مسلمانان بلژیک
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اولین گروه معدود
مسلمان پیش از
جنگ جهانی اول از اروپای شرقی، بویژه آلبانی، به بلژیک
مهاجرت کردند.
مهاجران مسلمان به صورت انبوه در دهه ۱۳۴۰ ش /۱۹۶۰ وارد بلژیک شدند.
بیشتر آنان به عنوان کارگران ارزان از مناطق روستایی
مراکش و
ترکیه بودند.
ازینرو سرکنسولگری بلژیک در ترکیه و
مراکش اقدام به استخدام کارگران ترک و
مراکشی کرد.
از دهه ۱۹۶۰ به بعد، شمار مسلمانان مهاجر همواره در حال افزایش بوده است (در ۱۳۳۹ ش /۱۹۶۰ حدود ۲۰۰، ۱تن؛ در ۱۳۴۹ش /۱۹۷۰ حدود ۰۰۰، ۶۵تن؛ در ۱۳۶۴ش /۱۹۸۵ حدود ۰۰۰، ۲۰۰ تن؛ در ۱۳۷۱ ش/ ۱۹۹۲ حدود ۰۰۰، ۲۵۰تن؛ و در ۱۳۷۶ش/ ۱۹۹۷ بیش از ۰۰۰، ۳۰۰تن از ۴۲ کشور).
این مهاجران از نظر ملیت از
مراکش، ترکیه،
الجزایر،
تونس،
ایران،
پاکستان، آلبانی،
لبنان، یوگسلاوی سابق و دیگر کشورها بودهاند.
مسلمانانِ اصالتاً بلژیکی نیز در حدود بیست هزار تن برآورد میشوند.
بدین ترتیب،
جمعیت مسلمانان ۳% از کل جمعیت بلژیک (ده میلیون تن) و بیش از یک چهارم جمعیت مهاجر بلژیک را در برمی گیرد.
بنابراین
اسلام، پس از
مسیحیت، دومین
دین رایج در این
کشور است.
حدود نیمی از مسلمانان بلژیک، در
بروکسل (پایتخت کشور) زندگی میکنند و ۱۰% جمعیت این شهر را تشکیل میدهند و بقیه آنها در شهرهای آنت ورپ، گنت، لیم بورگ، لیژ، شارلروا، منس و نامور اقامت دارند.
بیشتر مسلمانان بلژیک، سنّی
مذهب و اغلب آنها مالکی و حنفیاند و شبکه گستردهای از سازمانهای مذهبی را ـ که بعضاً سرّی نیز هستند ـ به وجود آوردهاند.
عمده مسلمانان بلژیک از
اخوان المسلمین مصر و اتحادیه دانشجویان مسلمان الهام میگیرند و فرقههای صوفیِ عَلَویّه و سلیمانیّه از حمایت گسترده مهاجران مسلمان برخوردارند.
در اواسط دهه ۱۹۶۰، مسلمانان از دولت بلژیک مصرّاً خواستند تا دین اسلام را در کشور به رسمیت بشناسد، زیرا جمعیت مسلمانان بمراتب از پیروان کلیسای انگلستان و یهودیان بیشتر بود.
در ۱۳۴۴ ش /۱۹۶۵، سفیران کشورهای اسلامی نیز از این درخواست حمایت کردند.
رشد سریع مهاجران مسلمان و افتتاح شعبههای مختلف مراکز اسلامی در بلژیک و همچنین بالارفتن قیمت
نفت در اوایل دهه ۱۹۷۰، مقامهای دولتی بلژیک را بر آن داشت تا به منظور حفظ روابط با کشورهای اسلامی، بویژه کشورهای عربی، و نیز نظارت بیشتر بر مسلمانان ـ که روز به روز بر تعداد آنها افزوده میشد ـ به رسمیت شناختن دین اسلام را در چارچوب قوانین خود، دوباره بررسی کنند.
تلاش اولیه برای ارائه طرح رسمی شدن اسلام در ۱۳۵۰ ش/ ۱۹۷۱ در مجلس سنا با شکست روبرو شد. یک سال بعد، این طرح برای بررسی بیشتر به وزارت دادگستری فرستاده شد. مفاد مندرج در طرح عبارت بود از: کمکهای دولتی به مساجد و مراکز اسلامی، تأمین حقوق ائمه جماعت، پرداخت ۳۰% از هزینههای ساختمانی مراکز یاد شده از سوی دولت و تفویض اختیارات بیشتر به مقامهای محلی برای رسیدگی به مساجد و مراکز اسلامی.
