مسکن بهشتیان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بهشت با غرفهها و قصرهای بلند برترین
مسکن و جایگاه برای
بهشتیان است.
برخورداری بهشتیان، از برترین جایگاه:
•«اصحـب الجنة یومـئذ خیر مستقرا... و احسن مقیلا:بهشتيان در آن
روز قرارگاهشان از همه بهتر، و استراحت گاه شان نيكوتر است! ».
ً" مراد از"
اصحاب جنت" پرهيزكاران است، و اين خود
دلیل بر همين است كه مراد از اصحاب جنت همان
متقین هستند. و كلمه" مستقر" و" مقيل" دو
اسم مکان از" استقرار" و" قيلوله" هستند، اما استقرار كه روشن است، و اما قيلوله - به طورى كه گفته اندبه معناى
استراحت در نصف روز است، چه اينكه همراه با
خواب باشد و چه نباشد، و بايد هم همين طور باشد، چون در بهشت خواب نيست. و دو كلمه" خير" و" احسن"- به طورى كه گفته انداز معناى
تفضیل (بهترى) منسلخ شده اند، هم چنان كه كلمه" اهون" در جمله" وَ هُوَ أَهْوَنُ عَلَيْهِ"معناى" آسان تر" نمى دهد، و نيز كلمه" خير" در جمله" ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ"معناى بهتر نمى دهد، چون
لهو خوب نيست تا گفته شود آنچه نزد خدا است بهتر از لهو است. و بعيد نيست گفته شود كه
صیغه " افعل" و هر چه بدان معنا است، مانند صيغه" خير- بهتر" بنا بر آنچه ما ترجيح داديم كه
صفت مشبهه هستند، كه با ماده خود
دلالت بر تفضيل دارند نه با
هیات خود، در مثل اينگونه موارد منسلخ از معناى تفضيل نيستند باز تفضيل را مى رسانند چيزى كه هست درك طرف و طرز فكر او در اينگونه موارد رعايت شده، چون
کفار بعد از آنكه
شرک و جرم را اختيار كردند، لا بد آن را بهتر از
ایمان و عمل صالح دانستند و لازمه آن
آتش در
آخرت است پس براى آن دو خيريت و حسن
اثبات كردند، در نتيجه در مقابلشان گفته مى شود: بهشت و آنچه در آن است بهتر و نيكوتر از
کفر و
جرم است، پس بر ايشان لازم است كه بهشت را بر آتش برگزينند و خلاصه به ايشان گفته مى شود به فرض هم كه طرز فكر شما صحيح باشد، و در كفر و جرم خيريتى باشد باز بايد از آن دو دست برداريد، زيرا ايمان و عمل صالح بهتر از آن دو است، پس على اى حال در اشتباهيد، بعضى ديگر گفته اند تفضيل (بهترى) در اينگونه موارد از باب تهكم (
مسخره و
استهزاء) است.
معنى اين سخن آن نيست كه دوزخيان وضعشان خوبست و بهشتيان وضعشان از آنها بهتر، زيرا صيغه" افعل تفضيل" گاه در مواردى به كار مى رود كه يك طرف به كلى فاقد آن مفهوم است و طرف ديگر واجد، مثلا در
سوره فصلت آیه ۴۰ مى خوانيم: أَ فَمَنْ يُلْقى فِي النَّارِ خَيْرٌ أَمْ مَنْ يَأْتِي آمِناً يَوْمَ الْقِيامَةِ:" آيا كسى كه در آتش افكنده مى شود بهتر است يا كسى كه
روز قیامت در نهايت
امنیت وارد
محشر مى شود"؟!" مستقر" به معنى قرارگاه و" مقيل" به معنى" محل استراحت در نيمه روز" است (از ماده" قيلوله" به معنى خواب نيم روز آمده است).
•«اولـئک یجزون الغرفة... خــلدین فیها حسنت مستقرا ومقاما:(آرى،) آنها هستند كه درجات عالى بهشت در برابر شكيبايي شان به آنان
پاداش داده مى شود؛ و در آن، با
تحیّت و
سلام رو به رو مى شوند؛در حالى كه جاودانه در آن خواهند ماند؛ چه قرارگاه و محلّ اقامت خوبى! ».
كلمه" غرفة" به طورى كه گفته اند به معناى بنايى است كه بالاى بناى ديگر واقع شده باشد و از كف
خانه بلندتر باشد. و در
آیه شريفه،
کنایه است از درجه عالى تر
بهشت .
