محمد بن یوسف حفصی عدوی مصعبی اطفیش
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَطَّفَیَّش، محمد بن یوسف بن عیسی حفصی عدوی مصعبی، ملقب به قطب الائمه (۱۲۳۶-۲۲ ربیع الثانی ۱۳۳۲ق/۱۸۲۱-۲۰ مارس ۱۹۱۴م)، فقیه
اباضی مغرب بود.
لقب اطفیش یا اَطفیاش برگرفته از تعبیری بربری است.
زادگاه محمد روستای بنی یسجن از وادی مزاب در جنوب
الجزایر است.
او به خاندانی اهل
علم تعلق داشت و به
عمر بن حفص هنتانی - جد خاندان
مالکی مذهب حفصی در
تونس - نسب میبرد،
و نسبت حفصیِ او از همین روست.
نسبت مصعبی وی،
نشان دهنده تعلق او به خاندان بزرگ
بنی مصعب از قبیله بربر زناته در مغرب اقصی است.
از مراحل دانشاندوزی اطفیش گزارش دقیقی در دست نیست و در منابع بیش از آنکه از تحصیلات و استادان وی سخنی به میان آمده باشد، از مهارتهای علمیش گفت و گو شده است.
وی تنها در نوشتههایش به اشاره، از برخی شیوخ خود تجلیل کرده است.
مهمترین منبع درباره شرح حال اطفیش، یادکردهای برادر زاده او ابواسحاق ابراهیم اطفیش است که بخشی از اثر خود الدعایة الی سبیل المؤمنین را به همین موضوع اختصاص داده است.
همچنین گفتنی است که زرکلی، پارهای اطلاعات در این باره را، به طور شفاهی از ابراهیم اطفیش دریافت کرده است.
شماری از نویسندگان در شرح احوالی که از وی به دست دادهاند، او را
فقیه ،
مفسر ،
محدث ،
متکلم ، منطقی و شاعر دانستهاند و این حقیقتی است که وی در تمامی علوم یاد شده اثری از خود برجای گذاشته است.
میتوان گفت وی پس از آنکه در علومی همچون
لغت ،
بیان ،
عروض ،
شعر و نیز
منطق چیرهدست گردید،
در رویکرد خود به فراگیری
علوم ،
فقه و
اصول را اشتغال غالب خویش ساخت و در کنار این دو دانش، از سایر علوم همچون
تفسیر ،
کلام و
حدیث نیز غفلت نورزید.
او مدتها به تدریس اشتغال داشت و به گفتهای، فقیهان و عالمان اباضی نسل پس از وی در منطقه مزاب جملگی از شاگردان وی به شمار میآمدند.
شاید بتوان از میان شاگردان او که از شهرت نسبتاً بیشتری برخوردارند، به
سلیمان پاشا بارونی (د ۱۳۵۹ق) سیاستمدار و مورخ اشاره کرد.
در بین علمای اباضی عمان که دورادور از اطفیش بهره علمی بردهاند، میتوان از
عیسی بن صالح حارثی ،
راشد بن عزیز خصیبی ،
ابن شیخان شاعر و
سعید بن خلفان خلیلی نام برد که شخص اخیر در مسائل فقهی مکاتباتی نیز با وی داشته است.
بیگمان بخشی از نامآوری اطفیش، به نقش او در مسائل سیاسی و اجتماعی کشورش مربوط میشود.
او که از مردان نهضت سیاسی - اجتماعی در الجزایر به شمار میآید، در پرورش و
هدایت نسلی از اصلاح طلبان، تأثیری بسزا داشت.
در تحلیل حیات اجتماعی او، گفتهاند که وی وطن خود را چون آیینش گرامی میداشت و در این راه از هیچ تلاش و کوششی دریغ نمیورزید.
اطفیش به عنوان یک رهبر مذهبی در میان اباضیان وهبی مغرب، از سویی به دنبال برقرار ساختن پیوستگی میان حوزه اباضی مغرب و دیگر حوزههای اباضی بود و از سوی دیگر، در حرکتهای مقدماتی تقریب بین
مذاهب ، تلاش داشت تا مذهب اباضی را نزد صاحبان دیگر مذاهب، به عنوان مذهبی موجه بازشناساند.