وزارت دادگستری بلژیک، با تعیین هیئتی خواستار رسیدگی بیشتر شد. این هیئت پس از مطالعه و بررسی، نتیجه گرفت که این موضوعات، با قانون مصوب ۱۲۸۷/۱۸۷۰ مبنی بر پرداخت هزینههای نهادهای دینی و مذهبی برای چهار شاخه شناخته شده (کلیسای کاتولیک، کلیسای پروتستان، کلیسای انگلستان و یهودیت) از طرف دولت، مغایر نیست و سرانجام طرح مذکور در ۲۸ جمادی الا´خرة ۱۳۹۴/ ۱۹ ژوئیه ۱۹۷۴ به تصویب رسید.
بر اساس قانون جدید، اسلام نیز یکی از ادیان رسمی شناخته شد و کمکهای دولتی و محلی نیز برابر ادیان دیگر و به تناسب جمعیت در اختیار آنان قرار گرفت. به موجب قانون ۱۳۵۳ ش/ ۱۹۷۴، دولت متعهد شد که برای فعالیتهای مختلف مذهبی اعم از حقوق ائمه جماعت، هزینههای مساجد، تأسیس مدارس اسلامی و آموزش مسلمانان در مدارس عمومی، کمک مالی کند
با وجود این، دولت بلژیک در اجرای قانون ۱۹۷۴ سعی کافی نکرد و این قانون عملی نشد. از ۱۳۵۷ ش/ ۱۹۷۸، در زمینه آموزش مذهبی، دورههای ی آغاز شد، اما تا ۱۳۷۰ ش/ ۱۹۹۱، برخی از مقامات محلیِ بروکسل با اجرای این قانون مخالفت کردند و کودکان مسلمان را از حق تحصیل محروم نمودند.
در حال حاضر، نزدیک به هفتصد مدرّس تعلیمات اسلامی، استخدام دولتی شدهاند. با وجود این، آموزش اسلامی وضع مناسبی ندارد و تاکنون دولت بلژیک برای ایجاد مؤسسههای اسلامی جهت ارائه برنامههای اسلامی و نظارت بر کیفیت آموزش، مجوز رسمی نداده و قانون ۱۹۷۴ عملی نشده است. تبعیض در پرداخت بودجه کافی مذهبی از طرف دولت بلژیک به مسلمانان، به دلیل فقدان یک هیئت رسمی و با نفوذ مسلمان برای ارتباط صحیح با دولت، و نیز اعتماد نداشتن دولت بلژیک به جامعه مسلمانان بوده است.
مسلمانان بلژیک حدود سیصد
مسجد ، حسینیه و محفل اسلامی در بروکسل و دیگر شهرهای بلژیک، عمدتاً در دهه ۱۳۶۹ ش/ ۱۹۸۰، به وجود آوردهاند.
بسیاریِ مساجد، نتیجه تراکم جمعیت مسلمانان، و رقابت آنان با یکدیگر است؛ ازینرو بسیاری از این مساجد، بیان کننده زندگی محلی یا پیوندهای خانوادگی و قومیاند.
اولین مسجد بروکسل را
مراکشیها در اوایل دهه ۱۹۷۰ بنا کردند.
چند سال بعد، به دنبال مهاجرت ترکها، مسجد دیگری ساخته شد.
در ۱۳۵۶ ش/ ۱۹۷۷ نیز مراکز عبادی قدیمی پلاس دوسنکانتز (میدان پنجاهمین سالگشت، تاریخ بنا: ۱۳۰۰/۱۸۸۳) در بروکسل، با کمکهای مالی
عربستان سعودی با تغییراتی مرمت شد و به صورت مسجدی بزرگ گشایش یافت.
تا ۱۳۶۱ ش/ ۱۹۸۲، بیش از شش مسجد در قسمت فرانسوی زبان کشور ثبت شد و در ۱۳۶۶ ش/ ۱۹۸۷، تعداد مساجد کشور به ۱۳۰ باب رسید.
بیشتر مساجد
مراکشیها ظاهراً مستقل است، اگر چه نمیتوان نفوذ سفارت این کشور در بلژیک را، که تأمین کننده اصلی مدرّسان و ائمه جماعت است، منکر شد. بیشتر مساجد ترکها نیز تقریباً تحت نظارت کامل اداره دیانت ترکیه است و دولت ترکیه از طریق وابسته امور مذهبی سفارت خود در بلژیک، نسبت به انتخاب و اعزام مدرّسانِ زبان، ائمه جماعت و مدرّسان
قرآن اقدام میکند. بدین طریق، دولت ترکیه توانسته است بهطور رسمی، بر امور مذهبی و اجتماعی ترکهای مقیم بلژیک نظارت کند. البته دخالتهای مستقیم ترکیه و
مراکش با اجازه دولت بلژیک صورت میپذیرد.
مهمترین مرکز اسلامی در بلژیک، «مرکز اسلامی و فرهنگی بلژیک»، است.
