محمدعلی مدرس چهاردهی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از عالمان نامدار
حوزه کهن سال
نجف اشرف (قرن ۱۳- ۱۴ هـ. ق.) که همه عمرش را صرف خدمات دینی و علمی کرد، آیتالله میرزا محمدعلی مدرس چهاردهی گیلانی رحمة الله علیه است.
میرزا محمد در شب
جمعه ۲۶
ربیع الثانی ۱۲۵۲ در خاندانی علمی در قریه «
چهاردهی »
- ۱۵کیلومتری
آستانه اشرفیه - دیده به جهان گشود. از روستاهای خوش آب و هوا و بسیار سرسبز گیلان است. این روستا که در قسمت شرقی سفید رود قرار دارد، شامل چهار محله «شیرکوه»، «کاچا»، «کاچرا» و «لات محله» است و در قسمت شرقی رودخانه معروف
سفید رود واقع شده است.
پدر میرزا محمد، آیتالله ملا محمدنصیرالدین مدرس چهاردهی از عالمان موجه و متقی آن سامان، تحصیلات خود را در
اصفهان به پایان برد و همزمان با رحلت پدر، برای ارشاد مردم و اقامه جماعت به «چهارده» برگشت.
پدربزرگش شیخ زین العابدین از اعیان علمای
گیلان و ساکن چهارده بود. وی ضمن تبلیغ معارف از طریق کشاورزی امرار معاش میکرد و اموال زیادی را که در اختیار داشت، به فقراء و مستمندان میداد. او از نوادگان دختری
ملا عبدالرزاق فیاض لاهیجی (م: ۱۰۷۲ق) بود. به همین لحاظ خاندن مدرس چهاردهی نزد عالمان گیلان موقعیت ویژهای داشتند.
وقتی «
امین دیوان » حاکم ستمگر گیلان اموال موروثی ملانصیر را تصرف کرد، وی تلاش فروانی کرد تا حق را باز پس گیرد و چون موفق نشد، زادگاهش را برای همیشه ترک گفت و در
رشت سکونت گزید و به کارهای علمی و امور
عبادی اشتغال ورزید. او به جهت بیان شیرین و ملاحت در سخن، در میان عالمان و فقیهان رشت به «مدرس چهاردهی» ملقب شد. البته عمر مرحوم چهاردهی بسیار کوتاه بود و او در سال ۱۲۷۰ق در پنجاه و چند سالگی در رشت وفات یافت. بدن میرزا توسط میرزا محمدعلی به
نجف اشرف منتقل و در «
وادی السلام » به خاک سپرده شد. آثار علمی ملا محمدنصیر چهاردهی:
۱- حاشیه بر شرح تجرید ملاعبدالرزاق فیاض لاهیجی.
۲- حاشیه بر معالم الاصول.
۳- دست نویس کامل کتاب شرح تجرید الاعتقاد حکیم لاهیجی.
مرحوم چهاردهی در ایام اقامت در اصفهان
شرح تجرید الاعتقاد جدمادری خود را به صورت کامل
استنساخ کرد.
میرزا محمدعلی یک سال بعد از رحلت پدر در حالی که
قرآن و مقداری از مقدمات علوم دینی را نزد پدر در رشت آموخته بود، به مدرسه صالحیه
قزوین رفت و سه سال به تحصیل پرداخت و برای تکمیل تحصیلات رهسپار
عتبات عالیات گردید. وی دو سال در مدرسه هندی
کربلا تلمذ کرد. متاسفانه از اسامی اساتید وی در قزوین و کربلا اطلاعی در دست نیست.
اساتید نجف میرزا محمدعلی مدرس چهاردهی
بعد از مدتی توقف در کربلای معلی رهسپار نجف اشرف گردید و توانست از خرمن دانش اساتید پرآوازه
شیعه خوشههای فروانی بچیند. اسامی اساتید نامداری که مدرس چهاردهی از وجود علمی آنان بهره برد، چنین است:
۱ ـ
شیخ مرتضی انصاری (م: ۱۲۸۱ق)
سال آخر عمر پر برکت جناب شیخ از محضر گرم و پر فایده وی بهره مند شود و نام خویش را در شمار شاگردان برجسته و نامدارش به ثبت برساند.
۲ ـ آیتالله العظمی
سید حسین کوه کمرهای (م: ۱۲۹۹ق)
میرزا محمدعلی چهاردهی در بیشتر تحصیلات از حوزه درسی آیتالله کوه کمرهای بهره برد و تقریرات
اصول وی را در دو مجلد بزرگ نوشت.
