منشأ ضلالت (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این مقاله منشأ
ضلالت با توجه به
آیات قرآن بیان میشوند.
عملكرد انسانها، منشأ واگذاشتن آنان به حال خود و
سرگردانی آنان:
۱. «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ• أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدى فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ وَ ما كانُوا مُهْتَدِينَ مَثَلُهُمْ • كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمَّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ فِي ظُلُماتٍ لا يُبْصِرُونَ؛
گروهى از مردم كسانى هستند كه مىگويند: «به خدا و روز بازپسين ايمان آوردهايم». درحالى كه ايمان نياوردهاند. آنان كسانى هستند كه گمراهى را با از دست دادن هدايت خريدهاند؛ و اين تجارت آنها سودى نداده؛ و هدايت نيافتهاند. آنان (منافقان) همانند كسانى هستند كه آتشى افروختهاند (تا از تاريكى وحشتناك رهايى يابند)، ولى همين كه آتش اطرافشان را روشن ساخت، خداوند روشنايى آنها را گرفته؛ و در تاريكيها رهايشان مىسازد، در حالى كه چيزى را نمىبينند.»
۲. ... وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلًا يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً وَ يَهْدِي بِهِ كَثِيراً وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِينَ.
نسبت اضلال به خدا، به اين معنا است كه در حقيقت گمراهى ريشه در اختيار خود
انسان داشته و اضلال خدا، پيامد و كيفر
فسق و
کفر و تبهكاريهاى او است. در حقيقت، اضلال خدا به معناى رها كردن انسان به حال خود مىباشد.
۳. «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ؛
راسخان در علم، مىگويند: پروردگارا! دلهايمان را، بعد از آنكه ما را هدايت كردى، از راه حق منحرف مگردان؛ و از سوى خود، رحمتى بر ما ببخش، زيرا تويى بخشنده!»
۴. «فَما لَكُمْ فِي الْمُنافِقِينَ فِئَتَيْنِ وَ اللَّهُ أَرْكَسَهُمْ بِما كَسَبُوا أَ تُرِيدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا؛
چرا درباره
منافقین دو دسته شدهايد؟! بعضى
جنگ با آنها را ممنوع و بعضى مجاز مىدانيد. در حالىكه خداوند بخاطر اعمالشان، افكار آنها را كاملًا وارونه كرده است. آيا شما مىخواهيد كسانى را كه خداوند بر اثر اعمال زشتشان گمراه كرده، هدايت كنيد؟! در حالى كه هر كس را خداوند گمراه كند، هرگز راهى براى هدايت او نخواهى يافت.»
۵. «مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذلِكَ لا إِلى هؤُلاءِ وَ لا إِلى هؤُلاءِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا؛
آنها افراد بىهدفى هستند كه نه سوى اينها هستند، و نه سوى آنها. در واقع، نه در صف مؤمنان قرار دارند، و نه در صف كافران. و هر كس را خداوند گمراه كند، راهى براى نجات او نخواهى يافت.»
۶. «وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا صُمٌّ وَ بُكْمٌ فِي الظُّلُماتِ مَنْ يَشَأِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَ مَنْ يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ؛
كسانى كه آيات ما را
تکذیب كردند، كر و لالهايى هستند كه در تاريكيها قرار دارند. هر كس را خدا بخواهد (و مستحق باشد)، گمراه مىكند؛ و هر كس را بخواهد و شايسته ببيند، در راه راست قرار خواهد داد.»
۷. «... وَ مَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً كَأَنَّما يَصَّعَّدُ فِي السَّماءِ كَذلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ؛
... و آن كس را كه بخاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سينهاش را آنچنان تنگ مىكند كه گويا مىخواهد به آسمان بالا برود؛ اين گونه خداوند پليدى را بر افرادى كه ايمان نمىآورند قرار مىدهد.»
