معقولات ثانیه منطقی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
معقولات ثانی، یکی از اصطلاحات
علم منطق بوده و بهمعنای صور عقلی که مستفاد از
معقولات اولیه است.
در معقولات ثانیه دو اصطلاح است: اصطلاح حکماء و اصطلاح منطقیین. برای فهمیدن این دو اصطلاح،
لازم است قبلا دانسته شود که هر گاه چیزی بر چیز دیگر عارض گردد دو امر انتزاع میشود: یکی "
عروض" دیگری "
اتصاف" و هرگاه نسبت این دو امر را با دو ظرف خارج و
ذهن بسنجیم صور محتمله چهار خواهد شد بدین طریق:
۱- عروض و اتصاف هر دو در خارج مثل عروض عوارض خارجیه از قبیل، سیاهی و سفیدی و خوش بویی، و نظائر اینها از عوارض اجسام، و از قبیل
کیفیات مختصه به کمیات مثل استقامت و انحناء و غیر ذلک پس در این موارد چنان که عروض این در خارج است اتصاف معروضات بدانها نیز در خارج میباشد.
۲- عروض و اتصاف هر دو در
ذهن، مثل
لوازم وجود ذهنی از قبیل کلی بودن، نوع بودن و امثال اینها که عروض کلیت یا نوعیت مثلا بر انسان در
ذهن است چنان که اتصاف انسان بدانها نیز در
ذهن است، زیرا انسان خارجی جزئی و فرد است نه کلی و نوع.
۳- عروض در
ذهن و اتصاف در خارج، مثل عروض ابوت و نبوت بر زید و عمرو که ظرف عروض،
ذهن است زیرا ابوت و نبوت در خارج چیزی نیست که به زید و عمرو ملحق شده باشد لیکن اتصاف زید به ابوت و اتصاف عمرو به بنوت در خارج است.
۴- عکس قسم سیم، لیکن این قسم
موجود نیست زیرا اگر عروض در خارج باشد لا محاله اتصاف معروض به عارض نیز در خارج خواهد بود.
معقول ثانی به اصطلاح منطقیین عبارت است از خصوص قسم دوم و به اصطلاح حکماء اعم است از آن قسم و از قسم سیم.
معقولات ثانیه، یکی از اقسام
تصور و به معنای معقولاتی است که از ملاحظه معقولات اولیّه و با امعان نظر در آنها برای
ذهن حاصل میشود، مانند:
کلی،
جزئی،
ذاتی و
عرضی.
معقولات ثانیه، مصداقی در عالم خارج ندارند، فقط در
ذهن موجود هستند. پس از آنکه تعداد زیادی صور کلّی از قبیل انسان و اسب و گوسفند و گل و درخت و سفیدی و سیاهی و شیرینی و ترشی و... برای
ذهن حاصل شد،
ذهن به مرحلهای متعالیتر پای مینهد و از این معقولات اولیّه، خود را به معقولات ثانیه میرساند. یعنی همچنانکه از تصرّف در
محسوسات به معقولات اولیّه دست مییابد، از تصرّف در معقولات اولیّه به معقولات ثانیه که در کمال تجرّد و انتزاع هستند نائل میشود.
مثلا میبیند که چیستی تمام گربهها یکی است، و غیر از چیستی گنجشک و کبوتر و کلاغ و اسب و آهو است. یعنی گربه بر افراد متّفقالحقیقه صدق میکند. حال آنچه را از این قبیل باشد،
نوع مینامد که البته به مراتب از گربه و اسب و گاو انتزاعیتر است. زیرا گربه دارای اقراد و مصادیق خارجی است، در حالی که نوع صرفا
ذهنی است، و مصداقی در خارج ندارد. در حالی که ما به گربهای میتوانیم اشاره کنیم و بگوئیم این گربه است، هیچ چیزی در خارج
وجود ندارد که ما بدان اشاره کنیم و بگوئیم این نوع است. نوع و مفاهیمی از این قبیل معقول ثانی منطقی نامیده میشوند.
معقولات ثانیه از سنخ معقولات اولیه نیستند که مستفاد از خارج باشند، چون خود آنها
ذهنی محضاند و مصادیقشان هم
ذهنی است. معقولات ثانی دیگر مانند
جنس و
فصل و موضوع بودن و محمول بودن و
معرّف بودن و
حجّت بودن، همه همینگونهاند.
این معقولات ثانیه برای معقولات اولیّه محمول واقع میشوند: گربه نوع است- سگ نوع است- پشه نوع است- مثلث نوع است- حیوان جنس است- شکل هندسی جنس است.
