ترکستان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ترکستان،این سرزمین که امروزه از آن با عنوان آسیای میانه یا آسیای مرکزی یاد میشود، ناحیهای پهناور بود که از شمال به سیبری، از جنوب به
افغانستان و
هند و تبت و
ایران ، از شرق به مغولستان، و از غرب به دریای خزر محدود بوده است.
پس از این که روسها به سال ۱۸۶۰م. شهر ترکستان در شمال تاشکند را به تصرف درآوردند، نام آن را به اشتباه بر همه مناطق تحت تصرف نهادند و از آن هنگام، زمینهای ماوراء النهر بدین نام معروف شد. اما نام ترکستان در نوشتههای مربوط به قرنها پیش از این تاریخ وجود داشته و بخشی گسترده از آسیای میانه به این نام خوانده میشده است.
(تصویر شماره ۲۱)سرزمین ترکستان در طول تاریخ دستخوش فراز و نشیبهای فراوان شده و حکومتهای متعدد بر آن حکم راندهاند.
مسلمانان پس از فتح سرزمینهای
فارس و
خراسان به سال ۹۴ق. به سوی ماوراء النهر روی آوردند و سرزمینهای این مناطق را نیز فتح کردند تا این که به سال ۹۵ق. به فرماندهی قتیبة بن مسلم باهلی به کاشغر، پایتخت ترکستان شرقی، رسیدند.
برخی از حاکمان این سرزمین از این قرار بودهاند: امویان (حک: ۹۷-۱۳۱ق.) ، عباسیان (حک: ۱۳۲-۲۰۴ق.) ، احمد بن اسد فارسی (حک: ۲۰۵-۲۶۰ق.) ، سامانیان (حک: ۲۶۱-۳۸۹ق.) که
اسلام را در
بخارا و
سمرقند به اوج شکوفایی رساندند، ایلخانیان (حک: ۳۸۹-۴۰۷ق.) ، غزنویان (حک: ۴۰۷-۴۲۸ق.) ، سلجوقیان (حک: ۴۲۸-۵۳۲ق.) ، و قراختانیان (حک: ۵۴۵-۶۱۶ق.) . در میان سالهای ۶۱۶ تا ۶۱۷ ق. ترکستان بر اثر هجوم قوم مغول سقوط کرد و حکومت چغتای مغول در سالهای ۶۱۷ق. آغاز شد. شیبانیان از دیگر حاکمان مشهور این منطقه بودند که ستیز آنان با صفویان از رویدادهای مهم به شمار میرود.
ترکستان به دو بخش عمده شرقی و غربی تقسیم میشود.
ترکستان شرقی با مساحتی بیش از ۱۸۲۸۴۱۷ کیلومتر مربع، از شمال به مغولستان و روسیه، از غرب به قزاقستان و قرقیزستان و تاجیکستان و افغانستان، از جنوب به پاکستان و کشمیر و تبت، و از شرق به
چین محدود میشود. این منطقه که امروزه با نام سین کیانگ حدود یک پنجم چین را به خود اختصاص داده، اقوام اویغور، قزاق و قرغیز را در بر میگیرد. هر یک از این اقوام به زبان محلی خود که همانند ترکی است، سخن میگویند؛ ولی زبان رسمی آنها چینی است.
ترکستان غربی که از آن به ترکستان روس نیز یاد میشود، سرزمینی گسترده از آسیای مرکزی بود که به سال ۱۹۲۴م. به دست دولت روس به پنج بخش تقسیم شد. به سال ۱۹۹۲م. هر یک از این بخشها به استقلال رسید و کشورهای ترکمنستان، تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان، و بخش جنوبی قزاقستان پدید آمدند.
این منطقه در دوره حکومت صفویان در ایران، در انزوا قرار گرفت و مناطق مرزی امتداد جیحون به دلیل رویارویی دولت
شیعی صفوی با
سنیان ترک، نه تنها مرز سیاسی، بلکه مرز دینی به شمار میرفتند. از جمله حکومتهای این دوران، شیبانیان بودند که با ضعیف شدن آنان، حکومتهای کوچک محلی که به خانات و امیرنشینها شهرت داشتند، رخ نمودند که از آن جمله، خانات بخارا، خیوه و خوقند بودند.