این مرکز از ۱۳۴۸ ش/ ۱۹۶۹، فعالیت خود را شروع کرد،
اما در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۷/ ۸ مه ۱۹۷۸ بود که پادشاه بلژیک، بودوئن، و پادشاه عربستان سعودی، ملک خالد (حک: ۱۳۵۴ـ۱۳۶۱ ش/ ۱۹۷۵ـ۱۹۸۲)، رسماً آنجا را افتتاح کردند.
این مرکز دارای کتابخانههای بزرگ، بخش اداری و قسمت اطلاعات و تبلیغات است.
هیئت امنای مرکز شامل کلیه سفیران کشورهای اسلامی در بلژیک، و رئیس هیئت امنا نیز سفیر عربستان سعودی است.
عمده هزینههای ساختمانی و اداره مرکز را رابطة العالم الاسلامی تأمین میکند و عملاً شعبه اروپایی آن محسوب میشود.
فعالیتهای این مرکز عبارت است از: تلاش در راه حفظ اعتقادات مسلمانان، معرفی اسلام به غیرمسلمانان، تبلیغات مذهبی، برگزاری همایشها، برگزاری سلسله درسهای دینی در مساجد، برگزاری جشنها در مناسبتهای گوناگون، برگزاری مراسم
عقد و
ازدواج اسلامی، دیدار با بیماران و کمک به آنان، دیدار با زندانیان و کمک به آنان و آگاه ساختن آنان از اسلام، روشن کردن افکار عمومی بلژیک نسبت به اسلام، آموزش مسائل دینی و زبان
عربی و گذاشتن کتابخانه اسلامی در اختیار مسلمانان بلژیک.
همزمان با آغاز کار مرکز، دولت بلژیک با درخواست ملک فیصل (حک: ۱۳۴۳ـ۱۳۵۴ ش/ ۱۹۶۴ـ۱۹۷۵) برای احداث یک مسجد بزرگ، موافقت کرد و قطعه زمینی را بدین منظور اختصاص داد.
در نیمه دوم دهه ۱۹۸۰، بتدریج از قدرت مرکز اسلامی و فرهنگی بلژیک کاسته شد، و در ۱۳۶۴ ش/ ۱۹۸۵ اولین رئیس مرکز، محمدالوفی که از مسلمانان تونس بود، به دلیل نداشتن کارایی و ضعفِ مدیریت و اعتراض برخی گروهها از کار برکنار شد.
پس از برکناری وی، عبداللّه الاَهْلال که عربستان سعودی او را مأمور کرده بود، به ریاست این مرکز منصوب شد اما پس از مدتی به سبب محافظه کاری بیش از حدش، با مخالفت شدید گروههای اسلامی مختلف که خواستار کناره گیری او بودند، روبرو گردید.
عبداللّه الاهلال در ۹ فروردین ۱۳۶۸/ ۲۹ مارس ۱۹۸۹ به همراه یک کتابدار تونسی کشته شد.
بلافاصله سمیر/سلمان رضی به عنوان رئیس جدید مرکز از
مکه به بروکسل عزیمت کرد. وی در پاییز ۱۹۸۹، علاوه بر تأسیس اولین مدرسه مرکز اسلامی و فرهنگی بلژیک، رایزنی با جامعه مسلمانان بلژیک را آغاز کرد که به برگزاری انتخابات «شورای عالی مسلمانان» در ابتدای ۱۳۷۰ ش/ ۱۹۹۱ انجامید.
دولت بلژیک ابتدا برگزاری انتخابات را تشویق کرد، اما به دلایل نامعلومی نتایج آن را نپذیرفت و مرکز را از نمایندگی جامعه مسلمانان محروم، و این امر را به شورایی به نام «شورای خردمندان» واگذار کرد که برخی از مسلمانان
سکولار و طرفداران مسلمانان در احزاب سیاسی و اتحادیههای تجاری آن را تشکیل دادند و در حقیقت بر جامعه مسلمانان تحمیل کردند.
بنابراین اختلاف و منازعه بین این شورا و شورای عالی مسلمانان اجتنابناپذیر بود. عمده اختلاف آنان در زمینه مسائل آموزشی بود که سرانجام منجر به تشکیل یک هیئت فنی برای آموزش اسلامی در ۱۳۷۱ ش/ نوامبر ۱۹۹۲ گردید.
همچنین در بهار ۱۹۹۳ مذاکرات دولت با شورای عالی باعث تشکیل جمع مشورتی ۵۱ نفره شد که هفده نفر از بین آنها انتخاب شدند (هفت
مراکشی، چهار ترک، سه بلژیکی، سه تن از دیگر ملیّتها). این تشکل به منظور مدیریت جامعه مسلمانان بود و پس از مدتی با شورای خردمندان ادغام و با عنوان «نهاد اجرایی مسلمانان» تأسیس شد و ریاست آن نیز به دکتر بینز واگذار گردید.
