• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

محمد بن عبدالرحمان خطیب قزوینی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جلال‌الدین محمد بن عبدالرحمان خطیب قزوینی»، ادیب، نظریه‌پرداز بلاغت، خطیب و قاضیالقضات مصر و شام در سده‌های هفتم و هشتم است.



«جلال‌الدین محمد بن عبدالرحمان خطیب قزوینی»، ادیب، نظریه‌پرداز بلاغت، خطیب و قاضیالقضات مصر و شام در سده‌های هفتم و هشتم است.


نام وی در تمام منابع، « محمد» آمده، ولی خواندمیر نام او را محمود و ابن کثیر در یک جا نام پدر وی را «عبدالرحیم» ذکر کرده است.


کنیه‌های او را ابوالمعالی و ابوعبداللّه نوشته‌اند و به سبب عهده‌داری منصب خطابت در دمشق و مصر او را خطیب دمشق و خطیب مصری نیز گفته‌اند. در برخی منابع، خطیب قزوینی را از خاندان ابودلف عجلی (متوفی ۲۲۶)، ادیب، شاعر، موسیقی‌دان و از امیران دوره عباسیان، دانسته‌اند. خاندان ابودلف به دلیل شورش بر خلافت عباسیان، به طبرستان و قزوین کوچ کردند. از بازماندگان این خاندان در قزوین عبدالکریم رافعی قزوینی، مؤلف کتاب «التدوین فی أخبار قزوین»( متوفی ۶۲۳) بود که با خانواده خطیب قزوینی نسبت خویشاوندی داشت.


خطیب قزوینی در شعبان ۶۶۶ ق، در موصل زاده شد.


پدر و پدربزرگ خطیب نیز قاضیالقضات بودند.


معاصران خطیب؛ یعنی ذهبی، ابن فضل‌اللّه عمری، ابن وردی، صَفَدی، ابن نُباته، یافعی، سُبْکی، اسنوی، محمد بن رافع سلامی و ابن کثیر از وی یاد کرده‌اند. به تصریح ابن وردی، نویسندگان معاصر خطیب قزوینی نسبت به ذکر جزئیات زندگانی او احساس نیاز نکرده‌اند و ازاین‌رو آگاهی ما از زندگانی وی چندان فراوان نیست.


خطیب نزد پدرش دانش اندوخت و دانش‌های رایج عصر خود را از منقول و معقول نزد شمس‌الدین اَیْکی، شهاب‌الدین اَربِلی، شیخ عزالدین فاروثی و دیگران فرا گرفت. او از فاروثی و دیگران حدیث نیز نقل کرده است. خطیب قزوینی به گفته تمام منابع، شافعی و به‌ تصریح صفدی، اشعری‌ مسلک بوده است. خطیب را فردی ذوالفنون، علامه، جامع معقول و منقول، امام در بلاغت و استاد در فقه، لغت، تدریس و خطابت معرفی کرده‌اند.


از جمله شاگردان خطیب در علوم بلاغی، ابن فضل‌اللّه و بهاءالدین سُبْکی بوده‌اند. سبکی، « تلخیص المفتاح» خطیب قزوینی را نیز روایت کرده است. بسیاری نیز نزد خطیب اصول فقه آموختند. خطیب از مشایخ اجازه صفدی و ابوعبداللّه ابن مرزوق نیز بوده است. بِرْزالی نیز از خطیب حدیث نقل کرده است.


خطیب مردم را به فراگیری اصول فقه و معانی و بیان ترغیب می‌کرد. او در جوانی به همراه پدرش و برادرش راهی بلاد روم؛ آسیای صغیر و آناطولی شد و در ۶۸۶ که بیست ساله بود، قاضی منطقه‌ای در آنجا شد؛ هرچند ابن تغری بِردی، به دلیل حنفی بودن بیشتر ساکنان آن منطقه، در قاضی شدن فردی شافعی‌مذهب در آنجا تردید کرده است.


به گفته ابن کثیر، خطیب قزوینی و برادرش پس از ۶۹۰ وارد دمشق شدند و خطیب نزد شیخ برهان‌الدین، فرزند تاج‌الدین سبکی شیخ شافعیان، به‌عنوان مُعید ( تکرارکننده درس استاد برای شاگردان) در مدرسه بادرائیه مشغول به کار شد. او چندین سال در دمشق برای مطالعه به کتاب‌خانه‌هایی می‌رفت که کتاب‌های ارزشمند وقف‌شده در آنها نگهداری می‌شد و تمام روز در آنجا مطالعه می‌کرد. او در شعبان ۶۹۳ در مدرسه مسروریه به تدریس پرداخت و در ۶۹۶ جانشین برادرش در مقام قضای دمشق شد. در ۶۹۹ نیز مدرّس مدرسه امینیه دمشق، از مدارس شافعیان، شد و در اول محرّم ۷۰۵ جانشین نجم‌الدین ابن صَصْری در مقام قضا گردید. مدتی نیز خطیب مسجد جامع اموی در دمشق بود که گویا به فرمان نایب السلطان، افرم و در شوال ۷۰۶ بوده است. در ذی‌قعده ۷۰۹ خطیب به‌طور موقت از خطابت دمشق کنار گذارده شد و قاضی بدرالدین محمد حنبلی به‌جای وی خطبه خواند، اما در ۷۱۰ مجددا خطیبِ دمشق شد.

