• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مقاتل قرن ششم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: تاریخ‌ نگاری عاشورا.


مقاتل قرن ششم، یکی از مباحث مرتبط به تاریخ‌نگاری عاشورا و مقتل نگاری است. مقتل‌ نگاری، نوعی تک نگاری تاریخی است که در آن به شرح جریان شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) و یارانش از آغاز تا فرجام پرداخته‌ شده است. روایت‌ها و گزارش‌های شاهدان عینی و امامان معصوم در بازگویی جزئیات واقعه عاشورا در گذر زمان از شکل شفاهی خارج شد و به صورت مکتوب در آمد. این آثار که با عنوان «مقتل الحسین» شناخته می‌شوند، شامل روایت‌هایی از اصل رویداد و پیامدهای آن بودند. گرچه در قرن ششم هجری شاهد افول نگارش آثار در خصوص واقعه عاشورا هستیم اما در میان این آثار، مقتل خوارزمی، مقتل ابن عساکر و مقتل الشهدای رازی از جایگاه ویژه ای برخوردارند. علاوه بر این مقاتل، برخی کتب تاریخی این قرن نیز به روایت واقعه عاشورا و شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) پرداخته‌اند. از جمله این کتب می توان به مناقب ابن شهرآشوب، روضه الواعظین و اعلام الوری اشاره کرد.



مقتل‌نگاری نوعی از تاریخ‌نگاری است که به طور خاص به شرح و بسط جزئیات شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) و یارانش در واقعه کربلا می‌پردازد. این روایت‌ها که در ابتدا به صورت شفاهی نقل می‌شدند، بعدها به صورت مکتوب نیز ثبت و ضبط شده و به عنوان "مقتل الحسین" شناخته می‌شوند. قرن‌ ششم را به‌ لحاظ‌ تعداد مقاتل‌ و نگاشته‌های‌ مربوط‌ به‌ واقعه‌ کربلا می‌توان‌ دوره‌ افول مقتل‌نگاری‌ و نگاشته‌های‌عاشورایی‌ به‌ حساب‌ آورد. البته‌ نگارش‌ مقتل‌ نیز هم‌ چون‌ دیگر شاخه‌های‌ علوم‌، تحت‌ تاثیر فضای‌ پدید آمده‌ در این‌قرن‌ برای‌ نگارش‌ آثار مختلف‌، از جمله‌ مجامع‌ حدیثی‌ بود.


یکی مقاتل این قرن، مقتل الحسین (علیه‌السّلام) اثر موفق بن احمد خوارزمی می‌باشد. کتاب مقتل الحسین در دو جلد به شرح واقعه کربلا می‌پردازد. جلد اول به فضایل پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، اهل بیت و پیشگویی‌های رسول خدا درباره امام حسین اختصاص دارد. جلد دوم نیز به شرح وقایع کربلا، کشته شدن امام حسین (علیه‌السّلام)، مجازات قاتلان، مرثیه‌ها، زیارت امام حسین و انتقام مختار ثقفی می‌پردازد.

۲.۱ - معرفی مؤلف

ابوالمؤید موفق بن احمد بن محمد (برخی نام جد او را «اسحاق» با کنیه ابوسعید» دانسته‌اند) بکری مکی حنفی، معروف به «آخطب خوارزم»، فقیه، خطیب، قاضی، ادیب و شاعر، ملقب به «صدرالائمة» و «خلیفة الزمخشری» در حدود سال ۴۸۴ قمری دیده به جهان گشود و در سال ۵۶۸ قمری بدرود حیات گفت.درباره مذهب خوارزمی باید گفت با توجه به آنکه در عصر وی، مذهب شایع در خراسان بزرگ و ماوراءالنهر از جمله منطقه خوارزم، مذهب حنفی بوده، خوارزمی نیز در فروع، این مذهب را اختیار کرده است. یکی از شواهد قوی بر این مطلب، کتاب مناقب ابی حنیفه است که او در فضایل ابوحنیفه نوشته و در آن به مدح و ثنای وی در قالب قصیدهای طولانی پرداخته است. البته او در اصول اعتقادی، اشعری بوده است. با این همه او متمایل به تشیع و علاقه مند به اهل بیت (علیه‌السّلام) بوده است؛ چراکه افزون بر نگارش مقتل الحسین، کتاب‌های دیگری همانند فضائل امیرالمومنین معروف به المناقب، رد الشمس لامیرالمؤمنین، قضایا امیرالمؤمنین والاربعین فی مناقب النبی الامین و وصیه امیرالمومنین نگاشته است. خوارزمی در طول حیاتش در تاریخ و فضایل و مناقب اهل‌بیت آثاری را تألیف کرده که مقتل الحسین (علیه‌السّلام) یکی از آنهاست.