پس از سلطه روسیه بر این منطقه در سده نوزدهم م. فرمانداری کل ترکستان به سال ۱۲۸۴ق./۱۸۴۷م. به مرکزیت تاشکند تاسیس گشت. پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه، نام سرزمینهای ترکستان روس به جمهوری خودمختار شوروی تغییر یافت و شهر تاشکند به عنوان مرکز این جمهوری انتخاب شد. در سالهای ۱۹۲۴-۱۹۲۵م. که جمهوریهای شوروی درون منطقه جمهوری شوروی ترکستان تاسیس شدند، به تدریج عنوان تازه آسیای میانه شوروی به جای عنوان ترکستان قرار گرفت.
افزون بر ترکستان شرقی و غربی، ترکستان افغانستان در بخش شمالی این کشور و نیز قسمتهایی از قزاقستان و زمینهای آسیای میانه
روسیه در منطقه ترکستان قرار میگرفتند. ترکستان افغانستان که با مهاجرت ازبکها و ترکمانان به تدریج ترکی شد، در اوایل سدههای میانه شامل سرزمینهای بلخ، مزار شریف و تخارستان بود و به عنوان ولایت بلخ شناخته میشد. افغانها امروزه باکتریا را ترکستان میخوانند.
این منطقه که سرزمینهای مشهور فراوان چون بخارا، خوارزم، سرخس، ترمذ، سمرقند، تاشکند، و فرغانه را در خود جای داده است، در چند دوره در شمار بزرگترین مراکز علمی جهان
اسلام به شمار میرفته و دانشورانی بزرگ را پرورانده است. بسیاری از این دانشوران چون
زمخشری ، صاحب
تفسیر الکشاف ، و سید جلال بخاری، از اولیاء طریقت چشتیه، برای فراگیری دانش به شهرهای
مکه و
مدینه رفتند و در آن جا مجاور شدند.
عبدالرشید ابراهیم از کسانی است که از این منطقه به
حج رفته و خاطرات سفرش را با عنوان «عالم اسلام» به نگارش درآورده است.
پیش از دوره صفوی، مسیر اصلی حاجیان ترکستان از ایران میگذشت. این مسیر همان راه اصلی
خراسان بود که به شرق میرفت و پایتخت ایران را به شهرهای ماوراء النهر در مرز چین پیوند میداد.
این راه در بیشتر دوره صفویان به دلیل ستیز میان حکومت صفوی و پادشاهان ترکستان همچون شیبانیان بسته بود. بدین دلیل، مسیر بیشتر حاجیان در این دوره به سوی شمال دریای خزر و قلمرو عثمانی تغییر یافت.
البته راه ایران در هنگام صلح به صورت موقت گشوده میشد. جنگهای بسیار میان صفویان و عثمانی و نیز صفویان و ازبکان در این دوران شکل گرفت که انگیزه برخی از آنها براندازی
شیعه و بازگشایی راه حج بوده است.
نامههایی از پادشاهان این منطقه به شاهان صفوی برای درخواست بازگشایی راه حج، در منابع به چشم میخورد.
حاجیان ترکستان در دورهای که راه ایران بسته بود، بیشتر از مسیر استانبول به حج میرفتند. آنان در طول راه از احترام امیران و حکمرانان شهرها و روستاها بهره میبردند و پس از رسیدن به قلمرو دولت عثمانی، مورد حمایت این دولت بودند.
دولت عثمانی تکیهها و کاروان سراهایی برای حاجیان ترکستانی در این مسیر ساخته بود.
گاه به اغراض سیاسی، این حمایتها بیشتر میشد. توجه و حساسیت بسیار دولت عثمانی به
حاجیان این منطقه، در اسناد دوره عثمانی به خوبی نمایان است. در این اسناد، فرمانهایی در حمایت سیاسی و نظامی از کاروانیان و برخی رجال علمی و سیاسی و کمکهای مالی به حاجیان در راه مانده، همچون دریافت نکردن کرایه
کشتی از
فقیران بخارا، به چشم میخورد.