در ۷۲۴ قاضیالقضاتی شام به خطیب قزوینی پیشنهاد شد، اما به سبب بدهی‌های فراوان خطیب و کردار زشت فرزندش عبداللّه، او را برای این شغل مناسب ندیدند. البته ملک ناصر محمد بن قلاوون، حاکم وقت، با پرداخت بدهی‌های خطیب که سی هزار یا صد هزار درهم بود و صدور دستور برای ماندن فرزندش در مصر، در رجب ۷۲۴ خطیب را به قاضیالقضاتی شام برگزید. خطیب در این سمت به یاری فقیران شتافت و دارایی‌های اوقاف را صرف آنان کرد. وی هم‌زمان در مدارس عادلیه و غزالیه نیز به تدریس پرداخت.


به گفته ابن بطوطه، در ۷۲۶، مسجد دمشق سیزده امام جماعت داشت و خطیب، امام جماعت شافعیان و مقدم بر همه بود و در دارالخطابه سکنا گزیده بود. در جمادی‌الآخره ۷۲۷، خطیب قزوینی قاضیالقضات مصر شد و یازده سال در این سمت ماند و در مدارس ناصریه، صالحیه و دارالحدیث الکاملیة مصر نیز به تدریس پرداخت. به تعبیر صفدی، خطیب بیشتر شبیه وزیر بود تا قاضی؛ زیرا آنچه می‌خواست، نزد سلطان عملی می‌کرد. در سال‌های قاضیالقضاتی خطیب، کردار نادرست فرزند خطیب، عبداللّه، به جایی رسید که مردم نزد سلطان از او شکایت کردند و به همین سبب سلطان در ۷۳۸، خطیب قزوینی را از سمت قاضیالقضاتی مصر عزل کرد.


به گفته ابن وردی، خانه خطیب قزوینی در مصر که بیش از یک میلیون درهم ارزش داشت، مصادره شد. خطیب پس از عزل، به‌عنوان قاضی و جانشین شهاب‌الدین محمد اربلی راهی شام شد، ولی پس از مدتی فلج شد و بر اثر بیماری درگذشت. به هنگام بیماری خطیب، فرزندش بدرالدین محمد عهده‌دار کارهای او بود. بیشتر منابع درگذشت وی را در ۱۵ جمادی‌الاولی ۷۳۹ در ۷۳ سالگی و در دمشق دانسته‌اند. ابن فضل اللّه عمری سن او را هنگام وفات ۷۴ نوشته است. ابن تغری بردی نیمه جمادی‌الآخره ۷۳۹ را تاریخ درگذشت وی ذکر کرده است. پیکر خطیب قزوینی را با شکوه بسیار تشییع کردند و در مقبره صوفیه در دمشق به خاک سپردند.


خطیب قزوینی علاوه بر عبداللّه و بدرالدین محمد، دو فرزند دیگر به نام‌های عبدالرحیم تاج‌الدین و عبدالکریم صدرالدین داشت که هر دو به خطابت و تدریس اشتغال داشتند.


۱. تلخیص المفتاح ( تلخیصی است از باب سوم مفتاح العلوم سکّاکی در علم بلاغت)؛
۲. الإیضاح (آن را إیضاح التلخیص و الإیضاح فی المعانی و البیان نیز گفته‌اند)؛
۳. الشَّذْر المرجانی فی شعر الأرَّجانی (گزیده‌ای است از سروده‌های قاضی احمد بن محمد ارّجانی، شاعر ایرانی تازی‌گو، متوفای ۵۴۴)؛
۴. الأصول (به گفته احمد مطلوب، در اصول فقه شافعی بوده است)؛
۵. شرح قصیده لامیه ساوی (متوفی ۷۴۹)، که در باب عروض است؛
۶. شرح قصیده تائیه ابن فارض.
[۱] برگرفته از دانش‌نامه جهان اسلام، ج ۱۵، ص ۷۳۹، به قلم باقر قربانی زرّین.



۱. برگرفته از دانش‌نامه جهان اسلام، ج ۱۵، ص ۷۳۹، به قلم باقر قربانی زرّین.



نرم‌افزار ادبيات عرب، مرکز تحقيقات کامپيوتری علوم اسلامی.




جعبه ابزار