محمد تهرانی عسکری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
زندگی نامه تفضیلی میرزا محمد ربیب
در این نوشتار آورده شده است.این متن، ذیل عنوان میرزا محمد تهرانی در کتاب
گلشن ابرار آمده است.(۱۳۷۱ - ۱۲۸۱ق)
خاندان عسکری از خاندانهای معروف علمی
شیعه در
تهران ،
سامراء و
کاظمین و از ذریه آیتالله میرزا محمد تهرانی (آل عسکری) میباشد. میرزا محمد نیز از نوادگان
علامه مجلسی است.
«در خصوص نسبتشان به علامه مجلسی مولانا محمد باقر بن محمد تقی (
علیهم الرحمه)، چنانچه خود در اجازه راقم این سطور متذکر شدهاند مرحوم سید ابوالقاسم زوارهای، پدر مادرشان، نژادش از طرف مادری به علامه مجلسی میرسد و مؤلف کتاب «زندگینامه علامه مجلسی»، در ضمن گزارشی از احوال آن مرحوم در این باره تتبع شایستهای فرمودهاند».
میرزا محمد تهرانی در
شعبان المعظم ۱۲۸۱ق کوی باچنار تهران دیده به
جهان گشود. پدرش رجبعلی فرزند حسن تهرانی گویا به کار در بازار تهران مشغول بود و در
سال ۱۲۸۷ق
چشم از جهان فرو بست.
از آن پس سرپرستی میرزا را دائی اش سید زین العابدین طباطبائی قزوینی فرزند ابوالقاسم (سید آغا) برعهده گرفت و میرزا در کنار مادرش سیده فاطمه طباطبائی و حمایت این
عالم بزرگ پرورش یافت. (وی به مدت بیش از ۲۵ سال با آن بزرگوار زندگی کرد.)
دائی میرزا محمد در
زمان زعامت
میرزا محمد حسن شیرازی (میرزای بزرگ) نمایندگی آن مرجع بزرگ در ایران برعهده داشت. ایشان در سال ۱۲۹۰ ق به
نجف اشرف رفت و میرزا محمد و مادرش را نیز همراه خود برد. این خانواده که از قبل با خانواده میرزای بزرگ در ارتباط بودند، نزد ایشان رفتند و دو سال بعد با میرزای بزرگ به سامراء مهاجرت کرد. مادر میرزا محمد که بانویی دانشمند و در حسابرسی بسیار کاردان و امین بود، مسئولیت بخشی از دفتر وجوهات میرزای بزرگ و خانواده ایشان را عهده دار شد و به
خانم «
علویه ناظر» مشهور شد و سرانجام میرزای بزرگ با او
ازدواج نمود.
علویه ناظر علاوه بر سرپرستی خاندان میرزای بزرگ، استفتاءات مردم را از پنجره اتاق مجاور اتاق
میرزای شیرازی میگرفت و به خدمت آقا میرساند و جواب را به صاحبان نامهها بر میگرداند.
به این ترتیب آقا میرزا محمد تحت سرپرستی و تربیت میرزای بزرگ قرار گرفت و در جرگه شاگردان وی درآمد. میرزا نیز او را مانند فرزندان خود تربیت نمود، به گونهای که او را در اوایل عمر با نام «میرزا محمد ربیب» (تربیت شده میرزای شیرازی) میشناختند.
میرزا محمد از ۹ سالگی تا دوران جوانی ناظر همه رویدادهایی بود که در زیر پرچم زعامت بزرگ میرزای شیرازی روی میداد.
میرزا علوم ادبی را نزد برخی از علمای آن عصر فرا گرفت و از سال ۱۳۰۰ق تا زمان وفات میرزای شیرازی در درس خصوصی (معالم و باب حادی عشر) که وی برای میرزا محمد و فرزندش میرزا
علی آقا گذاشته بود، شرکت میکرد، البته پس از مدتی حاج میرزا محمد (پسر دیگر میرزای شیرازی) و سید ابراهیم تهرانی نیز در این بحث شرکت میکردند.
میرزا محمد پس از وفات میرزای شیرازی در درس میرزا محمد تقی شیرازی شرکت کرد و به درجه
اجتهاد رسید. ایشان
علوم حدیث و
درایه را از
محدث نوری، مؤلف
مستدرک الوسائل الشیعه فرا گرفت و یک سال هم از درس
اخلاق عارف جلیل القدر
ملا حسینقلی همدانی بهره برد. توصیههای اخلاقی استاد،
روح حقیقت جوی شاگردش را تحت تاثیر قرار داد، به حدی که میرزا محمد بارها از او یاد میکرد و شگفتیهای بسیاری از سیر و سلوک و
زهد و
تقوای وی را بیان مینمود.
یکی دیگر از اساتید ایشان
ملا فتحعلی سلطان آبادی (۱۲۴۰ - ۱۳۱۸ق) بود. وی که در سال (۱۲۹۲ق) برای بهره گیری از درس میرزای شیرازی به سامرا
هجرت کرد، مفسری متبحر بود و برخی از علما کراماتی از ایشان نقل نمودهاند، از جمله اینکه
آیه ۷
سوره حجرات را در ۳۰ جلسه، در هر جلسه به گونهای متفاوت
تفسیر کرد و حاضران هر بار تفسیر او را روشن تر یافتند و از اینکه ذهنشان به این معنا انتقال نیافته بود، ابراز شگفتی کردند.
