• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ملتحد (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





مُلْتَحَد (به ضم میم و سکون لام و فتح تاء و حاء) از واژگان قرآن کریم به معنای پناهگاه و محل‌ میل است.



مُلْتَحَد به معنی پناهگاه و محل‌ میل است، زیرا پناه برنده به آن میل می‌کند.


(قُلْ اِنِّی لَنْ یُجِیرَنِی مِنَ اللَّهِ اَحَدٌ وَ لَنْ اَجِدَ مِنْ دُونِهِ‌ مُلْتَحَداً) «بگو کسی از خدا به من پناه نمی‌دهد و جز او پناهگاهی نتوانم یافت».
(وَ لَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ‌ مُلْتَحَداً) (و هرگز پناهگاهى جز او نمى‌يابى)
(وَ لَقَدْ نَعْلَمُ اَنَّهُمْ یَقُولُونَ اِنَّما یُعَلِّمُهُ بَشَرٌ، لِسانُ الَّذِی‌ یُلْحِدُونَ‌ اِلَیْهِ اَعْجَمِیٌّ وَ هذا لِسانٌ عَرَبِیٌّ مُبِینٌ‌) (ما مى‌دانيم كه آنها مى‌گويند: «اين آیات را انسانى به او تعلیم مى‌دهد»، در حالى كه زبان كسى كه اينها را به او نسبت مى‌دهند عجمی است؛ ولى اين قرآن، زبان عربی آشكار است)
نقل شده در مکّه غلامی بود نصرانی از اهل روم به نام بلعام که می‌گفتند قرآن از جانب خدا نیست بلکه بلعام به آن حضرت تعلیم می‌دهد. به قول ضحّاک می‌گفتند: سلمان فارسی قصص قرآن را به او می‌آموزد. به قول دیگر بنی حضرمی غلامی داشتند به نام یعیش یا عائش که اسلام آورد و به قولی دو نفر غلام بودند، نصرانی از اهل عین التمر به نام یسار و خیر که کتابی داشتند و به زبان خود می‌خواندند.
به هر حال از آیه فهمیده می‌شود که کفّار شخص معیّنی را در نظر گرفته و در پی بهانه‌جوئی می‌گفتند: قرآن را او تعلیم می‌دهد و از جانب خدا نیست و خدا در جواب می‌گوید: «زبان آن که به او میل می‌کنند و قرآن را به او نسبت می‌دهند، عجمی و غیر فصیح ولی این قرآن عربی روشن است». یعنی: می‌دانیم که می‌گویند: قرآن را بشر به او می‌آموزد ولی زبان کسی که... (بقیّه جواب در آیات بعدی است.)
(وَ مَنْ یُرِدْ فِیهِ‌ بِاِلْحادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ اَلِیمٍ‌) مفعول‌ «یُرِدْ» محذوف است. در جوامع الجامع و کشّاف گفته‌ «بِاِلْحادٍ- بِظُلْمٍ» دو حال مترادف‌اند، یعنی: «هر کس در آن (مسجد الحرام) قصدی از روی انحراف و ستم کند او را از عذاب دردناک می‌چشانیم». بعید نیست که باء در «بِاِلْحادٍ» زائد و برای تاکید و در «بِظُلْمٍ» برای ملابست و الحاد مفعول‌ «یُرِدْ» و تقدیر «یرد الحادا بظلم» باشد، یعنی: «هر که در آن میلی ظالمانه اراده کند».


۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۶، ص۱۸۲.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۷۳۷.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۱۴۱.    
۴. جنّ/سوره۷۲، آیه۲۲.    
۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۵۱.    
۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۸۰.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۶۲.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۳۹۳.    
۹. کهف/سوره۱۸، آیه۲۷.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۹۶.    
۱۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۳۰۱.    
۱۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۴۱۶.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۱۶.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۴۸.    
۱۵. نحل/سوره۱۶، آیه۱۰۳.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۷۹.    
۱۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۳۴۸.    
۱۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۵۰۱.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۹۵.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۵۳.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۹۵.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۵۲.    
۲۳. حجّ/سوره۲۲، آیه۲۵.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ج۳، ص۴۴.    
۲۵. زمخشری، کشاف، ج۳، ص۱۵۱.    
۲۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۶۷.    
۲۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۵۱۸.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۲۷.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۲۰۲.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "لحد"، ج۶، ص۱۸۲.    






جعبه ابزار