۲.۲ - ساختار کتاب

کتاب مقتل الحسین خوارزمی، دربردارنده یک سرآغاز و پانزده فصل است که در دو جلد گرد آمده‌اند. جلد اول این کتاب، شامل ده فصل و بخش اول از فصل یازده است و جلد دوم، بخش دوم از فصل یازده به همراه چهار فصل دیگر را دربردارد. عناوین این فصل‌ها چنین است:
۱. برخی از فضایل پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)؛ ۲. فضایل خدیجه دختر خویلد؛ ۳ فضایل فاطمه دختر اسد پسر هاشم پسر عبد مناف، مادر امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام)؛ ۴. نمونه‌ای از فضایل امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام)؛ ۵. فضایل فاطمه زهرا (علیهالسّلام) دختر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)؛ ۶. فضایل حسن و حسین (علیه‌السّلام)؛ ۷. فضایل اختصاصی حسین (علیه‌السّلام): ۸. پیشگویی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) درباره حسین (علیه‌السّلام) و احوال وی؛ ۹. آنچه بین حسین (علیه‌السّلام) و بین ولید بن عتبه و مروان بن حکم در مدینه، در زمان حیات معاویه و بعد از مرگش گذشت؛ ۱۰. سرگذشت حسین (علیه‌السّلام) در مدت اقامتش در مکه، و نامه‌های کوفیان به او، و فرستادن مسلم بن عقیل به کوفه و قتل او در این شهر؛ ۱۱. خروج حسین بن علی (علیه‌السّلام) از مکه به سوی عراق و حوادث و اتفاقاتی که بین راه رخ داد و توقف او در سرزمین طف و کشته شدن امام حسین (علیه‌السّلام)؛ ۱۲. عقوبت و مجازات قاتل حسین (علیه‌السّلام)؛ ۱۳. برخی از مرثیه‌هایی که درباره آن حضرت سروده شده است؛ ۱۴. زیارت حضرت و فضیلت آن؛ ۱۵. انتقام مختار بن ابی عبید ثقفی از کشندگان حسین (علیه‌السّلام). خوارزمی در پایان این فصل، به جریان کشته شدن مصعب و عبدالله پسران زبیر نیز پرداخته است.

۲.۳ - سبک نگارش

مقتل الحسین خوارزمی، کتابی تاریخی-روایی است که بیشتر روایات و گزارش‌های تاریخی آن، با سلسله سند بیان شده است. بیشترین مطالب این اثر از فصل نهم تا پایان فصل یازدهم، که از جریان بیعت‌خواهی معاویه برای یزید، آغاز شده و با شهادت آن حضرت و یارانش در کربلا به پایان می‌رسد، برگرفته از کتاب الفتوح ابن اعثم است و خوارزمی خود، بارها به این موضوع در کتابش تصریح کرده است. وی در برخی موارد، پس از نقل گزارش ابن اعثم، حدیث یا گزارش دیگری را بر آن افزوده و سپس ادامه گزارش ابن اعثم را با الفاظی مانند «قال احمد بن اعثم کوفی» آورده است. گزارش‌های افزوده شده معمولا گزارش‌هایی است که خوارزمی به طور مسند از مشایخ خود نقل کرده است.

۲.۴ - مشایخ خوارزمی

برخی از مشایخ روایت خوارزمی که وی در این اثر از آنان بسیار نقل کرده است، عبارت‌اند از: جارالله محمود بن عمر زمخشری (۵۳۸ ق)، ابومنصور شهردار بن شیرویه دیلمی (۵۵۸ ق)، حسن بن احمد عطار همدانی (۵۴۴ ق) و ابوالحسن علی بن احمد عاصمی.

۲.۵ - علت تفاوت گزارشات خوارزمی و ابن اعثم

چنانکه گذشت، خوارزمی در نگارش واقعه کربلا تا پیش از روز عاشورا، بیشترین بهره را از کتاب الفتوح ابن اعثم برده است؛ اما گزارش‌های وی نسبت به اخبار ابن اعثم اضافات، کاستی‌ها و تفاوت‌هایی دارد که به نظر می‌رسد این امر معلول سه عامل بوده باشد:
اول آنکه کتاب الفتوح ابن اعثم دارای نسخه‌های متعدد و تا اندازهای متفاوت از یکدیگر با اضافات و کاستی‌هایی بوده است. شاهد این ادعا، اختلاف نسخه‌های موجود کنونی، با نقل‌های خوارزمی از ابن اعثم است. نمونه بارز در این باره، تفاوت‌های اشعار آورده شده به مناسبت حوادث مختلف در کتاب ابن اعثم با مقتل خوارزمی از لحاظ کمی و محتوایی است. همچنین احتمال دارد برخی از اضافات مقتل خوارزمی به این علت باشد که نسخه کامل‌تری از فتوح، نزد خوارزمی بوده است.
دوم آنکه خوارزمی خطیب و اهل منبر بوده است و با تاثیرپذیری از چنین منصب و حرفه‌ای، با نقل به مضمون گزارشهای ابن اعثم، به تغییر کمی و در برخی موارد، تغییر کیفی آنها پرداخته تا گزارش‌های این حادثه، منطقی‌تر، پذیرفتنی‌تر و برای خواننده جذاب‌تر باشد. البته این کار در بسیاری از موارد، تا اندازهای بوده که موجب تحریف اصل جریان نشود.
سوم آنکه طبیعت بسیاری از حوادث و قضایای تاریخی آن است که وقتی گرد و غبار گذشت زمان بر آنها می‌نشیند و نویسندگان قرون بعدی پا به عرصه حیات علمی گذاشته، به بازنگاری آنها می‌پردازند، اضافات و شاخ و برگ‌هایی بر اصل حادثه می‌افزایند که در گزارش‌های اولیه، وجود نداشته است. وی گاهی اخباری از ابومخنف روایت کرده است؛ اما باز در مقایسه با اخبار منابع معتبر پیشین، تفاوت‌ها و زیادت‌هایی دارد.