برای دست یافتن به وحدت میان اباضیان، اطفیش پیوند مستحکمی با علمای اباضی عمان، همچون
عبدالله بن حُمید سالمی ایجاد کرد و با پیروان مذهب در
عمان و نیز زنگبار ارتباطی نزدیک برقرار ساخت،
تا جایی که اطفیش، برخی از آثار خود را در پی درخواست عالمان مشرقی، تألیف کرد؛ به عنوان نمونه، وی شرح عبیریه در وصف
بهشت را به درخواست
فیصل بن حمود عزانی ، نویسنده عمانی نوشت.
سفر او به
مکه به قصد انجام دادن
مناسک حج که بارها در منابع بدان اشاره شده است،
به خوبی میتوانست فرصتی را برای دیدار او با هم مذهبان و به طور کلی عالمانی از دیگر سرزمینها فراهم آورد.
اطفیش در حالی که با تألیف آثار مختلف، از
مذهب خود دفاع میکرد، تلاش بسیار ورزید تا مذهب اباضی را به سایر
مسلمانان نیز معرفی نماید؛ از اینرو، با برخی شخصیتهای جهان
اسلام ، از جمله
سلطان عبدالحمید دوم ، سلطان عثمانی دیدار کرد و حرکتی اساسی در زمینههای علمی، فرهنگی و دینی در مغرب عربی پدید آورد و خاصه تحولی شگرف در زندگی اجتماعی مردم منطقه مزاب ایجاد کرد.
در طول زندگی اطفیش آنچه بیش از هر چیز دیگری جلب نظر میکند، همت کمنظیر او در کار کتابت و تألیف است، تا آنجا که شمار آثار وی را بالغ بر ۳۰۰ عنوان ذکر کردهاند.
اطفیش در نوشتههای مهم خود، کوشیده است تا تأثیر عملی
شریعت اسلام در زندگی اجتماعی
انسان را باز نماید.
نوشتههای اطفیش از نظر موضوع بسیار متنوع، و از نظر تعداد پر شمار است.
آثار انتشار یافته او از این قرار است:
۱.ازالة الاعتراض عن محقی آل اباض (عمان، ۱۹۸۲م)، که در دفاع از اعتقادات اباضیه نوشته شده است؛
۲.اطالة الاجور فی فضائل الشهور.
زرکلی به چاپ این کتاب که در موضوع فضیلت ماههای سال تألیف شده است، اشاره دارد؛
۳.تحفة الحِب فی الطب (عمان، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م)؛
۴.ترتیب اللقطِ ابوموسی، در فقه که برخی منابع از چاپ آن اطلاع دادهاند.
۵.ترتیب المدونة الکبری تألیف
ابوغانم خراسانی (
بیروت ، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م)؛
۶.تفقیه الغامر، در
فقه (الجزیره، ۱۳۱۹ق)؛
۷.تیسیر التفسیر، تفسیری کامل که نخستینبار در ۶ جلد در الجزیره (۱۳۲۶ق) و بار دیگر در ۱۵ جلد در
عمان (۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م) به چاپ رسیده است؛
۸.جامع الشمل، مجموعهای حدیثی است که فصلی در پایان آن به ذکر انواع
حدیث اختصاص یافته است (چ سنگی، قاهره، ۱۳۰۴ق، نیز عمان، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م)؛
۹.الجامع الصغیر، در فقه (۳ جلد، عمان، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م)؛
۱۰.الجُنّةفی وصف الجَنّة، که شرحی است بر منظومه عبیریه از
محمد بن ابراهیم کندی در وصف بهشت (قاهره، ۱۳۴۵ق/۱۹۲۶م، نیز عمان، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م)؛
۱۱.جواب علی العقبی (چ سنگی،
تونس ، ۱۳۲۳ق)؛
۱۲.دیوان شعر.
این کتاب ضمن مجموعهای در مصر به چاپ سنگی رسیده است
۱۳.الذهب الخالص، در علوم دینی (قاهره، ۱۳۴۳ق/۱۹۲۴م)؛
۱۴.رسالة الامکان، در تاریخ که منابع از چاپ آن خبر دادهاند
۱۵.رسالة فی بعض تواریخ اهل وادی مزاب (چ سنگی، قاهره، ۱۳۲۶ق)؛
۱۶.الرسم فی تعلیم الخط، در قواعد خط عربی (قاهره، ۱۳۴۹ق)؛
۱۷.السیرة الجامعة، در سیره نبوی و به ویژه در
معجزات پیامبر اکرم (ص) (عمان، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م)؛
۱۸.شامل الاصل و الفرع، مشتمل بر موضوعات گسترده در
علوم دینی (۲ جلد، قاهره، ۱۳۴۸ق، نیز عمان، ۱۴۰۴ق/ ۱۹۸۴م)؛
۱۹.شرح اسماءالله الحسنی، که
جیلالی از چاپ آن خبر داده است؛
۲۰.شرح الدعائمِ ابن نظر در فقه (۲ جلد، الجزیره، ۱۳۲۶ق)؛
۲۱.شرح رسالة التوحید، که شرحی است بر کتاب العقیدة
ابوحفص عمر بن جمیع (الجزیره، ۱۳۲۶ق)؛
۲۲.شرح لامیة الافعال، شرحی است بر منظومة لامیة
ابن مالک در
علم صرف که اطفیش تألیف آن را در ۱۲۶۰ق به پایان برده است (۴ جلد، عمان، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۶م)؛
۲۳.شرح النیل، در ۱۰ جلد که شرحی بر متن مهم فقهی النیل، تألیف
عبدالعزیز بن ابراهیم ثمینی (د ۱۲۲۳ق) است.
