محارب (فقه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اهل حرب یا حربی (کافر حربی) یا محارب به
کفار غیر
اهل ذمه اطلاق می شود. از این عنوان در بابهایی مانند
خمس،
جهاد،
تجارت،
ودیعه،
عتق،
احیاء موات و
ارث سخن رفته است.
کفار دو گروهاند:
۱ -
اهل کتاب (کتابی)
۲ - غیر اهل کتاب.
اهل کتاب نیز به ذمی (
اهل ذمه) و غیر ذمی تقسیم میشوند.
اهل
ذمه نیز یا پایبند به
پیمان ذمه هستند یا آن را
نقض کردهاند.
بر همه
کفار جز اهل
ذمه که پایبند به
پیمان خویش هستند، عنوان اهل حرب یا حربی اطلاق میگردد؛ خواه در حال
جنگ با
مسلمانان باشند یا نباشند.
حربیان از آن جهت که عنوان
کافر بر آنان صادق است، مشمول همه احکامیاند که بر کفار مترتب است، لیکن از آن جهت که حربیاند،
احکام ویژهای دارند که بدان اشاره میشود.
از حربی غیر اهل کتاب، جز
اسلام پذیرفته نیست و در صورت خودداری از آن،
جهاد با او با وجود شرایط آن
واجب است.
اسیران زن و
کودک اهل حرب به
بردگی گرفته، و مردان
بالغ آنان پیش از خاموش شدن شعله جنگ، کشته میشوند و پس از آن به قول مشهور،
امام علیهالسلام در
آزاد کردن یا به بردگی گرفتن آنان مخیر است.
اموال منقول یا غیر منقولی که مسلمانان در
نبرد با اهل حرب به دست میآورند، در صورتی که جنگ به
اذن امام علیهالسلام بوده،
غنیمت آنان است و اگر بدون اذن بوده، از آن امام علیهالسلام است.
اگر مال مسلمانی که به غنیمت حربی درآمده است، به دست مسلمانان بیفتد، غنیمت به شمار نمیرود و باید به
مالک مسلمانش بازگردانده شود.
زمین از جمله غنائمی است که چند صورت دارد:
۱. زمینی که در حال فتح،
آباد بوده و با اذن امام و
قهر و غلبه
فتح شده باشد. این زمین همیشه
ملک همه مسلمانان است(زمین
مفتوح عنوه).
۲. زمینی که با اذن امام و قهر و غلبه فتح شده، لیکن در حال فتح،
موات بوده است. این زمین ملک امام علیهالسلام است،
همچنین است اگر مسلمانان بدون
جنگ بر آن دست یافته باشند.
۳. اگر مسلمانان با کفار بر
سرزمین فتح شده
صلح کنند- بدین صورت که زمین از آن کفار باشد و آنان در مقابل، بخشی از
محصول آن را بر حسب تعیین امام یا
نایب وی، به
دولت اسلامی بپردازند- زمین بر ملک صاحبانش باقی میماند، لیکن اگر صلح بدینگونه باشد که زمین از آن مسلمانان باشد و کفار، حق بهرهبرداری از آن را داشته باشند، زمین
حکم صورت اول را دارد.
از میان
انسانها، تنها، کافر حربی را میتوان ابتدائاً به بردگی گرفت و به بردگی گرفتن غیر کافر حربی به طور ابتدایی
جایز نیست.
مال کافر حربی مانند
جان او بیحرمت است. بنابراین، آنچه از اموال وی به دست مسلمانی افتد با قصد
تملک،
ملک گیرنده آن میشود، لیکن باید
خمس آن را بپردازد.
اگر اموال اهل حرب به صورت
امانت در
اختیار مسلمانی قرار گرفته، رد آن بر وی
واجب است.
بر
مسلمان جایز است از کافر حربی
ربا بگیرد، ولی ربا دادن مسلمان به حربی جایز نیست.
فروختن
سلاح به کفار حربی در حال
جنگ با مسلمانان یا در غیر حال جنگ به انگیزه کمک و
تقویت آنان،
حرام است.
مسلمان میتواند به کافر حربی
امان دهد.
پس از امان، جان و مال او
محترم است و
تعرض به آنها، جایز نیست.
قرارداد صلح و
آتش بس با اهل حرب، به هر نحو که
امام علیهالسلام
صلاح بداند جایز است.
در این صورت، جان و مال آنان محترم خواهد بود.
اگر حربی
ادعا کند که از
اهل کتاب است تا از او
جزیه گرفته شود سخنش پذیرفته است و نیاز به
بیّنه ندارد.
کافر حربی که در
سرزمین کفر، مسلمان شده، در صورت چیره شدن مسلمانان بر آن سرزمین،
جان و
اموال منقول وی مانند
اثاثیه،
مرکب،
طلا و
نقره، محفوظ و محترم است و
تعرض به آنها جایز نیست، لیکن اموال غیر منقولش مانند
زمین و
خانه، غنیمت مسلمانان است.
فرزندان نابالغ وی حتی
جنین در رحم نیز همچون خود او محترم هستند، لیکن فرزندان
بالغ وی اگر پیش از
اسارت، مسلمان نشده باشند، غنیمت مسلمان هستند.
برده کافر حربی که پیش از مولای خود در سرزمین
کفر، اسلام آورده و از آن جا
هجرت کرده است، از بردگی
آزاد میشود، لیکن به قول مشهور، اگر پس از مولایش از
بلد کفر بیرون رود، بر بردگی باقی میماند.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۱، ص۷۶۳-۷۶۵.