۳ ـ آیتالله العظمی میرزا
حبیب الله محقق رشتی (م: ۱۳۱۲ق)
مدرسی چهاردهی تقریرات درس اصول این استاد عظیم الشان را نوشت.
۴ ـ آیتالله
شیخ علی خلیلی تهرانی فرزند
میرزا خلیل رازی (۱۲۲۶-۱۲۹۷ق)
وی از شاگردان صاحب جواهر و شیخ انصاری بود و در نجف اشرف حوزه درسی داشت و جمعی از فرزانگان علمی و نامدار نجف مانند میرزای چهاردهی از محضرش بهرهها بردند.
شیخ به رغم کهولت و اشتغال علمی از برنامه منظم حضور و
عبادت در
مسجد کوفه و سهله غافل نبود. میرزا محمدعلی از او
اجازه روایت داشت و بر اساس آن برای دیگران اجازه نقل روایت میداد.
استقبال شاگردان از درس او و دغدغه رشد کیفی دانشجویان علوم دینی موجب شد دروس سطح حوزه (مقدمات، سطح و خارج) را به گونهای ژرف بیان کند.
وی ۶۰ سال صاحب کرسی تدریس بود و شاگردان فروانی را به جامعه اسلامی تحویل داد. علاوه بر آن، بسیاری از مشاهیر و آیات از وی اجازه
اجتهاد ، روایت و امور حسبیه دارند. اسامی تعدادی از شاگردان وی چنین است:
۱ ـ
آقا ضیاءالدین عراقی (م: ۱۳۶۱ق)
۲ ـ محمد جواد بلاغی (م۱۳۵۲ق)
۳ ـ محمدکاظم شیرازی (م۱۳۶۱ق)
۴ ـ
محمد حسین غروی اصفهانی (م۱۳۶۱ق)
۵ ـ
سید شهاب الدین مرعشی نجفی (م۱۳۶۹ق)
۶ ـ
آقا بزرگ تهرانی (صاحب
الذریعه م۱۳۸۹ق)
۷ ـ
سید شمس الدین محمود مرعشی نجفی (پدر آیتالله مرعشی نجفی)
۸ ـ
سید حسین اشکوری (۱۳۴۹ق)
۹ ـ سید حسن معصومی اشکوری (۱۳۷۴ق)
۱۰ ـ
حیدر قلی خان سردار کابلی (م۱۳۷۲ق)
۱۱ ـ
محمد زاهد گیلانی (م۱۳۸۰ق) داماد معظم له
۱۲ ـ
سید صادق حسینی رشتی (م۱۳۵۴ق)
۱۳ ـ
سید محمد تقی رودباری (م۱۳۵۹ق)
۱۴ ـ میرزا
محمد تهرانی عسگری (زندگینامه وی در ستارگان حرم آمده است.)
۱۵ ـ سید محمد باقر قزوینی (م۱۳۶۵ق)
۱۶ ـ
میرزا حسن علیاری تبریزی (م۱۳۵۸ق)
۱۷ ـ علی مازندرانی
۱۸ ـ
ابوالحسن مرندی۱۹ ـ یوسف نجفی جیلانی (م۱۳۶۸ق)
۲۰ ـ سید عبدالله ثقة الاسلام اصفهانی
۲۱ ـ محمد انصاری دزفولی
۲۲ ـ
سید علی نوری مازندرانی۲۳ ـ عبدالحسین رشتی (م۱۳۷۳ق)
۲۴ ـ مهدی لاکانی رشتی
۲۵ ـ علی علم الهدی فومنی
۲۶ ـ
حسین وحید آستانه۲۷ ـ سید العلماء
سید حسین لکنهوئی۲۸ ـ سید ناصر حسین ابن میرحامد حسیناز علمای هندوستان
۲۹ ـ سید محمد خلخالی
۳۰ ـ
عبدالحسین صادقی لاهیجی (رئیس العلماء) (م۱۳۷۰ق)
۳۱ ـ عبدالله لنگرودی (م۱۳۷۱ق)
علامه چهاردهی مجتهدی والامقام و استادی نامدار در معقول و منقول و از چهرههای ارزشمند علمی و استوانههای کم نظیر حوزه علمیه نجف اشرف به شمار میرفت و با اینکه مراحل عالی علم و
معرفت را نزد جمعی از اعاظم طی کرده و لیاقت و زعامت دینی شیعیان را به دست آورده بود، برخلاف سیره معمول بزرگان آن عصر -تدریس خارج
فقه و اصول- با کمال فروتنی تا آخر عمر به تدریس متن کتب درسی متداول حوزه در فقه، اصول، کلام و
