• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مادر حضرت مهدی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مادر امام دوازدهم (علیه‌السلام)، بنا بر برخی روایات دینی، دختر یشوعا پسر قیصر روم از نسل شمعون یکی از حواریین حضرت عیسی (علیه‌السلام) است که به دنبال یک سلسله وقایع معجزه‌آسا از روم به سامرا آمده و سپس به همسری امام عسکری (علیه‌السلام) درمی‌آید و امام مهدی (علیه‌السلام) از این مادر متولد می‌شود.



در کانون خانوادۀ امام عسکری (علیه‌السلام)، آن بانوی گرامی را به نام‌های مختلفی از قبیل نرجس، سوسن، صقیل (یا صیقل)، حدیثه، حکیمه، ملیکه، ریحانه و خمط صدا می‌زدند.




۲.۱ - اول

از دیدگاه یکی از پژوهشگران، سبب تعدد نام‌های آن بانو، علاقه و محبت فراوان مالک او به وی بوده است که باعث شده بود با بهترین اسم‌ها و زیباترین نام‌ها، او را صدا بزند؛ ازاین‌رو تمام نام‌های آن بانو، از اسامی گل‌ها و شکوفه‌هاست؛ چون مردم، این نام‌های مختلف را شنیده بودند، می‌پنداشتند همۀ این‌ها نام‌های آن بانوی بزرگوار است.

۲.۲ - دوم

دیگر آن‌که این بانوی گرامی، پس از اینکه وارد کانون خانواده امام (علیه‌السلام) شد، خط مشی و مسیر دیگری - برخلاف سایر کنیزان - داشت؛ زیرا او مادر حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) بود. او، فشار و ظلم ستمگران و حکومت‌ها را می‌دید و می‌دانست مدتی باید در زندان به سر برد. او می‌دانست باید برای حفظ خود و فرزند گرامی‌اش، نقشه‌هایی بیندیشد، تا حاکمان وقت، ندانند صاحب کدام نام را باید زندانی کنند و حامل نور مهدی (عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف) کدام است. بر این اساس هر روز نامی تازه برای خود می‌نهاد و در خانوادۀ امام (علیه‌السلام) او را به این نام‌ها می‌خواندند، تا دشمنان خیال کنند این نام‌های مختلف، مربوط به چند نفر است و نفهمند همه مربوط به یک نفر است.
[۱] صدر، سید محمد، پژوهشی در زندگی امام مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف و نگرشی به غیبت صغرا، ص۲۰۴ و ۲۰۵.



از سرگذشت مادر حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف) سخن صریح و روشنی در دست نیست؛ اما طبق قول مشهور که از برخی روایات به دست می‌آید، آن بانو، کنیزی بود که در جنگ اسیر شد و پس از آن، به خانوادۀ گرامی امام عسکری (علیه‌السلام) پیوست.


در مجموع می‌توان روایات مربوط به مادر حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف) را به چهار دسته تقسیم کرد:
۱. روایاتی که آن بانوی بزرگوار را شاهزاده‌ای رومی معرفی کرده است؛
۲. روایاتی که آن بانوی بزرگ را تربیت‌شدۀ خانه حکیمه خاتون دانسته است؛
۳. روایتی که علاوه‌ بر تربیت وی، ولادت آن بانوی بزرگ را نیز در خانۀ حکیمه ذکر کرده است؛
[۲] مسعودی، اثبات الوصیة، ص۲۷۲.

۴. روایاتی که مادر حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف) را بانویی سیاه‌پوست دانسته است.

یکی از روایت‌های مشهور، حکایت از آن دارد که مادر امام مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)، شاهزاده‌ای رومی است که اعجازگونه به بیت شریف امام عسکری (علیه‌السلام) راه یافته است.
شیخ صدوق در داستان مفصلی، حکایت مادر حضرت مهدی (علیه‌السلام) را نقل کرده است.