یکی مقاتل قرن ششم، کتاب ترجمة ریحانة رسول الله، الامام الحسین (علیه‌السّلام) من تاریخ مدینة دمشق اثر ابن عساکر دمشقی است. او در این کتاب روایت‌ها و گزارش‌هایی راجع به امام حسین (علیه‌السّلام) و عاشورا آورده که بیشتر آنها به مسائل حاشیه‌ای و کم‌ارزش پرداخته و اخبار اندکی به شرح قیام و شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) و یارانش اختصاص یافته است. او به دلیل تمایلات مذهبی خود، به طور کامل به جنایات بنی امیه در واقعه عاشورا نپرداخته و در مقابل درباره ولادت و فضایل امام حسین روایات زیادی نقل کرده که بسیاری از آنها تکراری است.

۲.۱ - معرفی مؤلف

ابوالقاسم‌ علی بن‌ حسن‌ بن‌ هبةالله‌ شافعی‌ دمشقی‌ (۴۹۹-۵۷۱ق‌)، برجسته‌ترین‌ فرد از خاندان‌ ابنعساکر که‌ در دمشق‌ زاده‌ شد و همان‌جا درگذشت‌. او با تألیف‌ کتاب تاریخ‌ بزرگ‌ دمشق‌ در شمار یکی‌ از بزرگ‌ترین‌ حافظان‌ حدیث‌ و نویسندگان‌ تاریخ‌ در روزگار خویش‌ درآمد.بیشتر تألیفات‌ ابنعساکر در زمینه حدیث‌ و رجال‌ و تاریخ، و بالغ‌ بر ۱۳۴ عنوان‌ ذکر شده است‌.

۲.۲ - ساختار کتاب

ابن عساکر به مناسبت ذکر شرح حال بزرگان و افراد برجسته‌ای که در دمشق ساکن بوده، یا به این شهر و اطراف و نواحی آن آمده‌اند، به شرح حال امام حسین (علیه‌السّلام) پرداخته است. همچنین این بخش از تاریخ ابن عساکر را محقق برجسته مرحوم شیخ محمدباقر محمودی، تحقیق کرده و جداگانه با عنوان ترجمه ریحانة رسول الله الامام الحسین (علیه‌السّلام) من تاریخ مدینة دمشق، به چاپ رسانده است. افزون بر این، سید محمدرضا حسینی جلالی برخی از اخبار این اثر را گزینش کرده و در قالب چند باب با عنوان الحسین سماته و سیرة چاپ کرده است. وی در این شرح حال ۱۱۹ صفحه‌ای درباره امام حسین (علیه‌السّلام) و حادثه عاشورا، در مجموع ۴۰۱ روایت و گزارش آورده که مضمون بسیاری از آنها تکراری است. این اثر، از نظم و تبویب چندان مناسبی برخوردار نیست و در مواردی، اخبار برخی از موضوعات و عناوین، به صورت پراکنده آمده است همانند اخبار مربوط به ولادت، شهادت و مدت عمر امام و اخبار مربوط به عقوبت قاتلان امام. نکته شایان توجه درباره این نگاشته آنکه ابن عساکر در گزارش مختصر خود از سیر قیام امام حسین (علیه‌السّلام)، بخشی از آغاز گزارش مقتل امام حسین، نگاشته ابن سعد را با همان سلسله اسناد وی نقل کرده است. افزون بر این، او برخی گزارش‌های دیگر مقتل وی را به صورت پراکنده در لابه لای نگاشته خود آورده است.