میرزا محمد از محضر
آیتالله سید محمد طباطبایی زواری فشارکی و محقق اصولی
آخوند خراسانی نیز کسب فیض نمود و از شاگردان مهم ایشان به شمار میرفت.
شهر سامراء از نظر تاریخی رابطهای تنگاتنگ با
شیعیان دوازده امامی دارد و عظمت آن با اعتقادات شیعیان آمیخته شده است. با این حال اکثر ساکنان آن از
اهل تسنن بودند و حضور شیفتگان خاندان رسالت در آنجا کم رنگ مینمود و لازم بود در آنجا
حوزه علمیه تاسیس شود و در پرتو آن رفت و آمد
علما و شیعیان به آنجا رونق گیرد. با هجرت میرزای بزرگ به سامراء و تاسیس حوزه علمیه، این
مکان مقدس رونق فراوانی یافت و با درایت میرزای بزرگ، کشمکشهای
سنی و
شیعه و اختلافات قومی به انسجام و اتحاد تبدیل شد و اهل تسنن نیز از حمایتهای معنوی و مادی وی برخوردار شدند.
با فوت میرزای بزرگ در ماه
رمضان سال ۱۳۱۲، دوران افول حوزه علمیه سامراء نیز فرا رسید و بزرگانی که در محضر میرزای شیرازی به فراگیری علوم مشغول بودند، به تدریج شهر را ترک میکردند. از جمله اشخاص مهم حوزه میرزا محمد تقی شیرازی بود که به
کربلای معلا، مهاجرت نمود و بعد
سید حسن صدر که پس از مرگ استاد سرپرستی حوزه را به مدت دو سال به عهده داشت، به شهر کاظمین رفت تا پیروان
اهل بیت را در آنجا رهبری کند.
زعامت حوزه علمیه سامراء بعد از وی به میرزا محمد تهرانی واگذار شد او که با
امام هادی و
امام حسن عسکری (علیهما السلام)
عهد بسته بود آنها را تنها نگذارد، همه سختیها را به جان خرید و چراغ حوزه شیعه را روشن نگه داشت. پس از مدتی میرزا محمد چنان موقعیتی نزد مردم و طلاب پیدا کرد که خانه اش مرجع طالبان علم و اساتید حوزه علمی سامراء و شیوخ قبائل سنی و بزرگان شهر گردید.
میرزا که سامراء را مسکن دائمی خویش قرار داده بود، کمتر به شهرهای دیگر سفر میکرد و فقط در مناسبتهایی که پیش میآمد، گاهی برای زیارت حضرت امیر مؤمنان و امام حسین (علیهما السلام) به نجف اشرف و کربلای معلا مشرف میشد. ایشان در سال ۱۳۶۱ق به قصد زیارت حضرت ثامن الحجج علیهالسّلام به ایران آمد و چند روزی به شهر ری رفت و مهمان آیتالله آقا سید محمد حجت کوهکمری شد که برای معالجه به شهر ری آمده بود. پس از آن به قم سفر کرد و چند روزی در آنجا ماند. وی در این مدت اغلب با آیتالله سید شهاب الدین مرعشی نجفی مصاحبت داشت.
میرزا محمد تهرانی که خود از مجتهدان نامدار بود، از استادش
میرزا محمد تقی شیرازی اجازه اجتهاد مطلق داشت. از عالمانی برجسته نیز اجازه نقل
روایت گرفت که اسامی آنها چنین است:
۱ -
میرزا محمد حسن شیرازی (متوفای: ۱۳۱۲ق)
۲ -
میرزا محمد حسن غروی عسکری شیرازی۳ -
ملا فتحعلی سلطان آبادی (متوفای: ۱۳۱۸ ق)
۴ -
ملا حسینقلی همدانی (متوفای: ۱۳۱۱ق)
۵ - میرزا حسین بن میرزا خلیل تهرانی
۶ - علامه سید ابوتراب موسوی خوانساری نجفی.
۷ -
آیتالله سید عبد الحسین شرف الدین (متوفای : ۱۳۷۷ ق).
درسهای آیتالله تهرانی در مدرسه شیرازی برگزار میشد و فضلای بسیاری از جمله سبط الشیخ
شیخ انصاری و شیخ عباسعلی اسلامی از حوزه درس او بهره مند میشدند
عالمان زیادی هم از وی اجازه روایت کسب نمودند که اسامی برخی از آنان چنین است:
۱ -
سید محمد صادق بحرالعلوم (۱۳۹۹ ق)، ۲ -
سید محمد علی جزایری (۱۳۹۴ ق)، ۳ -
میرزا محمد علی شاه آبادی (۱۳۶۹ ق)، ۴ -
سید آقا شوشتری (۱۳۸۴ ق)، ۵ -
سید محمد حجت کوه کمری (۱۳۷۲ ق) ۶ - ملا
علی خیابانی تبریزی ۷ -
سید شهاب الدین مرعشی نجفی ۸ - شیخ محمد شریف رازی ۹ -
شیخ نصرالله شبستری (۱۳۸۲ ش)، ۱۰ - سید مهدی بن سید صالح کشوان کاظمی (۱۳۵۸ ق) ۱۱ - حاج میرزا
علی بن حاج سید ابو محمد ساوجی ۱۲ - شیخ محمد
علی بن شیخ محمد رضا نائینی ۱۳ - شیخ غلامحسین نجف آبادی (۱۳۴۵ ق) ۱۴ -
سید محمد باقر گلپایگانی ۱۵ - علامه سید
علی نقی نقوی لکهنوی۱۶ - سید جعفر بن سید عبد الرضا موسوی مهری ۱۷ - علامه میرزا محمد
علی اردوبادی۱۸- سید محمد مهدی
علوی ۱۹ - شیخ حسین قمی (معروف به ارده شیره) ۲۰ - سید محمد
علی روضاتی.