کاروان حاجیان ترکستان برای رفتن به حج به سوی دریای خزر حرکت میکردند و سپس با کشتی عرض
دریا را پیموده، به سوی غرب میرفتند و از آن جا از دو مسیر به استانبول رهسپار میشدند. یکی مسیر آستاراخان، رود ولگا و رود دن بود که از آن جا به خانات کریمه و سپس به استانبول میرسید و دیگری از راه بندر دربند و رود ترک با کشتیهای ولایتهای شرقی دولت عثمانی و نیز مسیر خشکی به استانبول میرسید و از آن جا نیز گاه از راه خشکی و گاه دریایی به
حجاز منتهی میشد.
در این میان، کسانی که قصد رفتن به استانبول نداشتند، در برخی از بندرهای عثمانی در دریای سیاه چون بندر سینوپ و سامسون پیاده میشدند و سپس از مسیر خشکی به سوی قونیه یا اسکی شهر رفته، به کاروان شام میپیوستند. به دلیل نامناسب و خطرناک بودن این راه، حرکت در آن به ندرت اتفاق میافتاد.
دراویش و
صوفیان ترکستان بیشتر مسیری را انتخاب میکردند که بتوانند قبرهای بزرگانشان را نیز زیارت کنند. این حاجیان در شهر ترسوس در جنوب شرقی ترکیه اتراق میکردند و در تکیهها و زاویههایی که در این شهر برای زائران آسیایی ساخته شده بود، به استراحت میپرداختند.
پس از تصرف
آستاراخان به دست دولت روسیه، مردم ترکستان بارها به دولت عثمانی از ستم روسها شکایت کردند و خواهان بازپس گیری بندر آستاراخان شدند که از مسیرهای اصلی حاجیان ترکستان و محل گرد آمدن آنها بود. درویش خان که حکومت آستاراخان را بر عهده داشت، برای بازپس گیری این شهر به کمک دولت عثمانی با روسها جنگید؛ ولی شکست خورد و بدین ترتیب، شهر آستارا خان به سال ۱۵۵۷م. از دست
مسلمانان بیرون شد و به کشور روسیه پیوست. درویش خان از این شکست بسیار اندوهگین شد و از راه استانبول به مکه رفت و تا آخر عمر در آن جا ماند.
پس از دوره صفوی، راه ایران دیگر بار از راههای اصلی حاجیان این منطقه به شمار میرفت. دولت عثمانی در این مسیر نیز به حاجیان ترکستانی کمک میکرد. گزارشهای متعدد از کمک سفارت عثمانی در
تهران به فقیران این منطقه در دست است.
مسیر دیگر که حاجیان این منطقه را به حجاز میرساند، راه هند بود. این مسیر نیز در دوران صفویان به دلیل روابط دوستانه ایران با هند، بسته شد.
در نیمه دوم سده نوزدهم م. این منطقه زیر سلطه روس درآمد. حج در این دوران به عنوان یک عامل سیاسی ضد حکومت
روس و استعمار به شمار میرفت و بدین دلیل، روسها میکوشیدند که آن را در میان مسلمانان محدود کنند. نخستین اقدام برای محدودسازی حج در میان مسلمانان، ندادن گذرنامه به شهروندان روس و مسلمانان آسیای میانه بود. بر پایه قانونی به سال ۱۸۸۰م. اعطای گذرنامه به مسلمانان به حال تعلیق درآمد. این وضع تا سال ۱۹۰۴م. ادامه داشت.
در این مدت، حاجیان با رفتن به بندر ادسه و هزینه فراوان، گذرنامه فراهم میکردند و به حجاز میرفتند. در این ایام، در ادسه دفاتر متعدد برای فروش گذرنامه گشوده شده بود و شماری از مسلمانان دچار نیرنگ بازی دفترداران میشدند.
روسها میکوشیدند تا گزارش شورشها و رویدادهای داخلی مسلمانان ترکستان به گوش دیگران نرسد. بدین سبب، به سال ۱۹۰۳م. که شورش دوکچو در فرغانه رخ داد، سفر
حج مسلمانان ترکستان را ممنوع کردند. ایجاد تشکلهای مسیونری و نگارش کتب و رسالات گوناگون برای بازداشتن مردم از سفر به حجاز، از دیگر کوششهای دولت روسیه در برابر حج بود.
گسترش تفکر اسلامی و گرایشهای
اسلام گرایانه در میان مردم آسیای میانه در اواخر سده نوزدهم م. روسها را بر آن داشت که با توسل به شایعاتی همچون رواج
بیماری وبا در میان حاجیان، مردم را از این فریضه بازدارند.