۸. «وَ اخْتارَ مُوسى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِمِيقاتِنا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَ إِيَّايَ أَ تُهْلِكُنا بِما فَعَلَ السُّفَهاءُ مِنَّا إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِها مَنْ تَشاءُ وَ تَهْدِي مَنْ تَشاءُ ...؛
موسى از قوم خود، هفتاد تن از مردان را براى ميعادگاه ما برگزيد؛ و هنگامى كه
زمین لرزه آنها را فرا گرفت (و هلاك شدند)، گفت: پروردگارا! اگر مىخواستى، آنها و مرا پيش از اين هلاك مىكردى. آيا ما را به آنچه بى خردان ما انجام دادهاند، مجازات و هلاك مىكنى؟! اين، جز آزمايش تو، چيز ديگرى نيست؛ هر كس را بخواهى (و سزاوار ببينى)، بوسيله آن گمراه مىسازى؛ و هر كس را بخواهى، هدايت مىكنى....»
۹. «مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي وَ مَنْ يُضْلِلْ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ؛
هر كس را كه خدا هدايت كند، هدايت يافته واقعى اوست؛ و هر كس را كه بخاطر اعمالش گمراه سازد، همانها زيانكارانند.»
۱۰. «مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلا هادِيَ لَهُ وَ يَذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ؛
هر كس را خداوند به جرم اعمال زشتش گمراه سازد، هدايت كنندهاى ندارد؛ و آنها را در طغيان و سركشىشان رها مىسازد، و سرگردان مىشوند.»
۱۱. «وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْماً بَعْدَ إِذْ هَداهُمْ حَتَّى يُبَيِّنَ لَهُمْ ما يَتَّقُونَ ...؛
ممكن نيست خداوند قومى را، پس از آنكه آنها را هدايت كرد و ايمان آوردند گمراه و مجازات كند؛ مگر آنكه امورى را كه بايد از آن بپرهيزند، براى آنان بيان نمايد (و آنها مخالفت كنند)....»
۱۲. «وَ لا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَكُمْ إِنْ كانَ اللَّهُ يُرِيدُ أَنْ يُغْوِيَكُمْ هُوَ رَبُّكُمْ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ؛
و هر گاه خدا بخواهد شما را به خاطر گناهانتان گمراه سازد، و من بخواهم شما را
اندرز دهم، اندرز من سودى به حالتان نخواهد داشت. او پروردگار شماست؛ و به سوى او بازگشت داده مىشويد.»
۱۳. «وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنابَ؛
كسانى كه كافر شدند مىگويند: چرا نشانه (و معجزه) اى از پروردگارش بر او نازل نشده است؟!» بگو: خداوند هر كس را بخواهد گمراه، و هر كس را كه بازگردد، به سوى خودش هدايت مىكند.»
۱۴. «... بَلْ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مَكْرُهُمْ وَ صُدُّوا عَنِ السَّبِيلِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ؛
... ولى در نظر كافران، دروغ و نيرنگشان جلوه داده شده است، و مىپندارند واقعيتى دارد و آنها به سبب اعمالشان از راه خدا بازداشته شدهاند؛ و هركس را خدا گمراه كند، هدايت كنندهاى براى او وجود نخواهد داشت.»
۱۵. «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ ...؛
ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم، جز به زبان قومش؛ تا حقايق را براى آنها آشكار سازد؛ سپس خدا هر كس را بخواهد و مستحق بداند گمراه، و هر كس را بخواهد و شايسته باشد هدايت مىكند....»
۱۶. «... وَ يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ وَ يَفْعَلُ اللَّهُ ما يَشاءُ؛
... و ستمكاران را گمراه مىسازد، (و لطف خود را از آنها به سبب اعمالشان بر مىگيرد)؛ و خداوند هر چه را اراده كند و مصلحت باشد انجام مىدهد.»
۱۷. «إِنْ تَحْرِصْ عَلى هُداهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ؛
هر قدر بر هدايت آنها حريص باشى، سودى ندارد؛ چرا كه خداوند كسى را كه به سبب اعمالش گمراه ساخت، هدايت نمىكند؛ و آنها هيچ ياورى نخواهند داشت.»
