• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

محتوای سوره انشراح

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سوره انشراح نود و چهارمین سوره قرآن کریم می باشد.



سوره انشراح نود و چهارمین سوره قرآن کریم در ترتیب مصحف و به اعتقاد بیشتر مفسران مکّی است. بعضی از متأخّرین با توجه به سیاق و محتوای آیات که به شماری از نعمت‌های ویژه خداوند به پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) اشاره می کند و به ویژه آیه «و رَفَعنا لَکَ ذِکرَک» که از بلند آوازه شدن نام پیامبر (صلی الله علیه وآله) سخن می گوید و این امر در مدینه و در سال های پایانی دعوت آن حضرت به وقوع پیوست احتمال مدنی بودن این سوره را داده و حتی مدنی بودن آن را ترجیح داده اند
[۲] تفسیر قاسمی، ج۱۷، ص۱۸۳.
.
ولی با توجه به روایات ترتیب نزول و ارتباط معنایی روشن سوره با سوره ضحی ، به حدی که برخی آن را ادامه یا کامل کننده سوره ضحی دانسته اند مکی بودن سوره انشراح قوی تر به نظر می رسد.
[۴] مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۱۲، ۷۶۹.
[۵] البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۲۸۰.
[۶] الاتقان، ج۱، ص۲۹ - ۳۱.



برحسب روایات ترتیب نزول، سوره انشراح یازدهمین
[۷] مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۱۲.
[۸] البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۲۸۰.
[۹] الاتقان، ج۱، ص۲۹ - ۳۱.
(بدون احتساب سوره حمد) یا دوازدهمین
[۱۰] مفاتیح الاسرار، ج۱، ص۱۲۸.
[۱۱] التمهید، ج۱، ص۱۳۵.
سوره مکی است و بعداز سوره ضحی و قبل از سوره عصر نازل شده است
[۱۲] مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۱۲.
[۱۳] البرهان، ج۱، ص۲۸۰.
[۱۴] التمهید، ج۱، ص۱۳۵.
و ۸ آیه و ۲۷ کلمه
[۱۵] المعجم الاحصائی، ج۱، ص۳۱۰.
دارد.


این سوره را از صدر اسلام در تفاسیر، مصاحف، کتب حدیث و کتاب های فقهی، سوره «الم نشرح» می نامیدند؛ ولی در چند قرن اخیر در بعضی از تفاسیر و مصحف ها نام «انشراح» را که مصدر باب انفعال از فعل «نَشْرَح» است و معنای حاصل مصدری دارد برای آن برگزیده اند؛ نیز در قرن اخیر در مصاحف و تفاسیر نام «شرح» برای این سوره متداول گردیده است.
[۱۷] تاریخ قرآن، ص۵۹۰.



ارتباط معنایی سوره انشراح با سوره قبل ( ضحی ) چنان آشکار است که همه مفسران به آن اشاره کرده اند. سوره ضحی با امتنان بر رسول مکرم اسلام (صلی الله علیه وآله) و بیان بخشی از مواهب بزرگ الهی به آن حضرت پایان گرفته است. سوره انشراح نیز با امتنان بر رسول گرامی (صلی الله علیه وآله) و بیان قسمتی دیگر از مواهب الهی به ایشان آغاز شده است.
[۱۸] مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۶۸.

این پیوند شدید در کنار روایاتی که شیعه از امامان اهل بیت (علیهم السلام) و اهل سنت از برخی صحابه و تابعان نقل کرده اند سبب شده است که گروهی از اهل سنت و بسیاری از عالمان شیعه به وحدت این دو سوره حکم کنند.

۴.۱ - مصادیق وحدت

نقل شده است که اُبیّ در مصحف خود این دو سوره را با بسمله از هم جدا نکرده بود
[۲۰] مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۲۸.
؛ نیز روایت شده است که طاووس و عمر بن عبد العزیز سوره های انشراح و ضحی را یک سوره محسوب می کردند و آن دو را بدون فاصله بسمله در یک رکعت از نماز واجب می خواندند.
[۲۱] التفسیرالکبیر، ج۳۲، ص۲.

گرایش مشهور مفسران و فقهای شیعه چون شیخ صدوق
[۲۳] الهدایه، ص۱۳۵.
، سید مرتضی ، شیخ طوسی ، علامه طبرسی
[۲۷] مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۶۹.
، محقق حلّی و... براساس روایات اهل بیت (علیهم السلام) به وحدت دو سوره با حذف بسمله بین آن دو بوده است.

