معاشرت علما با مردم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حسن معاشرت، مصاحبت نیکو، برخورد پسندیده و خدمت به خلق از دستورات مورد تاکید
قرآن کریم،
پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
پیشوایان معصوم ماست. طبق دستورات
دین اسلام مسلمانان موظفند با هم رفتاری نیکو و ملاطفت آمیز داشته باشند و هیچ کس حّق ندارد بر اساس معیارهای مادی رفتار خود را با دیگران تنظیم نموده و فقراء را به خاطر
فقر و تهی دستی مورد بی مهری قرار دهد، بلکه باید با چهرهای باز و گشاده بر اساس معیار انسانیت و
ایمان با چهرهای گشاده و باز با دیگران رو به رو شده، گره از مشکلات هم بگشایند.
در این میان پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از همه پیشقدمتر است.
خداوند در وصف ایشان میفرماید: «وَ اِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ
به
تحقیق تو دارای خلقی عظیم و نیکو هستی»، «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ اَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَئوفٌ رَحِیمٌ»
همانا رسولی از جنس شما برای هدایت خلق آمد که از فرط
محبت و نوع پروری، فقر، پریشانی و
جهل و فلاکت شما بر او سخت میآید و بر نجات شما
حریص و به
مؤمنان مهربان است.»
اگر چه او
خلیفه و جانشین خدا بر روی
زمین و محبوبترین خلائق در نزد خداست لکن خداوند او را به خاطر مردم به زحمت انداخته، به ایشان امر مینماید «وَ اخْفَضْ جَناحَکَ لِلْمُؤْمِنِینَ».
«بال عطوفت و مهربانی خویش را برای مؤمنین بگستران».
ائمه اطهار (علیهمالسّلام) نیز چون رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) الگوی عطوفت، مهربانی حسن معاشرت و خدمت به خلق بودهاند.
حضرت علی (علیهالسّلام) فرمودند: «با مردم نرمخو و مهربان و خوش رفتار باشید
که آن درختی که نرمتر و شادابتر است شاخههای انبوهتر و پربارتر هم دارد.»
»
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «کسی که برادر دینیاش را احترام کند و او را گرامی بدارد خدا را احترام کرده و گرامی داشته است.»
طبق فرمایش
امام صادق (علیهالسّلام)؛ «خلائق به منزلهی عائله پروردگار هستند و محبوبترین مردم نزد خدا مهربانترین آنها برای عائلهی الهی است و دوست داشتنیترین آنان کسانی هستند که در رفع نیازمندیهای بندگان خدا کوشا باشند.»
در بیانی دیگر پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به
ابوذر فرمودند: ای
اباذر، هرچه میتوانی در انجام کارهای خیر و اعمال نیک بکوش و اگر از دست تو برنمیآید که برای مردم، کاری و خدمتی انجام دهی لااقل با روی باز و چهرهی گشاده با آنان روبه رو شو.»
از همین روست که، پس از پیامبران و ائمه (علیهمالسّلام) عالمان دین، سودمندترین، خادمترین و خوش خلقترین افراد جامعه نسبت به تودههای انسانی بودهاند و از نظر مادی و معنوی فوقالعاده در این راه کوشیده و در طریق بینیاز کردن مردم از فقر فرهنگی و اقتصادی و زنده کردن ارزشهای والای الهی و انسانی و رهانیدن محروم از قید و بندهای
ستم و
خیانت بزرگترین رنجها را به جان خریدهاند.
در این گفتار کوتاه به برخی از نمونهها از سیرهی علمی بزرگان دین در حسن معاشرت با مردم و خدمت به آنها اشاره میکنیم.
علامه مجلسی (رحمةاللهعلیه): «علماء به هر مقدار که در
علم و کمال کاملتر باشند باید به همان میزان، نسبت به مردم مهربانتر و همین مهربانی و دلسوزی است که آنها را به خدمتگذاری میکشاند و عالم باید بوسیلهی
تواضع و خدمت و مهربانی در دلهای مردم راه پیدا کند و قلوب مردم را به طرف خود جلب کند تا بتواند آنها را
هدایت کند و گرنه در هدایت مردم توفیقی به دست نمیآورد و این را
تجربه ثابت کرده است.»