آیت الله مرعشی نجفی میرزا محمد تهرانی را عالمی نمونه در پرهیزگاری،
تقوا،
شرافت،
زهد و مسلط به
علوم حدیث ذکر میکند و مینویسد:
«جناب شیخ (آیت الله میرزا محمد تهرانی) در علم حدیث شناسی و روایت از برترین اساتیدی بود که بنده از محضرش برخوردار شدم، و ایشان را بهترین نمونه در تقوا و پرهیزکاری و زهد و تسلط به علوم روایی یافتم و زمانی که در شهر مقدس
سامرا حضور داشتم از انفاس قدسی آن عالم برجسته بهرههای فراوانی بردم...»
«میرزا محمد زندگی زاهدانهای را برگزیده بود در خوراک و پوشاک به کم
قناعت میورزید و از تجملات پرهیز مینمود.»
یکی از بستگان وی درباره اش میگوید:
«ایشان شام نمیخورد و یا اینکه به مقدار کمی از آن اکتفا مینمود و گاهی به دور از
چشم اطرافیان، آن غذا را به بعضی از فقرا که میشناخت و در نزدیکی خانه اش زندگی میکردند، انفاق میکرد.» (مصاحبه با جناب آقای محمد ابراهیم شریف عسکری (نتیجه میرزا محمد))
میرزا محمد که از انفاس قدسی عالمانی چون ملا حسینقلی همدانی بهره مند گشته بود، در عمل به مواعظ آنان همت بلندی داشت. خود نیز همواره به بیان نکات اخلاقی آموزنده میپرداخت. در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم.
ایشان در اجازه روایتی که برای آیتالله مرعشی نجفی و فرزندشان
حجة الاسلام سید محمود مرعشی صادر کرده است، مینویسد:
«به توصیههای سودمندی که برخی مشایخ به آن نکات سفارشاند، اشاره میکنم که برخی از آن موارد به شرح زیر است:
۱ - تقوا و مراقبت خدای عزّوجلّ در پنهان و آشکار.
۲ - اعراض از
دنیا و زخارف آن و اجتناب از ریاست، که حدیثی شریف در این باره میفرماید: «ملعون ملعون ملعون من حدث نفسه بالریاسة»، (کسی که خود را به
ریاست نوید دهد معلون است.)
پس در صورتی که تعلق به چنین امری یا احتمال چنین لعنی شدید را در بر داشته باشد، دلیلی نمیماند که
انسان بی دلیل متصدی آن شود. البته شکی نیست این
حدیث شریف در مورد کسی است که در این امر خطیر، دنیا و خوشیهای آن را قصد کرده باشد.
۳ - دوری از مصاحبت کسانی که مراقبت از
نفس ندارند که در این باره از
امام معصوم علیهالسّلام روایت شده که فرمود: «جالسوا من یذکرکم الله رؤیته و یرغبکم فی الآخرة عمله و یزیدکم فی عملکم منطقه». (با کسی رفت و آمد کنید که دیدنش شما را به یاد
خدا بیندازد و اعمالش شما را مشتاق به
آخرت نماید و
راه و روشش در زندگی بر اعمال شما بیفزاید.)
و مولی حسینقلی همدانی در این باره میفرماید:
معاشرت برای طلبه سمی کشنده است. و در قسمت دیگری از سخنانش فرمودند: اگر به مجلس درسی حاضر میشوید، حتما نزدیک به
زمان شروع بحث حاضر شوید زیرا اگر زودتر در مکان بحث حاضر شوید ممکن است به شنیدن
غیبت مبتلا گردید و نتوانید از آن
نهی به عمل آورید یا اینکه ممکن است از طرف شما در این وظیفه کوتاهی صورت گیرد.
۴ - قرار دادن اوقات مناسبی برای
عبادت، و نباید سخن بعضی که میگویند: «در هنگام کار، بهتر است به انجام اقل
واجبات اکتفا شود»، مانع این عمل خیر گردد، زیرا این سخن در مورد اکثر کارمندان از بزرگترین حیلههای
شیطان است. چرا که یقین، فقط با مداومت بر عبادات حاصل میشود و
علامه مجلسی اعلی الله مقامه، در بعضی از کتب کلامیه اش به این نکته تصریح مینماید.
۵ - محافظت بر
نماز اول وقت، که روایت شده است:
عزرائیل علیهالسّلام به کسی که نماز اول وقتش را محافظت نموده باشد در هنگام
مرگ،
کلمه اخلاص را تلقین مینماید.
۶ - تلاوت
قرآن کریم با
خشوع و
خضوع و آرامش و تامل، تا اینکه انسان هم پیمان با قرآن بوده و در هنگامی که به ملائکه
نکیر و منکر جواب میدهد قرآن کتابم است، این سخن از سر صدق باشد.
