منشا احکام اضطراری (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آسانى تكاليف در شرايط اضطرارى و تجويز استفاده از غذاى حرام در حال اضطرار، از رحمت و مغفرت خداوند سرچشمه گرفته است:
تجويز استفاده از غذاى
حرام در حال
اضطرار ، برخاسته از رحمت و
مغفرت خداوند است:
•• «إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ؛
«خداوند، تنها (گوشت) مردار، خون، گوشت خوک و آنچه را نام غيرِ خدا به هنگام
ذبح بر آن گفته شود،
حرام کرده است. (ولى) آن کس که مجبور شود، در صورتى که ستمگر و متجاوز نباشد، گناهى بر او نيست؛ (و مىتواند براى حفظ جان خود، در موقع ضرورت، از آن بخورد؛)
خداوند بخشنده و مهربان است».
این
آیه براى روشن ساختن غذاهاى حرام و ممنوع و قطع کردن هرگونه بهانه چنین مىگوید
خداوند تنها گوشت مردار،
خون،
گوشت خوک، و
گوشت هر حیوانى را که به هنگام ذبح نام غیر خدا بر آن گفته شود،
تحریم کرده است (انما حرم علیکم المیتة و الدم و لحم الخنزیر و ما اهل به لغیر الله).
و به این ترتیب سه قسمت از گوشتهاى حرام به اضافه خون که، بیش از همه مورد ابتلاى مردم آن محیط بوده است، در اینجا
ذکر مىکند که بعضى پلیدى ظاهرى دارند و بر کسى مخفى نیست؛ مانند مردار، خون و گوشت خوک، و بعضى پلیدى معنوى دارند؛ مانند قربانیهایى که براى بتها مىکردند.
انحصارى که از
آیه با کلمه انما استفاده مىشود، به
اصطلاح حصر اضافى است؛ یعنى منظور بیان تمام محرمات نیست؛ بلکه هدف نفى بدعتهایى است که آنها در مورد قسمتى از گوشتهاى
حلال داشتند، و به تعبیر دیگر آنها قسمتى از گوشتهاى پاکیزه و حلال را طبق
خرافات و موهوماتى بر خود تحریم مى کردند، اما در عوض به هنگام کمبود
غذا از گوشت آلوده
مردار یا خوک و یا خون استفاده مىکردند!
قرآن به آنها اعلام مىکند که اینها براى شما حرام است نه آنها (و این است معنى (حصر اضافى).
و از آنجا که گاه ضرورتهایى پیش مىآید که
انسان براى حفظ جان خویش مجبور به استفاده از بعضى از غذاهاى
حرام مىشود،
قرآن در ذیل آیه آن را
استثنا کرده و مىگوید: ولى کسى که مجبور شود (براى نجات جان خویش از مرگ) از آنها بخورد گناهى بر او نیست، به شرط اینکه ستمگر و متجاوز نباشد)! (فمن اضطر غیر باغ و لا عاد فلا اثم علیه).
به این ترتیب براى اینکه
اضطرار بهانه و دستآویزى براى زیادهروى در خوردن غذاهاى حرام نشود، با دو کلمه (غیر باغ ) و (لاعاد) گوشزد مىکند که این اجازه تنها براى کسانى است که خواهان لذت از خوردن این محرمات نباشند، و از مقدار لازم که براى نجات از
مرگ ضرورى است تجاوز نکنند، (باغ و عاد در اصل باغى و عادى بوده، باغى از ماده (بغى) به معنى
طلب کردن است، و در اینجا منظور طلب کردن لذت است و (عادى) به معنى متجاوز مىباشد، یعنى متجاوز از حد ضرورت).
تفسیر دیگرى براى جمله (غیر باغ و لاعاد) ذکر شده است که با معنى اول تضادى ندارد، و ممکن است هر دو با هم در مفهوم آیه
جمع باشند و آن این است که: با توجه به اینکه یکى از معانى بغى
ظلم و ستم است، منظور این است که اجازه خوردن گوشتهاى حرام مخصوص کسانى است که سفر آنها سفر ستم و
گناه نباشد (باید توجه داشت که اضطرار و اجبار معمولا در سفرهایى نظیر سفرهاى آن زمان حاصل مىشد که قافلهها در بیابان مىماندند و یا راه را گم مىکردند).
و در پایان آیه مىفرماید: (خداوند غفور و رحیم است) (ان الله غفور رحیم).
همان خداوندى که این گوشتها را
تحریم کرده با
رحمت خاصش در موارد ضرورت شدید اجازه استفاده از آن را داده است.
•• «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالْدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلاَّ مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَن تَسْتَقْسِمُواْ بِالأَزْلاَمِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ؛ گوشت
مردار، و خون، و
گوشت خوک، و حيواناتى که به غير نام خدا ذبح شوند، و حيوانات خفهشده، و به زجر کشته شده، و آنها که بر اثر پرتشدن از بلندى بميرند، و آنها که به ضرب شاخ حيوان ديگرى مرده باشند، و باقيمانده صيد حيوان درنده - مگر آنکه (بهموقع به آن حيوان برسيد، و) آن را سر ببريد - و حيواناتى که روى بتها (يا در برابر آنها) ذبح مىشوند، (همه) بر شما حرام شده است؛ و (همچنين) قسمت کردن گوشت حيوان به وسيله چوبههاى تير مخصوص بختآزمايى؛ تمام اين
اعمال،
فسق و
گناه است - امروز، کافران از (زوال) آيين شما، مأيوس شدند؛ بنابراين از آنها نترسيد! و از (مخالفت) من بترسيد! امروز،
دین شما را کامل کردم؛ و
نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و
اسلام را بهعنوان آيين (جاودان) شما پذيرفتم - اما آنها که در حال گرسنگى، دستشان به غذاى ديگرى نرسد، و متمايل به
گناه نباشند، (مانعى ندارد که از گوشتهاى ممنوع بخورند؛) خداوند، آمرزنده و مهربان است».