۳.۳ - گزارش محتوا

اما نکته‌ای که درباره کمیت و کیفیت محتوایی این اخبار و گزارش‌ها و رویکرد خاصی ابن عساکر در انتخاب و چینش آنها حایز اهمیت است، آنکه وی بیشتر اخبار و گزارش‌هایی را گزینش کرده و آورده است که محتوای آنها، کمتر آگاهی‌های تاریخی درباره این واقعه را در برداشته و بیشتر به مسائل حاشیه‌ای و کم ارزش پرداخته است. افزون بر این، بسیاری از مضامین این اخبار، چندین بار تکرار شده است؛ چندان که حدود صد روایت مربوط به روز و سال ولادت و شهادت، مدت عمر، نام و کنیه امام، و بیش از ۱۲۰ روایت، یعنی بیش از یک چهارم آنها، درباره مناقب و فضایل حضرت است که بسیاری از روایات این دو دسته، تکراری است. بیش از سی روایت مربوط به پیشگویی‌های پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) درباره کشته شدن امام حسین، بیش از ده روایت درباره نهی برخی افراد سرشناس از رفتن حضرت به کوفه، بیش از بیست روایت درباره شرح قیام امام حسین (علیه‌السّلام) و خطبه‌های حضرت در روز عاشورا، بیش از بیست خبر درباره حوادث خارق العاده و غریب پس از شهادت امام،بیست خبر درباره کیفرها و بلایایی که قاتلان امام در دنیا به آن مبتلا شدند و باقی گزارش‌ها، اخبار پراکنده‌ای در موضوعات مختلف است.

۳.۴ - شرح قیام امام حسین

چنانکه ملاحظه می‌شود، ابن عساکر نسبت به حجم این شرح حال، اخبار اندکی، یعنی تنها کمی بیش از بیست خبر را به شرح قیام و شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) و یارانش و مهم‌تر از همه، هدف و فلسفه قیام حضرت اختصاص داده است؛ چرا که او به اقتضای آنکه دمشقی و ساکن شام بوده است، همانند بسیاری از مورخان شامی، آموی مسلک و طرفدار بنی امیه بوده و در مقابل، به خاندان پیامبر چندان عنایت و محبتی نداشته است. از این رو چنان که بایسته است، به شرح جنایات و ستم‌هایی که بنی امیه بر امام حسین (علیه‌السّلام)، خاندان و یارانش، در این واقعه روا داشتند، نپرداخته است. نکته آخر آنکه در قرن هشتم، مزی (۷۴۲ق) و ذهبی (۷۴۸ق) بخشی از نگاشته‌های خود را به اخبار مربوط به زندگی و قیام امام حسین (علیه‌السّلام) اختصاص داده‌اند که بسیاری از گزارش‌های آنان همان گزارش‌های ابن عساکر است.


یکی از مقاتل این قرن، که اولین مقتل به زبان فارسی و در قالب شعر بوده، مقتل الشهداء (فارسی)؛ نگاشته ابوالمفاخر رازی می‌باشد.

۲.۱ - معرفی مؤلف

اَبوالْمَفاخِرِ رازی، از شعرای شیعی اواخر سده‌ی پنجم و اوایل سده‌ی ششم هجری در عهد سلجوقیان بوده‌ و مهمترین اثر او، مقتل الشهداء بوده است.

۴.۲ - وضعیت کتاب

به نظر می‌رسد رازی، گزارش واقعه کربلا را بیشتر در قالب شعر آورده است. وی با ترجمه رجزهای اصحاب امام حسین (علیه‌السّلام) به فارسی، سهم مهمی در مقتل‌نویسی به زبان فارسی داشته است.
[۳۶] جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا قرن دهم هجری، ج۲، ص۵۳۸-۵۳۹.
این نگاشته در اختیار کاشفی، مؤلف روضة الشهداء بوده و بسیاری از اشعار و در مواردی متن منثور آن را آورده است.


در کتاب روضة الواعظین اثر محمد بن فتال نیشابوری (۵۰۸ ق) به گوشه ای از وقایع عاشورا پرداخته شده است.

۲.۳ - سبک نگارش

ابن فتال نیشابوری، این اثر را در قالب مجلس سامان داده است. وی چندین مجلس را به زندگی و حوادث عصر ائمه اختصاص داده و در این میان، قیام عاشورا را نیز در یک مجلس، گنجانده است.

۵.۲ - منابع مورد استفاده

وی بیشتر گزارش‌های خود را در این باره از دو کتاب الارشاد شیخ مفید و امالی شیخ صدوق نقل کرده است؛ به این ترتیب که از گزارش شهادت امام حسن (علیه‌السّلام) و تحرک شیعه در عراق تا پیوستن حر بن یزید به امام حسین (علیه‌السّلام) را از ارشاد شیخ مفید به اختصار بیان کرده است، اما از ابتدای گزارش گفت وگوی عبدالله بن حوزه با امام (علیه‌السّلام) و احتجاج حضرت، تا شهادت حضرت قاسم را از امالی شیخ صدوق آورده است؛ سپس گزارش شهادت طفل شیرخوار و شهادت امام را تا اسب راندن بر بدن حضرت، باز از ارشاد شیخ مفید به اختصار نقل کرده است؛ آنگاه باز از امالی، جریان اسب امام که یال و پیشانی‌اش را به خون بدن امام می‌مالید، و ماجرای حضور اسرای اهل بیت (علیه‌السّلام) در کوفه و شام و احتجاجات آنان با ابن زیاد و یزید را با جابه جایی و حذف برخی از اخبار، ذکر کرده است؛ سرانجام گزارش بازگرداندن محترمانه اهل بیت به مدینه با فرمان یزید، و عزاداری بنی هاشم در مدینه را مجددا از شیخ مفید به اختصار نقل کرده است.