این روایت، نخست از طریق شیخ صدوق، در کتاب کمال الدین و تمام النعمة نقل شده است. آن‌گاه محمد بن جریر طبری آن را با سندی متفاوت، در کتاب دلائل الامامة آورده و
[۴] طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۲۶۲.
شیخ طوسی در کتاب الغیبة به نقل آن پرداخته است. وی، روایت را درست مانند روایت کمال الدین و تمام النعمة آورده است؛ اما سند وی با سند کتاب کمال الدین متفاوت است.
فتّال نیشابوری، ابن شهرآشوب،
[۷] ابن شهرآشوب، المناقب، ج۳، ص۴۴۰.
عبدالکریم نیلی
[۹] نیلی، عبدالکریم، منتخب الانوار المضیئة، ص‌۱۰۵.
و از متأخران صاحب إثبات الهداة فی النصوص و المعجزات از کسانی هستند که این حکایت را نقل کرده‌اند. علامه مجلسی نیز حکایت را یک‌جا از کتاب الغیبة و در جای دیگر، از کمال الدین و تمام النعمة نقل کرده است.

۵.۱ - بیان یک دیدگاه

برخی گفته‌اند: این حکایت پس از سال ۲۴۲ ق اتفاق افتاده است؛ در حالی که از سال ۲۴۲ ق به بعد، جنگ مهمی میان مسلمانان و رومیان، رخ نداده است تا نرجس خاتون اسیر مسلمانان شوند.
[۱۱] جاسم حسین، تاریخ سیاسی امام دوازدهم، ص۱۱۵.
در پاسخ گفته شده: در این دوران و پس از آن، درگیری و جنگ‌هایی میان آنان رخ داده است که در بسیاری از کتاب‌های تاریخی، می‌توان نمونه‌هایی از این درگیری‌ها را یافت.
[۱۳] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۹، ص۲۰۱.

(همچنین در مقدمه کتاب مهدی موعود علیه السلام، ص۱۵۲ مطلب مستندی در رد کسانی که جنگ در آن دوران را منتفی دانسته‌اند، آورده است).


در بعضی از احادیث - بدون اشاره به سرگذشت آن بانوی بزرگوار - فقط به تربیت وی در بیت شریف حکیمه دختر امام جواد (علیه‌السلام) اشاره شده است.
عموم روایات این دسته، با احادیث دستۀ نخست منافاتی ندارد؛ زیرا می‌توان روایات مربوط به نرجس خاتون را پس از ورود او به خانه آن بانوی بزرگ دانست.




۷.۱ - روایتی از مسعودی

مسعودی در اثبات الوصیة پس از نقل روایت پیشین، افزوده است:
نرجس خاتون، علاوه بر این‌که در بیت شریف عمه امام عسکری (علیه‌السلام) تربیت یافته بود، در همان بیت شریف نیز به دنیا آمده بود.
[۲۲] مسعودی، اثبات الوصیة، ص۲۷۲.

شیخ طوسی این روایت را بدون جملۀ «ولدت فی بیتها»، نقل کرده است.

۷.۲ - مشترکات سه دسته روایات

در سه دسته روایت یادشده، چند مطلب مورد اتفاق است:

أ. آن بانوی شریف، کنیز بوده است؛
ب. او در خانۀ حکیمه خاتون، دختر امام جواد (علیه‌السلام) بوده است؛
ج. حکیمه خاتون در موضوع ازدواج امام عسکری (علیه‌السلام)، از این کنیز سخن به میان آورده است.


در این دسته - برخلاف روایات پیشین - سخن از کنیزی سیاه‌پوست به میان آمده است و عده‌ای نیز با تمسک به این روایات، خواسته‌اند دیدگاه مشهور را خدشه‌دار سازند.
طرف‌داران این دیدگاه به روایت زیر از کناسی استناد کرده‌اند.
(قابل‌ توجه این‌که این روایت در غیبت نعمانی از یزید کناسی و در کمال الدین و تمام النعمة از ضریس کناسی نقل شده است).

