مجمع الأفکار و مطرح الأنظار (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«مجمع الافکار و مطرح الانظار»،
تقریرات درس
اصول میرزا هاشم
آملی نجفی (متوفای ۱۴۱۳ قمری) است که توسط شاگرد ایشان محمد علی اسماعیل پور اصفهانی شهرضایی تقریر شده است.
آیت الله میرزا هاشم
آملی از بزرگان و اجلای شاگردان
آقا ضیاء
الدین عراقی و مورد
علاقه و عنایت خاص ایشان بوده است.
کتابهایی که جناب میرزا هاشم
آملی در علم
اصول الفقه تالیف نموده، عبارتند از: کتاب بدایع الافکار، تقریرات درس
آقا ضیاء
الدین عراقی در چهار جلد و منتهی الافکار تقریرات مباحث الفاظ در یک جلد.
و اما کتاب مجمع الافکار توسط
شاگرد ایشان آیتالله محمد علی اسماعیل پور
تدوین شده است.
میرزا هاشم
آملی در تقریظی که در ابتدای جلد اول آمده، از ایشان به نور چشم، فاضل کامل، شیخ مهذب، صاحب فکر سالم، دارای رتبه
اجتهاد و
استنباط و نظائر آن تعبیر میکند و از
کتاب با عبارت «وافیا بما بیناه مؤدیا مما حققناه» تعریف نموده، که به کتاب اعتبار خاصی میبخشد.
در مقدمه جلد اول، این طور آمده است که: مقرر در ابتدا صرفا تقریرات را منظم کرده و در مورد چاپ آن تردید داشته، اما بعدها تصمیم به چاپ آن گرفته و پس از تکمیل آن در دوره دوم درس اصول و بحث و تبادل نظر با علمای هم طراز خود و مباحثات خصوصی پس از درس با استادش، کتاب را منتشر نموده است.
جلد اول و دوم؛ شامل مباحث ادله لفظیه و جلد سوم و چهارم و پنجم؛ شامل مباحث
ادله عقلیه میباشد.
جلد اول؛ شامل موضوع علم اصول، تعریف علم اصول، بحث وضع،
حقیقت شرعی،
صحیح و اعم،
مشتق، اوامر، اقسام واجب،
اجزاء،
مقدمه واجب و
اجتماع امر و نهی است.
جلد دوم؛ شامل مباحث
نواهی،
مفاهیم،
عام و خاص و
مطلق و مقید میباشد.
جلد سوم، مباحث
قطع و ظن،
حجیت خبر واحد،
قرآن،
اجماع،
اصل برائت و
اصل احتیاط را در بر دارد.
در جلد چهارم، مباحث
استصحاب،
قاعده علی الید،
قاعده فراغ و
تجاوز،
اصالة الصحة، و
تعادل و تراجیح آورده شده است.
اگر چه در تقریظ جلد چهارم کتاب اجتهاد و تقلید نیز ذکر شده، اما به دلیل زیاد شدن صفحات کتاب، در آن جلد چاپ نشده و در جلد پنجم دوباره تقریظ و تایید شده و چاپ شده است.
جلد پنجم؛ شامل مباحث اجتهاد و تقلید و
قاعده لا ضرر میباشد.
متن کتاب با قلمی شیوا و رسا نوشته شده و از تعقید و پیچیدگی عبارتها اثری دیده نمیشود. برای دسترسی آسان تر به منابع و مآخذ، ترتیب مباحث کتاب بر اساس مطالب کفایة الاصول منظم شده و در مباحثی نظیر
مشتق حتی عناوین بحث نیز یکسان میباشد.
همان طور که مؤلف در مقدمه کتاب آورده، چون مقام تدریس غیر از مقام تالیف است، به خاطر حذف مکررات و یا تقدیم مؤخر با مراعات ایجاز و اختصار ترتیب مباحث را عوض کرده و اگر در مواردی ترتیب مباحث بر خلاف
نظم کفایة الاصول باشد، در پاورقی تذکر داده شده است.
در طرح مباحث سعی شده از آوردن مباحثی که
ثمره عملی ندارد، خودداری شود و از طرفی مباحث اساسی نظیر ظهورات الفاظ مورد بررسی و تحقیق بیشتری قرار داده شود.
همان طور که از نام کتاب مشخص است، کتاب، مجموعهای از افکار و نظریات اجلای علمای اصولی؛ همچون
شیخ اعظم انصاری،
آخوند خراسانی صاحب کفایة الاصول، سید محمد فشارکی استاد آیتالله حائری، مرحوم نائینی،
آقا ضیاء الدین عراقی و آیتالله حائری است که در سه مورد اخیر چون استاد ایشان بودهاند به صورت مستقیم و با عبارت شیخنا نظر آنان را نقل میکنند و از مرحوم شیخ محمد حسین اصفهانی نیز با عبارت «بعض الاعیان» مطالبی را آورده است.
کتاب مجمع الافکار صرفا
نقل نظریات بزرگان از علمای اصول نیست، بلکه میرزا هاشم
آملی با تسلط کاملی که به نظریات این بزرگواران داشته به
نقد و بررسی آنها پرداخته و در موارد زیادی خود نظر مستقل و جدیدی را بیان فرمودهاند.
در بحث فرق
واجب تعبدی و
توصلی پس از بیان نظر شیخ محمدتقی اصفهانی صاحب هدایة المسترشدین و رد آن به وسیله
آقا ضیاء عراقی، و پس از مناقشه در رد
آقا ضیاء و رد نظریه مرحوم حائری، در بیان فرق واجب تعبدی و توصلی این گونه میگوید:
«در واجب توصلی نفس وقوع شی ء در خارج مورد نظر است؛ اما در واجب تعبدی انجام فعل به قصد نزدیکی و قرب به
خداوند مورد نظر است و در نفس عمل به آن واجب مصلحتی وجود ندارد.