۷ - تکرار در تلاوت آیاتی که در آنها بشارت یا
انذار و یا
عقاب و
ثواب و یا
بهشت و
جهنم ذکر شده است، به تناسب وسعت در وقت، که استاد بزرگوار ما
ملا حسینقلی همدانی دراین باره میفرماید: «اگر وقتت به حدی وسیع است که میتوانی هر
آیه را صد مرتبه بلکه دویست مرتبه تکرار کنی تکرار کن، که در این صورت آن آیه شریفه در قلبت جای میگیرد و آنرا آنگونه در قلبت مییابی که گویا بر قلبت نازل شده است.
۸ - مداومت در خواندن دعاهایی که سینه به سینه از طرف
ائمه معصومین علیهمالسّلام روایت شده است خصوصا
صحیفه سجادیه زبور
آل محمد علیهمالسّلام و خصوصا
دعای مکارم الاخلاق آن که همه مکارم اخلاق را در بر دارد و همچنین
دعای نوبه.
۹ - ممارست و تداوم در مطالعه روایات
رسول گرامی اسلام و ائمه طاهرین
علیهمالسّلام که تمام هدایت در تمسک به آثار آنان و کسب فیض از
نور وجودشان میباشد و من خود به بیش از ششصد اجازه از اجازاتی که جدم در اجازات بحار ذکر نموده و از سایر اجازاتی که علماء در کتب اجازاتشان آوردهاند، دست یافتم که در همه آنها یا عمده آنها شیوخ اجازه به مجازون اجازه یافتگان همین سفارش را نمودهاند.
۱۰ - عدم اکتفا در هر باب از ابواب
فقه با مراجعه آن روایاتی که به آن باب تعلق دارد، که من به مقداری از
احکام طهارت در اخباری که در ابواب
دیات آمده بود، دست یافتم.
۱۱ - قرار دادن وقتی برای
محاسبه نفس که روایاتی بر این امر، تاکید فراوان دارد، مانند این روایت که
امام علیهالسّلام میفرماید: «حاسبوا قبل ان تحاسبوا». (قبل از اینکه از شما حسابرسی کنند، خودتان به حساب نفس خویش رسیدگی کنید.)
و همچنین این روایت: «حاسب نفسک حسبة الشریک شریکه» (نفس خود را مورد حسابرسی قرار ده مانند شریکی که شریکش را حسابرسی مینماید.)
و استاد ملا حسینقلی همدانی ما را به آن سفارش میکند و میفرماید: «شبها هنگام خواب، محاسبه نفس داشته باشید.» و اولیاء
خدا در محاسبه نفس مواظبتهای شدیدی داشتهاند. در این باره عالم جلیل القدر سید محمد کاظمی از سید حیدر که از شاگردان بارز
آیتالله میرزا محمد حسن شیرازی و از اصحاب
شیخ جعفر کاشف الغطاء میباشد خاطرهای درباره محاسبه شیخ جعفر کاشف الغطاء نقل میکند: «در یکی از سفرهایش که همراهش بودیم، شب تاریکی را میگذراندیم، او را دیدیم که به کناری رفت و به روی
زمین دراز کشید، او که خود را مانند مردهای در گور قرار داده بود شروع به محاسبه نفسش نمود، وی خودش را خطاب قرار داده و میگفت: یا جعیفر! یا جعیفر! و همه کارهایی که در طول
روز از او سر زده بود و همچنین حقوقی که به ذمه اش آمده بود و طریقه وصول آنها را یکی یکی میشمرد تا اینکه محاسبه به پایان رسید...» .
۱۲ -
نماز شب به مقدار وسع و توان، که در وصایای
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به
امیر مؤمنان علیهالسّلام آمده است که آن حضرت صلیاللهعلیهوآلهوسلّم فرمودند: «علیک بصلاة اللیل» و این جمله را سه مرتبه تکرار نمودند.
۱۳ - زیاد به یاد
مرگ بودن و زیاد به زیارت قبور رفتن و عبرت گرفتن از آنها، که در
روایت آمده است: «ان اکیس المؤمنین اکثرهم ذکرا للموت.» (زرنگترین شخص از بین مؤمنان کسی است که بیشتر به یاد مرگ باشد.)
۱۴ - طولانی نمودن
سجده در ساعات شبانه روز، که انجام این کار توسط ائمه طاهرین
علیهمالسّلام خود عامل مهمی در ترغیب
انسان به آن میباشد.»
میرزا محمد در تصنیف و تالیف زحماتی طاقت فرسا کشید و تالیفات ارزندهای از خود به یادگار گذاشت. آثار وی عبارتند از:
۱ - مستدرک
بحار الانوار: آیتالله تهرانی در
کتابخانه خود به گردآوری
حدیث در ۲۵ جلد اقدام کرد و آن را مستدرک بحار نامید.
بخشی از این مجموعه نفیس، کتاب الاجازات در چند جلد است که میرزا آن را «مستدرک اجازات» نامید و تمام اجازات بحارالانوار را گرد آورد. این اجازات مشتمل بر تقریبا ۱۲۰ اجازه از علماء از اوائل عصر
غیبت تا عصر
علامه مجلسی، تمام اجازات قبل از عصر علامه مجلسی که در بحار نیامده است و تمام اجازات بعد از عصر علامه مجلسی تا عصر خود است.