۴.۲ - مخالفان وحدت

امّا ابن ادریس با پذیرش وحدت دو سوره، حذف بسمله میان آن دو را به دلیل وجود آن در مصحف و تواتر مصحف نپذیرفته است. سپس علامه حلّی با ناتمام دانستن دلالت روایات بر وحدت دو سوره و با استناد به روایاتی که بر تعدّد دو سوره دلالت دارد در وحدت دو سوره تشکیک کرده است.
[۳۵] مختلف الشیعه، ج۲، ص۱۷۰.

غالب علمای پس از وی، مانند شهید اول ، شهید ثانی ، محقق کرکی و محقق عاملی نیز نظریه او را تأیید و دلالت روایات بر وحدت دو سوره را رد کردند. صاحب جواهر نیز اگر چه نظر صریحی در این مسئله نمی دهد؛ ولی در دلایل قائلان به وحدت مناقشه می کند.
البته در همین دوره نیز اخباریان
[۴۴] غایة المرام، ج۱، ص۱۵۲.
و گروهی از علمای غیر اخباری
[۴۵] الکاشف، ج۷، ص۵۸۰.
نظریه وحدت را پذیرفته و از آن دفاع کرده اند.

۴.۳ - وحدت در فقه

با وجود همه این اختلافات، از نظر حکم فقهی بیشتر فقهای شیعه به وجوب یا وجوب احتیاطی قرائت این دو سوره با هم و با ثبوت بسمله در یک رکعت از نماز واجب فتوا داده اند
[۴۹] مجموعه مؤلفات صدر، «منهاج الصالحین»، ج۱۴، ص۲۲۸، .
، مگر آنان که قرائت کمتر از یک سوره کامل در یک رکعت از نماز واجب را جایز می دانند.
[۵۱] تبصرة الفقهاء، ج۱، ص۱۳۴ - ۱۳۶.

به نظر می رسد رأی صحیح در این باب عدم وحدت این دو سوره است و روایات نیز بر بیش از جواز خواندن این دو سوره با هم در یک رکعت از نماز واجب دلالتی ندارد، حتی از بعضی روایات عدم وحدت این دو سوره استفاده می شود.
[۵۲] الاستبصار، ج۱، ص۳۶۴ - ۳۶۵.



هدف این سوره آرامش دادن به رسول خدا (صلی الله علیه وآله) و دعوت آن حضرت به پایداری است، ازاین رو خداوند نعمت های بزرگی را که به آن حضرت ارزانی کرده است یادآور می شود و او را به پیروزی بر مشکلات بشارت و به عبادت و دعا فرمان می دهد.


سوره انشراح با بیان سه موهبت بزرگ از مواهب الهی ویژه پیامبر (صلی الله علیه وآله) آغاز می شود.

۶.۱ - آیه اول تا چهارم

ابتدا شرح صدر پیامبر (صلی الله علیه وآله) به گونه ای که آمادگی پذیرش وحی و ادای حق رسالت و صبر در برابر سختی ها و تحمل آزار و اذیت مردم را داشته باشد، مطرح گردیده است. سپس به سبک کردن بار سنگین رسالت و مسئولیت دشوار نبوت و هدایت مردم اشاره می کند و در چهارمین آیه به بیان سومین نعمت یعنی بلند آوازه کردن نام آن حضرت می پردازد که از مصادیق آن، این است که خدای سبحان نام پیامبر (صلی الله علیه وآله) را در اذان و اقامه و تشهّد نماز در کنار نام خویش قرار داده است.
در روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) آمده است: خداوند عزّوجلّ به رسولش می فرماید: «هرگاه نام من برده شود نامت با نام من ذکر می شود».
[۵۶] مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۷۱.


