مثلهای قرآنی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خداوند متعال برخی از مفاهیم بلند عقلی را در قالب مثلها بیان فرموده است تا عموم
مردم آنها را به تناسب
ادراک خود دریابند.
«ان الذین کذبوا ب آیاتنا و استکبروا عنها لا تفتح لهم ابواب السماء و لا یدخلون الجنة حتی یلج الجمل فی سم الخیاط و کذلک نجزی المجرمین؛
کسانی که
آیات ما را
تکذیب کردند، و در برابر آن
تکبر ورزیدند، (هرگز) درهای
آسمان به رویشان گشوده نمیشود، و (هیچ گاه) داخل
بهشت نخواهند شد مگر اینکه
شتر از سوراخ سوزن بگذرد این گونه،
گنهکاران را
جزا میدهیم.»
«یا ایها الذین آمنوا لا تبطلوا صدقاتکم بالمن و الاذی کالذی ینفق ماله رئاء الناس و لا یؤمن بالله و الیوم ال آخر فمثله کمثل صفوان علیه تراب فاصابه وابل فترکه صلدا لا یقدرون علی شی ء مما کسبوا و الله لا یهدی القوم الکافرین؛
ای کسانی که
ایمان آوردهاید بخششهای خود را با
منت و آزار،
باطل نسازید. همانند کسی که
مال خود را برای نشان دادن به
مردم،
انفاق میکند، و به
خدا و
روز رستاخیز، ایمان نمیآورد، (کار او) همچون قطعه سنگی است که بر آن (قشر نازکی از)
خاک باشد، (و بذرهایی در آن افشانده شود، ) و رگبار
باران به آن برسد، (و همه خاکها وبذرها را بشوید) و آن را صاف (و خالی از خاک و بذر) رها کند. آنها از کاری که انجام دادهاند چیزی به دست نمیآورند، و خداوند، جمعیت
کافران را
هدایت نمیکند.»
«ضرب الله مثلا عبدا مملوکا لا یقدر علی شی ء و من رزقناه منا رزقا حسنا فهو ینفق منه سرا و جهرا هل یستون الحمد لله بل اکثرهم لا یعلمون؛
خداوند مثالی زده: برده مملوکی را که قادر به هیچ چیز نیست و
انسان (با ایمانی) را که از جانب خود، رزقی نیکو بخشیدهایم، و اوپنهان و آشکار از آنچه خدا به او داده، انفاق میکند، آیا این دو نفر یکسانند؟
شکر مخصوص خداست، ولی اکثر آنها نمیدانند.»
«و ضرب الله مثلا رجلین احدهما ابکم لا یقدر علی شی ء و هو کل علی مولاه اینما یوجهه لا یات بخیر هل یستوی هو و من یامر بالعدل و هو علی صراط مستقیم؛
خداوند مثالی (دیگر) زده است: دو نفر را، که یکی از آن دو، گنگ مادرزاد است. و قادر بر هیچ کاری نیست، و سربار صاحبش میباشد، او را در پی هر کاری بفرستد، خوب انجام نمیدهد، آیا چنین انسانی، با کسی که امر به
عدل و داد میکند، و بر راهی راست قرار دارد، برابر است؟»
«و من یشرک بالله فکانما خر من السماء فتخطفه الطیر او تهوی به الریح فی مکان سحیق؛
و هر کس همتایی برای خدا قرار دهد، گویی از آسمان سقوط کرده، و پرندگان (در وسط هوا) او را میربایند، و یا تند باد او را به جای دور دستی پرتاب میکند.»
«مثل الذین اتخذوا من دون الله اولیاء کمثل العنکبوت اتخذت بیتا و ان اوهن البیوت لبیت العنکبوت لو کانوا یعلمون؛
مثل کسانی که غیر از خدا را اولیای خود برگزیدند، مثل
عنکبوت است که خانهای برای خود انتخاب کرده، در حالی که سستترین خانهها خانة عنکبوت است اگر میدانستند.»
«و کاین من دابة لا تحمل رزقها الله یرزقها و ایاکم؛
چه بسا جنبندهای که قدرت حمل روزی خود را ندارد، خداوند او و شما را
روزی میدهد.»
«اعلموا انما الحیاة الدنیا لعب و لهو و زینة و تفاخر بینکم و تکاثر فی الاموال و الاولاد کمثل غیث اعجب الکفار نباته ثم یهیج فتراه مصفرا ثم یکون حطاما؛
بدانید زندگی
دنیا تنها بازی و سر گرمی و
تجمل پرستی و
فخر فروشی در میان شما و
افزون طلبی در
اموال و فرزندان است، همانند بارانی که محصولش کشاورزان را در شگفتی فرو میبرد، سپس خشک میشود بگونهای که آن را زرد رنگ میبینی، سپس تبدیل به کاه میشود.»
«لو انزلنا هذا
القرآن علی جبل لرایته
خاشعا متصدعا من خشیة الله و تلک الامثال نضربها للناس لعلهم یتفکرون؛
اگر این
قرآن را بر
کوهی نازل میکردیم، میدیدی که در برابر آن
خاشع میشود و از
خوف خدا میشکافد اینها مثالهایی است که برای مردم میزنیم، شاید در آن بیند یشید.»
«مثل الذین حملوا التوراة ثم لم یحملوها کمثل الحمار یحمل اسفارا بئس مثل القوم الذین کذبوا بآیات الله؛
کسانی که
مکلف به
تورات شدند ولی حق آن را ادا نکردند، مانند دراز گوشی هستندکه کتابهایی حمل میکند، (آن رابه دوش میکشد اما چیزی از آن نمیفهمد) گروهی که آیات خدا را
انکار کردند مثال بدی دارند.»