•• «قُل لاَّ أَجِدُ فِي مَا أُوْحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلاَّ أَن يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَّسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ»؛
«بگو: «در آنچه بر من وحى شده، هيچ غذاى حرامى نمىيابم؛ بهجز اينکه مردار باشد، يا خونى که (از بدن حيوان) بيرون ريخته، يا گوشت خوک - که اينها همه پليدند - يا حيوانى که به گناه، هنگام سر بريدن، نام غير خدا (= نام بتها) بر آن برده شده است.» اما کسى که مضطر (به خوردن اين محرمات) شود، بىآنکه خواهان لذت باشد و يا زيادهروى کند (گناهى بر او نيست)؛ زيرا پروردگارت، آمرزنده مهربان است».
سپس براى روشن ساختن محرمات الهى از بدعتهایى که
مشرکان در آیین
حق گذاشته بودند، در این آیه به
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) دستور مىدهد که صریحاً به آنها بگو در آنچه بر من
وحی شده، هیچ غذاى حرامى را براى هیچکس (اعم از
زن و مرد، کوچک و بزرگ ) نمىیابم (قل لا اجد فیما اوحى الى محرما على طاعم یطعمه). مگر چند چیز، نخست اینکه مردار باشد (الا ان یکون میتة). یا خونى که از بدن حیوان بیرون مىریزد (نه خونهایى که پس از بریدن رگهاى حیوان و خارج شدن مقدار زیادى از خون در لابهلاى رگهاى موئین در وسط گوشتها باقى مىماند) (او دما مسفوحا). یا گوشت خوک (او لحم خنزیر)؛ زیرا همه اینها رجس و پلیدى است و مایه تنفر طبع سالم آدمى و منبع انواع آلودگیها و سرچشمه زیانهاى مختلف (فانه رجس).
سپس به نوع چهارم
اشاره کرده، مىگوید: یا حیواناتى که هنگام ذبح نام غیر خدا بر آنها برده شده است (او فسقا اهل لغیر الله به).
جالب اینکه به جاى ذکر کلمه حیوان کلمه فسق آمده است و همانطور که در سابق نیز اشاره کردهایم، فسق به معنى خارج شدن از راه و رسم
بندگی و
اطاعت فرمان خداست، و لذا به هر گونه
گناه فسق گفته مىشود، اما ذکر این کلمه در برابر رجس که در مورد سه موضوع حرام سابق گذشت، ممکن است اشاره به این باشد که گوشتهاى حرام، اصولا بر دو دسته است گوشتهایى که تحریم آنها به خاطر پلیدى و تنفر
طبع و زیانهاى جسمانى مىباشد، و به آن
رجس اطلاق مىگردد، و گوشتهایى که نه پلید است و نه از نظر بهداشتى زیانآور، اما از نظر اخلاقى و معنوى نشانه بیگانگى از خدا و دورى از مکتب
توحید است، و به همین دلیل نیز تحریم شده است.
•• «إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالْدَّمَ وَلَحْمَ الْخَنزِيرِ وَمَآ أُهِلَّ لِغَيْرِ اللّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ»؛
«خداوند، تنها مردار، خون، گوشت خوک و آنچه را با نام غير خدا سر بريدهاند، بر شما حرام کرده است؛ امّا کسانى که ناچار شوند، در حالى که تجاوز و تعدّى از حدّ ننمايند، (خدا آنها را مىبخشد؛ چرا که) خدا بخشنده و مهربان است.».
گفتار در معناى این آیه در
سوره بقره آیه ۱۷۳ و در
سوره مائده آیه ۳ و در سوره انعام آیه ۱۴۵ گذشت.
مفاد این آیه با چند عبارت مختلف در چهار جاى
قرآن یعنى دو
سوره انعام و نحل که هر دو مکى است و یکى در اوایل
بعثت نازل شده و دیگرى در اواخر توقف رسول خدا (صلياللهعليهوآلهوسلم) در مکه و در دو سوره بقره و مائده که در اوایل
هجرت به
مدینه و اواخر آن نازل شده، ایراد شده، و این آیه به طورى که بعضى از مفسرین گفتهاند: دلالت دارد بر انحصار محرمات در همین چهار تا یعنى مردار و خون و گوشت خوک، و آنچه براى غیر خدا ذبح شود. ولیکن با مراجعه به سنت، به دست مىآید که
محرمات دیگرى غیر این چهار حرام که اصل در محرماتاند نیز هست، که
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به امر پروردگارش که فرمود: (ما آتیکم الرسول فخذوه و ما نهیکم عنه فانتهوا) بیان نموده است، بعضى از
روایات دال بر این معنا نیز در سابق گذشت.
ربوبیت و
رحمت خداوند، مقتضى آسانى
تکالیف در شرايط اضطرارى است:
•• «قُل لاَّ أَجِدُ فِي مَا أُوْحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلاَّ أَن يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَّسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ»؛
«بگو: «در آنچه بر من
وحی شده، هيچ غذاى حرامى نمىيابم؛ بهجز اينکه مردار باشد، يا خونى که (از بدن حيوان) بيرون ريخته، يا گوشت خوک - که اينها همه پليدند - يا حيوانى که به گناه، هنگام سر بريدن، نام غير خدا (= نام بتها) بر آن برده شده است.» اما کسى که مضطر (به خوردن اين محرمات) شود، بىآنکه خواهان لذت باشد و يا زيادهروى کند (گناهى بر او نيست)؛ زيرا پروردگارت، آمرزنده مهربان است».
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «منشأ احکام اضطراری».