شیخ محمد بهاری همدانی (رحمةاللهعلیه): و منها ان یکون ملجاً وملاذاً للمسلمین
حقیقة فی موارد حاجاتهم وابتلاءاتهم؛
و از جمله اموری که عالم باید رعایت کند این است که
حقیقتاً در موارد نیازها و گرفتاریهای مردم پشت و پناه مسلمین باشد.
حضرت
امام خمینی (رحمةاللهعلیه): صدها سال است که روحانیت اسلام تکیهگاه محرومان بوده است، همیشه
مستضعفان از کوثر زلال معرفت فقهای بزرگوار سیراب شدهاند...»
آیتالله العظمی بهجت در
درس خارج فقه به طلاب فرمودند: آیا میتوانیم سالم بار خود را به منزل برسانیم و در عین حال به امور مسلمانان و مؤمنین بیتفاوت باشیم. آیا امکان دارد بدون اهتمام به امورمسلمانان به مقصود خود برسیم؟!»
برای پیبردن به صحت گفتار اشخاص باید به رفتار که بروز عینی گفتار است، نگریست. بنابراین نمونههایی از حسن معاشرت علما را در این مجال بیان میکنیم.
یکی از نزدیکان امام میگوید: بخشی از زیباترین فراز زندگی امام چگونگی ارتباط و علاقه امام با مردم بود... علاقهی امام به مردم یک علاقهی عادی نبود، یک
عشق بود... امام برای مردم میسوخت و مانند یک پدر مهربان همیشه برای فرزندان پاک خود
سعادت آرزو میکرد.
امام بارها در کنار تلویزیون که صحنههای دلخراش فقر و محرومیت نشان داده میشد، گریه میکردند.
در روزهای اول
انقلاب که امام در
قم بودند، بعضی روزها متجاوز از ۶ ساعت با مردم دیدار داشت. هیچگاه از ملاقات با مردم ابراز نگرانی و خستگی نمیکردند. صبح از ساعت ۸ تا ساعت یک بعد از ظهر و از ساعت چهار تا ۸ شب مرتب مردم رفت و آمد میکردند برخی شبها نیز تا ساعت ده، مردم خانهی امام را ترک نمیکردند و میآمدند پشت خانهی امام فریاد میزدند، ما منتظر خمینی هستیم و امام از خانه بیرون میآمدند... . وقتی با ماشین در میان جمعیّت میرفتیم و راه برای حرکت ماشین باز بود، دستور میدادند ماشین را متوقف کنید تا مردم را ببینم و بعضی مواقع بچهها دنبال ماشین میدویدند تا کنار خانه امام، آنها را با خود به خانه میبرد و به آنها کتاب و یا هدیهی دیگری میداد.
امّا نسبت به رعایت
حقوق همسایگان اهمیت زیادی میدادند، از همین رو چه زمانی که در
تهران بودند و چه قبل از آن به اطرافیان سفارش
همسایگان را میکردند، که نکند برای شخصی به خاطر ایشان مزاحمت ایجاد شود.
یکی از همراهان امام در
پاریس، نقل میکند: «امام خیلی سفارش کرده بودند که یک وقت حرکتی نشود که همسایهها (که همه
مسیحی بودند) ناراحت شوند. و این عمل موجب شده بود که وقتی ایشان میخواستند به
ایران بیایند، همه آنها ناراحت بودند. چون امام نسبت به
حقوق آنها و برخورد اسلامی با آنها خیلی مقید بودند. آنها هم از فراق ایشان ناراحت شدند و مقداری از خاک
فرانسه را هدیه به ایشان دادند.»