ریاضیات پرداخت و توانست شاگردان ارزشمندی تحویل دهد. لذا سیره عملی او میتواند به عنوان الگویی مناسب در سرلوحه برنامه علمای
حوزه علمیه قم نیز قرار بگیرد. مرتضی مدرسی چهاردهی در این باره مینویسد:
«آقا میرزا محمدعلی در زمان تحصیل خود متوجه شد که اکثر طلاب علوم دینی بدون تکمیل دروس سطح و بدون
استعداد لازم علمی به درسهای خارج حاضر میشوند و زحمات و عمرشان هدر میرود و از طرفی دیگر اساتید عالی مقام نجف اشرف هم حاضر نبودند متون کتب درسی حوزه را تدریس نمایند. و به همان عنوان خارج در مباحث فقه و اصول میپرداختند و غالب طلبهها از فهم و درک مطالب دروس عالی عاجز بودند لذا میرزای چهاردهی بعد از تکمیل مراتب علمی
نذر شرعی نمودند که تدریس خود را منحصر به کتب درسی حوزه نموده و هرگز اقدام به تدریس خارج نکنند. وی بر همین اساس تا آخرین ساعات زندگانی خود، وفای به نذر شرعی خود نمود و بیشتر کتب درسی شامل فقه، اصول،
کلام ، ریاضیات را که متداول آن عصر حوزه بود تدریس میکردند و به همین جهت به مدرس شهرت یافت و طلاب و فضلای مشتاق
علم وقتی دیدند که یک مجتهدی بزرگ و معروف مبادرت به تدریس کتب سطح نموده است به درس او هجوم آوردند و مجلس درس وی همواره مملو از فضلاء و طلاب بود.»
«میرزا محمد علی اکثر ساعات شبانه روز را به تدریس و مطالعه اشتغال داشت. درس وی در میان فضلاء و طلاب مشتاقان فروان داشت و جلسات درس وی به
اعتراف شاگردان وی از شلوغترین و پر جمعیتترین حوزه درسی نجف اشرف به شمار میرفت. میرزا به خاطر اینکه جلسات تدریس وی باعث تعطیلی و یا کم رونق شدن سایر دروس نشود و از طرفی طلاب و فضلای درس وی بتوانند از محضر درس سایر اساتید بزرگوار بهره مند شوند در ساعات خلوت همانند ساعات
بین الطلوعین و بعد از
اقامه نمازهای ظهر و عصر و
نماز مغرب و عشاء اقدام به تدریس میفرمودند و به همین دلیل طلاب و فضلاء حوزه نجف موفق میشدند از محضر علمی وی بهره مند شوند. این گونه عمل کردن نشان دهنده
اخلاص و صفای
باطن میرزا و
تواضع و احترام عملی وی نسبت به سایر بزرگان است. محل تدریس وی در یکی از حجرات فوقانی قسمت جنوب شرقی صحن
حضرت امیر علیهالسّلام بود.»
«میرزا علاوه بر تدریس و تالیف بخشی از اوقات عمر خویش را به
عبادت و راز و نیاز با پروردگار خویش
اختصاص داده بود. معظم له در سه وعده صبح و ظهر و مغرب در رواق بالای سر حضرت امیر علیهالسّلام
نماز جماعت را اقامه میکرد و غالب زهاد و پرهیزکاران و طلاب و علمای مقیم نجف اشرف در نماز به ایشان
اقتدا میکردند. آن بزرگوار در بیشتر ساعات در حرم مطهر مشغول خواندن نمازها و نوافل و ادعیه و زیارات خصوصا زیارات
جامعه کبیره ،
امین الله و
نماز جعفر طیار بود و هر ساله چندین بار با پای پیاده به زیارت
حضرت سیدالشهداء به کربلامی رفت.»
