مجدالملک اسعد براوستانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَراوِسْتانی، ابوالفضل مجدالملک اسعد (د ۴۹۲ق/۱۰۹۹م)، وزیر شیعی
سلطان برکیارق سلجوقی در عهد
سلجوقیان و سازنده گنبد
بقیع است.
شمسالدین ابوالفضل اسعد بن محمد بن موسی، وزیر شیعی
برکیارق سلطان سلجوقی (حک: ۴۸۵-۴۹۸ق.) از
براوستان، یکی از روستاهای
قم، برخاست.
این نسبت در منابع به تصحیف، براوشتانی،
اردستانی،
بلاسانی (یا بلاشانی)،
و شکلهای دیگر
آمده است. و
لقب دیگر وی را مشیدالدوله آوردهاند.
از زندگی او پیش از آنکه به امور دیوانی وارد گردد، اطلاعی نداریم. شمسالدین براوستانی قمی در دوران ملکشاه سلجوقی (حک: ۴۶۵-۴۸۵ق.) نیابت شرفالملک خوارزمی را بر عهده داشت که مستوفی کل (حسابدار کل) بود. پس از کنارهگیری او، به طور مستقل مستوفی کل شد و جای او را گرفت و لقب مجدالملک یا مجدالدوله یافت.
وی لقب مشیدالدوله را نیز داشت.
از آنجا که حسابدار خزانه سلجوقی بود، به او مستوفی هم میگفتند.
مجدالملک پیشتر در گنجه
آذربایجان، نایب و کاتب سلطان محمد سلجوقی شده بود.
در اواخر سلطنت ملکشاه، براوستانی به همراه تنی چند از صاحب منصبان بر ضد سیطره مطلق خواجه نظامالملک و فرزندان او شوریدند. براوستانی پس از
قتل خواجه به دست فداییان باطنی، و
مرگ سلطان ملکشاه، در
اصفهان اقامت گزید.
او در اوج
قدرت خواجه نظامالملک شافعی (وزیر اعظم)، نزد سلطان ملکشاه سلجوقی مقامی والا داشت. هنگامی که
نوه نظامالملک، حاکم مرو، با نماینده سلطان اختلاف پیدا کرد و زندانی شد، سلطان، مجدالملک را نزد نظام الملک فرستاد و رفتار نوهاش را به او یادآور شد و تهدیدش نمود.
بر پایه گزارشی، مجدالملک همراه برخی از صاحب منصبان آن عصر، در مخالفت با خواجه نظامالملک، شاه را به او بدبین کرد.
هنگام سلطنت برکیارق و وزارت عزالملک (
فرزند خواجه نظامالملک)، مجدالملک که نمیخواست با فرزندان خواجه در امور دولت همکاری کند، همچنان در اصفهان گوشهنشینی اختیار کرد. در این زمان تتش، فرزند
الب ارسلان و عموی برکیارق، در مرزهای
مصر و
شام به اندیشه سلطنت سر به
عصیان برداشته، متوجه شهرهای
ری،
همدان و
گلپایگان شد.
در
ذیحجه ۴۸۷ عزالملک وفات یافت و برادرش خواجه ابوبکر عبیدالله مؤیدالملک، وزیر شد.
مؤیدالملک وقتی به
جنگ با تتش میرفت، از مجدالملک نیز خواست تا در این نبرد او را یاری رساند؛ اما مجدالملک که خود مدعی صدارت بود و نمیخواست از زیردستان مؤیدالملک باشد، این پیشنهاد را نپذیرفت.
وی مدتی بعد به ری رفت و از یک سو با همکاری زبیده خاتون مادرشاه، فخرالملک، برادر بزرگتر مؤیدالملک را به
طمع وزارت انداخت، و از سوی دیگر
دشمنان مؤیدالملک را برانگیخت تا برکیارق را به عزل مؤیدالملک واداشتند.
مؤیدالملک به
زندان افتاد و فخرالملک در
صفر ۴۴۸ به صدارت رسید. وی تا ۴۹۰ق بر این مسند بود، اما چون شایستگی و کاردانی نداشت، همه امور به دست مجدالملک میگشت که در این زمان وزارت زبیده خاتون و ریاست استیفای برکیارق را برعهده گرفته بود.