برخورداری بهشتیان، از منازل پاکیزه در بهشتهای عدن:
•«وعد الله المؤمنین والمؤمنـت جنت تجری من تحتها الانهـرخــلدین فیها ومسـکن طیبة فی جنت عدن....:
خداوند به
مردان و
زنان با
ایمان، باغهايى از بهشت وعده داده كه نهرها از زير درختانش جارى است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و مسكن هاى پاكيزهاى در بهشت هاى جاودان (نصيب آنها ساخته)؛ و (خشنودى و)
رضای خدا، (از همه اينها) برتر است؛ و پيروزى بزرگ، همين است!»
مسکن به محل سکونت اطلاق می شود؛ در
روایات آمده
مساکن طیبه قصرهایی از جنس
یاقوت و
مرجان است.
•«... ویدخلکم جنت تجری من تحتها الانهـر ومسـکن طیبة فی جنت عدن...:(اگر چنين كنيد) گناهانتان را مىبخشد و شما را در باغهايى از بهشت داخل مىكند كه نهرها از زير درختانش جارى است و در مسكن هاى پاكيزه در بهشت جاويدان جاى مى دهد؛ و اين پيروزى عظيم است!»
در ميان نعمتهاى بهشتى در اينجا به خصوص روى مساله مسكن پاكيزه و مرفه، آنهم مسكنى در باغهاى بهشت جاويدان تكيه شده، و اين به خاطر آن است كه يكى از شروط اساسى
آسایش و
آرامش انسان همان مساله مسكن است، آنهم مسكنى پاك و پاكيزه از هر گونه آلودگى ظاهرى و باطنى كه انسان با خيال راحت در آن بيارامد."
راغب" در"
مفردات" مىگويد: معنى" طيب" در اصل چيزى است كه حواس ظاهر و باطن از آن لذت برد، و اين معنى جامعى است كه همه شرائط مناسب يك مسكن را در بر مى گيرد.قابل توجه اينكه در
قرآن سه چيز مايه آرامش شمرده شده است:
۱. تاريكى
شب: وَ جَعَلَ اللَّيْلَ سَكَناً.
۲. خانه هاى مسكونى: وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ سَكَناً.
۳.
همسران يكدل: وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها.
آزادی بهشتیان، برای منزل گزیدن در هر جای بهشت:
•«... الذی صدقنا وعده واورثنا الارض نتبوا من الجنة حیث نشاء...:آنها مى گويند: «
حمد و
ستایش مخصوص خداوندى است كه به
وعده خويش درباره ما
وفا كرد و
زمین (بهشت) را
میراث ما قرار داد كه هر جا را بخواهيم منزلگاه خود قرار دهيم؛ چه نيكوست پاداش عمل كنندگان!»»
منظور از زمين در اينجا زمين بهشت است، و تعبير به"
ارث" به خاطر آن است كه اين همه نعمت در برابر زحمت كمى به آنها داده شده، و مى دانيم ميراث چيزى است كه
انسان براى آن معمولا زحمتى نكشيده است، و يا از اين نظر است كه هر انسانى مكانى در بهشت دارد و محلى در
دوزخ هر گاه بخاطر اعمالشان دوزخى شود مكان بهشتى او را به ديگران مى سپارند و هر گاه بهشتى شود مكان دوزخيش براى ديگران باقى مى ماند و يا به خاطر اين است كه آنها با نهايت
آزادی مى توانند از آن استفاده كنند همانند ميراث كه انسان در استفاده از آن كاملا آزاد است.اين جمله در
حقیقت تحقق عينى آن
وعده الهی است كه در آيه ۶۳
سوره مریم آمده: تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبادِنا مَنْ كانَ تَقِيًّا: آن بهشتى است كه به بندگان پرهيزگارمان به ميراث مى دهيم".
در جمله بعدی آزادى كامل خود را در استفاده از
بهشت وسيع پروردگار چنين بيان مى كنند:" ما هر جا از بهشت را بخواهيم منزلگاه خود قرار مى دهيم (نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشاءُ).از
آیات مختلف
قرآن استفاده مى شود كه بهشت مركب از باغهاى بسيارى است و لذا در
قرآن تعبير به" جَنَّاتِ عَدْنٍ" (باغهاى جاويدان بهشت)
شده است، و بهشتيان، با توجه به سلسله مراتب و مقامات معنوى ساكن آنها مى شوند، بنا بر اين آزادى آنها در همان باغهاى وسيعى از بهشت است كه در اختيار آنها است، نه مقامات بالاترى كه خود را شايسته آن نمى بينند و اساسا هرگز چنين تقاضايى را هم ندارند.