اطفیش در سنین جوانی دست به تألیف چنین کتابی زده است.
این کتاب در
قاهره (۱۳۰۵-۱۳۴۳ق) و عمان (۱۴۰۶-۱۴۰۹ق/۱۹۸۶-۱۹۸۹م) به چاپ رسیده است؛
۲۴.الغسول فی اسماء الرسول (ص)، که جیلالی
به انتشار آن اشاره کرده است؛
۲۵.کشف الکرب، مجموعهای مشتمل بر نامههای اطفیش به اهل عمان (۲ جلد، عمان، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م)؛
۲۶.وفاء الضمانة باداء الامانة، اثری است مشتمل بر مباحث گوناگون دینی که مؤلف ابتدا در آن به حدیث و اقسام آن و سپس به موضوعات متنوع دینی در ۸۲ باب پرداخته که هر باب مشتمل بر ۴۰ حدیث به سنت اربعیننویسی است (۳ جلد، قاهره، ۱۳۰۶- ۱۳۲۶ق، نیز عمان، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۸م)؛
۲۷.همیان الزاد الی دارالمعاد، تفسیر کاملی از قرآن کریم در ۱۴ مجلد (زنگبار، ۱۳۵۰ق) که به گفته
صلیبی اطفیش آن را در ایام جوانی تألیف کرده است؛
برپایه یادداشتهای موجود بر نسخ خطی، آثار گوناگون اطفیش در زمان حیات وی، در دیگر مراکز اباضی چون عمان استنساخ میشده، و تداول داشته است.
اطفیش کتابخانهای نفیس و منحصر به فرد مشتمل بر آثار
مذهب اباضی ، به خصوص در حوزه مغرب در اختیار داشت که در برگیرنده شماری قابل ملاحظه از آثار خطی بود، کتابخانهای که خود در زمان حیاتش برای بهرهگیری عالمان و طالبان اباضی در
بنی یسجن وقف کرد.
شایان توجه است که در میان کتابهای این مجموعه، نسخ آثار و دستنوشتههای خود وی نیز به چشم میخورد.
(۱) محمد اطفیش، تیسیر التفسیر، عمان، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م.
(۲) محمد اطفیش، الجنة فی وصف الجنة، عمان، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۳) محمد اطفیش، شرح لامیة الافعال، عمان، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۶م.
(۴) محمد اطفیش، شرح النیل، عمان، ۱۴۰۶-۱۴۰۹ق/۱۹۸۶-۱۹۸۹م.
(۵) محمد اطفیش، کشف الکرب، عمان، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۶) سلیمان بارونی، مختصر تاریخ الاباضیة، تونس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
(۷) عبدالرحمان جیلالی، تاریخ الجزائر العام، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
(۸) سالم حارثی، العقود الفضیة، عمان، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۹) خاتمة الجامع الصغیر اطفیش، عمان، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۱۰) «ذکر اسماء بعض شیوخ الوهبیة»، همراه ج ۲ السیر شماخی، به کوشش احمد بن سعود سیابی، عمان، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
(۱۱) زرکلی، الاعلام.
(۱۲) محمد سخاوی، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۳ق به بعد.
(۱۳) محمدعلی صلیبی، مقدمه بر کشف الکرب (نک: هم، اطفیش).
(۱۴) عمر کحاله، معجم المؤلفین، بیروت، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۷م.
(۱۵) خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی عربی، تهران، ۱۳۴۴ش.
(۱۶) عادل نویهض، معجم اعلام الجزائر، بیروت، ۱۹۷۱م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «اطفیش»، ج۹، ص۳۶۵۴.