در کتاب اعلام الوری باعلام الهدی اثر فضل بن حسن طبرسی (۵۴۸ ق) نیز به گوشه ای از وقایع کربلا اشاره شده است.

۲.۲ - ساختار کتاب

شیخ طبرسی شرح حال زندگی امام حسین (علیه‌السّلام) و حادثه عاشورا را در در پنج فصل از اثر خود آورده است. عناوین این فصل‌ها از این قرار است:
فصل اول: تاریخ تولد و مدت عمر امام (علیه‌السّلام)؛
فصل دوم: در بیان دلایل بر امامت حضرت و اینکه از سوی پدر و برادرش بر امامت او تصریح شده است؛
فصل سوم: در بیان برخی از خصایص، مناقب و فضایل حضرت؛
فصل چهارم: در مختصری از اخبار خروج حضرت بر یزید و مقتل وی؛
فصل پنجم: تعداد فرزندان و اسامی آنان.

۶.۲ - استفاده از الارشاد

اگرچه او تصریح نکرده که گزارش واقعه عاشورا را از شیخ مفید گرفته است، با بررسی و مقایسه بین گزارش وی و شیخ مفید، به سهولت دانسته می‌شود که وی تمام گزارش شیخ مفید را در این‌باره به اختصار و با اندکی تغییر در برخی از تعابیر و عبارات، نقل کرده و تنها در پایان گزارش، دیدگاه شیخ مفید را درباره محل دفن اصحاب امام حسین، آورده است.


کتاب مناقب آل ابی طالب اثر ابوعبدالله محمد بن علی بن شهرآشوب (۵۸۸ ق) هم یکی از کتبی محسوب می‌شود که به مناقب و فضایل امام حسین پرداخته است.

۷.۱ - بررسی محتوا

ابن شهرآشوب به مناسبت پرداختن به شرح زندگانی، مناقب و فضایل امام حسین (علیه‌السّلام)، بخشی از مباحث این باب را به گزارش مقتل امام حسین (علیه‌السّلام) اختصاص داده است. وی پس از آنکه معجزات، مناقب و مکارم اخلاق حضرت، حوادث خارق العاده پس از شهادت حضرت، برخی از اخبار مربوط به اظهار علاقه و محبت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به وی و تاریخ ولادت و القاب حضرت را در چند فصل بیان کرده، به گزارشی واقعه عاشورا پرداخته است.
چنانکه از نام این کتاب پیداست، این اثر یک نگاشته تاریخی نیست؛ بلکه نویسنده درصدد جمع آوری و گزارش اخباری درباره مناقب و فضایل امامان بوده که در کنار آن به برخی از حوادث عصر آنان اشاره کرده است؛ بدون آنکه توجه چندانی به ترتیب زمانی وقوع آنها داشته باشد. او در باب مربوط به امام حسین (علیه‌السّلام) به دلیل اهمیت قیام عاشورا، بیشترین مطالب خود را به این موضوع اختصاص داده است. البته به سبب اجتناب از تفصیل و تطویل کتابش، این حادثه را با اجمال و اختصار گزارش کرده و افزون بر آنکه در مواردی، ترتیب حوادث را چندان رعایت نکرده، با گزینش برخی از حوادث، به بسیاری از حوادث دیگر، اشاره نکرده است. وی روایاتی را از امام سجاد (علیه‌السّلام)، امام باقر (علیه‌السّلام)، امام صادق (علیه‌السّلام) و امام رضا (علیه‌السّلام) درباره زندگی، مناقب و مقتل امام حسین (علیه‌السّلام) آورده است. افزون بر این، او از منابعی چون تاریخ بلاذری (انساب الاشرافتاریخ طبری ، مقتل ابن بابویه، فضائل العشرة ابوالسعادات، حلیة الاولیاء ابونعیم اصفهانی و از افرادی همانند ابومخنف، شعیب بن عبدالرحمن خزاعی، سید جرجانی، علی بن مهدی مامطیری، عبدالله بن احمد بن حنبل، شاکر بن غنمه و ابوالفضل هاشمی، برای روایت گزارشهای این باب بهره برده است.