حجة الاسلام شیخ
محمد علی زاهد به نقل از پدر بزرگوارش آیتالله شیخ محمد زاهد گیلانی (داماد معظم له) در این باره میگوید:
«میرزای چهاردهی مقید بودند هر ساله چندین مرتبه با پای پیاده برای زیارت سیدالشهداء به کربلا مشرف شوند خصوصا مقید بود حتما جناب حر را هم
زیارت کند. در یکی از زیارتها بعضی از مقلدین ایشان را دیدند با کهولت سن و نیز با پای پیاده درحالی که نعلین اش را در زیر بغل داشت به طرف قبر جناب
حر ریاحی میروند به جهت رعایت ایشان درشکهای را آوردند تا سوار شوند ولی معظم له
امتناع ورزید وقتی اصرار کردند در جواب آنان فرمود: من باید به احترام آن حضرت پیاده بروم بروید از آن حضرت سؤال کنید که شما در نیم ساعت چه کار کردی که سزاوار است ما با این کهولت سن و بیماری به احترام تو پیاده به سر قبر بیائیم؟»
«میرزای چهاردهی مقید بودند به برخی از مساجد معروف همانند مسجد سهله و حنانه بروند. آن بزرگوار هر هفته در شبهای چهارشنبه حدود دو ساعت قبل از غروب آفتاب به طرف
مسجد سهله مشرف میشدند و جمعیت مشتاق مسجد از فیض نماز جماعت ایشان بهره مند میشدند.
مسجد حنانه نیز همانند مسجد سهله مورد توجه میرزا بود. وی نیز عقیده داشت که عضوی از اعضای مطهره مقدس حضرت سیدالشهداء در مسجد حنانه مدفون است. توجه و رفت و آمد آن بزرگوار باعث گردیده تا این مسجد از حالت متروکه و خرابی بیرون آمده و به وضع مطلوبی برسد.»
آیت الله شیخ ضیاءالدین عراقی (قدس سره) استاد بسیاری از مراجع و فقهای معاصر، فرموده است:
«هر طلبهای با استعدادی که به نجف اشرف میآمد. هرگاه میخواست درس خارج بخواند به درس
آخوند خراسانی میرفت و نیز هرگاه میخواست دروس سطح را بخواند به درس آقا میرزا محمدعلی مدرس رشتی چهاردهی میرفت و کمتر فاضل دانشمندی را سراغ دارم که از محضر این دو بزرگوار تلمذ نکرده باشند. این استاد بزرگوار نکات ظریفی را در طی مباحثات علمی خود بیان مینمود که بیشتر بر حلاوت درس وی میافزود. او شاگردان فروانی از شهرهای
ایران ،
عراق ،
هندوستان ،
افغانستان ،
قفقاز و
ترکستان داشت که در درس وی حضور مییافتند. وی به مناسبت، امثال، حکم و حکایات شیرینی از آن نواحی در طی مباحثه خود میگفت که برای همگان مفید و آموزنده بود و هنوز من آنها را به یاد دارم.»
آیت الله
سید علی مجتهدی نوری مازندرانی میگوید: میرزای مدرس چهاردهی وقتی میدید برخی طلاب در حوزه نجف به جای تحصیل و کسب کمالات، به دنبال کسب عنوان هستند و ارزشی برای جوانی قایل نیستند و آن را به بطالت میگذرانند سخت ناراحت میشد و گاهی در خلال مباحثات، مواعظ و نصایح یا حکایات پندآموزی را نقل میکردند.
آقا بزرگ تهرانی در تجلیل از استاد بزرگوارش مینویسد:
«طلاب و محصلین استقبال بی نظیر از درس او نمودند، و از حسن خلق او و سعه صدرش و اخلاص و رعایت حال طلاب بهره مند میشدند و از روش دوست داشتنی او و راه مورد قبولش استفاده میبردند، من ندیدم در دوران تحصیل خود در سطوح و بعد از آن کسی را، شاگردانی به اندازه او داشته باشد، تدریس تقریبا وقت او را پر کرده بود. در بحث هایش ازدحام بود. گروهی از گرد او نمیرفتند مگر اینکه گروهی دیگر برای تحصیل در بحث دیگری گردش جمع میشدند و کتابی دیگر طول شب و روز به همین گونه بود. من از ابتدای ورودم به نجف در سال ۱۳۱۳قمری در درس مکاسب وی شرکت کردم و از حضرتش اجازه
روایت گرفتم.»