۶.۲ - آیه پنجم و ششم

در پنجمین آیه به پیامبر (صلی الله علیه وآله) مژده آسانی پس از دشواری می دهد: «فَاِنَّ مَعَ العُسرِ یُسراً» و در آیه بعد این مطلب را تکرار می کند.
گروهی از مفسران تکرار «العُسر» را به صورت معرفه دلیل بر یکی بودن آن دو دانسته و تکرار «یُسراً» را به صورت نکره دلیل بر تعدد و مغایرت آن دو با هم می دانند، بنابراین، مقصود آیه چنین است که در برابر هر عسر دو یسر وجود دارد: یک یُسر در دنیا و یسری دیگر در آخرت .
این نظر با روایات نیز سازگاری دارد. برای نمونه از پیامبر (صلی الله علیه وآله) روایت شده است: «خداوند یک عسر و دو یسر آفرید. یک عسر نمی تواند بر دو یسر غلبه کند»
[۵۹] مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۷۱ - ۷۷۲.
[۶۰] التفسیر الکبیر، ج۳۲، ص۶.
؛ اما علامه طباطبایی این تکرار را صرفاً تأکید معنای آیه پیشین می داند و سه نعمت ذکر شده در ابتدای سوره را از مصادیق یسر پس از عسر به شمار می آورد.

۶.۳ - آیه هفتم و هشتم

در نهایت خداوند خطاب به پیامبر (صلی الله علیه وآله) می فرماید: هرگاه از واجبات فارغ شدی خود را در عبادت و دعا به سختی بینداز: «فَاِذا فَرَغتَ فَانصَب • و اِلی رَبِّکَ فَارغَب» در تفسیر این دو آیه مفسران وجوه دیگری نیز ذکر کرده اند که بعضی از باب بیان مصداق و برخی نیز ضعیف و بدون دلیل است.
[۶۳] مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۷۲-۷۷۳.

از پیامبر (صلی الله علیه وآله) نقل شده است که فرمود: «از خداوند متعالی سؤالی کردم که ای کاش نمی کردم؛ گفتم: پروردگارا پیغمبرانی قبل از من آمده اند. برای بعضی از ایشان باد را مسخّر گردانیدی و بعضی، مردگان را زنده می کردند. فرمود: آیا یتیم نبودی و من پناهت دادم؟ گفتم:بلی. فرمود: آیا گمشده نبودی و من هدایتت کردم؟ گفتم: بلی. فرمود: آیا سینه ات را گشاده نساختم و سنگینی روی دوشت را برداشتم؟ گفتم: آری ای پروردگار من».
[۶۴] اسباب النزول، ص۲۵۴.
[۶۵] مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۷۰.
[۶۶] کنز الدقائق، ج۱۴، ص۳۳۲.



بنا به روایتی پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: یا علی ! کسی که این سوره را قرائت کند گویا فقیران امت مرا سیر کرده است و در برابر هر آیه در روز قیامت تن پوشی بهشتی به او می دهند.


الاتقان فی علوم القرآن؛ اسباب النزول، واحدی؛ اسرار ترتیب القرآن؛ الانتصار؛ البرهان فی علوم القرآن؛ بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز؛ تاریخ قرآن، رامیار؛ تبصرة الفقهاء بین الکتاب والسنه؛ تذکرة الفقهاء؛ تفسیر التحریر و التنویر؛ تفسیر الکاشف؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب؛ تفسیر المراغی؛ التمهید فی علوم القرآن؛ جامع المقاصد فی شرح القواعد؛ جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام؛ الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة؛ الذکری؛ الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیه؛ روض الجنان و روح الجنان؛ شرایع اسلام فی مسائل الحلال و الحرام؛ غایة المرام فی شرح شرایع الاسلام؛ کتاب السرائر؛ المبسوط فی فقه الامامیه؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ المجموعة الکاملة لمؤلفات السید محمد باقر الصدر؛ محاسن التأویل، قاسمی؛ المختصر النافع فی فقه الامامیه؛ مختلف الشیعة فی احکام الشریعه؛ مدارک الاحکام فی شرح شرایع الاسلام؛ مستمسک العروة الوثقی؛ المعتبر فی شرح المختصر؛ المعجم الاحصائی لالفاظ القرآن الکریم؛ مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار؛ منهاج الصالحین، خویی؛ منتهی المطلب؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی؛ وسائل الشیعه؛ الهدایه (فی الاصول والفروع).