این دولت با تشکیل سازمانهای قرنطینه بیماریهای واگیر پس از سال ۱۸۹۰م. به ممنوع کردن این سفر جنبه قانونی داد.
حاجیان برای گریز از این قرنطینه، به جای گذرنامه حج، گذرنامه به مقصد کشوری دیگر میگرفتند. این روش در مسیر رفت، حاجیان را از قرنطینه میرهاند؛ ولی آنان در پی بیرون آمدن از
مکه ، باید چندین بار قرنطینه را تحمل میکردند.
گزارشهای متعدد از اوضاع بد بهداشتی و بدرفتاری مسؤولان در این قرنطینهها در دست است.
از کوششهای دولت روس در زمینه حج، گشودن دفتر کنسول گری در
جده به سال ۱۸۹۰م. بود که امور حج شهروندان روس را بر عهده داشت.
مسیر دریایی حاجیان ترکستانی در این دوران چنین بود که با
قطار به بندر کریمه (ادسا) میرفتند و از آن جا با کشتیهای روسی به سوی حجاز حرکت میکردند. این برنامه به سال ۱۸۹۶م. از سوی مجمعی زیر نظر حکمران عمومی ترکستان پیشنهاد شد و در سال ۱۹۰۳م. از جانب روسیه تزاری تایید و اجرا گشت.
آماری دقیق از شمار حاجیانی که هر سال از روسیه تزاری به حج رفتهاند، در دست نیست. با مراجعه به اسناد کنسول گری روس، آگاهیهایی از شمار این حاجیان در برخی سالها به دست میآید. از جمله در سال ۱۸۹۴م. از ۳۵۰۰ تن حاجی حدود ۷۵ درصد از حاجیان فرغانه بودهاند.
شمار این حاجیان با توجه به عواملی چون قحطی و وبا دستخوش تغییر میشد.
مردم این منطقه برای انجام پروژه راه آهن استانبول ـ حجاز که مسیر حج آنان را کوتاه تر و آسان تر میساخت، به دولت عثمانی کمک مالی پرداخت میکردند.
در اوایل سده بیستم م. انقلاب بلشویک رخ داد. بلشویکها در سالهای آغازین حکومتشان تدابیری سخت را در برابر
اسلام به کار گرفتند. پیامد این رفتار، شورشهای داخلی گوناگون در برابر حکومت بود که بر حج نیز تاثیر میگذاشت. در میان سالهای ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۰م. میان ارتش سرخ روسیه و باسمالچیان نبردی سخت درگرفت که دشواری زندگی در فرغانه را برای ساکنان این منطقه در پی داشت. در این هنگام، مسلمانان فرغانه به حج به عنوان راهی برای گریز از این وضعیت سخت مینگریستند و هر سال شماری از مردم ترکستان به بهانه حج از کشور بیرون میرفتند و دیگر برنمی گشتند. شمار افرادی که از سال ۱۹۲۰م. به
عربستان رفتند و در آن جا ساکن شدند، میان ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تن گزارش شده است.
در ترکستان شرقی نیز بسیاری از مسلمانان به دلیل فشار سخت حکومت چین، به
دولت عثمانی و روسیه و دیگر کشورهای اسلامی مهاجرت کردند. در این میان، بسیاری به عربستان رفتند که شمار آنها میان ۳۰ تا ۵۰ هزار تن گزارش شده است. یکی از این افراد، عبدالباقی اوغلو بود که به سال ۱۳۴۹ق. برای گزاردن
فریضه حج از روسیه به استانبول و از آن جا به اسکندریه و سپس مکه رفت. وی به سال ۱۳۵۰ق. دیگر بار به مکه رفت و ۱۵ ماه در آن جا ماند و سپس از راه یکی از شهرهای هندوستان بازگشت.
گاه نیز مکه به عنوان جایی برای عزل شدگان و تبعیدیها به شمار میرفت؛ از جمله بزرگ خان که به دست یعقوب خان زندانی و سپس به مکه تبعید شد.
دولت کمونیست در ترکستان شرقی نیز از سفر مردم این منطقه به حج پیشگیری میکرد؛ به گونهای که در سال ۱۴۱۶ق. تنها ۱۲۰۰ تن اجازه این سفر را یافتند. این دولت برای زیر نظر داشتن حاجیان، مانع از سفر افرادی میشد که بدون اجازه جمعیت اسلامی چین، از سفارت عربستان ویزای این کشور را گرفته بودند.