آیت الله مرعشی نجفی رحمةاللهعلیه درباره استادش فرموده است:
«استاد مکرم ما علامه شیخ میرزا محمدعلی مدرسی چهاردهی گیلانی رضوان الله علیه
فقیه ،
حکیم ،
محدث ، ریاضی دان، مفسر، رجالی،
عابد، زاهد و مؤلف و مصنف تالیفات بسیار بوده است و در تواضع این مرد با عظمت علمی و الهی همین بس که در
ماه رمضان با آن عظمت و مقام والای علمی، مجالس عمومی
تجوید و قرائت
قرآن تشکیل میداد تا همگان از کلام الهی مستفیض شوند.»
استاد شیخ حسن شمس گیلانی رحمةاللهعلیه مینویسد:«مولانا علامه بزرگوار آقا میرزا محمد علی چهاردهی گیلانی همیشه آب نباتهایی را در جیب خود به همراه داشت و هر وقت در کوچههای نجف اشرف با کودکان مواجه میشد آنان را صدا میزد و به آنها
اصول دین یاد میداد و آب نبات نیز میداده است به طوری که وقتی ایشان به هر کوچهای میرسیدند کودکان نجفی دور ایشان را میگرفتند و میگفتند: «الله جل جلاله ربی، محمد رسول الله نبیئی و علی بن ابی طالب علیهالسّلام امامی» تا از ایشان آب نبات بگیرند.»
آیت الله میرزا محمد عسگری تهرانی مؤلف
مستدرک بحار الانوار نقل میفرمود:
«استاد ما میرزای چهاردهی از معاریف محدثین که در تتبع و تحقیق احادیث و اخبار
اهل بیت علیهالسّلام در میان علمای مقیم نجف کم نظیر بود و باید او را در ردیف
علامه مجلسی و
ثقة الاسلام نوری به شمار آورد. او را روز هفدهم ربیع الاول روز بدرک واصل شدن
عمر بن سعد وقاص قاتل حضرت ابی عبدالله میدانست. میرزای چهاردهی برخلاف بعضی از فقها، نسبت به عرفای بزرگ امثال
شیخ عطار و
ملای رومی و
بابا طاهر همدانی نیز ارادت و علاقه وافری داشت و به اشعار آنان گاه گاهی مترنم بود و با خواندن حمد و سوره از روح آنان
استمداد میجست وی در ریاضیات و
علوم غریبه مانند
جفر و
رمل مهارت به سزایی داشت و یادداشتهایی در این زمینه به خط خودشان به یادگار گذاشتهاند و در علم
تعبیر خواب و استخاره مهارتی تام داشت شاگردان او در اقصی نقاط وجوهات شرعیه را برای استاد میفرستادند تا او به مصارف امور شرعیه برساند و رساله فتوایی وی مکررا در بمبئی چاپ شده است.»
مرتضی مدرسی چهاردهی -نوه آن مرحوم- مینویسد:«در نجف اشرف و در مدرسه بخاراییها چندین هزار مجلد کتاب عربی و فارسی موجود بود که بیشتر آنها را نویسنده این سطور دیده است که بر پشت کتابها نام آقا میرزا محمدعلی چهاردهی رشتی ثبت شده بود. این کتابها را میرزا از موقوفههایی که از طرف اهالی بخارا به نجف و برای معظم له ارسال شده بود برای طلاب تهیه کرده بود و تمام آنها متاسفانه اکنون پراکنده شده است.»
میرزای چهاردهی در گرفتن
استخاره و
علم تعبیر خواب ید طولایی داشت و قضایای شگفتی از آن بزرگوار نقل شده است که به دو مورد اشاره میشود.
۱- یکی از شاگردان آن بزرگوار میگوید: در یکی از روزهای گرم تابستان نجف، موقع ظهر در خانهام را به شدت کوبیدند. وقتی در را باز کردم، دیدم یکی از دوستان طلبه است که با ناراحتی و پریشانی سراغم آمده است؟ پرسیدم: چه اتفاقی افتاده است؟ گفت: از گرسنگی به تنگ آمدهام و از شما میخواهم مراقب زن و بچهام باشید تا به ایران بروم. شاید خداوند گشایشی در زندگانیام فراهم سازد. هرچه از او خواستم به داخل بیاید تا از شدت گرما آسوده شود و به حالت طبیعی برگردد و راه حلی برای مشکلش پیدا کنیم، قبول نکرد. گفتم: آیا با کسی مشورت کردهای؟ گفت: نه. گفتم: همین الان به حرم مطهر حضرت امیر علیهالسّلام مشرف شو. استادمان میرزا محمدعلی در آنجا مشغول
عبادت است. در این باره استخاره کن. هرچه آمد، قبول کن. او پذیرفت و رفت و پس از ساعتی با خوشحالی برگشت. گفتم: چه شده است؟ گفت: نزد آقا میرزا محمدعلی رفتم و استخارهای خواستم. ایشان قرآن را باز کرد و رو به من کرد و فرمود: «آقا شیخ از حضرت امیر علیهالسّلام خجالت نمیکشی که میخواهی زن و بچه ات را بی سرپرست در نجف رها کنی و برای شکم چرانی به ایران بروی؟ صبر کن، به زودی فرجی حاصل خواهد شد.» خودش هم کمکی به من کرد. از استخاره میرزا در تعجب شدیم که این استخاره بود یا
کرامت . چرا که بعد از مدتی آن طلبه از تنگی معیشت رهایی یافت.