۱. شرح/سوره۹۴، آیه۱.    
۲. تفسیر قاسمی، ج۱۷، ص۱۸۳.
۳. المیزان، ج۲۰، ص۳۱۳.    
۴. مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۱۲، ۷۶۹.
۵. البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۲۸۰.
۶. الاتقان، ج۱، ص۲۹ - ۳۱.
۷. مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۱۲.
۸. البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۲۸۰.
۹. الاتقان، ج۱، ص۲۹ - ۳۱.
۱۰. مفاتیح الاسرار، ج۱، ص۱۲۸.
۱۱. التمهید، ج۱، ص۱۳۵.
۱۲. مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۱۲.
۱۳. البرهان، ج۱، ص۲۸۰.
۱۴. التمهید، ج۱، ص۱۳۵.
۱۵. المعجم الاحصائی، ج۱، ص۳۱۰.
۱۶. التحریر والتنویر، ج۳۰، ص۴۰۷.    
۱۷. تاریخ قرآن، ص۵۹۰.
۱۸. مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۶۸.
۱۹. اسرار ترتیب القرآن، ص۱۵۲.    
۲۰. مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۲۸.
۲۱. التفسیرالکبیر، ج۳۲، ص۲.
۲۲. تفسیر مراغی، ج۳۰، ص۱۸۸.    
۲۳. الهدایه، ص۱۳۵.
۲۴. الانتصار، ص۱۴۷.    
۲۵. المبسوط، ج۱، ص۱۰۷.    
۲۶. النهایه، ص۷۸.    
۲۷. مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۶۹.
۲۸. شرایع الاسلام، ج۱، ص۶۶.    
۲۹. المعتبر، ج۲، ص۱۸۷ - ۱۸۸.    
۳۰. المختصر النافع، ص۳۱.    
۳۱. وسائل الشیعه، ج۶، ص۵۴ - ۵۶.    
۳۲. الحدائق، ج۸، ص۲۰۴ - ۲۰۵.    
۳۳. جواهرالکلام، ج۱۰، ص۲۰.    
۳۴. السرائر، ج۱، ص۲۲۰ - ۲۲۱.    
۳۵. مختلف الشیعه، ج۲، ص۱۷۰.
۳۶. تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۱۱۶.    
۳۷. منتهی المطلب، ج۱، ص۲۷۶.    
۳۸. الذکری، ص۱۹۱.    
۳۹. روض الجنان، ص۲۶۹ - ۲۷۰.    
۴۰. الروضة البهیه، ج۱، ص۶۱۲ - ۶۱۳.    
۴۱. جامع المقاصد، ج۲، ص۲۶۲.    
۴۲. مدارک الاحکام، ج۳، ص۳۷۷.    
۴۳. جواهر الکلام، ج۱۰، ص۲۰ - ۲۴.    
۴۴. غایة المرام، ج۱، ص۱۵۲.
۴۵. الکاشف، ج۷، ص۵۸۰.
۴۶. منهاج الصالحین خوئی، ج۱، ص۱۶۴.    
۴۷. مستمسک العروه، ج۶، ص۱۷۵.    
۴۸. مستمسک العروه، ج۶، ص۱۷۵ - ۱۷۶.    
۴۹. مجموعه مؤلفات صدر، «منهاج الصالحین»، ج۱۴، ص۲۲۸، .
۵۰. الحدائق، ج۸، ص۲۰۵ - ۲۰۶.    
۵۱. تبصرة الفقهاء، ج۱، ص۱۳۴ - ۱۳۶.
۵۲. الاستبصار، ج۱، ص۳۶۴ - ۳۶۵.
۵۳. المیزان، ج۲۰، ص۳۶۵.    
۵۴. التحریر والتنویر، ج۳۰، ص۴۰۷.    
۵۵. المیزان، ج۲۰، ص۳۱۳.    
۵۶. مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۷۱.
۵۷. المیزان، ج۲۰، ص۳۱۵.    
۵۸. المیزان، ج۲۰، ص۳۱۸.    
۵۹. مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۷۱ - ۷۷۲.
۶۰. التفسیر الکبیر، ج۳۲، ص۶.
۶۱. المیزان، ج۲۰، ص۳۱۶ - ۳۱۷.    
۶۲. المیزان، ج۲۰، ص۳۱۷.    
۶۳. مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۷۲-۷۷۳.
۶۴. اسباب النزول، ص۲۵۴.
۶۵. مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۷۰.
۶۶. کنز الدقائق، ج۱۴، ص۳۳۲.
۶۷. بصائر ذوی التمییز، ج۱، ص۵۲۶.    

دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «سوره انشراح».    




جعبه ابزار