سرانجام در ۴۹۰ق، برکیارق که برای سرکوب
فتنه خراسان عازم آن سرزمین شده بود، فخرالملک را از صدارت عزل کرد و مجدالملک براوستانی را وزارت داد. و او تا ۴۹۲ق. به همراه
زبیده خاتون بر امور کشور مستولی بود
و قدرتمندیاش رشک مخالفان را برانگیخت؛ مجدالملک متهم به ارتباط با
اسماعیلیه الموت بود. این اتهام در دشمنیهای مؤیدالملک ریشه داشت.
برخی بر آنند که کشته شدن مجدالملک به سبب گسترش قدرت او و تحکمهایش بر امیران بوده است.
مجدالملک از ۴۹۰ تا ۴۹۲ق با همراهی و یاری زبیده خاتون،
همسر سلطان سلجوقی، که از مخالفان نظامالملک بود، بهره داشت.
بر همه امور مهم کشور مستولی بود.
از سویی مؤیدالملک هم که فرصتی میجست، محمد، برادر برکیارق را به جنگ با سلطان تشویق کرد. محمد نیز مؤیدالملک را به وزارت برداشت و در
شوال ۴۹۲ برای
جنگ با برکیارق عازم ری شد.
برکیارق سپاهی گرد آورد و از ری به
زنجان رفت. اما امرا و سپاهیانش، بر اثر تحریکات عوامل مؤیدالملک، از سلطان خواستند تا مجدالملک را تسلیم ایشان کند؛ و او را باطنی مذهب و محرک قتل بسیاری از دولتمردان و فرماندهان برکیارق به دست فداییان اسماعیلی دانستند.
برکیارق از این کار خودداری میکرد، اما سران سپاه به اقامتگاه مجدالملک، هجوم آوردند و چون او به سراپرده سلطان پناه برد، سپاهیان نیز به آنجا حمله بردند و مجدالملک را با
خشونت بسیار بیرون کشیدند و به طرز فجیعی به قتل رساندند.
مجدالملک به دست سپاهیان شورشی و به رغم میل سلطان برای نجات وی،
در زنجان
به سال ۴۹۲ق. در ۵۱ سالگی قطعه قطعه شد.
و بدنش را به اصفهان فرستادند و در آن جا
دفن کردند.
در گزارشها آوردهاند که وی همیشه کفنی حاوی
تربت امام حسین (علیهالسّلام)را که از
مکه برایش آورده بودند،
همراه داشت.
بعدها پیکر او را به
کربلا بردند و کنار مرقد حسینی به
خاک سپردند.
مجدالملک از دولتمردان لایق و کاردان سلجوقی بود. گویند بسیار دیندار بوده است و درباره گرایشهای غلوآمیز شیعی او نیز حکایتی نقل کردهاند.
مجدالملک را در انجام دادن کارهای خیر و عبادتهای روزانه و نیز بخشش و
صدقه، خاصه بر
شیعیان بسیار ستودهاند.
او همچنین به دانش و فضل و حمایت از شعرا و ادبا و دانشمندان، شهرت داشت. خانهاش محل تجمع این طبقه بود و خود،
مال و صِله بسیار به ایشان میبخشید.
از همینرو، ممدوح بسیاری از شاعران بزرگ آن دوران همچون امیر معزی و
مؤیدالدین طغرایی، صاحب قصیده مشهور «لامیه العجم» و دیگران بوده است.
برخی شاعران آن دوران نیز اشعاری در هجو او سرودهاند که از آن میان میتوان به موفقالدوله ابوطاهر خاتونی و ابوالمعالی نحّاس اشاره کرد.
مجدالملک را فردی دیندار، مخالف
ظلم و خونریزی،
انجام دهنده کارهای خیر، و اهل
نماز و
روزه و شببیداری دانستهاند.
او
تشیع خود را اظهار میکرد و به علویان بسیار یاری مینمود و در عین حال،
صحابه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به نیکی یاد میکرد.
او از مستوفیان فاضل و کاردان آن عهد به شمار میرفت و در حفظ قانون، اداره دیوانها و ضبط حساب توانا بود. فضلا و
شاعران را اکرام نموده، به آنان بخشش میکرد
و شاعران هم او را
مدح گفتهاند.
وی دانشوران
اهل سنت را گرامی میداشت و با آنها رابطهای نیکو داشت.
از جمله به عمادالدین، بزرگ شافعیان
بغداد، و
ابوحامد غزالی (م. ۵۰۵ق.) عنایت داشت.
همچنین
ابوالحسن طبری معروف به هراس،
فقیه شافعی و از اصحاب امام الحرمین
جوینی، از التفات مجدالملک بهره میبرد.