مؤلف در مقدمه جلد اول، به این نکته اساسی توجه میدهند که برای
تقریر درس استاد، باید احاطه کامل به نظریات او داشت تا بتوان نظریات او را، آن چنانکه هست، تبیین نمود و همان طور که بعدها در متن کتاب مشهود است، از تمامی نظریات ایشان و
آقا ضیاء عراقی و مرحوم
نائینی و مرحوم
صاحب کفایه مطلع بوده و با این احاطه و اطلاع کامل، نظریات استاد و این بزرگواران را توضیح میدهد.
در مقدمه جلد دوم، به این نکته اشاره دارند که از مهمترین و دقیقترین مباحث علم اصول مباحث الفاظ است که در کنار مباحثی نظیر
مشتق، ظهور امر و نهی،
صحیح و اعم،
عام و خاص و
مطلق و مقید صرفا به
فقیه و
اصولی مربوط نیست، بلکه هر طالب دانشی در هر رشتهای از فنون علمی، باید در این مباحث صاحب نظر باشد.
همچنین به یکی از لغزشگاههای علم اصول؛ یعنی خلط مباحث الفاظ با استنباطات عقلی اشاره میکنند و ضرورت تفکیک این مباحث را تذکر میدهند.
در مقدمه جلد سوم، تاریخچهای از آماده شدن کتاب و نظریات طرح شده، در آن را ذکر میکنند.
در مقدمه جلد چهارم، به
رسالت مجتهدین در هر عصری اشاره میکنند و
تذکر میدهند که کلمات
ائمه معصومین علیهمالسّلام بعد از
قرآن کریم روح فقه و روح اصول و
اعتقادات است. بنابراین اصولیان،
حکما و
فقها باید به کلمات آنها توجه کنند و پس از تعمق در کلمات آنها تلاش کنند
روایات آن بزرگواران را توضیح دهند و با همه زحماتی که علمای گذشته در فهم این کلمات کشیدهاند، در هر عصری باید مجتهدین
تلاش کنند تا کلمات معصومین را بهتر درک کنند.
از طرف دیگر به ضرورت مختصر کردن علم اصول اشاره دارند و در مورد کفایة الاصول میگویند: «گمان میکنم مرحوم آخوند کفایه را نوشتند تا مطالب اصول به اختصار بررسی شود و از مطالبی که ثمره عملی ندارد اجتناب شود». همچنین به این مطلب اشاره دارند که بحث
قرعه که در ضمن مباحث
استصحاب این کتاب مطرح شده، در سایر کتب اصولی پیدا نمیشود.
در مقدمه جلد پنجم، مباحث اجتهاد و تقلید و
قاعده لا ضرر را از مباحث مهم میدانند و اگر چه محل طرح این مباحث را در فقه و یا در اصول با تردید بیان میکنند، اما اهمیت دقت در این مساله را تذکر میدهند.
پاورقیهای کتاب که توسط آیتالله محمد علی اسماعیل پور نوشته شده، بسیار مفید است و همان طور که قبلا ذکر شد، نشان از قدرت علمی و تسلط ایشان بر نظریات و مبانی استادش و نظریات مطروحه در کتاب دارد.
این حواشی را میتوان به چند گروه تقسیم کرد:
گروهی از حواشی به توضیح و تفصیل مطالب مذکور در کتاب پرداخته است که گاهی برای توضیح از کتاب اجود التقریرات آیتالله خویی و گاهی نیز از کتابهای افرادی که نظریات آنها در کتاب ذکر شده است، استفاده میکند.
دستهای دیگر از پاورقیها مطالب را آن چنان که در مرجع اصلی بوده است، عنوان میکند و توضیح میدهد که مثلا بیان استاد نارسا میباشد و نظریه آن فرد آن چنانکه در کتاب ذکر شده است، نمیباشد.
بخش دیگری آدرس مطلبی را که در
کتاب آمده است، ذکر میکند. البته در آدرسها، گاهی عباراتی این چنین دیده میشود؛ «فی الرسائل الحاضر عندی»، در حالی که بهتر بود در کتابنامهای خصوصیات منابع و مآخذ را ذکر میکردند.
در دستهای دیگر از حواشی این طور آمده است که استاد فرمودند؛ این بحث در کلمات مرحوم
نائینی و یا رسائل و... نیست، اما ایشان توضیح میدهد که این مطلب در کلمات این بزرگان وجود دارد، و آدرس آن را ذکر میکنند.
از جمله نواقص کتاب این است که گاهی پاورقیها در متن کتاب در داخل پرانتز و به صورت آدرس ذکر شده که از نظر فنی صحیح نیست.
در انتهای مجلدات مجمع الافکار اینطور آمده است که:
جلد اول در سال ۱۳۹۵ هجری قمری، و جلد دوم در سال ۱۳۹۸ هجری قمری، و جلد سوم در سال ۱۳۹۴ هجری قمری، و جلد چهارم در سال ۱۳۹۶ هجری قمری، و جلد پنجم در سال ۱۳۹۷ هجری قمری به پایان رسیده است.
بنابراین باید جلد دوم بعد از سایر جلدها و جلد اول پس از جلد سوم پایان یافته باشد.
از طرفی در ابتدای جلد دوم
تاریخ انتشار آن را
سال ۱۳۹۷ هجری قمری
اعلام کرده، اما در آخر کتاب تاریخ پایان
تدوین و تالیف آن، سال ۱۳۹۸ قمری نوشته شده است، بنابراین به نظر میرسد تاریخ اتمام تالیف جلد دوم که سال ۱۳۹۸ قمری ذکر شده صحیح نباشد.
نرم افزار جامع اصول فقه، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.