مباهله اهلبیت (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اهل بیت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم در جریان مباهله با نصارای
نجران شرکت فرمودند.
«
مباهله » به معنای
نفرین و
لعنت دو نفر یا دو گروه متنازع در پیشگاه خداوند، برای
اثبات حقانیت خود و نابودی طرف مقابل است.
اهل بیت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم در جریان مباهله با نصارای
نجران شرکت فرمودند: «فمن حآجک فیه من بعد ما جآءک من العلم فقل تعالوا ندع ابنآءنا وابنآءکم ونسآءنا ونسآءکم وانفسنا وانفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکـذبین» هر گاه بعد از
علم و دانشی که (درباره
مسیح ) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را
دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود، آنگاه مباهله کنیم، و
لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم. (آیه یاد شده درباره مباهله پیامبر به همراه
فاطمه ،
علی ،
حسن و
حسین علیهم السلام با نصارای نجران است.
)
مصدر
ابتهال که باب
افتعال است از ثلاثی (با -ها - لام) گرفته شده و
مصدر بهل به فتحه اول و هم به
ضمه آن به معنای لعنت است، این اصل معنای کلمه است، ولی بعدها در مطلق
دعا و درخواست زیاد شد، البته دعائی که با
اصرار و سماجت صورت بگیرد. و جمله «فنجعل لعنت الله علی الکاذبین» به منزله بیانی است برای ابتهال، و اگر فرموده : «فنجعل»، (لعنت خدا را بر دروغگویان قرار بدهیم) و نفرموده : «فنسئل»، (و از خدا لعنت را برای دروغگویان درخواست کنیم)، برای این بود که
اشاره کند به اینکه این
نفرین درگیر است، چون باعث میشود حق از
باطل ممتاز گردد و خلاصه روشن شدن
حق از باطل فعل بستگی دارد به درگیر شدن این نفرین و چون درگیریش به این جهت حتمی است، اینطور
تعبیر کرد که (لعنت را بر دروغگو قرار دهیم) و نفرمود: (درخواست کنیم) چون
استجابت شدن و نشدن درخواست معلق است.
«الکاذبین» این کلمه به خاطر اینکه در
سیاق عهد واقع شده الف و لام آن، الف و لام عهد است، یعنی همان دروغگویان معهود، نه
استغراق و یا جنس و نمیخواهد بفرماید تمام دروغگویان دنیا و جنس آنان را نفرین کنیم، بلکه دروغگویانی را نفرین کنیم که در این ماجرا در یکی از دو طرف مباهله قرار دارند، یا در طرف
اسلام و یا در طرف مسیحیت قرار گرفتهاند، اسلام میگفت : هیچ معبودی غیر خدا نیست و
عیسی علیه السلام بنده خدا و رسول او است، مسیحیت میگفتند: عیسی خودش الله و یا پسر الله است و یا الله سومی از سه خدا است.
ناگفته پیدا است منظور از مباهله این نیست که این افراد جمع شوند و نفرین کنند و سپس پراکنده شوند زیرا چنین عملی به تنهایی هیچ فایده ای ندارد، بلکه منظور این است که این نفرین مؤثر گردد، و با آشکار شدن اثر آن، دروغگویان به
عذاب گرفتار شوند و شناخته گردند.
به تعبیر دیگر، گرچه در این آیه به تاثیر و نتیجه مباهله تصریح نشده اما از آنجا که این کار به عنوان آخرین
حربه ، بعد از اثر نکردن
منطق و
استدلال ، مورد استفاده قرار گرفته دلیل بر این است که منظور ظاهر شدن
اثر خارجی این نفرین است نه تنها یک نفرین ساده .
مسأله مباهله به شکل فوق شاید تا آن زمان در بین
عرب سابقه نداشت و راهی بود که صددرصد حکایت از
ایمان و
صدق دعوت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم میکرد. چگونه ممکن است کسی که به تمام معنی به
ارتباط خویش با پروردگار ایمان نداشته باشد وارد چنین میدانی گردد؟ و از مخالفان خود دعوت کند بیایید با هم به درگاه خدا برویم و از او بخواهیم تا دروغگو را
رسوا سازد، و شما به سرعت نتیجه آن را خواهید دید که چگونه خداوند دروغگویان را
مجازات میکند، مسلما ورود در چنین میدانی بسیار خطرناک است زیرا اگر دعای او به
اجابت نرسد و اثری از مجازات مخالفان آشکار نشود نتیجهای جز رسوائی دعوت کننده نخواهد داشت، چگونه ممکن است آدم عاقل و فهمیدهای بدون
اطمینان به نتیجه، در چنین مرحلهای گام بگذارد؟ از اینجا است که گفتهاند دعوت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به مباهله، یکی از نشانههای صدق دعوت و ایمان قاطع او است، قطع نظر از نتایجی که بعدا از مباهله به دست آمد.
در روایات اسلامی وارد شده هنگامی که پای مباهله به میان آمد نمایندگان مسیحیان نجران از پیامبر
مهلت خواستند تا در این باره بیندیشند، و با بزرگان خود به شور بنشینند، نتیجه مشاوره آنها که از یک نکته
روانشناسی سرچشمه میگرفت این بود که به نفرات خود دستور دادند اگر مشاهده کردید محمد با سر و صدا و جمعیت و جار و جنجال به مباهله آمد با او مباهله کنید و نترسید، زیرا حقیقتی در کار او نیست که متوسل به جار و جنجال شده است، و اگر با نفرات بسیار محدودی از خاصان نزدیک و فرزندان خردسالش به میعادگاه آمد بدانید که او پیامبر خداست و از مباهله با او به پرهیزید که خطرناک است!
آنها طبق قرار قبلی به میعادگاه رفتند ناگاه دیدند که پیامبر فرزندانش حسن و حسین علیهماالسلام را در پیش رو دارد، و علی علیه السلام و فاطمه علیها السلام همراه او هستند و به آنها
سفارش میکند هر گاه من
دعا کردم شما
آمین بگویید، مسیحیان هنگامی که این صحنه را مشاهده کردند سخت به وحشت افتادند، و از
اقدام به مباهله خودداری کرده، حاضر به
مصالحه شدند و به شرایط
ذمه و پرداختن مالیات (
جزیه ) تن در دادند. این مزیتی است که هیچ کس در آن بر اهل بیت علیهمالسلام پیشی نگرفته، و فضیلتی است که هیچ انسانی به آن نرسیده، و شرفی است که قبل از آن هیچ کس از آن برخوردار نبوده است.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۵، ص۳۳۷، برگرفته از مقاله «مباهله اهلبیت».