سید جواد عاملی صاحب
مفتاح الکرامه از شاگردان علامه است. شبی موقع صرف شام، علامهی
بحرالعلوم سید را به منزل خویش احضار کرده و وقتی شاگرد به منزل استاد میرسد میبیند استاد کنار سفره نشسته و دست به غذا نمیزند. با
خشم شاگرد را مورد
عتاب قرار داده میفرماید: سید جواد! از خدا نمیترسی، از خدا
شرم نداری؟ شاگرد که متحیر مانده، تقصیر خود را از استاد جویا میشود؟ خلاصه قضیه به این صورت بوده که سید جواد همسایهای داشته که هفت شبانه روز چیزی برای خوردن نداشتهاند و
خرما از بقّال
قرض میکرده و روز هفتم دیگر بقّال به او قرض نداده و شرمنده شده است. شاگرد اظهار بیاطلاعی میکند. علامه او را مورد
توبیخ قرار میدهد که همهی داد و فریادهای من برای این است که چرا اطلاع نداشتی وگرنه، اگر با خبر بودی و کمک نمیکردی
مسلمان نبودی و
یهودی بودی. سپس سینی غذای بزرگی را که آماده کرده بود و مقداری
پول به شاگرد میدهد، تا به همسایهاش برساند.
ملا احمد مقدس اردبیلی (رحمةاللهعلیه) در گران سالی، تمام طعامهای خود را با فقراء تقسیم میکرد و برای خودش نیز مثل سهم یک فقیر برمیداشت، تا وقتی زوجهاش بر آشفت که چرا در چنین سالی فرزندان خود را بیآذوقه میگذاری؟ ایشان بدون اینکه جوابی دهد برای
اعتکاف به
مسجد کوفه رفت و در همین حین شخصی مقدار زیادی آرد و گندم به منزل ایشان آورد و گفت اینها را صاحبخانه که در مسجد اعتکاف کرده فرستاده بعد فهمیدند که این عنایت الهی به آنها بوده است.
شیخ انصاری (رحمةاللهعلیه) در معاشرت با مردم و خصوصاً افراد ضعیف جامعه بسیار با ملاطفت و مهربانی و
سعهصدر برخورد میکرد. منزل شیخ همیشه ملجاء فقرا و نیازمندان بوده است و کمکهای بسیاری به فقرا میکرد.
هرگاه هدیهای برای ایشان آورده میشد اگر چه خود به آن نیازمند بود ولی آنرا میفروخت و صرف محرومین مینمود. حتی در مواردی ایشان خود
نماز و
روزه استیجاری انجام میداد و هزینه آن را به نیازمندان که به او مراجعه میکردند میداد و نمیگذاشت که کسی از نزد ایشان مایوس برگردد.
شهید مطهری (رحمةاللهعلیه) دربارهی ایشان مینویسد: وی مردی به تمام معنی وارسته و عارف مشرب بود... در جوانی ثروتمند بود ولی در خشکسالی ۱۲۸۸ تمام اموال منقول و غیر منقول خود را صرف نیازمندان کرد و تا پایان عمر درویشانه زیست.
سید مرتضی (رحمةاللهعلیه) در زمان خلیفه «
قادر بالله» که
شیعیان تحت فشار
عباسیان بودند، برای اینکه مذهب شیعه رسمی اعلام شود و مردم از فشار حاکم آسوده شوند حاضر شد صد هزار
دینار را از طرف مردم از مال خود به حکومت بپردازد. ایشان پیوسته مراقب حال مستمندان بودند و برای خانوادههای نیازمند مقرری مشخص کرده بودند.»
آیتالله قاضی (رحمةاللهعلیه) در برخورد با افراد بسیار رعایت
ادب و
احترام را مینمودند. به طوری که مرحوم
علاّمه طباطبائی از اولین برخوردی که با ایشان داشتند، با شعف خاصّی یاد کرده است و میفرماید: «من در آن مجلس شیفتهی اخلاق و رفتار اسلامی او شدم.»
از طرفی بسیار مراقب احوال شاگردان خویش و مقیّد به آداب و
حقوق اسلامی بودند.
آیتالله محسن ملایری (متوفی۱۴۱۶ ق) این طور نقل میکند که: وقتی به
نجف رفته بودم ایشان از منزل برای ما غذا میآوردند و با اصرار لباسهای مرا برای شستن به منزل بردند و فرمودند: پدر شما به ما خیلی نزدیک بود و حق رفاقت ایشان اقتضا میکند تا زمانی که شما در نجف هستید غذای ظهرتان به عهده ما باشد.»