۱۸. «وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لكِنْ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛
و اگر خدا مىخواست، شما را به اجبار امّت واحدى قرار مىداد؛ ولى خدا هركس را بخواهد و شايسته باشد گمراه، و هر كس را بخواهد و لايق باشد هدايت مىكند. و به يقين شما از آنچه انجام مىداديد، بازپرسى خواهيد شد.»
۱۹. «وَ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِهِ ...؛
هر كس را خدا هدايت كند، هدايت يافته واقعى اوست؛ و كسانى را كه به سبب اعمالشان گمراه سازد، سرپرستانى هدايت كننده غير خدا براى آنها نخواهى يافت....»
۲۰. «... مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِداً؛
... هركس را خدا هدايت كند، هدايت يافته واقعى اوست؛ و هركس را گمراه نمايد، هرگز سرپرست و راهنمايى براى اونخواهى يافت.»
۲۱. «... فَمَنْ يَهْدِي مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ؛
... پس چه كسى مىتواند آنان را كه خدا گمراه كرده است هدايت كند؟! و براى آنها هيچ ياورى نخواهد بود.»
۲۲. «أَ فَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ فَلا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِما يَصْنَعُونَ؛
آيا كسى كه زشتى عملش براى او آراسته شده و آن را زيبا مىبيند (همانند كسى است كه واقع را مىيابد)؟! خداوند هر كس را بخواهد و سزاوار باشد گمراه مىسازد و هر كس را بخواهد و شايسته ببيند هدايت مىكند؛ پس جانت بخاطر شدّت تأسّف بر آنان از دست نرود؛ خداوند به آنچه انجام مىدهند داناست.»
۲۳. «... ذلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ؛
... اين هدايت الهى است كه هركس را بخواهد با آن راهنمايى مىكند؛ و هر كس را خداوند گمراه سازد، هيچ راهنمايى براى او نخواهد بود.»
۲۴. «أَ لَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ وَ يُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِنْ دُونِهِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ • وَ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُضِلٍ ...؛
آيا خداوند براى نجات و دفاع از بندهاش كافى نيست؟! ولى آنها تو را از غير او مىترسانند. آنها گمراهند و هر كس را خداوند گمراه كند، هيچ راهنمايى براى او نخواهد بود! و هر كس را خدا راهنمايى كند، هيچ گمراه كنندهاى نخواهد داشت....»
۲۵. «يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ ما لَكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ • ... كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتابٌ؛
همان روزى كه روى مىگردانيد و فرار مىكنيد؛ امّا هيچ وسيله نجاتى براى شما در برابر عذاب خداوند نيست؛ و هر كس را خداوند بخاطر اعمالش گمراه سازد، هدايت كنندهاى براى او نيست! ... اين گونه خداوند هر
اسرافکار ترديد كنندهاى را گمراه مىسازد.»
۲۶. «مِنْ دُونِ اللَّهِ قالُوا ضَلُّوا عَنَّا بَلْ لَمْ نَكُنْ نَدْعُوا مِنْ قَبْلُ شَيْئاً كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ الْكافِرِينَ؛
همان معبودهايى را كه جز خدا پرستش مىكرديد؟! آنها مىگويند: همه از نظر ما پنهان و گم شدند؛ بلكه ما اصلًا پيش از اين چيزى را پرستش نمىكرديم! اينگونه خداوند كافران را گمراه مىسازد.»
۲۷. «وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ وَلِيٍّ مِنْ بَعْدِهِ ... • وَ ما كانَ لَهُمْ مِنْ أَوْلِياءَ يَنْصُرُونَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ سَبِيلٍ؛
كسى راكه خدا گمراه كند، هيچ سرپرست و ياورى جز او نخواهد داشت ... آنها جز خدا سرپرست و ياورى ندارند كه ياريشان كنند؛ و هر كس را خدا گمراه سازد، هيچ راه نجاتى براى او نيست.»