مجدالملک با سیاست و کیاست توانست میان
شیعه و
سنی سازگاری برقرار کند. او مانع شتم و
لعن خلفا شد.
کتمان نمیتوان کرد که در دوران وزارت وی، بر قدرت شیعیان افزوده شد و آنان کمتر
تقیه کردند.
عبدالجلیل رازی در پاسخ نویسنده سنی کتاب بعض
فضائح الروافض که مجدالملک را به
اعتقاد نادرست متهم کرده، به دفاع از وی پرداخته و کارهای نیک او را در حرمین یادآور شده و به تصریح آورده که هنوز آثار خیر مجدالملک در حرمین مکه و
مدینه و مشاهد
امامان معصوم: آشکار و باقی است.
از آثار خیر وی، ساختمان بقعه امامان معصوم: در بقیع از جمله گنبد
امام حسن مجتبی (علیهالسّلام) و بقاع امامان
سجاد و
باقر و
صادق : و
عباس بن عبدالمطلباست.
آوردهاند که پیشتر یکی از معماران فرستاده مجدالملک، به دست امیر مدینه، منظور بن عماره حسینی، به سال ۴۹۵ق. کشته شد.
بر پایه گزارش برخی منابع معاصر، این بنای مجدالملک واپسین ساخت گنبد
اهل بیت در مدینه تا تخریب این بناها به دست
آل سعود و
وهابیان است.
چهار طاق
عثمان بن مظعون را که اهل سنت مقام
عثمان بن عفان میپندارند، مجدالملک ساخته است.
مجدالملک برای مشاهد
ائمه اطهار (علیهمالسلام) در بقیع و
کاظمین و نیز برای حضرت
عبدالعظیم در
ری ،
و سادات علوی و اشراف فاطمی بارگاه ساخت.
پس از زمین لرزهای بزرگ در
خراسان، بارو و مساجد بیهق ویران شدند و تا ۴۶۴ق. همچنان آثار ویرانی آنها برجا بود. نظامالملک دستور بنای آنها را در۴۶۴ق. صادر کرد. پس از درگذشت سلطان ملکشاه، ارسلان ارغو آنها را ویران نمود و مجدالملک از نو آبادشان کرد.
مشهد خسروجرد نیز از آثاری است که مجدالملک عمارت کرده است.
همچنین وی بنیانگذار بقعه
علی بن باقر (علیهالسّلام) در
مشهد اردهال است.
نام مجدالملک را در زمره وزیران نیکو رفتاری آوردهاند که به ساختن مدرسه و
مسجد اهتمام داشتهاند.
(۱) اعیان الشیعه، سید محسن الامین (م. ۱۳۷۱ق.)، به کوشش حسن الامین، بیروت، دار التعارف.
(۲) بقیع الغرقد، محمد امین الامینی، تهران، مشعر، ۱۴۲۸ق.
(۳) تاریخ ابن خلدون، ابن خلدون (م. ۸۰۸ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۱ق.
(۴) تاریخ ادبیات ایران از فردوسی تا سعدی، ادوارد براون، ترجمه، مجتبایی و صدری، تهران، مروارید، ۱۹۲۶م.
(۵) تاریخ ادبیات در ایران، ذبیح الله صفا، تهران، فردوس، ۱۳۷۸ش.
(۶) تاریخ اسلام، علی اکبر فیاض، تهران، دانشگاه، ۱۳۳۵ش.
(۷) تاریخ الفی، قاضی احمد تتوی و آصف خان قزوینی (م. ۹۹۶ق.)، به کوشش طباطبائی مجد، تهران، علمی فرهنگی، ۱۳۸۲ش.
(۸) تاریخ امراء المدینه، عارف عبدالغنی، دمشق، دار کنان.
(۹) تاریخ آل سلجوق در آناطولی، مؤلف ناشناخته، به کوشش جلالی، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۷۷ش.
(۱۰) تاریخ بیهق، علی بن زید البیهقی (م. ۵۶۵ق.)، دمشق، دار اقرا، ۱۴۲۵ق.
(۱۱) تاریخ حرم ائمه بقیع، محمد صادق نجمی، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش.
(۱۲) تاریخ سلسله سلجوقی، فتح بن علی بنداری اصفهانی (م. ۶۴۳ق.)، ترجمه، جلیلی، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۶ش.
(۱۳) تاریخ قم، حسن بن محمد قمی، به کوشش انصاری، قم، کتابخانه نجفی، ۱۳۸۵ش.