این آیتالله با اینکه خودشان در فقر به سر میبردند ولی در کمال حفظ عزت و آبروی افراد به ایشان کمک میکردند.
یکی از شاگردان ایشان نقل کرده که ایشان را دیدم که کاهوهای پلاسیدهی سبزی فروشی را که کسی نمیبرد میخرد. بعد که علت آنرا سؤال کردم فرمودند این شخص انسان فقیری است اینها را کسی از او نمیخرد من آنها را بر میدارم که هم به او کمکی کرده باشم و هم این که عادت نکند بر اینکه بدون کار پولی از کسی بگیرد.»
آیتالله العظمی بهاءالدینی (رحمةاللهعلیه) چون گوهری تابناک و بسان پدری مهربان بیش از چهل سال رهگشای مستمندان و فقرای آبرومند بوده است. و در مورد کمک به فقراء این گونه سفارش میکردند: «کمکها را شبها انجام دهید و رعایت آبروی افراد را بکنید، به گونهای کمک کنید که شما را نشناسند. مبادا بعداً شما را ببینند و خجالت زده شوند.»
ایشان علاوه بر اینکه در رفتار با مردم رعایت احترام آنها را داشتند و با عطوفت برخورد میکردند به طلبهها نیز این را سفارش میکردند.
یکی از شاگردان ایشان نقل میکند یک شب که به قصد
نماز جماعت ایشان میرفتم ماشینی از کنارم عبور کرد و مقداری آب گل آلود به عبای من ریخت. ناراحت شدم و با عصبانیت گفتم: مگر چشم نداری؟ شعورت کجاست؟!
بعد از نماز که آقا چند کلمهای صحبت کردند، ناگهان فرمودند: برای طلبهای که نان
امام زمان (علیهالسّلام) میخورد زشت است که
فحش بدهد گیرم تاکسی، اشتباهی کرد و لباس شما هم کثیف شد، باید او را جسارت کنیم. باید با مردم مدارا کرد.»
یکی دیگر از اطرافیان ایشان اینگونه میگوید «موقعی در اطراف قم در خدمت معظم له میهمان یکی از ارادتمندان ایشان بودیم.
وقت نهار آقا به میزبان فرمودند: قبل از اینکه به فکر ما باشید، ناهار کارگرهایی که روی زمین کار میکنند را فراهم کنید.» میزبان که شور و اشتیاق به پذیرایی از میهمانها را داشت
غفلت کرد. این امر موجب شد که آقا به کناری بروند و سر سفره نیایند وقتی میزبان از علت آن مطلع شد. فوراً به سفارش یکی از شاگردان آقا ناهار کارگران داده شد. آن وقت بود که آقا به سر سفره نهار حاضر شدند.»
آقای سید محمود مدنی راننده شهید مطهری (رحمةاللهعلیه) اینگونه میگوید: «افراد نیازمند بسیاری بودند که ایشان ماهیانه توسط من برای آنها پول میفرستاد. در مواردی که مطلع میشد مریض در بیمارستان بستری است و پول ندارد مرا مامور میکرد بروم و مخارج او را بپردازم و حتی یک روز پدری را که پسر مریضش را در خیابان به دوش میکشید و فقیر بود به دستور آقا سوار کردیم و در بیمارستان بستری نمودیم و مخارجش را ایشان پرداختند.»
آری مردان علم، اینگونه در میدان عمل حاضر بوده و با رعایت اخلاق اسلامی، همیشه ملجاء و فریادرس محرومان و طبقة ضعیف جامعه بودهاند و در اثر همین حسن خلق و معاشرتهای نیکو بوده که، مردم همیشه علماء را امین و مورد اعتماد خود میدانستند و در مشکلات و سختیها روحانیت ملجاء و پناهگاه آنان بودهاند.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «معاشرت با مردم و خدمت به خلق»، تاریخ بازیابی۱۳۹۷/۰۵/۰۹