این کتاب از کتب دیگر کامل تر میباشد، چون تمام اجازات
سید محمد باقر رشتی و اجازات سید نصرالله حائری و مجمع الاجازات و اجازات شیخ عبدالحسین تهرانی و اجازات
آیتالله سید محمد مهدی بحرالعلوم و اجازات موجود در کتاب
طبقات الرجال تالیف ابوجعفر احمد بن محمد بن خالد برقی و اجازات سید محمد باقر بن محمد تقی موسوی اصفهانی و سایر اجازات متفرقه در آن هست و اکثر این موارد از شیوخ اجازه نقل شده است.
روش میرزا محمد در این کتاب به ترتیب اصحاب هر
امام است. ابتدا اصحابی را ذکر میکند که امام سابق را نیز درک کردهاند و سپس متذکر اصحابی میشود که در عصر امام جدید میزیستهاند.
۲ - مصابیح الانوار (فی فهرست ابواب جمیع مجلدات البحار): جهت سهولت در تالیف کتاب مستدرک البحار به نگارش درآمده است.
۳ - الصحیفة المهدویة (فی ادعیة المهدی الحجة عجل الله
تعالی فرجه الشریف): این کتاب، شامل مجموعهای تقریبا ۶۰ دعای مهم است که از
ناحیه مقدسه امام زمان (ارواحنا فداه) صادر شده است، مانند دعای
علوی مصری، دعای عبرات و... میرزا محمد بعضی از ادعیهای که در زمان غیبت خوانده میشود و نیز برخی توسلات را به آن ملحق کرده است. تالیف این کتاب مربوط به سال ۱۳۵۸ق است. در این کتاب ابتدا فهرست ادعیه ذکر شده است و اولین دعای آن با «الحمد لله رب العالمین...» شروع میشود.
۴ - الذکر الجمیل فی ترجمة الخلیل: این کتاب شرح حال خلیل بن احمد فراهیدی لغوی مشهور، مؤسس علم عروض (متوفای: ۱۷۰ق)، مؤلف کتاب «العین» و نویسنده «دیوان الخلیل» است.
۵ - الفوائد العسکریة (سه جلد)
۶ - صحیفة مولانا
علی الهادی علیهالسّلام .
میرزا محمد تهرانی برای اقامه
نماز تلاش فراوانی داشت و همواره در یک ناحیه از رواق حرم
امامین عسکریین (علیهما السلام)
نماز جماعت اقامه میکرد.
روزهای پنج شنبه بر منبر میرفت و به موعظه و بیان معارف میپرداخت. در برپایی مراسم مذهبی و اقامه شعائر دینی همت بسیار والایی داشت،
عزاداری عاشورای حسینی که در حسینیه میرزای شیرازی در سامرا بر پا میشد و خود شخصا، با قبای سیاه، در تمام مراسم شرکت میکرد. صبح هر
جمعه نیز در بیرونی منزل خود روضه خوانی داشت. در این مراسم فرزند بزرگ ایشان میرزا نجم الدین از روی دستخط خود سخنرانی میکرد و مداحان و خطبایی که برای زیارت میآمدند، بر فراز منبر به ادای مراسم میپرداختند.
میرزا در میان بزرگان قبائل سنی موقعیت خاصی داشت، لذا خانه اش مرکز حل بسیاری از اختلافات مردم بود. آنان در
عید فطر و
قربان برای تبریک عید به منزلش میآمدند و فرزندان میرزا هم به رسم تبریک عید در بیرونیهای شیخهای عشایر سامرا شرکت میکردند و این همان سیاستی بود که میرزا محمد تهرانی از سیاست میرزای بزرگ در برخورد با سران سنی شهر آموخته بود.
۱ - بازسازی عتبه مقدسه سامراء و ساختن بارگاه امام زاده سید محمد در شهر بلد میرزا محمد تهرانی که تولیت عتبه مقدسه سامراء را به عهده داشت، برای بازسازی و فراهم آوردن وسائل آسایش زوار حرم
امام هادی و
امام عسکری (علیهما السلام) تلاش فراوانی کرد. در آن ایام خادمان حرم عسکریین (علیهما السلام) برای تکدی به زوار فشار وارد میآوردند. میرزا آنان را تشویق کرد تا باغهایی کنار شط دجله ایجاد کنند.
از جمله کارهای برجسته میرزا بازسازی زیارتگاه امام زاده سید محمد فرزند امام هادی (علیهما السلام) بود که در ۲۴ کیلومتری شهر سامراء و کنار شهر بلد قرار دارد. این امام زاده مورد توجه بسیار
شیعیان عراق میباشد. میرزا با یک برنامه کوتاه مدت و یک برنامه دراز مدت به بازسازی و توسعه صحن و حرم و گنبد و گل دستههای امام زاده پرداخت و وسائل آسایش زوار ـ مسکن، آب شرب، برق و... ـ فراهم آورد. میرزا محمد تهرانی هر سال یکی دو بار پیاده به زیارت امام زاده میرفت. فرزند آیتالله محلاتی میگوید: «من خود در یکی از این سفرها پیاده همراه آن بزرگوار به زیارت امام زاده مشرف شدم.»