علامه چهاردهی با اینکه از اساتید نامدار نجف شمار میآمد، به علت فقر شدید مالی بعد از ۴۰ سالگی
ازدواج کرد که آن هم ماجرای جالبی دارد. مرحوم
سید محمد خلخالی -از شاگردان وی- چنین نقل میکند: روزی به استادم عرض کردم: چرا با گذشت چهل سال از عمرتان همسری
اختیار نکردهاید؟
او چند تکه نان خشک برداشت و خرده کرد. آنگاه روی آن آب پاشید. چون نرم شد، آن را خورد و فرمود: «چه زنی حاضر است با این حال و روز مرا تحمل و با من زندگی کند! ؟ » بالاخره خداوند
رحمت خود را شامل حال وی کرد و دختری از بزرگترین و شریفترین بانوان گیلان را به وی ارزانی داشت.
مرتضی مدرسی چهاردهی ماجرای ازدواج میرزا را چنین شرح میدهد:
«آیت الله شیخ اسدالله مجتهد معروف
سامرا برای من نقل کرد: در روزگاری که
میرزای شیرازی در نهایت عزت و شوکت، ریاست تمام شیعیان جهان را به عهده داشت در یکی از ایام سال، یکی از تجار مهم و معروف رشت به نام «حاج
حسن جدیدالاسلام » به حضور میرزا آمد و پول زیادی از بابت وجوهات شرعیه آورد. میرزا از او پرسید: آیا به نجف و نزد آقا میرزا محمد علی رشتی رفتهاید و کمکی به ایشان نمودهاید؟ حاج حسن در جواب گفت: او را ندیده و نمیشناسم! میرزا گفت: حتما به نجف مراجعت کنید و تمام این پولها را به ایشان تقدیم بدارید. این تاجر هم حسب الامر میرزا به نجف رفت و آقا میرزا محمدعلی را که در
حوزه علمیه مدرس مشهوری بود ملاقات نمود و تمام پول را به او تقدیم داشت. وقتی فهمید که ایشان هنوز ازدواج نکردهاند یگانه دختر خود را به عقد ایشان درآورد و از آن به بعد خاطر میرزا محمدعلی از لحاظ مادی آسوده شد. گویند حاج حسن هر سال مبالغ هنگفتی از پول و کالا برای آقا میرزا محمد علی داماد خود به نجف
ارسال میداشت تا اینکه در یکی از سالها وی برای زیارت و دیدار با دختر و داماد معروف خود به نجف اشرف رفت. با کمال تعجب مشاهده نمود که در منزل دامادش هیچ بساطی نیست و همه ثروتها و کالاها و هدایا وی توسط میرزا به فقراء و طلاب نجف انفاق شده است. حاج حسن ناچار شد که تمام پول و کالاها را به نام دخترش ارسال نماید ولی با این وصف بارها میدیدند که میرزا محمدعلی به خانه مراجعت نموده در حالی که هیچ لباسی در بر نداشت؟! معلوم میشد که وی چون پول به همراه نداشت تا انفاقی کند در بین راه عبایش را به سر گذاشته و در گوشهای خلوت لباسهای زیرین خود را از تن بیرون آورده و به نیازمندان میداد. و هرچند روزی این قضیه تکرار میشد بارها دختر حاج حسن (عیال میرزا) به شوهر خود میگفت: من و فرزندانم را هم در ردیف مستحقین قرار دهید. و انفاقی هم به ما نمائید. میرزا با کمال تواضع و
ادب در جواب میفرمود: خدا بزرگ است و فرزندان من هم خدایی دارند. و روزی هم حاج حسن پدر عیال میرزا وفات نمود و همسر میرزا
استطاعت مالی پیدا کرد. میرزا فورا همسرش را به همراه فرزند ارشد خود حاج شیخ محمد به زیارت خانه خدا فرستاد و خودش به خاطر نداشتن استطاعت مالی از این فیض بزرگ محروم ماند. برخی از ارادتمندان حاضر بودند با مخارج شخصی خود میرزا را به زیارت خانه خدا بفرستند، ولی او قبول نمیکرد و در مقابل اصرار دوستان میگفت: من در این سن کهولت میترسم در آنجا بمیرم و از
دفن در جوار حضرت امیر علیهالسّلام محروم شوم.»
