت مهدی (علیهالسلام) و موضوعات مرتبط با آن حضرت است.
وهابیت و
اهل سنت حدود ۹۹ درصدشان در رابطه با مهدویت، و پنجاه - شصت درصدشان در این رابطه با
شیعه همعقیده هستند. در این مقاله به سخنان بزرگان اهل سنت که در مورد حضرت مهدی (عجّلاللهتعالیفرجهالشریف) بیان شده پرداخته میشود.
وهابیت و
اهل سنت معتقد هستند که
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بشارت داده به وجود
حضرت مهدی (عجّلاللهتعالیفرجهالشریف) که آن نازنین خواهد آمد و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد؛ همانگونه که از ظلم و ستم لبریز شده است.
در این زمینه ما اختلاف آن چنانی با اهل سنت حتی با وهابیت هم نداریم.
نکته جالب توجه این است که
ابن تیمیه، بزرگ نظریهپرداز وهابیت هم وقتی در برابر انبوهی از
روایات در
صحاح سته و حتی در
صحیح بخاری و
مسلم درباره حضرت مهدی مواجه میشود، صراحتاً میگوید:
«ان الاحادیث التی یحتج بها علی خروج المهدی احادیث صحیحة، رواها ابو داود والترمذی واحمد وغیرهم من حدیث ابن مسعود وغیره؛
احادیثی که میتوانیم احتجاج کنیم بر آن احادیث بر قیام حضرت مهدی، این احادیث صحیح هستند. این روایات را
ابوداود،
ترمذی و احمد نقل کردهاند.»
خود آقای
ابن قیم، شاگرد و ناشر افکار ابن تیمیه هم در این زمینه مفصل بحث کرده است و میگوید احادیث مربوط به حضرت مهدی،
احادیث حسن و
صحیح هستند.
جالبتر از اینها آقای
بن باز مفتی اعظم سابق عربستان سعودی، عبارت خیلی ظریفی دارد:
«امر المهدی
معلوم، والاحادیث فیه مستفیضة، بل متواترةوقد حکی غیر واحد من اهل
العلم تواترها. وهی متواترة تواترا معنویا، لکثرة طرقها، واختلاف مخارجها، وصحابتها، ورواتها، والفاظها، فهی - بحق - تدل علی ان هذا الشخص الموعود به امره ثابت وخروجه حق.
وقد راینا اهل
العلم اثبتوا اشیاء کثیرة باقل من ذلک. والحق ان جمهور اهل
العلم، بل هو الاتفاق: علی ثبوت امر المهدی، وانه حق، وانه سیخرج فی آخر الزمان. واما من شذّ من اهل
العلم - فی هذا الباب - فلا یلتفت الی کلامه فی ذلک.»
مسئله حضرت مهدی (علیهالسّلام) واضح است و احادیث پیرامون آن
مستفیضه؛ بلکه متواتر است و تعداد زیادی از اهل
علم متواتر بودن احادیث حضرت مهدی (علیهالسّلام) را نقل کردهاند. و تواتر آن تواتر معنوی است به خاطر کثرة طرق احادیث آن، و اختلاف در لفظ احادیث و راویان و الفاظ بحق دلالت بر این دارد که این شخص موعود امر ثابتی دارد و خروج او حق است.
و ما دیدهایم که
علما مسائل زیادی را با روایاتی کمتر از این ثابت کردهاند. و قول حق از
علما بلکه اتفاق
علما بر ثبوت مسئله مهدویت است و همین قول حق است و به حق که او در
آخرالزمان خارج خواهد شد. و اما عده قلیلی از
علما (در این مسئله) توجهی به صحبت درباره او نکردهاند.
همچنین آقای
ناصرالدین البانی که از او به بخاری دوران تعبیر میکنند، شبیه این عبارت را دارد.
رابطة
العالم اسلامی که در حقیقت مرکز فرهنگی وهابیت است، در برج می۱۹۷۶ رسماً
اعلام کرد:
فانّ الاعتقاد بظهور المهدی یعتبر واجباً علی کل مسلموهو جز من عقائد اهل السنة والجماعة ولا ینکر ذلک الاّ کلّ جاهل او مبتدع.
اعتقاد به ظهور حضرت مهدی، یک امری است
واجب بر همه مسلمانها. این عقیده، جزء عقائد اهل سنت و
جماعت است و جز جاهل و نادان و بدعت گذاری کسی نمیتواند این عقیده را انکار کند.