میرزا محمد خود شاهد معجزاتی از
امامان معصوم علیهمالسّلام بود که یکی از آنها به شرح زیر است:
از جمله کرامات حضرت حجت (عجل الله
تعالی فرجه الشریف) که در
سرداب مقدس ظاهر شد، شفا یافتن شخص لالی به نام آقا محمد مهدی تاجر بود. به این مناسبت جمعی از زوار، چراغانی با شکوهی در حرمین عسکریین (علیهما السلام) انجام دادند. آقا میرزا محمد تهرانی در این مورد میفرمود:
«در شب اول چراغانی که مرحوم آیتالله مجاهد مرحوم میرزای شیرازی نیز حضور داشتند، طنابی که از گلدسته شرقی به گلدسته غربی بسته بودند و تعداد زیادی فانوس شیشهای به آن آویخته شده بود، گسسته شد، ولی فانوسها چه آنها که روی پشت بام ایوان افتادند و چه آنها که روی هم ریختند، از اعجاز ائمه عسکریین (علیهما السلام) هیچ آسیبی ندیدند.»
[۹] میرزا محمد تهرانی برای گردآوری کتاب و تاسیس کتابخانهای جامع و پر بار تلاش بسیار کرد که حاصل آن تاسیس کتابخانه در منزل وی بود. از سوی دیگر چون فصل الخطاب کار علمی او
حدیث بود، لذا در گردآوری مجامع حدیثی تلاش بسیار میکرد.
کتابخانه او مراجعان بسیاری داشت و مؤلفان و محققان و طلاب
علوم دینی بخصوص فرزند بزرگش میرزا نجم الدین و همچنین نوه دختری اش علامه سید مرتضی عسکری از این کتابخانه بهرههای بسیاری میبردند.
امکان دسترسی آسان به کتابخانه بزرگ میرزا برای علامه سید مرتضی عسکری، تا حدود زیادی عطش او به کتاب و کتابخوانی را برطرف میکرد.
سید مرتضی هر گاه میخواست کتابهای مورد علاقه اش را مطالعه کند، سراغ کتاب خانه پدر بزرگش میرفت. علامه عسکری میگوید:
«کتابخانه مرحوم جدم در دسترس من بود و هرچه کتاب میخواستم، میگرفتم و به خانه میبردم و میخواندم، حتی شبها روی پشت بام هم کتاب میخواندم و گاهی تا کتاب را تمام نمیکردم، نمیخوابیدم در حالی که خانوادهام خیال میکردند من خوابم و بعد از
طلوع فجر، برای بیدار کردنم میآمدند. اینها اولین مطالعات من بود و من تا جوان بودم، هیچ وقت مطالعه را رها نکردم.»
دانشمندانی از نقاط مختلف از جمله مستشرقان انگلیسی و رومی برای تحقیق به این کتابخانه رجوع مینمودند.
کتابهای بسیار با ارزشی در این کتابخانه یافت میشد که قدمت برخی از آنهابه بیش از ۲۰۰ سال میرسید. (مصاحبه با آقای محمدابراهیم شریف عسکری.) همچنین مجموعه نفیس مستدرک البحار، جزئی از این کتابخانه بزرگ به شمار میرفت.
میرزا کتابخانه اش را وقف آستانه مقدسه
امام رضا علیهالسّلام کرد. در یکی از سالها ورثه میرزا محمد تصمیم به انتقال کتب به
آستان قدس رضوی گرفتند، اما به علت اشتباه سفیر وقت ایران، حکومت بعث عراق از جریان انتقال کتب مطلع شد و بیش از هزار کتاب با ارزش را مصادره و جزء اموال ملی ثبت کرد. بنابر نقلی، خیلی از آنها به موزه منتقل شد. علامه عسکری در این باره میفرماید:
«شنیدم کتابخانه آن مرحوم در مکتبه اوقاف در
بغداد موجود است.» (مصاحبه با آقای محمد ابراهیم شریف عسکری.)
آیت الله میرزا محمد تهرانی با دختر دائی خود، سیده عالیه فرزند آیتالله سید زین العابدین قزوینی
ازدواج کرد و از او صاحب ۴ دختر و ۳ پسر شد. فرزندان ذکور میرزا محمد:
(۱۳۹۵ - ۱۳۱۳ ق)
ایشان از بزرگان علما و محققان و از مراجع امور شرعیه و امام جماعت در کاظمین بود. همچنین سالها در سامرا در حرم مطهر عسکریین (علیهما السلام) اقامه
نماز جماعت مینمود. ایشان عمری را به تحقیق و تالیف گذراند. وی صاحب تالیفات ارزندهای میباشد که بخشی از آنها به زبان فارسی برگردانده شده است.
از آن جمله: ۱ -
علی و الخلفاء فی فضائل الامیر علیهالسّلام : از خلفای سه گانه، عبدالله بن عمر، عائشه و... روایاتی درباره فضائل حضرت امیر علیهالسّلام کرده است. ۲ -
علی و الوصیة: در این کتاب ۱۱۰ حدیث از کتب عامه درباره وصایت
امیر مومنان علیهالسّلام و ۱۴ حدیث در مورد تصریح به
خلافت آن حضرت آمده است. ۳ - الخلفاء عند الجمهور ۴ - رفع الشین عن المسح
علی القدمین: شامل۴۰ حدیث معتبر نزد عامه است که دلالت بر وجوب مسح پا دارد. ۵ - اربعون حدیثا فی فضائل السیدة فاطمة علیهاالسّلام ۶ - الدرة البیضاء فی تاریخ حیاة فاطمة الزهراء علیهاالسّلام : دو جلد. ۷ - المهدی عند الجمهور. ۸ - امیرالمؤمنین علیهالسّلام ، مقایسة من کتب اهل السنة والجماعة ۹ - الوضوء فی الکتاب والسنة: طریقه وضو گرفتن
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم را اثبات کرده است. ۱۰ -
علی و بنوه.