باغهای بهشت فردوس، منزلگاه بهشتیان:
•«ان الذین ءامنوا وعملوا الصـلحـت کانت لهم جنت الفردوس نزلا:امّا كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، باغهاى بهشت برين محل پذيرايى آنان خواهد بود».
به طورى كه گفته شده
فردوس كلمه اى است رومى به معناى" بستان" و بعضى هم گفته اند كلمهاى است سريانى به معناى
تاکستان و اصل آن" فرداس" بوده، و بعضى ديگر گفته اند كلمهاى است سريانى و به معناى باغ
انگور. و بعضى گفتهاند كلمه اى است
حبشی و بعضى گفته اند عربى است و به معناى باغ پر درختى است كه بيشتر درختانش انگور باشد.
فردوس" به طورى كه بعضى از مفسران بزرگ گفته اند باغى است كه همه نعمتها و تمام مواهب لازم در آن جمع باشد، و به اين ترتيب" فردوس" بهترين و برترين باغهاى بهشت است.
کاخهای برافراشته بهشتی، از آن بهشتیان:
•«اولـئک یجزون الغرفة...:(آرى،) آنها هستند كه درجات عالى بهشت در برابر شكيبايي شان به آنان
پاداش داده مى شود؛ و در آن، با تحيّت و
سلام رو به رو مى شوند.»
" غرفة" از ماده" غرف" (بر وزن حرف) به معنى برداشتن چيزى و تناول آن است، و غرفه به چيزى مى گويند كه برمىدارند و تناول مى كنند (مانند آبى كه
انسان از چشمه براى نوشيدن برمى گيرد) سپس به قسمتهاى فوقانى ساختمان و طبقات بالاى منازل اطلاق شده است، و در اينجا
کنایه از برترين منزلگاههاى بهشت است.و از آنجا كه" عباد الرحمن" با داشتن اين اوصاف در صف اول
مؤمنان قرار دارند درجه بهشتى آنان نيز بايد برترين درجات باشد.
شیخ طبرسی «غرفه» را به بهترین و بالاترین جایگاه بهشت و به بنای ساخته شده بر روی بنای دیگر
تفسیر کرده است.
سکونت بهشتیان در غرفههای بهشتی، همراه با جریان نهرها از زیر آن:
•«و الذین ءامنوا وعملوا الصـلحـت لنبوئنهم من الجنة غرفا تجری من تحتها الانهـر...:و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادند، آنان را در غرفه هايى از بهشت جاى مى دهيم كه نهرها در زير آن جارى است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ چه خوب است پاداش عمل كنندگان!»
كسانى كه
ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند آنها را در غرفه هايى از بهشت جاى مىدهيم كه نهرها از زير آن جارى است، آنها در قصرهايى كه درختان بهشتى از هر سو احاطه اش كرده، و نهرهاى گوناگون كه طبق
آیات ديگر
قرآن هر كدام طعم و منظرهاى مخصوص به خود دارند از لابلاى آن درختان، و زير اين قصرها در جريان است منزل مى كنند.(توجه داشته باشيد" غرف" جمع" غرفه" به معنى ساختمان بلند است كه بر اطراف خود مشرف باشد).امتياز ديگر غرفه هاى بهشتى اين است كه همچون منازل و قصرهاى اين
جهان نيست كه هنوز انسان دمى در آن نياسوده است بانگ" الرحيل" زده مى شود بلكه" آنها جاودانه در آن خواهند ماند" (خالِدِينَ فِيها).
•«لـکن الذین اتقوا ربهم لهم غرف من فوقها غرف مبنیة تجری من تحتها الانهـر...:ولى آنها كه
تقوای الهی پيشه كردند، غرفه هايى در بهشت دارند كه بر فراز آنها غرفه هاى ديگرى بنا شده و از زير آنها نهرها جارى است اين وعده الهى است، و خداوند در وعده خود تخلّف نمى كند!»
كلمه" غرف" جمع" غرفه" به معناى بالاخانه است.