پس از شکست روسها در جنگ جهانی دوم، این دولت در سیاستهای ضد دینی خود قدری مدارا نشان داد.
در همین ایام، مؤسسه نظارت دینی مسلمانان قزاقستان و آسیای میانه تاسیس شد. مردم بسیاری برای رفتن به حج به این مؤسسه مراجعه کردند. مؤسسه این درخواستها را به حکومت انتقال میداد و برای سفر حج اجازه میگرفت.
به سال ۱۹۴۳م. هیئتی شش نفره از راه ایران به
بغداد و سپس مصر و از آن جا به مکه رفت.
از سال ۱۹۴۷م. تا مرگ استالین به سال ۱۹۵۳م. حکومت به بهانه بیماری مالاریا، از سفر مردم ترکستان به حج پیشگیری کرد. در میان سالهای ۱۹۴۵-۱۹۸۰م. سالانه ۱۵ تا ۳۰ تن از طرف دولت روس به حج فرستاده میشدند. از این شمار، هر یک از جمهوریها حدود ۲ تا ۴ نماینده داشتند. از سال ۱۹۸۰م. با اجرای سیاستهای گورباچف، شمار حاجیان افزایش یافت.
پس از استقلال جمهوریهای ترکستان به سال ۱۹۹۱م. قوانین جدید برای آزادیهای دینی در هر یک از این جمهوریها تصویب شد و سفر
حج نیز رونق گرفت. برای نمونه، تنها از جمهوری ازبکستان• به سال ۱۹۹۱م. ۴۰۰ تن و به سال ۱۹۹۴م. ۲۷۰۰ تن به حج رفتند.
(۱) پژوهشی در باره مکتوبات تاریخی، منصور صفت گل و توبواکی کندو، مؤسسه مطالعات زبانها و فرهنگهای آسیا و آفریقا، ۱۳۸۵ش.
(۲) تاریخ حج گزاری ایرانیان، اسرا دوغان، تهران، مشعر، ۱۳۸۹ش.
(۳) تاریخ عثمان پاشا (شرح یورش عثمانی به قفقاز و آذربایجان و تصرف تبریز)، ابوبکر بن عبدالله (م. قرن۱۰ق.) ، به کوشش یونس زیرک، ترجمه، صالحی، تهران، طهوری، ۱۳۸۷ش.
(۴) ترکستان الشرقیه البلد الاسلامی المنسی، توختی اخون ارکین، ۱۴۱۷ق.
(۵) ترکستان در تاریخ، اراز محمد سارلی، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۴ش.
(۶) تلفیق الاخبار و تلقیح الآثار، م. م. الرمزی، اورنبرگ، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.
(۷) الحج قبل مئة سنه، نعیم ریزفان، بیروت، دار التقریب، ۱۴۱۴ق.
(۸) دائرة المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر بجنوردی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ، ۱۳۷۲ش.
(۹) السیاسة الدولیه (فصلنامه)، قاهره، مرکز الدراسات السیاسیة والاستراتجیة بالاهرام.
(۱۰) سلسلههای اسلامی جدید، ترجمه، بدرهای، تهران، مرکز بازشناسی اسلام و ایران، ۱۳۸۱ش.
(۱۱) سیاحت درویشی دروغین در خانات آسیای میانه، آرمینیوس وامبری (م. ۱۹۱۳م.) ، ترجمه، فتحعلی خواجه نوریان، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۸۷ش.
(۱۲) سیمای فرهنگی ازبکستان، گروهی از نویسندگان، تهران، الهدی، ۱۳۴۳ش.
(۱۳) صفویه از ظهور تا زوال، رسول جعفریان، تهران، دانش و اندیشه معاصر، ۱۳۷۸ش.
(۱۴) العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین، محمد الفاسی (م. ۸۳۲ق.) ، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق.
(۱۵) مسخر البلاد، محمد یار بن عرب قعطغان (م. قرن۱۰ق.) ، به کوشش نادره جلالی، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۸۵ش.
(۱۶) میقات حج (فصلنامه)، تهران، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت.
حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله«ترکستان».