محمد و تحریم پلیدیها (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در
آیه ۱۵۷
سوره اعراف به
تحریم پلیدیها توسط
حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم اشاره شده است.
حکم به
حلیت همه پاکیزهها و تحریم همه پلیدیها، از وظایف
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و از اهداف
رسالت وی بود.
«الذین یتبعون الرسول النبی الامی الذی... ویحل لهم الطیبـت ویحرم علیهم الخبـئث...»؛ همانها که از فرستاده (خدا)، پیامبر «
امّی » پیروی میکنند؛ پیامبری که صفاتش را، در
تورات و انجیلی که نزدشان است، مییابند؛ آنها را به
معروف دستور میدهد، و از
منکر باز میدارد؛ اشیار پاکیزه را برای آنها
حلال میشمرد، و ناپاکیها را تحریم می کند؛ و بارهای سنگین، و زنجیرهایی را که بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر میدارد، پس کسانی که به او
ایمان آوردند، و حمایت و یاریش کردند، و از نوری که با او نازل شده پیروی نمودند، آنان رستگارانند.
این
آیه در حقیقت ، مکمل آیه گذشته درباره صفات کسانى است که مشمول
رحمت واسعه پروردگار هستند، یعنى پس از ذکر صفات سه گانه تقوى و اداء
زکات و
ایمان به
آیات پروردگار، در این آیه صفات دیگرى به عنوان توضیح براى آنها ذکر مى کند و آن پیروى از
پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) است ، زیرا ایمان به خدا از ایمان به پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) و پیروى از مکتبش جدائى ناپذیر است ، همچنین تقوا و زکات نیز بدون پیروى از رهبرى او تکمیل نمى شود.
لذا مى گوید: ((کسانى مشمول این
رحمت مى شوند که از فرستاده پروردگار پیروى کنند)) (الذین یتبعون الرسول ).
سپس براى این رسول ، شش
صفت علاوه بر مقام
رسالت بیان مى کند:
۱ - او
پیامبر خدا است (النبى ).
نبى به کسى گفته مى شود که پیام خدا را بیان مى کند و به او،
وحی نازل مى شود - هر چند مامور به دعوت و
تبلیغ نباشد - اما رسول کسى است که علاوه بر مقام
نبوت ، مامور به دعوت و تبلیغ به سوى آئین خدا و ایستادگى در این مسیر مى باشد.
در حقیقت رسالت مقامى است بالاتر از نبوت ، بنابراین در معنى رسالت ، نبوت هم افتاده است ، ولى چون آیه در مقام تشریح و توضیح و تفصیل پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) است ، آن دو را مستقلا ذکر کرده . در واقع آنچه به طور سربسته در مفهوم رسول افتاده ، به صورت مستقل و روشن به عنوان تجزیه و تحلیل صفات او ذکر شده است .
۲ - پیامبرى که درس نخوانده و از میان توده جمعیت برخاسته ، از سرزمین
مکه ام القرى ، کانون اصلى
توحید طلوع کرده است (الامى ).
درباره مفهوم ((امى )) که از ماده ((ام )) بمعنى مادر یا ((امت )) به معنى جمعیت گرفته شده است در میان مفسران گفتگو است ، جمعى آنرا به معنى درس نخوانده مى دانند، یعنى به همان حالتى که از
مادر متولد شده باقى مانده و مکتب استادى را ندیده است ، و بعضى آن را به معنى کسى که از میان امت و توده مردم برخاسته ، نه از میان اشراف ، و مترفین و جباران ، و بعضى به مناسبت اینکه مکه را ((ام القرى )) مى گویند این کلمه را مرادف ((مکى )) دانسته اند.
روایات اسلامى که در منابع مختلف
حدیث وارد شده نیز بعضى آنرابه معنى درس نخوانده و بعضى آنرا به معنى مکى تفسیر کرده اند.
ولى هیچ مانعى ندارد که کلمه ((امى )) اشاره به هر سه مفهوم بوده باشد و بارها گفته ایم که استعمال یک لفظ در چند معنى ، هیچگونه مانعى ندارد، و در
ادبیات عرب شواهد فراوانى براى این موضوع وجود دارد. (درباره امى بودن پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) بعد از تکمیل
تفسیر این آیه مشروحا بحث خواهیم کرد).
۳ - ((پیامبرى که صفات و علامات و نشانه ها و دلائل حقانیت او را در کتب آسمانى پیشین (
تورات و
انجیل مشاهده مى کنند)) (الذى یجدونه مکتوبا عندهم فى التوراة و الانجیل ).
در زمینه وجود بشارات مختلف در کتب عهدین (تورات و انجیل ) حتى تورات و انجیل
تحریف یافته کنونى نیز پس از تکمیل تفسیر این آیه بحث جداگانه خواهیم داشت .
۴ - ((پیامبرى که محتواى دعوت او با فرمان
عقل کاملا سازگار است ، به نیکى ها و آنچه خرد آن را مى شناسد و نزدش معروف است ، دعوت مى کند، و از بدیها و زشتیها و آنچه خرد ناشناس مى شمرد، نهى مى نماید)) (یاءمرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر).
۵ - محتواى دعوت او با
فطرت سلیم هم آهنگ است ، ((طیبات و آنچه را طبع سلیم مى پسندد، براى آنها
حلال مى شمرد، و آنچه
خبیث و تنفرآمیز مى باشد بر آنها تحریم مى کند)) (و یحل لهم الطیبات و یحرم علیهم الخبائث ).
۶ - او بسان مدعیان دروغین نبوت و رسالت که هدفشان به زنجیر کشیدن توده هاى مردم و
استعمار و
استثمار آنها است ، نیست ، نه تنها بندى بر آنها نمى گذارد، بلکه ((بارها را از دوش آنان بر مى دارد، و غل و زنجیرهائى را که بر دست و پا و گردنشان سنگینى مى کرد، مى شکند)) (و یضع عنهم اصرهم و الاغلال التى کانت علیهم ).
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۷، ص۲۳۴، برگرفته از مقاله «محمد و تحریم پلیدیها».