۷.۲ - ویژگی‌های کتاب

اول آنکه پس از ابن اعثم، او تنها کسی است که سخن معروف امام حسین (علیه‌السّلام)، یعنی انی لم اخرج اشرا ولا بطرا... را درباره فلسفه قیام عاشورا نقل کرده است. البته با این تفاوت که او این سخن مشهور را به عنوان پاسخ حضرت (نه وصیت نامه به محمد حنفیه ) به افرادی مانند محمد حنفیه، عبدالله بن مطیع و ابن عباس که می‌خواستند حضرت را از رفتن به عراق بازدارند، آورده است؛
دوم آنکه اگرچه ابن شهرآشوب برخی از اخبار ابومخنف را آورده، در چند مورد نیز اخباری را به ابومخنف نسبت داده است که نه تنها مضامینی نامعقول و نپذیرفتنی دارند، بلکه در اخبار به جای مانده از ابومخنف در منابع معتبر و کهن هم وجود ندارند. از این رو به نظر می‌رسد در عصر ابن شهرآشوب اخباری جعلی منسوب به ابومخنف رایج بوده که وی برخی از آنها را نقل کرده است؛
سوم آنکه اگرچه نویسنده تصریح نکرده که گزارش مبارزه و رجز اصحاب امام حسین (علیه‌السّلام) را از فتوح ابن اعثم گرفته است، اما با اندکی بررسی و مقایسه بین دو گزارش، به شباهت بسیار گزارش ابن شهرآشوب با گزارش ابن اعثم پی می‌بریم و به سهولت درمی یابیم که ابن شهرآشوب در نگارش این قسمت از گزارشش هم، از کتاب ابن اعثم بهره برده است؛
چهارم آنکه ابن شهرآشوب، یگانه گزارشگر متقدم از برخی گزارش‌ها درباره این واقعه است. برای نمونه، او آمار کشته‌های دشمن را به دست امام حسین (علیه‌السّلام) (به جز مجروحان) ۱۹۵۰ نفر نگاشته است. پیشتر گفتیم که تنها در کتاب اثبات الوصیه، تعداد کشته شدگان سپاه عمر بن سعد به دست امام حسین (علیه‌السّلام) ۱۸۰۰ نفر گزارش شده است. همچنین او کیفیت شهادت حضرت عباس را متفاوت از شیخ مفید و به گونه‌ای دیگر گزارش کرده است.
پنجم آنکه این اثر، کهنترین منبع برای رجزهای حضرت عباس و برخی از رجزهای امام حسین (علیه‌السّلام) (همانند رجزانا الحسین بن علی احمی عیالات ابی...) در روز عاشوراست که در هیچ یک از منابع متقدم موجود، نیامده و او هم ماخذ مشخصی برای این رجزها بیان نکرده است. این رجزها سال‌هاست که در محافل و منابر، شهرت یافته است.


کتاب المنتظم فی تاریخ الملوک والامم اثر ابوالفرج عبدالرحمن بن علی جوزی (۵۹۷ق) نیز بخشی از نگاشته خود را به تاریخ واقعه عاشورا اختصاص داده است. او به مناسبت احوادث سال‌های ۶۰ و ۶۱ قمری، بخشی از نگاشته خود را به تاریخ واقعه عاشورا اختصاص داده است. شیوه گزارش او بیشتر ترکیبی و با حذف اسناد است و اخبار او شباهت زیادی به گزارش‌های طبری دراین باره دارد. البته او در مواردی نیز برخی از اخبار متفرقه را با اسنادش آورده است.


مقتل نور الائمه (فارسی)؛ ابوالمؤید موفق بن احمد خوارزمی (۵۶۸ ق). کمال الدین حسین بن علی واعظ کاشفی (۹۱۰ق) در کتابش (رواضة الشهداء) در گزارش قیام عاشورا، بارها از کتابی به نام نور الائمه که مؤلفش خوارزمی است، یاد کرده و از آن مطالبی نقل نموده است. پرسشی که در این باره مطرح است، این است که آیا کتاب یادشده، همان ترجمه مقتل خوارزمی است یا خوارزمی، مقتل دیگری برای پارسی زبانان نوشته است؟ با بررسی و مقایسه‌ای که به طور اجمالی صورت گرفت، پاسخ این پرسش را نمی‌توان به آسانی و روشنی داد؛ اما برخی مطالب نقل شده دیگر، یا اصلا در مقتل خوارزمی یافت نشد، یا هیچ شباهتی با متن عربی اشعار و رجزهای مقتل ندارد.
• مقتل الحسین (علیه السلام)؛ سید نجم الدین محمد بن امیر کابن ابی الفضل جعفری قوسینی (متوفای پیش از ۵۸۵ ق).
• مقتل الحسین (علیه السلام)؛ ابوالقاسم مجبر الدین محمود بن مبارک بن علی بن مبارک واسطی بغدادی (۵۹۲ ق).
[۸۲] بغدادی، اسماعیل پاشا، هدیه العارفین، ج۲، ص۴۰۴.
[۸۴] طباطبایی، سید عبدالعزیز، اهل البیت علیه‌السّلام فی المکتبة العربیة، ص۵۴۶، ش۷۰۴.