میرزای چهاردهی به رغم اشتغالات فراوان، از کار تحقیق و تالیف غافل نبود. و در زمینههای گوناگون اسلامی تالیفاتی به یادگار گذاشت. برخی از آنان در زمان حیات وی چاپ شدند، ولی اغلب آنان توسط نوه اش مرتضی مدرسی چهاردهی چاپ شد. اسامی آثار وی به شرح ذیل است:
۱ ـ شرح قواعد الاحکام (۳ جلد)
۲ ـ شرح صحیفه سجادیه
۳ ـ شرح بر مبحث وقت و قبله
۴ ـ تبیان اللغة: شرح برخی از لغات قرآن و
صحیفه سجادیه است.
۵ ـ
التذکرة العزویه (ختوم و اذکار)
۶ ـ ترجمعه مصائب النواصب و نواقض الروافض
۷ ـ ترجمه مکارم الاخلاق طبرسی
۸ ـ
نجاة العباد۹ ـ ذریعة
العباد۱۰ ـ وسیلة النجاة در مبدا و معاد و اصول اعتقادات
۱۱ ـ شرح دعای سمات
۱۲ ـ شرح دعای صباح
۱۳ ـ شرح دعای صنمی
۱۴ ـ شرح زیارت جامعه کبیره
۱۵ ـ شرح زیارت عاشورا
۱۶ ـ مقتل الحسین علیهالسّلام
۱۷ ـ شرح دعای کمیل
۱۸ ـ حاشیه بر رسایل شیخ انصاری
۱۹ ـ حاشیه بر خلاصة الحساب
۲۰ ـ حاشیه بر قوانین الاصول
۲۱ ـ حاشیه بر ریاض المسائل
۲۲ ـ حاشیه تشریح الافلاک
۲۳ ـ رساله در توحید
۲۴ ـ شرح بر منظومه فقه بحرالعلوم
۲۵ ـ تعلیقات منهج المقال فی علم الرجال
۲۶ ـ شرح الدرة علی مبحث الصلاة
۲۷ ـ زبدة العبادات (رساله عملیه)
۲۸ ـ شرح بعضی از خطب نهج البلاغه
۲۹ ـ
التحفة الحسینیه۳۰ ـ المناسک
۳۱ ـ کتاب الاسبوع
۳۲ ـ فضیلت زیارت سید الاوصیا امیرالمومنین علیهالسّلام
۳۳ ـ کتاب النکاح
۳۴ ـ تفسیر قرآن کریم (ناتمام)
۳۵ ـ حساب جمل
۳۶ ـ رساله در اصول دین
۳۷ ـ القبلة الحسینیة
۳۸ ـ الخلل فی الصلوة
۳۹ ـ العقیدة الجمیلة
۴۰ ـ رسالة اسرافیة
۴۱ ـ رسالة حدود و قسم
۴۲ ـ حواشی بر هیئت قوشچی
۴۳ ـ شرح مطالع الانوار
۴۴ ـ حسین و یارانش علیهالسّلام
۴۵ ـ
رساله العزویه۴۶ ـ حواشی بر رجال استرآبادی
۴۷ ـ حواشی بر رجال آقا محمدباقر بهبهانی
۴۸ ـ رساله اجازه کبیر (روایت و حدیث)
۴۹ ـ
وسیله نجاتجزواتی در علم رمل، جفر، تجوید و قرائت قرآن نیز به خط معظم له به یادگار مانده است.