۲۸. «أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ؛
آيا ديدى كسى را كه معبود خود را هواى نفس خويش قرار داده و خداوند او را با آگاهى بر اينكه شايسته هدايت نيست گمراه ساخته و برگوش و قلبش مهر زده و بر چشمش پردهاى قرار داده است؟! با اين حال، غير از خدا چه كسى مىتواند او را هدايت كند؟! آيا متذكّر نمىشويد؟!»
۲۹. «... وَ لِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْكافِرُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلًا كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ ما يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ ...؛
... و بيماردلان و كافران بگويند: خدا از اين سخن چه منظورى دارد؟! آرى اين گونه خداوند هركس را بخواهد گمراه مىسازد و هركس را بخواهد هدايت مىكند. و لشكريان پروردگارت را جز او كسى نمىداند....»
اضلال و هدايتهاى خدا، نشأت گرفته از
حکمت او:
«... فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
... سپس خدا هر كس را بخواهد و مستحق بداند گمراه، و هر كس را بخواهد و شايسته باشد هدايت مىكند؛ و او توانا و حكيم است.»
گمراه نمودن
هواپرستان به فرمان خدا، مقتضاى
علم او:
«أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى بَصَرِهِ غِشاوَةً ...؛
آيا ديدى كسى را كه معبود خود را هواى نفس خويش قرار داده و خداوند او را با آگاهى بر اينكه شايسته هدايت نيست گمراه ساخته و برگوش و قلبش مهر زده و بر چشمش پردهاى قرار داده است؟!....»
اراده خداوند، منشأ ضلالت است.
پیامبر صلیاللهعلیهوآله بدون
خواست خداوند، ناتوان از هدايت
گمراهان:
۱. «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ لا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قالُوا آمَنَّا بِأَفْواهِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ ... وَ مَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً أُولئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ ...؛
اى پيامبر! كسانى كه در مسير كفر شتاب مىكنند و با زبان مىگويند: «ايمان آوردهايم» و قلب آنها ايمان نياورده، تو را اندوهگين نسازند! ... ولى كسى را كه خدا براثر گناهان پى در پى او بخواهد مجازات كند، نمىتوانى در برابر خداوند از او دفاع كنى؛ آنها كسانى هستند كه خدا نخواسته دلهايشان را پاك كند....» ممكن است «فتنه» به معناى
گمراه ساختن باشد.
۲. «إِنْ تَحْرِصْ عَلى هُداهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ يُضِلُ ...؛
هر قدر بر هدايت آنها حريص باشى، سودى ندارد؛ چرا كه خداوند كسى را كه به سبب اعمالش گمراه ساخت، هدايت نمىكند....»
۳. «... مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِداً؛
... هركس را خدا هدايت كند، هدايت يافته واقعى اوست؛ و هركس را گمراه نمايد، هرگز سرپرست و راهنمايى براى اونخواهى يافت.»
۴. «أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَ مَنْ كانَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ؛
اى پيامبر! آيا تو مىتوانىسخن خود را به گوش كران برسانى، يا كوران و كسانى را كه در گمراهى آشكارى هستند هدايت كنى؟!»
مكرها و خودفريبيهاى
مشرکان، در اتّخاذ خدايان دروغين، زمينهساز تعلّق
اراده الهی به گمراهى آنان:
«أَ فَمَنْ هُوَ قائِمٌ عَلى كُلِّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ وَ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكاءَ قُلْ سَمُّوهُمْ أَمْ تُنَبِّئُونَهُ بِما لا يَعْلَمُ فِي الْأَرْضِ أَمْ بِظاهِرٍ مِنَ الْقَوْلِ بَلْ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مَكْرُهُمْ وَ صُدُّوا عَنِ السَّبِيلِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ؛
آيا كسى كه بر همه سلطه دارد و مراقب همه است و اعمالشان را مىبيند، (همچون كسى است كه هيچ يك از اين صفات را ندارد)؟! آنان براى خدا همتايانى قراردادند؛ بگو: آنها را نام ببريد! آيا چيزى رابه او خبر مىدهيد كه از وجود آن در روى زمين بىخبر است، يا سخنان ظاهرى و بى محتوا مىگوييد؟! او همتايى ندارد؛ ولى در نظر
کافران،
دروغ و نيرنگشان جلوه داده شده است، و مىپندارند واقعيتى دارد و آنها به سبب اعمالشان از راه خدا بازداشته شدهاند؛ و هركس را خدا گمراه كند، هدايت كنندهاى براى او وجود نخواهد داشت.»