«و اذا رایتهم تعجبک اجسامهم و ان یقولوا تسمع لقولهم کانهم خشب مسندة یحسبون کل صیحة علیهم هم العدو فاحذرهم قاتلهم الله انی یؤفکون؛
هنگامی که آنها را میبینی، جسم و قیافه آنان تو را در شگفتی فرو میبرد، و اگر سخن بگویند، به سخنانش گوش فرا میدهی، اما گویی چوبهای خشکی هستند که به دیوار تکیه داده شدهاند، هر فریادی از هر جا بلند شود بر ضد خود میپندارند، آنها دشمنان واقعی تو هستند، پس از آنان بر حذر باش خداوند آنها را بکشد، چگونه از
حق منحرف میشوند؟»
«یوم یکون الناس کالفراش المبثوث؛
روزی که
مردم مانند پروانههای پراکنده خواهند بود.»
«ا فانت تسمع الصم او تهدی العمی و من کان فی ضلال مبین؛
(ای پیامبر) آیا تو میخواهی سخن خود را به گوش کران برسانی، یا کورانو کسانی که در
گمراهی آشکار هستند
هدایت کنی؟»
«مثلهم کمثل الذی استوقد نارا فلما اضاءت ما حوله ذهب الله بنورهم و ترکهم فی ظلمات لا یبصرون؛
مثل آنان، همچون مثل کسانی است که آتشی افروختند، و چون پیرامون آنان را روشنایی داد، خدا نورشان را برد، و در میان تاریکیهایی که نمیبینند رهایشان کرد.»
ـ «صم بکم عمی فهم لا یرجعون؛
کرند، لالند، کورند، بنابراین به راه نمیآیند.»
ـ «او کصیب من السماء فیه ظلمات و رعد و برق یجعلون اصابعهم فی آذانهم من الصواعق حذر الموت و الله محیط بالکافرین؛
یا همچون بارانی از آسمان، که در شب تاریک همراه با
رعد و
برق و
صاعقه (بر سر رهگذران) ببارد، آنها از
ترس مرگ، انگشتانشان را در گوشهای خود میگذارند، تا صدای صاعقه را نشوند، و خداوند به
کافران احاطه دارد (و در قبضه
قدرت او هستند).»
«محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم تراهم رکعا سجدا یبتغون فضلا من الله و رضوانا سیماهم فی وجوههم من اثر السجود ذلک مثلهم فی التوراة و مثلهم فی الانجیل کزرع اخرج شطاه ف آزره فاستغلظ فاستوی علی سوقه یعجب الزراع لیغیظ بهم الکفار وعد الله الذین آمنوا و عملوا الصالحات منهم مغفرة و اجرا عظیما؛
محمد (صلیاللهعلیهوآله) پیامبر خداست و آنانکه همراه اویند در برابر
کفار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند. پیوسته آنها را در حال
رکوع و
سجود میبینی در حالی که همواره
فضل خدا و رضای او را میطلبند، نشانه آنها در صورتشان از اثر
سجده نمایان است. این توصیف آنان در
تورات و توصیف آنان در
انجیل است، همانند زراعتی که جوانههای خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پای خود ایستاده است و بقدری نمو و رشد کرده که زارعان را به شگفتی وا میدارد. این برای آن است که کافران را
خشم آورد (ولی) کسانی از آنها را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، خداوند وعده
آمرزش و اجر عظیمی داده است.»
«ثم قست قلوبکم من بعد ذلک فهی کالحجارة او اشد قسوة و ان من الحجارة لما یتفجر منه الانهار و ان منها لما یشقق فیخرج منه الماء و ان منها لما یهبط من خشیة الله و ما الله بغافل عما تعملون؛
سپس دلهای شما (
بنی اسرائیل) بعد از این واقعه سخت شد، همچون سنگ، یا سخت تر چرا که پارهای از سنگها میشکافد، و از آن نهرها جاری میشود، و پارهای از آنها شکاف بر میدارد، و آب از آن تراوش میکند، و پارهای از خوف خدا (از فراز
کوه) به زیر میافتد، (اما دلهای شما، نه از خوف خدا میتپد، و نه شما سرچشمه
علم و
دانش و عواطف انسانی است) و خداوند از اعمال شما غافل نیست.»
«و مثل الذین کفروا کمثل الذی ینعق بما لا یسمع الا دعاء و نداء صم بکم عمی فهم لا یعقلون؛
مثل (تو در دعوت)
کافران، بسان کسی است که (گوسفندان و حیوانات را برای نجات از چنگال خطر) صدا میزند، ولی آنها چیزی جز سرو صدا نمیشنوند، (و حقیقت و مفهوم گفتار او را درک نمیکنند. این کافران، در واقع) کرو لال و نابینا هستند، از این رو چیزی نمیفهمند.»
«فمثله کمثل الکلب ان تحمل علیه یلهث او تترکه یلهث ذلک مثل القوم الذین کذبوا بآیاتنا فاقصص القصص لعلهم یتفکرون؛
مثلش چون
سگ است (که) اگر بر آن حمله ور شوی زبان از کام بر میآورد، و اگر رها کنی (باز هم) زبان از کام برآورد. این، مثل آن گروهی است که آیات ما را
تکذیب کردند، پس این داستان را (برای آنان) حکایت کن، شاید که آنان بیندیشند.»
«مثل الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله کمثل حبة انبتت سبع سنابل فی کل سنبلة مائة حبة و الله یضاعف لمن یشاء؛
کسانی که اموال خود را در
راه خدا انفاق میکنند، همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند، که در هر خوشه، یکصد دانه باشد، و خداوند آن را برای هر کس بخواهد (شایستگی داشته باشد) دو یا چند برابر میکند.»
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «مثلهای قرآنی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۴/۱۱/۲۴.