• قیام امام حسین (علیه‌السّلام) (برگزیده از کتاب الفتوح ابن اعثم)؛ ترجمه محمد بن احمد مستوفی هروی (ترجمه شده در سال ۵۹۶ق)؛ تصحیح غلام رضا طباطبایی مجد.


۱. حموی، یاقوت، معجم الادباء، ج۶، ص۲۷۴۱.    
۲. سیوطی، عبدالرحمن، بغیة الوعاة فی طبقات الغویین والنحاة، ج۲، ص۳۰۸.    
۳. امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۴، ص۳۹۸.    
۴. خوارزمی، موفق بن احمد، المناقب، ص۱۷.    
۵. سیوطی، عبدالرحمن، بغیة الوعاة فی طبقات الغویین والنحاة، ج۲، ص۳۰۸.    
۶. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۱، ص۳۲۱.    
۷. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۱، ص۲۵۲.    
۸. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۲، ص۱۹۲.    
۹. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۲، ص۲۹۲.    
۱۰. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۱، ص۲۶۳.    
۱۱. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۱، ص۲۵۴.    
۱۲. ابن‌ جوزی‌، عبدالرحمان‌، المنتظم‌، ج۱، ص۷۷.    
۱۳. حموی، یاقوت‌ بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۶۹۷.    
۱۴. ابن‌خلکان‌، احمد بن محمد، وفیات‌ الاعیان، ج۳، ص۳۰۹-۳۱۰.    
۱۵. حموی، یاقوت‌ بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۶۹۸.    
۱۶. ابن عساکر، علی بن‌ حسن‌، تاریخ مدینه دمشق الکبیر، ج۱۴، ص۱۲۷-۲۴۶.    
۱۷. ابن سعد، محمد بن سعد، ترجمة الحسین علیه‌السّلام و مقتله، ص۱۷.    
۱۸. ابن عساکر، علی بن‌ حسن‌، ترجمة الامام الحسین علیه‌السّلام من تاریخ مدینة دمشق، ص۳۷.    
۱۹. ابن عساکر، علی بن‌ حسن‌، ترجمة الامام الحسین علیه‌السّلام من تاریخ مدینة دمشق، ص۲۰۳.    
۲۰. ابن عساکر، علی بن‌ حسن‌، ترجمة الامام الحسین علیه‌السّلام من تاریخ مدینة دمشق، ص۳۹۰.    
۲۱. ابن عساکر، علی بن‌ حسن‌، ترجمة الامام الحسین علیه‌السّلام من تاریخ مدینة دمشق، ص۳۰۸.    
۲۲. ابن عساکر، علی بن‌ حسن‌، ترجمة الامام الحسین علیه‌السّلام من تاریخ مدینة دمشق، ص۴۳۶.    
۲۳. ابن عساکر، علی بن‌ حسن‌، ترجمة الامام الحسین علیه‌السّلام من تاریخ مدینة دمشق، ص۲۰، ح۱۰-۳۸.    
۲۴. ابن عساکر، علی بن‌ حسن‌، ترجمة الامام الحسین علیه‌السّلام من تاریخ مدینة دمشق، ص۴۱۲، ح۳۴۹-۳۹۵.    
۲۵. ابن عساکر، علی بن‌ حسن‌، ترجمة الامام الحسین علیه‌السّلام من تاریخ مدینة دمشق، ص۵۱، ح۵۵-۱۷۷.    
۲۶. ابن عساکر، علی بن‌ حسن‌، ترجمة الامام الحسین علیه‌السّلام من تاریخ مدینة دمشق، ص۹۸.    
۲۷. ابن عساکر، علی بن‌ حسن‌، ترجمة الامام الحسین علیه‌السّلام من تاریخ مدینة دمشق، ص۲۳۶، ح۲۱۳-۲۳۹.    
۲۸. ابن عساکر، علی بن‌ حسن‌، ترجمة الامام الحسین علیه‌السّلام من تاریخ مدینة دمشق، ص۳۴۱، ح۲۷۸-۲۸۰.    
۲۹. ابن عساکر، علی بن‌ حسن‌، ترجمة الامام الحسین علیه‌السّلام من تاریخ مدینة دمشق، ص۲۷۷، ح۲۴۳-۲۵۳.    
۳۰. ابن عساکر، علی بن‌ حسن‌، ترجمة الامام الحسین علیه‌السّلام من تاریخ مدینة دمشق، ص۳۵۳، ح۲۸۷-۳۰۹.    
۳۱. ابن عساکر، علی بن‌ حسن‌، ترجمة الامام الحسین علیه‌السّلام من تاریخ مدینة دمشق، ص۳۶۸، ح۳۱۰-۳۱۷.    
۳۲. ابن عساکر، علی بن‌ حسن‌، ترجمة الامام الحسین علیه‌السّلام من تاریخ مدینة دمشق، ص۴۴۴، ح۳۹۷-۳۹۹.    
۳۳. مزی، جمال الدین ابوالحجاج یوسف، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۶، ص۳۹۶-۴۴۹.    
۳۴. ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۲۸۰.    