مشکل ما با وهابیت، نسبت به وجود حضرت ولی عصر (ارواحنالهالفداه) ولادت آن حضرت و اینکه آیا حضرت مهدی (سلاماللهعلیه) از نسل
امام عسکری (علیهالسّلام) است و در سال ۲۵۵ هـ به دنیا آمده یا نه، مورد اختلاف با وهابیت است که اینها قاطعانه در برابر این عقیده شیعه ایستادهاند.
علمای زیادی از اهل سنت صراحتاً در کتابهای خودشان گفتهاند که حضرت مهدی (سلاماللهعلیه) در سال ۲۵۵ یا در سال ۵۸ از
نرجس خاتون و امام عسکری (علیهالسّلام) به دنیا آمده است. آمار ۱۲۰ نفر از
علمای اهل سنت جمعآوری شده است که همگی اعتراف دارند بر ولادت حضرت ولی عصر اواحنا له الفداء.
نظرات
علمای بزرگ اهل سنت معترف بر ولادت حضرت مهدی در سال ۲۵۵ هجری:
در رابطه با شخصیتهای اهل سنت که در رابطه با ولادت آقا حضرت مهدی سخن گفتهاند، فقط چند نمونه از
علمای انساب که حرف اول را آنها میزنند و بعد چند نفر از شخصیتهای برجسته بیان میشود.
جناب
ابونصر سهل بن عبدالله از
اعلام قرن چهارم در کتاب
سرالسلسلة العلویة صراحت دارد بر این که آقا حضرت مهدی فرزند امام عسکری به دنیا آمد و او را قائم و حجت میدانند.
بعد میگوید: هیچ اشکالی در نسب آن حضرت نیست؛ ولی به خاطر برخی از مسائل سیاسی برادرش جعفر آمد و ادعای میراث امام عسکری را کرد.
جناب
فخر رازی از شخصیتهای برجسته اهل سنت، صاحب کتاب
تفسیر کبیر، متوفای ۶۰۶ هـ صراحت دارد:
«فله ابنان وبنتان. اما الابنان فاحدهما صاحب الزمان والثانی موسی درجه فی حیات ابیه؛
امام عسکری (علیهالسّلام) دو تا دختر و دو تا پسر داشتند. یکی از فرزندان آنها صاحبالزمان و دیگری موسی بوده که در زمان حیات پدرش از دنیا رفته است.»
جناب
محمد امین که از شخصیتهای بلند آوازه اهل سنت در شناخت انساب و قبائل عرب است، صراحت دارد:
«محمد المهدی وکان عمره عند وفات ابیه، خمس سنین؛
عمر حضرت مهدی، هنگام وفات پدرش پنج سال بوده است.»
جناب
عمری در کتاب
المجزی فی انساب الطالبین، ص۱۳۰
و دیگر بزرگان
ابن عنبه در
عمدةالطالب فی انساب آل ابی طالب، ص۱۹۹
این تعبیر را دارند.
جالب این است آقای
ابن اثیر جزری، صاحب
الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۲۷۴ صراحت دارد بر ولادت آقا امام زمان در سال ۲۵۵ هـ که در هنگام وفات آقا امام عسکری این آقا در قید حیات بوده است.
آقای
ابن خلکان از استوانههای
علمی اهل سنت میفرماید:
«کانت ولادته یوم الجمعة منتصف شعبان سنة خمس وخمسین وماتین؛
ولادت حضرت مهدی،
روز جمعه نیمه شعبان، سال ۲۵۵ هجری بوده است.»
آقای
ذهبی در کتابهای متعددش در این زمینه سخن گفته است. در تاریخ اسلام، دارد:
«واما ابنه محمد بن الحسن الذی یدعوه الرافضة القائم الخلف الحجة، فولد سنة ثمان وخمسین وقیل سنة ستة وخمسین؛
حضرت مهدی، فرزند امام عسکری سال ۲۵۸ یا ۲۵۶ به دنیا آمده است.»
همین تعبیر را در
سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۱۱۹ دارد.
شبیه این عبارت در کتاب
العبر فی خبر من غبر، ج۵، ص۳۷ دارد.
آقای
زرکلی وهابی که در حقیقت تراث وهابیت را در کتاب «
الاعلامش» زنده کرد، که از وهابیون معاصر ما نیز هست، میگوید:
«ولد فی سامرا ومات ابوه وله من العمر خمس سنین. و قیل فی تاریخ مولده لیلة نصف شعبان سنة خمس و خمسین و ماتین؛
حضرت مهدی در
سامرا به دنیا آمد؛ در حالیکه پنج سال بیشتر نداشت، پدر خود را از دست داد. میگویند او در نیمیه شعبان سال ۲۵۵ به دنیا آمده است.»
موسسه ولی عصر، برگرفته از مقاله «آیا وهابیت اعتقادی به منجی دارند؟».