مستمندی اصحاب صفه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مورخان و
راویان هر جا که از
عنوان «
اهل صفّه » یاد کردهاند،
فقر و وضعیت أسف بار معیشتی جمعی از آنها را گزارش کرده و آنان را
تهیدستان جامعه نبوی
تصور کردهاند.
هنگامی که گزارش از
تعلیم و
تزکیه یا از دلاوریها و حضور آنها در میادین
جنگ با کافران است، دیگر عنوان جمعی اهل صفّه مشاهده نمیشود و عمدتاً به
نام افراد اشاره شده است، درحالیکه
فقر در
دوره پیامبر در میان عموم
مهاجران و برخی
انصار گزارش شده
و به اصحاب صفّه اختصاص نداشت، چنانکه اهل صفّه نیز به
فقیران محدود نمیشد و در میان آنها، اغنیایی هم وجود داشت.
شاید یکی از دلایل عمده این امر به
نقش راویان بازگردد.
بنابر همین روایات، اهل صفّه که لباسشان ناکافی و خوراکشان ناچیز بود در
مسجد ساکن بودند. آنان در مواقع بحرانی گاه در هر وعده دو عدد
خرما بیشتر نمیخوردند و گاه مدتهای طولانی از بیغذایی به اجبار
سنگ بر
شکم بسته یا
روزه میگرفتند.
گفته شده:برخی اوقات اهلصفّه بر اثر ضعف بدنی نمیتوانستند در
نماز بهدرستی بایستند و طنابهایی را که در
مسجد (احتمالا از سقف) آویخته بودند بهدست میگرفتند.
مهاجرت این گروه و تحمل چنین شرایطی موجب شده بود برخی صحرانشینانی که بهجهتی به مدینه میآمدند اینان را
دیوانه بخوانند.
یکی از مهاجران قریشی صفّهنشین گفته است:ما معمولا تا
فتح خیبر (
سال ششم هجری)
سیر نمیشدیم.
این روایت وضع اهل صفّه را بهتر روشن میکند، هرچند انتساب چنین گزارشی به دیگر مهاجران نیز میتواند صادقباشد.
هرچند اطلاعات چندانی درباره
سبد غذایی ساکنان صفّه وجود ندارد؛ اما به نظر میرسد عمدهترین محصول زراعی مدینه، یعنی
خرما بیشتر به
انفاق در اختیارشان قرار میگرفت. چنانچه
خرمای کافی در اختیار بود، به هر دو نفر روزانه یک مُدّ
خرما میرسید.
در غیر اینصورت مجبور بودند با چند
خرما،
روز خود را سپری کنند.
برخی اعتراضها
حکایت از دلزدگی برخی از آنان از خوردن مداوم
خرما دارد.
شاید به همین سبب بوده که یکی از آنان از اینکه پیرزنی انصاری هفتهای یکبار غذایی برایش تهیه میکرد خرسند بود.
یکی از اهل صفّه بعدها با مشاهده
نان بر سر
سفره،
تکبیر میگفت و خدا را
شکر میکرد که دوره
آب و
خرما سپری شده است.
پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) یک بار در
پاسخ به اینگونه اعتراضها فرمود: اگر میتوانستم به شما نان و
گوشت میدادم
و از ناچیز و کم ارزش بودن غذای خودش طی ۱۲
روز گذشته
خبر داد.
درباره وضعیت لباس اهل صفّه روایات محدودی، از محدودیتهای اهل صفّه در این زمینه حکایت میکند. به گفته واثله، نداشتن لباس، گرد و غبار آمیخته با
عرق را بر تنمان خشک میکرد.
در مقطع دیگری ۷۰ تن از اصحاب صفّه لباسی کمتر از متعارف داشتند، بهگونهای که در نماز دائماً نگران ستر
عورت خویش (احتمالا از
ناف تا
زانو ) بودند.
در روایتی دیگر ۳۰ تن از ساکنان صفّه با بالا تنه
عریان پشت سر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)
نماز میگزاردند
و گاه با حضور پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) خود را پشت سر دیگران مخفی میکردند.
پیامبر قبل از هر چیز ساکنان صفّه و عموم تهیدستان را از گدایی منع کرده بود.
آیه ۲۷۳
سوره بقره در همین زمینه نازل شده است. خداوند در این آیه از مؤمنان میخواهد تا در کمک کردن کوتاهی نکنند و
گمان نکنند کسی که درخواست نمیکند نیازمند نیست:«... یَحسَبُهُمُ الجاهِلُ اَغنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعرِفُهُم بِسِیمهُم لایَسَلونَ النّاسَ اِلحافًا وما تُنفِقوا مِن خَیر فَاِنَّ اللّهَ بِهِ عَلیم= هرکس نداند، آنها را بر اثر خویشتنداری، توانگر میشمارد. آنان را به وسیله سیمایشان میشناسی. از مردم به اصرار چیزی نمیخواهند و هر مالی که ببخشید خداوند بدان
آگاه است».
دائرةالمعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «اَصحاب صُفَّه».