ناتوانى مردم از هدايت افراد گمراه شده، بدون درخواست خداوند:
۱. «... أَ تُرِيدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا؛
... آيا شما مىخواهيد كسانى را كه خداوند بر اثر اعمال زشتشان گمراه كرده، هدايت كنيد؟! در حالى كه هر كس را خداوند گمراه كند، هرگز راهى براى هدايت او نخواهى يافت.»
۲. «مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذلِكَ لا إِلى هؤُلاءِ وَ لا إِلى هؤُلاءِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا؛
آنها افراد بىهدفى هستند كه نه سوى اينها هستند، و نه سوى آنها. در واقع، نه در صف مؤمنان قرار دارند، و نه در صف كافران. و هر كس را خداوند گمراه كند، راهى براى نجات او نخواهى يافت.»
۳. «مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلا هادِيَ لَهُ وَ يَذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ؛
هر كس را خداوند به جرم اعمال زشتش گمراه سازد، هدايت كنندهاى ندارد؛ و آنها را در
طغیان و سركشىشان رها مىسازد، و سرگردان مىشوند.»
۴. «... بَلْ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مَكْرُهُمْ وَ صُدُّوا عَنِ السَّبِيلِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ؛
... ولى در نظر كافران، دروغ و نيرنگشان جلوه داده شده است، و مىپندارند واقعيتى دارد و آنها به سبب اعمالشان از راه خدا بازداشته شدهاند؛ و هركس را خدا گمراه كند، هدايت كنندهاى براى او وجود نخواهد داشت.»
۵. «إِنْ تَحْرِصْ عَلى هُداهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ؛
هر قدر بر هدايت آنها حريص باشى، سودى ندارد؛ چرا كه خداوند كسى را كه به سبب اعمالش گمراه ساخت، هدايت نمىكند؛ و آنها هيچ ياورى نخواهند داشت.»
۶. «... مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِداً؛
... هركس را خدا هدايت كند، هدايت يافته واقعى اوست؛ و هركس را گمراه نمايد، هرگز سرپرست و راهنمايى براى او نخواهى يافت.»
۷. «... فَمَنْ يَهْدِي مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ؛
... پس چه كسى مىتواند آنان را كه خدا گمراه كرده است هدايت كند؟! و براى آنها هيچ ياورى نخواهد بود.»
۸. «... وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ؛
... و هر كس را خداوند گمراه سازد، هيچ راهنمايى براى او نخواهد بود.» و نیز--)
۹. «وَ ما كانَ لَهُمْ مِنْ أَوْلِياءَ يَنْصُرُونَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ سَبِيلٍ؛
آنها جز خدا سرپرست و ياورى ندارند كه ياريشان كنند؛ و هر كس را خدا گمراه سازد، هيچ راه نجاتى براى او نيست.»
گمراه ساختن
اهل هدایت، قبل از بيان راههاى
تقواپیشگی، دور از شأن خدا:
«وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْماً بَعْدَ إِذْ هَداهُمْ حَتَّى يُبَيِّنَ لَهُمْ ما يَتَّقُونَ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ؛
ممكن نيست خداوند قومى را، پس از آنكه آنها را هدايت كرد و ايمان آوردند گمراه و مجازات كند؛ مگر آنكه امورى را كه بايد از آن بپرهيزند، براى آنان بيان نمايد (و آنها مخالفت كنند)؛ زيرا خداوند به هر چيزى داناست.»
اضلالهای خدا (قرآن) و
آثار ضلالت (قرآن)، قسمت محرومیت از هدایت.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۹، ص۱۳۶، برگرفته از مقاله «منشأ ضلالت».