این نهاد در ۱۵ تیر ۱۳۷۵/ ۶ ژوئیه ۱۹۹۶ باصدور فرمان سلطنتی به رسمیت شناخته شد و برای آن بودجه دولتی تخصیص یافت. در حال حاضر، نهاد اجرایی مسلمانان، مدیریت هفتصد مدرّس تعلیمات دینی در مدارس روحانیون مسلمان در بیمارستانها و زندانها را برعهده دارد.
از دیگر گروههای اسلامی مهم در بلژیک «جماعت تبلیغ» است که در حقیقت شاخهای از جماعت تبلیغ
هند (تأسیس در ۱۳۳۸/۱۹۲۰) به شمار میآید و در اواخر دهه ۱۹۶۰ یک مسلمان
مراکشی ـ که در فعالیتهای جماعت در
بنگلادش شرکت داشت ـ آن را تأسیس کرد.
هدف عمده جماعت تبلیغ در بلژیک، ترویج و گسترش ایمان و باور اسلامی و تعلیمات قرآنی در بین مسلمانان است.
این جماعت از هرگونه دخالت در سیاست خودداری میکند، و عمدتاً بر نمادهای فرهنگی مسلمانان ـ مانند ریش گذاردن برای مردان، رعایت
حجاب برای زنان و ممنوعیت اختلاط زن و مرد ـ تأکید، و سعی در تقویت هویت اسلامی دارد.
این گروه با توسل به قوانین کشور، خود را به عنوان یک سازمان اسلامی به ثبت رسانده است. میان سالهای ۱۳۵۴ تا ۱۳۶۴ ش/ ۱۹۷۵تا۱۹۸۵، این سازمان، بیش از دوازده مسجد را اداره میکرد.
یکی دیگر از مراکز اسلامیِ بلژیک، «اتحادیه مساجد و مراکز فرهنگی و اسلامی بلژیک» است.
این سازمان در ۱۳۶۳ ش/ فوریه ۱۹۸۵ به ابتکار جماعت تبلیغ با جمع شدن گروهها و سازمانهای مختلف اسلامی، تشکیل شد و توانست همچون یک «نهاد میانی» بین مسلمانان و دولت بلژیک عمل کند و بتدریج به عنوان نماینده مساجد در نظر گرفته شود.
از جمله فعالیتهای مهم این سازمان، اعتراض به محمدالوفی، اولین رئیس مرکز اسلامی و فرهنگی بلژیک، بود که به کناره گیری وی انجامید.
اهداف این سازمان عبارت است از: دفاع از جامعه مسلمانان مقیم بلژیک و سازماندهی آنها و گسترش تعلیمات قرآنی و فرهنگ اسلامی. این اهداف با تأسیس مدارس اسلامی، تعیین و نصب ائمه جماعت و نظارت بر اداره مساجد عملی میشود.
با اینکه جماعت تبلیغ و اتحادیه مساجد و مراکز اسلامی بلژیک سعی در رقابت با مرکز اسلامی و فرهنگی بلژیک و بی اثر کردن تلاشهای آن مرکز داشتند، به علت نداشتن منابع معنوی (حمایتهای سیاسی و بین المللی) و مالی نتوانستند جایگاه مرکز اسلامی و فرهنگی بلژیک را به دست آورند. مرکز اسلامی و فرهنگی بلژیک به جهت رسمی بودن و همچنین حمایت مالی از طرف رابطة العالم الاسلامی، جایگاهی ویژه در اروپا و بلژیک به دست آورده است.
مسلمانان علاوه بر مراکز یاد شده، تشکلهای اسلامی دیگری نیز در بلژیک به وجود آوردهاند که برخی از آنها را دولتهای اسلامی نیز حمایت میکنند.
مسلمانان بلژیک با مشکلاتی چون محدودیتهای محیطی، عوامل تشتت زا در بین خود، ضعف اقتصادی و فقدان جایگاه اجتماعی و سیاسی روبرو هستند، با وجود این، اسلام در بلژیک زنده و فعال است و نمودهای اسلامی، آشکارا در جامعه مسیحی و غربی درک و لمس میشود.
(۱) «بررسی وضعیت مسلمانان در کشورهای غیراسلامی»، ترجمه عبدالهادی فقهی زاده، کیهان، ش ۱۴۲۱۰، ۲۶ خرداد ۱۳۷۰ ش.
(۲) علی کتانی، اقلیتهای مسلمان در جهان امروز، ترجمه محمدحسین آریا، تهران ۱۳۶۸ ش.
(۳) عزیز منصوری حمل آبادی، بلژیک، تهران: وزارت امورخارجه، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، ۱۳۷۵ ش.
(۴) یورگن نیلسن، مسلمانان اروپای غربی، ترجمه محمد روئین تن، تهران ۱۳۷۲ ش؛
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بلژیک»، شماره۱۷۰۴.