ایشان اغلب عطرهای بسیار مرغوب و خوشبو تهیه میکرد و در
امر به معروف و نهی از منکر بسیار کوشا بود.
از علمای معاصر مشهور بود. در سال ۱۳۲۴ق در سامرا متولد شد و از محضر پدرش و علمای دیگر سامرا مانند مرحوم
آیتالله حاج میرزا محمود شیرازی استفاده نمود. میرزا ابوالحسن از مدرسان حوزه سامراء و در محله شرقیه سامرا امام جماعت بود. همچنین به همراه پدر خدمات عمرانی زیادی در حرمین امامین عسکریین و حرم مطهر سید محمد فرزند امام هادی
علیهمالسّلام داشت
ایشان به همراه مرحوم سید هادی موسوی شوشتری متصدی امور زوار شیعه بودند و شیعیان را از دست پلیسهای مزدور سامراء نجات میدادند و پس از فوت پدر به خاطر فعالیتهای مذهبی، توسط رژیم بعث به ایران تبعید شد.
میرزا ابوالحسن، چند سالی در قم رحل اقامت افکند و از محضر مرحوم آیات
سید حسین بروجردی ، حجت و سید محمد تقی خوانساری بهره مند گردید. در حدود سال ۱۳۷۸ق به
تهران رهسپار گردید و در شمیران سکونت گزید و سالها امامت جماعت
مسجد ابو تراب را برعهده داشت. ایشان بسیار متواضع بود و تالیفات ارزندهای چون نوادر العرب و نوادر داشت.
مرحوم شریف رازی در مورد ایشان مینویسد:
«آقای شریف عسکری از دانشمندان غیور و متقی و موصوف به ورع و پارسائی و نسبت به مرحوم آیتالله مجاهد
حاج سید ابوالقاسم کاشانی قدس سره ارادت خاصی داشت و جنازه آن مرحوم را از تهران با پای برهنه تشییع نموده و به حقیر میفرمود آقای کاشانی مجهول القدر در تهران بود زیرا من شاهد و ناظر بودم که با آن مقام علمی چه فداکاریها و مبارزاتی بر علیه انگلیسیها نمود.»
ایشان به کار
تجارت میپرداخت و خدمات خیریه پدر را عهده دار بوده. میرزا مهدی در برنامه تعمیرات و بازسازی مرقد امام زاده سید محمد سالهای متمادی تلاش کرد و دستیار پدر بود. ایشان اجازاتی از
آیتالله سید محمد باقر صدر رحمةاللهعلیه داشت و با صبیه
آقا بزرگ تهرانی به نام مرضیه (مستجاب الدعوة)
ازدواج کرد.
میرزا محمد تهرانی، برای گرد آوری اصحاب معرفت، دختران خود را به ازدواج روحانیون و افراد برجسته حوزوی درآورد که زندگی آنان بدین شرح است:
۱ - آیتالله سید محمد اسماعیل عسکری ساوجی (شیخ الاسلام)
او با دختر اول میرزا محمد (طاهره
خانم) ازدواج نمود و از عالمان دینی و برجسته شهر سامراء به حساب میآمد. این بزرگوار پدر پرچمدار و مدافع مکتب تشیع،
علامه سید مرتضی عسکری (متولد ۱۳۳۳ ق) میباشد.
۲ -
آیتالله میرزا حبیب الله اشتهاردی (مدرس عسکری)
بعد از درگذشت آیتالله سید محمد اسماعیل عسکری همسرش با میرزا حبیب الله عسکری اشتهاردی از مدرسان سرشناس حوزه علمی سامرا ازدواج کردو سید مرتضی عسکری تحت کفالت وی بزرگ شد، بنابراین علامه عسکری تربیت یافته ی آقا میرزا حبیب الله بود.
علامه عسکری درباره استادش مینویسد:
«استاد اصلی من، مرحوم آیتالله آقا میرزا حبیب الله اشتهاردی بود که توجه خاصی به من داشت و حتی برای من و هم مباحثهام (مرحوم شیخ غلامحسین)، درس اختصاصی میگذاشت که جلو بیفتم و متوجه من بود که مباحث را تا آخر، درس بگیرم و به مطالعه و مباحثه اکتفا نکنم».
میرزا حبیب الله اشتهاردی در کنار ابو الزوجه خویش در ناحیه دیگری از رواق حرم مطهر امامین عسکریین (علیهما السلام) اقامه نماز جماعت داشت و در اواخر در ایوان حرم مطهر عسکریین (علیهما السلام) اقامه جماعت مینمود.
همسر ایشان به تعلیم
قرآن و معارف
دین میپرداخت و همه دختران فامیل و خانوادههای
اهل تسنن نزد ایشان قرآن میآموختند.
میرزا حبیب الله سه پسر و دو دختر داشت که غالبا از اهل علم بودند، دختران وی (حوراء و عفت الشریعه) که از حوزه درس دانشمند گرانمایه، شهیده بنت الهدی خواهر آیتالله شهید سید محمد باقر صدر بهره مند شده بودند، منشا آثار معنوی زیادی هستند و سالهای زیادی با برپایی کلاسهای تفسیر قرآن و معارف دین خدمات ارجمندی داشتهاند، از جمله اینکه صدها نفر از بانوان، در محضر مرحومه حوراء عسکری حافظ یا قاری قرآن گشتند.