۸.۱ - روایتی از کناسی

کناسی می‌گوید:
از امام باقر (علیه‌السلام) شنیدم که فرمود:
همانا در صاحب این امر، سنتی از یوسف (علیه‌السلام) است و آن این‌که او فرزند کنیزی سیاه است. خداوند سبحانه و تعالی امرش را در یک شب اصلاح می‌فرماید.
[۲۵] نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۱۶۳.


۸.۲ - دیدگاه علامه مجلسی

علامه مجلسی با بیان این‌که این روایت، با بسیاری از روایات دربارۀ مادر حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) مخالفت دارد؛ (گفتنی است روایات فراوانی از سوی مدعیان مهدویت و طرف‌داران آن‌ها در طول تاریخ، جعل شده و به امامان معصوم (علیهم‌السلام) نسبت داده شده است.) راه حل را این دانسته است که مقصود از روایت، می‌تواند مادر با واسطه یا مربی آن حضرت باشد.


در منابع معتبر، به سرگذشت مادر حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف) پس از ولادت آن حضرت هیچ اشاره‌ای نشده است. البته سخنی که در این باره نقل شده این است که:
ابوعلی خزیزرانی، کنیزی داشت که او را به امام حسن عسکری (علیه‌السلام) اهدا کرد و چون جعفر کذّاب، خانه امام را غارت کرد؛ وی از دست جعفر گریخت و با ابوعلی ازدواج کرد.
ابوعلی می‌گوید: او گفته است در ولادت سید حاضر بود و مادر او صقیل نام داشت. امام حسن عسکری (علیه‌السلام) صقیل را از آنچه بر سر خاندانش می‌آید، آگاه کرد و او از امام خواست از خدای تعالی بخواهد مرگ وی را پیش از آن برساند. او در حیات امام حسن عسکری (علیه‌السلام) در گذشت و بر سر قبر وی لوحی است که بر آن نوشته‌اند: این، قبر مادر محمد است.


۱. صدر، سید محمد، پژوهشی در زندگی امام مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف و نگرشی به غیبت صغرا، ص۲۰۴ و ۲۰۵.
۲. مسعودی، اثبات الوصیة، ص۲۷۲.
۳. ابن بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۴۱۷ ۴۱۸، باب۴۱، ح۱.    
۴. طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۲۶۲.
۵. طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۴۹۱.    
۶. طوسی، محمد بن حسن (شیخ طوسی)، کتاب الغیبة، ص۲۰۸، ح۱۷۸.    
۷. ابن شهرآشوب، المناقب، ج۳، ص۴۴۰.
۸. ابن شهرآشوب، المناقب، ج۳، ص۵۳۸.    
۹. نیلی، عبدالکریم، منتخب الانوار المضیئة، ص‌۱۰۵.
۱۰. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۵۱، ص۶.    
۱۱. جاسم حسین، تاریخ سیاسی امام دوازدهم، ص۱۱۵.
۱۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۷، ص۳۸۰.    
۱۳. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۹، ص۲۰۱.
۱۴. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۸۰ ۸۱.    
۱۵. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۸۵.    
۱۶. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۹۳.    
۱۷. ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۱۰، ص۳۲۳.    
۱۸. ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۱۰، ص۳۴۳.    
۱۹. ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۱۰، ص۳۴۵.    
۲۰. ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۱۰، ص۳۴۷.    
۲۱. ابن بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۴۲۶، باب۴۲، ح۲.    
۲۲. مسعودی، اثبات الوصیة، ص۲۷۲.
۲۳. طوسی، محمد بن حسن (شیخ طوسی)، کتاب الغیبة، ص۲۴۴.    
۲۴. ابن بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۲۹، باب۳۲، ح۱۲.    
۲۵. نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۱۶۳.
۲۶. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۱، ص۲۱۹، باب۱۳.    
۲۷. ابن بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۴۳۱، ح۷.    



فرهنگ‌نامه مهدویت، سلیمیان، خدامراد، ص۳۷۱، برگرفته از مقاله «مادر حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)».    






جعبه ابزار