مهاجرین (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مهاجرین:
(لِلْفُقَرَاء الْمُهَاجِرِينَ) مهاجرین: جمع
مهاجر به معنى «دورشوندگان از وطن» است.
معمولا به گروهى از
مسلمانان مکه اطلاق مىشود كه بر اثر فشار
مشرکان مجبور به
مهاجرت شدند.
به اتفاق
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به مدينه
مهاجرت كردند.
به موردی از کاربرد
مهاجرین در
قرآن، اشاره میشود:
(لِلْفُقَرَاء الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيارِهِمْ وَ أَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانًا وَ يَنصُرُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ) (اين اموال براى
مهاجران نيازمندى است كه از خانه و كاشانه و اموال خود بيرون رانده شدند در حالى كه فضل الهى و رضاى او را مىطلبند و
خدا و پيامبرش را يارى مىكنند و آنها راستگويانند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: بعضى از مفسرين گفتهاند: كلمه
للفقراء بدل است از جمله ذى القربى و جملات بعدىاش. و آوردن نام اللَّه صرفا به منظور تبرك است، در نتيجه هر فىء كه در
اسلام آن روز به دست مىآمده، مخصوص رسول اللَّه (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و
فقراى مهاجرين بوده است. در روايت هم آمده كه
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فىء
بنیالنضیر را بين
مهاجران تقسيم نمود و به
انصار نداد، الا به دو نفر و يا سه نفر از
فقراى ايشان است.
بعضى ديگر گفتهاند: بدل است از يتامى و مساكين و ابن سبيل، در نتيجه صاحبان سهم عبارت بودهاند از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و ذى القربى- چه اينكه
فقير باشند و يا غنى- ،
فقراى مهاجرين، ايتام و مساكين آنان و در راه ماندگان ايشان. و شايد مراد از قول آن كس كه گفته: جمله
(لِلْفُقَراءِ الْمُهاجِرِينَ) بيان مساكين در آيه قبلى است، نيز همين باشد.
ولى آنچه با رواياتى كه ما قبلا از ائمه
اهل بیت (علیهالسلام) نقل كرديم مناسبتر است، اين است كه بگوييم جمله
(لِلْفُقَراءِ الْمُهاجِرِينَ ...)، بيان مصداق و موارد فىء در راه خداست، كه كلمه فلله بدان اشاره است، نه اينكه
فقراى مهاجرين يكى از سهامداران فىء باشند، بلكه به اين معنا است كه اگر در مورد آنان صرف شود در راه خدا صرف شده است.
در اين صورت حاصل معناى آيه چنين مىشود: خداى عزوجل امر فىء را به رسول خود ارجاع داد، او به هر نحو كه بخواهد مىتواند مصرف كند- آن گاه به عنوان راهنمايى آن جناب به موارد صرف فىء فرموده: يكى از موارد آن راه خدا است، يكى هم سهم رسول است، يكى ذى القربى، چهارم يتامى، پنجم مساكين و ششم ابن السبيل. و سپس موارد راه خدا و يا بعضى از آن موارد را نام برده، مىفرمايد: يكى از موارد
سبیل اللَّه فقراى مهاجرين است كه رسول هر مقدار كه مصلحت بداند به آنان مىدهد.
بنابر اين، مناسب آن است كه آن رواياتى را هم كه مىگويد: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فىء بنى النضير را در بين
مهاجرين تقسيم كرد و به انصار چيزى نداد، الا به سه نفر از
فقراى آنان:
ابودجانه سماک ابن خرشه،
سهل بن حنیف و
حارث ابن صمه، به اين وجه حمل نموده، بگوييم اگر در بين
مهاجرين تقسيم كردند نه از اين باب بوده كه
مهاجرين سهمى از فىء داشتند، بلكه از اين باب بود كه صرف در بين آنان مورد رضاى خدا بوده و از مصاديق سبيل اللَّه بوده است.
و به هر حال منظور از
فقراى مهاجرين كه مىفرمايد:
(لِلْفُقَراءِ الْمُهاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ أَمْوالِهِمْ) مسلمانانى هستند كه قبل از فتح مكه از مكه به مدينه
هجرت كردند و آنان تنها كسانى هستند كه
کفار مكه مجبورشان كردند از شهر و وطن خود بيرون شده خانه و اموال خود را بگذارند و به مدينة الرسول كوچ كنند.
آيه مورد بحث (ادامه آيات گذشته) پيرامون مصارف ششگانه «فئ» (اموال و غنايمى كه از غير طريق جنگ عايد مسلمين مىشود) مىباشد و در
حقیقت تفسيرى براى يتيمان و مسكينها و بيش از همه ابن السبيل است، چرا كه بيشترين رقم مسلمانان
مهاجر را در آن روز آنها تشكيل مىدادند كه در وطن و بلاد خود مسكين نبودند، امّا به خاطر
مهاجرت، تهيدست شده بودند.
قرآن اوصاف مهمى را براى
مهاجران بيان كرده است، زيرا
هجرت آنها براى
دنیا و
هوای نفس نبوده، بلكه براى جلب خشنودى پروردگار بوده است، آنها پيوسته در خدمت آيين حق بودند و در دعوى
ایمان و يارى رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)
صداقت كامل داشتند و انصار نيز نه تنها خانههاى ظاهرى را آمادۀ پذيرايى
مهاجران كردند كه خانه دل و جان و محيط شهر خود را تا آنجا كه مىتوانستند آماده ساختند و آنها را پيوسته بر خود مقدم مىشمردند.
پيامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) روز پيروزى بر
یهود بنى نضير به انصار فرمود: «اگر مايل هستيد اموال و خانههايتان را با
مهاجران تقسيم كنيد و در اين غنايم با آنها شريک شويد و اگر مىخواهيد اموال و خانههايتان از آن شما باشد و از اين غنايم چيزى به شما داده نشود» انصار گفتند: هم اموال و خانههايمان را با آنها تقسيم مىكنيم و هم چشمداشتى به غنايم نداريم و
مهاجران را بر خود مقدم مىشمريم.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «مهاجرین»، ج۴، ص۵۷۵.