۱ ـ شیخ محمد مدرسی چهاردهی «آیت الله زاده گیلانی:» در سال ۱۳۰۰هـ. ق. در نجف اشرف متولد شد. علوم متداول را نزد پدر و سایر استادان به پایان برد و به رشت برگشت و در مدارس علوم دینی مشغول تدریس شد. وی در جریان مبارزات نهضت مقدس جنگل از
میرزا کوچک خان جنگلی حمایت کرد و در سال ۱۳۴۵هـ. ق.
رحلت کرد. پیکرش را در نجف و کنار آرامگاه پدرش به خاک سپردند.
۲ ـ شیخ حسین چهاردهی: از جوانان پرشور و فاضل عراق عرب بود و مدتی را به عنوان دبیر در دبیرستانهای رشت تدریس کرد. وی در سال ۱۳۳۹هـ. ق. در جوانی وفات یافت.
۳ ـ میرزا هادی مدرسی چهاردهی.
حضرت آیتالله حاج شیخ محمد زاهد گیلانی: از شاگردان آیات عظام آخوند خراسانی،
سید یزدی ، مازندرانی و مدرسی چهاردهی بود. که به علت زهد و
تقوا در میان علمای گیلان محبوبیت ویژه داشت و گروهی از وی تقلید میکردند. او در سال ۱۳۸۰ق رحلت کرد و در
قم مدفون گردید.
در میان نوادگان علامه چهاردهی میتوان به آقای
مرتضی مدرسی چهاردهی فرزند شیخ محمد اشاره کرد که در سال ۱۳۳۵هـ. ق. در نجف اشرف متولد شد و اغلب تحصیلاتش را نزد اساتید بزرگواری مانند آقا ضیاء عراقی و سید ابوالحسن اصفهانی و... به پایان برد. در زمان دین ستیزی
رضاخان وارد دانشگاه
تهران شد و به تدریس علوم فقه،
فلسفه ،
تفسیر و کلام همت گماشت. وی به همراه جمعی از اساتید متدین و معتقد که عموما از دانش آموختگان حوزوی بودند، به تربیت و پرورش دانشجویان پرداخته و باعث شد افراد منحرف و وابسته، در انحراف فکری و عقیدتی دانشجویان و اساتید ناکام بمانند. کتب فراوانی از جدش به همت وی به چاپ رسید و در کنار تدریس تالیفات فراوانی به صورت کتاب و مقاله از خود به یادگار گذاشت. اسامی کتابهای چاپ شده وی چنین است:
۱-
تاریخ فلاسفه اسلام (۲جلد)
۲- شرح حال شیخ احمد احسائی
۳- زندگانی امام جواد علیهالسّلام
۴- زندگانی و آراء و معتقدات سید جمال الدین افغانی (اسد آبادی)
۵- شیخی گری و بابی گری از نظر فلسفه و تاریخ و اجتماع
۶- اخلاق گیلانی
۷-
سیمای بزرگان
علامه چهاردهی بعد از عمری تلاش علمی و مجاهدت در راه اسلام و ترویج معارف اسلامی و تربیت شاگردان مبرز و فاضل در سن ۸۲ سالگی (آخر محرم الحرام ۱۳۳۴) دار فانی را وداع گفت.
پیکر آن بزرگوار بعد از تشییع باشکوه در نجف اشرف، در یکی از حجرات صحن جنوبی (طرف قبله) حرم مطهر به خاک سپرده شد. میگویند مرحوم آیتالله
سید محمد کاظم یزدی در ایام
زعامت خویش فقط برای تشییع جنازه میرزای چهاردهی از بازار بزرگ نجف اشرف تا صحن مطهر شرکت کرد.
مجالس فراوانی از سوی آیت نجف و شاگردان و ارداتمندان ایشان در نقاط مختلف تا یک ماه تشکیل شد و شعراء عرب و عجم در رثای آن مرحوم اشعاری سرودند.
از مرحوم آیتالله
شیخ محمد لاهیجانی (۱۳۱۷-۱۴۰۷ق) نقل شده است: در زمان
اقامت من در نجف، یکی از علمای بزرگ رشت از دنیا رفت و قرار شد او را در مقبره مرحوم چهاردهی دفن نمایند. وقتی قبر شکافته شد، بدن تر و تازه و صورت شاداب و محاسن
خضاب شده آیتالله چهاردهی بعد از بیست سال از رحلتش نمایان شد و همگان آن را دیدند و این نشانه عظمت روحی و معنوی آن بزرگوار است.
سایت فرهیختگان تمدن شیعه، برگرفته از مقاله «محمدعلی مدرس چهاردهی».