در این نوع قضایا که آنها را
قضایای طبیعیّه مینامند، اتّصاف
موضوع به
محمول و عروض محمول بر موضوع تنها در موطن
ذهن است. زیرا مثلا هیچ یک از گربههائی که در خارج
وجود دارند، متّصف به نوعیّت یا کلّیّت نمیشوند. و هیچ یک از افراد حیوان بلکه هیچ یک از انواع حیوان متّصف به جنسیّت نیستند. خلاصه آنکه معقولات ثانیه صوری
ذهنی هستند بدون مصداق خارجی.
معقول ثانی فلسفی از یک جهت با معقول ثانی منطقی تفاوت دارد، به این نحو که در
معقولات ثانیه فلسفی، اتّصاف در خارج است و عروض در
ذهن.
ابتدا برای روشن شدن معنی اتّصاف و عروض مثالی میآوریم که البته نه معقول ثانی منطقی است و نه معقول ثانی فلسفی، و تنها برای ایضاح مطلب است:
وقتی حسن مریض میشود، حسن در خارج متصف به مرض شده است و مرض عارض بر حسن و چون ما از مرض او آگاهی یابیم این اتّصاف و عروض در
ذهن ما هم حاصل میشود، یعنی در
ذهن ما هم حسن متّصف به مرض میشود و مرض عارض بر او.
نسبت موضوع به محمول اتصاف نامیده میشود، و نسبت محمول به موضوع عروض. یعنی موضوع متصف است به محمول، و محمول عارض است بر موضوع.
حال در مورد معقولات ثانی فلسفی از قبیل شیئیّت و
امکان و
وجوب و سایر معقولات فلسفی، اتّصاف اشیاء بدانها در خارج است چنانکه میگوئیم: «درخت شیء است»، «درخت ممکن
الوجود است»، «حرارت آتش واجب و ضروری است» یعنی درخت خارجی به شیئیّت یا امکان متصف شده است و حرارت آتش به ضرورت. این معقولات با اینکه از معقولات اوّلیّه نیستند، اما در عالم خارج بر اشیاء صدق میکنند.
البته معلوم است که آنچنان که مثلا رنگها عارض بر جسم میشوند، یا غم و شادی عارض بر نفس انسان میشود، یا مرض عارض حیوان میشود، شیئیّت و امکان و وجوب و قوّه و فعل و علّیت و معلولیّت چیزی نیست که اینگونه عارض
موجودات شود. امّا در عینحال
موجود متصف به آنها میشود و عروض آنها تنها
ذهنی است، یعنی در
ذهن امکان و وجوب و حتّی امتناع و سایر معقولات ثانی فلسفی عارض بر اشیاء میشود.
بنابراین معقولات ثانیه فلسفی از طرفی مانند معقولات اوّلیّه نیستند که مستفاد از محسوسات باشند، و از طرف دیگر همانند معقولات ثانیه منطقی هم نیستند که ظرف تحقّق و وعاء صدقشان تنها
ذهن باشد. امّا عجیب اینکه با
وجود اینکه از راه حواسّ نیامدهاند، و مکتسب از خارج نیستند، و ما بازاء مستقّلی در خارج ندارند، بر اشیاء خارج صادق هستند و بنابراین اشیاء خارج متّصف به اینها میشوند.
ولی در مورد معقولات ثانیه منطقی وقتی میگوئیم «انسان کلّی است»، یا «انسان نوع است» یا «حیوان جنس است»، یا «ناطق فصل است» معلوم است که مثلا در مثال اوّل، اتّصاف انسان به نوعیّت و عروض نوعیّت بر انسان در ظرف
ذهن است. و انسان خارجی (مثلا احمد و حسین و پروین) را نمیتوان متصف به نوعیّت کرد. اما در مورد معقولات ثانیه فلسفی جریان اینچنین نیست. چنانکه وقتی میگوئیم «زمین بالضرورة متحرک است» مقصود این نیست که این ضرورت
حرکت تنها در
ذهن است، بلکه حرکت زمین در خارج هم متّصف به ضرورت است. اما البته عروض ضرورت بر آن حرکت در
ذهن است. زیرا که ضرورت اساسا امری است
ذهنی.
برخی گفتهاند موضوع منطق معقولات ثانیه است و بعضی دیگر بر آن هستند که موضوع منطق
معلومات تصوریه و
معلومات تصدیقیه است.
پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «معقولات ثانی»، تاریخ بازیابی۱۳۹۸/۳/۱۰. خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی به انضمام واژه نامه فرانسه و انگلیسی، ص۲۶۶.