مسکن بهشتیان، دارای طبقات گوناگون:
•«وما امولکم ولا اولـدکم بالتی تقربکم عندنا زلفی الا من ءامن وعمل صــلحا فاولـئک لهم جزاء الضعف بما عملوا وهم فی الغرفـت ءامنون:اموال و فرزندانتان هرگز شما را نزد ما مقرّب نمى سازد، جز كسانى كه ايمان بياورند و عمل صالحى انجام دهند كه براى آنان پاداش مضاعف در برابر كارهايى است كه انجام داده اند؛ و آنها در غرفه هاى (بهشتى) در (نهايت)
امنیّت خواهند بود!».
وَ هُمْ فِي الْغُرُفاتِ آمِنُونَ"يعنى در قبه هاى بلند، از
عذاب ايمن اند.
•«لـکن الذین اتقوا ربهم لهم غرف من فوقها غرف مبنیة...:ولى آنها كه تقواى الهى پيشه كردند، غرفه هايى در بهشت دارند كه بر فراز آنها غرفه هاى ديگرى بنا شده و از زير آنها نهرها جارى است اين وعده الهى است، و خداوند در وعده خود تخلّف نمى كند!»
همسر فرعون، خواستار
مسکن در جوار قرب پروردگار:
•«وضرب الله مثلا للذین ءامنوا امرات
فرعون اذ قالت رب ابن لی عندک بیتا فی الجنة...:و
خداوند براى مؤمنان، به
همسر فرعون مثَل زده است، در آن هنگام كه گفت: «پروردگارا! خانه اى براى من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از
فرعون و كار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهايى بخش!»»
خداى تعالى در خلال
تمثیل حال اين بانو، و اشاره به منزلت خاصه اى كه در عبوديت داشت،
دعايى را نقل مى كند كه او به
زبان رانده، همين خود
دلالت مى كند بر اينكه
دعاى او عنوان جامعى براى عبوديت او است، و در طول زندگى هم همان
آرزو را دنبال مى كرده، و درخواستش اين بوده كه خداى تعالى برايش در
بهشت خانه اى بنا كند، و از
فرعون و عمل او و از همه ستمكاران نجاتش دهد. پس
همسر فرعون جوار
رحمت پروردگارش را خواسته، خواسته است تا با خدا نزديك باشد، و اين نزديكى با خدا را بر نزديكى با
فرعون ترجيح داده، با اينكه نزديكى با
فرعون همه لذات را در پى داشته، در دربار او آنچه را كه دل آرزو مى كرده يافت مى شده، و حتى آنچه كه آرزوى يك
انسان بدان نمى رسيده، در آنجا يافت مى شده، پس معلوم مى شود
همسر فرعون چشم از تمامى لذات زندگى
دنیا دوخته بوده، آن هم نه به خاطر اينكه دستش به آنها نمى رسيده، بلكه در عين اينكه همه آن لذات برايش فراهم بوده، مع ذلك از آنها چشم پوشيده، و به كراماتى كه نزد خدا است، و به
قرب خدا دل بسته بوده، و به
غیب ايمان آورده، و در برابر ايمان خود
استقامت ورزيده، تا از دنيا رفته است. و اين قدمى كه
همسر فرعون در راه بندگى خدا برداشته، قدمى است كه مى تواند براى همه پويندگان اين راه، مثل باشد، و به همين جهت خداى
سبحان حال او و آرزوى او و عمل در طول زندگى او را در
دعايى مختصر خلاصه كرد،
دعايى كه جز اين معنا نمىدهد كه او از تمامى سرگرمىهاى دنيا و هر چيزى كه آدمى را از خدا بىخبر مىكند قطع رابطه كرده، و به پروردگار خود پناهنده شده، و جز اين آرزويى نداشته كه با خدا نزديك باشد، و در دار
کرامت او منزل گزيند. مى فرمايد:" امرأت
فرعون"، براى مؤمنين
همسر فرعون را مثل مى زند، نام آن جناب به طورى كه در
روایات آمده
آسیه بوده:" إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ"، در اين
دعا خانه اى درخواست كرده كه هم نزد خدا باشد و هم در بهشت، و اين بدان جهت است كه بهشت دار قرب خدا و جوار رب العالمين است، هم چنان كه خود خداى تعالى فرموده:" أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ"علاوه بر اين، حضور در نزد خداى تعالى و نزديكى او كرامتى است معنوى، و استقرار در بهشت كرامتى است صورى، پس جا دارد كه بنده خدا هر دو را از خدا بخواهد.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۴۹۶، برگرفته از مقاله «مسکن بهشتیان».