۳ -
شیخ ذبیح الله محلاتی (مشتاق عسکری)
ایشان پس از مهاجرت از محلات به
نجف اشرف، دوازده سال نزد اساتید بزرگ تلمذ کرد. پس از ۱۲ سال به سامرا رفت. او که خطیب بود و تا آن زمان مجرد نیز مانده بود، مورد توجه میرزا قرار گرفت و با یکی از دختران میرزا محمد (بتول
خانم)
ازدواج کرد و در سامرا ماندگار شد. وی تالیفات فراوانی داشت.
۴ -
آیتالله سید محمد رضا موسوی شوشتری (فقیه اصولی).
میرزا محمد دختر سوم خود (صفیه
خانم) را به ازدواج سید محمد رضا درآورد. او از مدرسان متبحر سامراء بود و تا پایان عمر در مدرسه شیرازی بزرگ به تدریس اصول اشتغال داشت.
۵ -
آیتالله سید محمد حسین سیدی (ناشرالاسلام)
وی با فخریه
خانم دختر چهارم میرزا ازدواج کرد. این ازدواج پس از فوت میرزا محمد و زیر نظر میرزا نجم الدین - پسر بزرگ میرزا - انجام شد.
سید محمد حسین سیدی متولد ۱۳۰۵ ق. در شوشتر، از علمای جلیل القدر معاصر به شمار میرفت و نسبش با هشت واسطه به
سید نعمت الله جزایری میرسد. او برای تحصیل به سامرا و بعد نجف اشرف هجرت کرد و تا سال ۱۳۳۷ق. از محضر بزرگان استفاده برد. در این سال از سوی
آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی به کشورهای آفریقای شرقی مهاجرت کرد و در آن مناطق به مدت ۹ سال به تبلیغ و ارشاد پرداخت، لذا به لقب ناشرالاسلام شهرت یافت. وی در سال ۱۳۹۶ق. وفات یافت.
شهید آیتالله سید
علی سیدی ناشرالاسلام فرزند اوست.
ایرانیهای زیادی برای تحصیل
علم یا زندگی به شهرهای مذهبی عراق مهاجرت کرده بودند. پس از به اجرا در آمدن قانون نامگذاری در ایران، کنسول ایران برای ایرانیان مقیم عراق، شناسنامه صادر میکرد. صدور شناسنامه نیز با نام فامیلی سرپرست خانواده بود و توسط سرپرست معین و به همه افراد خانواده اطلاق میشد.
میرزا محمد تهرانی برای خود و خانواده اش نام فامیلی شریف عسکری را برگزید. شریف را انتخاب کرد زیرا مادرش از سادات بود و عسکری را به این دلیل برگزید که زندگی در کنار مرقد مطهر امامین عسکریین (علیهما السلام) را افتخار خود میدانست.
دامادهای او نیز هر کدام پیش از نام عسکری نام دیگری انتخاب کردند. بنابراین، آقای شیخ ذبیح الله محلاتی، به شیخ ذبیح الله مشتاق عسکری و آقای میرزا حبیب الله اشتهاردی، به میرزا حبیب الله مدرس عسکری نامیده شدند.
این عالم فرزانه نزدیک به یک
قرن از حریم
اهل بیت، بویژه
امام هادی و
عسکری (علیهما السلام) دفاع کرد. او با اینکه
حوزه علمیه سامراء کم رونق شده بود، این شهر را ترک نکرد و خادمی بارگاه مقدس آنان را برگزید.
وی در جواب عدهای که از او میپرسیدند، چرا این شهر گمنام را برای زندگی انتخاب کردهای، میگفت: «من از دوران کودکی با امامان خود عهد بستهام که آنها را ترک نکنم و تا آخر عمر بر این عهد استوار خواهم بود.»
سرانجام این خادم اهل بیت، در سحرگاه
روز دوشنبه ۲۸
جمادی الاولی (۵ اسفند) سال ۱۳۷۱ ق در حالی که بر سجاده
نماز صبح نشسته بود، دعوت حق را لبیک گفت.
خبر وفات این خادم
اهل بیت توسط نوه ایشان -
علامه سید مرتضی عسکری - به سید هبة الدین شهرستانی اعلام شد. وی نیز این خبر جانگداز را به مردم اعلام کرد. با انتشار خبر رحلت این بزرگوار چهره شهر دگرگون شد. سایه غم و تاثر شهر را فرا گرفت. بازار تعطیل شد و تعداد زیادی از مردم اعم از
شیعه،
سنی، پیر و جوان برای تشییع جنازه اش به منزل آن مرحوم آمدند.
پیکر پاک آیتالله میرزا محمد تهرانی، بلافاصله در منزلش
غسل و
کفن شد و از آنجا تا حرم عسکریین تشییع گردید و نزدیک قبر مادرش در رواق حرم عسکریین (علیهما السلام) به
خاک سپرده شد. (در این نوشتار از مقالهای که به قلم جناب آقای
علی مشتاق عسکری (محلاتی) نوشته شده است و مصاحبهای که با آقای محمد ابراهیم شریف عسکری انجام شد، بهرههای فراوانی بردیم که بدین وسیله از ایشان تشکر میکنیم.)
سایت فرهیختگان تمدن شیعه، برگرفته از مقاله«میرزا محمّد تهرانی».