(۱۴) تعلیقات النقض، میر جلال الدین حسینی ارموی، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۸ش.
(۱۵) جولة فی الاماکن المقدسه، السید ابراهیم الموسوی الزنجانی، بیروت، الاعلمی، ۱۴۰۵ق.
(۱۶) شذرات الذهب، عبدالحی بن العماد (م. ۱۰۸۹ق.)، به کوشش الارنؤوط، بیروت، دار ابن کثیر، ۱۴۰۶ق.
(۱۷) الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، علی بن محمد، (م. ۶۳۰ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
(۱۸) مجالس المؤمنین، قاضی نورالله شوشتری (م. ۱۰۱۹ق.)، تهران، کتاب فروشی اسلامیه، ۱۳۶۵ش.
(۱۹) مدینه شناسی، سید محمد باقر نجفی، تهران، شرکت قلم، ۱۳۶۴ش.
(۲۰) معجم البلدان، یاقوت الحموی (م. ۶۲۶ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م.
(۲۱) النجوم الزاهره، ابن تغری بردی الاتابکی (م. ۸۷۴ق.)، مصر، وزارة الثقافة و الارشاد القومی.
(۲۲) النقض، عبدالجلیل رازی، به کوشش حسینی ارموی، سپهر، ۱۳۷۱ش.
(۲۳) نور باقرعلیه السلام مروری بر زندگی علی بن باقرعلیه السلام، علی محسنی، قم، مشهور، ۱۳۸۳ش.
(۲۴) آل یاسین، محمد حسن، تاریخ حرم کاظمین، ترجمه غلامرضا اکبری، کنگره جهانی حضرت رضا (ع)، ۱۳۷۱ش.
(۲۵) ابن اثیر، الکامل.
(۲۶) ابوالرجاء قمی، نجمالدین، تاریخ الوزراء، به کوشش محمدتقی دانشپژوه، تهران، ۱۳۶۳ش.
(۲۷) ابوالقاسم کاشانی، عبدالله، زبدهالتواریخ، به کوشش محمدتقی دانشپژوه، تهران، ۱۳۶۶ش.
(۲۸) عباس اقبال آشتیانی، وزارت در عهد سلاطین بزرگ سلجوقی، به کوشش محمد تقی دانشپژوه و یحیی ذکاء، تهران، ۱۳۳۸ش.
(۲۹) بازورث، کلیفورد ادموند، «تاریخ سیاسی و دودمانی ایران»، تاریخ ایران کمبریج (از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخان)، ترجمه حسن انوشه، تهران، ۱۳۶۶ش، ج ۵.
(۳۰) بنداری اصفهانی، فتح، مختصر تاریخ سلسله سلجوقی ترجمه (زبده النصره) عمادالدین کاتب، ترجمه محمدحسین جلیلی، تهران، ۱۳۵۶ش.
(۳۱) بیهقی، علی، تاریخ بیهق، به کوشش احمد بهمنیار، تهران، ۱۳۱۷ش.
(۳۲) خواندمیر، غیاثالدین، دستور الوزراء، به کوشش سعید نفیسی، تهران، ۱۳۱۷ش.
(۳۳) ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۴م.
(۳۴) راوندی، محمد، راحهالصدور، به کوشش محمد اقبال، تهران، ۱۳۳۳ش.
(۳۵) شوشتری، نورالله، مجالس المؤمنین، تهران، ۱۳۷۶ق.
(۳۶) ظهیرالدین نیشابوری، سلجوقنامه، تهران، ۱۳۳۲ش.
(۳۷) قزوینی رازی، عبدالجلیل، نقض، به کوشش جلالالدین محدث ارموی، تهران، ۱۳۵۸ش.
(۳۸) عباس قمی، الکنی و الالقاب، تهران، ۱۳۹۷ق.
(۳۹) لمتن، ا ک س، «ساختار درونی امپراتوری سلجوقی»، تاریخ ایران کمبریج (از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان)، ترجمه حسن انوشه، تهران، ۱۳۶۶ش، ج ۵.
(۴۰) معزی، محمد، دیوان، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۱۸ش.
(۴۱) هاجسن، گ س، فرقه اسماعیلیه، ترجمه فریدون بدرهای، تبریز، ۱۳۴۶ش.
حوزه نمایندگی ولی فقه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله «مجدالملک براوستانی». دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «براوستانی»، شماره۴۶۹۴.