منورقاری عبدالرشید
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
منورقاری عبدالرشید از علمای مبارز
ترکستان در
قرن چهاردهم هجری/ نوزدهم و بیستم میلادی بوده است.
وی در ۱۲۹۷ ق/ ۱۸۷۹ به
دنیا آمد. در کودکی پدرش را از دست داد. خواندن و نوشتن را نزد مادرش و
قرآن کریم را نزد عثمان قاری آموخت. در ۱۸۹۸ برای فراگیری
علوم اسلامی به
بخارا رفت و در آنجا به تحصیل
تفسیر،
حدیث و
فقه پرداخت، اما به سبب تنگی
معیشت و دشواریهای مالی به تاشکند نزد مادرش بازگشت و مدتی در
مسجد محله خود به امامت جماعت پرداخت.
منور قاری با روشنفکران ادیبان و سیاسیون
معاشرت داشت و برای تحقق اهداف نهضت جدیدیها سعی فراوان میکرد، چنانکه در ۱۹۰۱، اولین آموزشگاه نوین (اصول جدید) را افتتاح کرد و به تدریس شاگردان بر طبق شیوههای نوین آموزشی پرداخت. در همان حال یک جمعیت خیریه تاسیس کرد و جوانان با استعداد را برای فراگیری علوم اسلامی و علوم جدید به
استانبول و اورنبورگ فرستاد. تشکیل این گونه جمعیتهای خیریه از طرف دولت تزاری ممنوع شده بود.
با وجود آنکه وی از ۱۹۰۵ شدیدا تحت مراقبت اداره سیاسی پلیس روسیه قرار داشت، اما همچنان به فعالیتهای سیاسی ـ اجتماعی خود ادامه میداد. در ۱۹۰۶ نشریه ترقی را به مدیریت اسماعیل عابد در تاشکند انتشار داد که در نخستین شمارههای آن از جراید دولتی روسیه به شدت انتقاد نمود. این نشریه در اندک زمانی مورد استقبال گسترده
مسلمانان ترکستان قرار گرفت. اما دولت روسیه تزاری انتشار آن را پس از بیست شماره ممنوع کرد و مدیر مسئول آن را به زندان افکند.
منور قاری در همان سال، نشریه علمی، سیاسی و ادبی دیگری با نام خورشید و با مدیریت خود منتشر کرد. اغلب سرمقالههای این نشریه درباره اوضاع سیاسی
جهان و مسلمانان بود. در شمارة پنجم آن، اندیشه ایجاد یک «بازار مشترک اسلامی» را مطرح کرد و جوانان را به فراگیری
دانش و تکنولوژی نوین تشویق نمود. دولت تزاری که نسبت به فعالیتهای سیاسی ـ اجتماعی جدیدیها بدگمان بود، در اواخر ۱۹۰۶ نشریه خورشید را ممنوع الانتشار و تجهیزات آن را مصادره کرد. او که پیش بینی چنین واقعهای را کرده بود قبلا امتیاز سه نشریه به نامهای شهرت، آسیا و حقیقت را گرفته بود که آنها را یکی پس از دیگری انتشار داد.
وی در حین فعالیتهای فرهنگی، تلاش خستگی ناپذیری را در راستای
تربیت جوانان متعهد و بیگانه ستیز انجام میداد و آنان را برای فراگیری علوم و فنون جدید به عثمانی و تاتارستان اعزام میکرد تا به تدریج جایگزین کادرهای دولتی روسیه شوند و به همین سبب چندین بار زندانی شد.
وی در ۱۹۱۶ به کمک محمود خواجه بهبودی، شورای اسلامیه را تشکیل داد. این سازمان و «مجمع علما» به رهبری ملاسیدعلی لاپین، برای تعیین مواضع تودههای بومی نسبت به آینده ترکستان، نخستین کنگره منطقهای مسلمانان را در خلال روزهای ۱۶ تا ۲۳ آوریل آن سال در تاشکند برگزار کردند. با آنکه مواضع آنان نسبت به روسیه گنگ و مبهم بود ولی خواستههای نمایندگان
مسلمان حاضر در این کنگره، در مورد دیگر مسائل کاملا روشن و صریح بود: آنان خواستار پایان گرفتن
مهاجرت روسها و بازپس دادن اراضی غصب شده ترکستان به صاحبان اصلی آن بودند و بر این اصل تاکید داشتند که دیگر بیش از این تصمیمات مربوط به آینده ترکستان را روسها اتحاد نکنند، بلکه ساکنین ترکستان، خود در این باب دخیل باشند.
وی پس از
انقلاب کمونیستی به همکاری با حکومت شوروی پرداخت و در ۱۹۲۲، اولین کمیسر خلق برای آموزش ملی جمهوری ترکستان گردید، اما در ۱۹۳۳ و در جریان تصفیههای بزرگ استالین وی همچون بسیاری دیگر از مقامات اداری ترکستان به اتهام «
خیانت و گرایشهای ناسیونالیستی بورژوازی» به جوخه
اعدام سپرده شد.
دانشنامه های انقلاب اسلامی و تاریخ اسلام، فرهنگنامه علمای مجاهد، برگرفته از مقاله «منورقاری عبدالرشید».