۳۵. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ج۲۲، ص۳۲.    
۳۶. جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا قرن دهم هجری، ج۲، ص۵۳۸-۵۳۹.
۳۷. کاشفی، حسین، روضه الشهداء، ص۲۰۵.    
۳۸. کاشفی، حسین، روضه الشهداء، ص۲۶۳.    
۳۹. کاشفی، حسین، روضه الشهداء، ص۲۸۷.    
۴۰. کاشفی، حسین، روضه الشهداء، ص۲۸۱.    
۴۱. کاشفی، حسین، روضه الشهداء، ص۲۸۸.    
۴۲. کاشفی، حسین، روضه الشهداء، ص۲۹۵.    
۴۳. کاشفی، حسین، روضه الشهداء، ص۳۰۵.    
۴۴. کاشفی، حسین، روضه الشهداء، ص۳۰۹.    
۴۵. کاشفی، حسین، روضه الشهداء، ص۳۱۵.    
۴۶. کاشفی، حسین، روضه الشهداء، ص۳۱۶.    
۴۷. کاشفی، حسین، روضه الشهداء، ص۳۲۲.    
۴۸. کاشفی، حسین، روضه الشهداء، ص۳۲۹.    
۴۹. کاشفی، حسین، روضه الشهداء، ص۳۳۸.    
۵۰. کاشفی، حسین، روضه الشهداء، ص۳۴۳.    
۵۱. کاشفی، حسین، روضه الشهداء، ص۳۵۳.    
۵۲. کاشفی، حسین، روضه الشهداء، ص۳۶۵.    
۵۳. کاشفی، حسین، روضه الشهداء، ص۳۸۷.    
۵۴. کاشفی، حسین، روضه الشهداء، ص۳۹۵.    
۵۵. فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج۱، ص۱۶۵-۱۹۹.    
۵۶. فتال نیشابوری، محمد، روضة الواعظین، ص۱۷۱-۱۸۵.    
۵۷. مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۳۲-۱۰۰.    
۵۸. فتال نیشابوری، محمد، روضة الواعظین، ص۱۸۵ ۱۸۸.    
۵۹. صدوق، محمد بن علی، امالی، ص۲۲۱-۲۲۶.    
۶۰. فتال نیشابوری، محمد، روضة الواعظین، ص۱۸۸-۱۸۹.    
۶۱. مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۱۰۸-۱۱۳.    
۶۲. فتال نیشابوری، محمد، روضة الواعظین، ص۱۸۹-۱۹۲.    
۶۳. صدوق، محمد بن علی، امالی، ص۲۲۶-۲۲۷.    
۶۴. صدوق، محمد بن علی، امالی، ص۲۲۸-۲۳۲.    
۶۵. فتال نیشابوری، محمد، روضة الواعظین، ص۱۹۲-۱۹۳.    
۶۶. مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۱۲۲-۱۲۵.    
۶۷. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۴۱۹.    
۶۸. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۴۷۷.    
۶۹. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۴۱.    
۷۰. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۱۵.    
۷۱. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۱۸.    
۷۲. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۳۴۷.    
۷۳. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۵۸.    
۷۴. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۵۸.    
۷۵. ابن اعثم، احمد، کتاب الفتوح، ج۵، ص۱۱۵.    
۷۶. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۵۶.    
۷۷. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۵۶.    
۷۸. ابن جوزی، عبدالرحمن، المنتظم فی تاریخ الملوک والامم، ج۵، ص۳۲۲-۳۲۹.    
۷۹. ابن جوزی، عبدالرحمن، المنتظم فی تاریخ الملوک والامم، ج۵، ص۳۳۵-۳۴۷.    
۸۰. ابن جوزی، عبدالرحمن، المنتظم فی تاریخ الملوک والامم، ج۵، ص۳۴۲-۳۴۶.    
۸۱. رازی، منتجب الدین علی بن بابویه، فهرست منتجب الدین، ص۱۱۹، ش۴۵۷.    
۸۲. بغدادی، اسماعیل پاشا، هدیه العارفین، ج۲، ص۴۰۴.
۸۳. بغدادی، اسماعیل پاشا، ایضاح المکنون فی ذیل علی کشف الظنون عن اسامی الکتب والفنون، ج۲، ص۵۴۰.    
۸۴. طباطبایی، سید عبدالعزیز، اهل البیت علیه‌السّلام فی المکتبة العربیة، ص۵۴۶، ش۷۰۴.


• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۱، ص۸۵-۸۸.





جعبه ابزار