• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

لِسان (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





لِسان (به کسر لام) از واژگان قرآن کریم به معنای زبان و لغت است. جمع آن در قرآن اَلْسِنه آمده است‌.



لِسان به معنای زبان و لغت است.


(اَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ • وَ لِساناً وَ شَفَتَیْنِ‌) (آيا براى او دو چشم قرار نداديم، و يك زبان و دو لب؟!)
(وَ لا تُحَرِّکْ بِهِ‌ لِسانَکَ‌ لِتَعْجَلَ بِهِ‌) (هنگام نزول وحی زبانت را بخاطر عجله براى خواندن آن حركت مده) که مراد از هر دو زبان است و مثل‌:
(وَ ما اَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ اِلَّا بِلِسانِ‌ قَوْمِهِ‌) (ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم، جز به زبان قومش)
(وَ هذا لِسانٌ‌ عَرَبِیٌّ مُبِینٌ‌) (ولى اين قرآن، زبان عربی آشكار است) که مراد لغت است؛ مثل زبان عربی، زبان فارسی و غیره.
(وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ‌ لِسانِی‌ • یَفْقَهُوا قَوْلِی‌) «گره از زبان من بگشای، منطقم را روان کن، تا سخنم را بفهمند».
راغب گوید: موسی در زبان عقده و گره نداشت غرض قدرت تکلّم است (روانی منطق). ما را درباره عقده زبان موسی (علیه‌السّلام) سخنی است که در «عقد» و «بان تبین» گفته‌ایم.
درباره این مطلب که موسی در بچگی در نزد فرعون اخگر را به دهان گذاشت، زبانش سوخت و معیوب شد، دلیل روشنی‌ در دست نیست و آن در مجمع و غیره بلفظ «قیل- روی» نقل شده است.
در المیزان از الدرّ المنثور از اسماء و در برهان دو حدیث از اسماء بنت عمیس و ابن عباس نقل شده که اسماء گوید: رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) را دیدم در کنار ثبیر می‌فرمود: روشن باد ثبیر، روشن باد ثبیر (ثبیر کوهی است در کنار مکّه و آبی است در دیار مزینه، ظاهرا اوّلی مراد است) بعد گفت:
«اللَّهُمَّ اِنِّی اَسْاَلُکَ بِمَا سَاَلَکَ اَخِی مُوسَی اَنْ تَشْرَحَ لِی صَدْرِی وَ اَنْ تُیَسِّرَ لِی اَمْرِی وَ اَنْ تَحُلَ‌ عُقْدَةً مِنْ‌ لِسانِی‌ یَفْقَهُوا قَوْلِی وَ اجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ اَهْلِی‌ عَلِیّاً اَخِی اشْدُدْ بِهِ اَزْرِی وَ اَشْرِکْهُ فِی اَمْرِی کَیْ نُسَبِّحَکَ کَثِیراً وَ نَذْکُرَکَ کَثِیراً اِنَّکَ کُنْتَ بِنا بَصِیراً».
در این دعا می‌بینیم که رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) حلّ عقده زبانش را از خدا می‌خواهد، با آنکه گرهی در زبان نداشت، پس منظور روانی نطق است.
چنانکه‌ (وَ یَضِیقُ صَدْرِی وَ لا یَنْطَلِقُ‌ لِسانِی‌) آن را روشن‌تر می‌کند. (و سينه‌ام تنگ مى‌شود، و زبانم به قدر كافى گويا نيست)

۲.۱ - السنه

جمع آن در قرآن اَلْسِنه است‌:
(یَقُولُونَ‌ بِاَلْسِنَتِهِمْ‌ ما لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ‌) (آنها به زبان خود چيزى مى‌گويند كه در دل ندارند)
در آیه‌ (وَ اخْتِلافُ‌ اَلْسِنَتِکُمْ‌ وَ اَلْوانِکُمْ‌) مراد اختلاف لغات است. (و تفاوت زبانها و رنگ‌هاى شماست)

۲.۲ - لسان صدق

(وَ وَهَبْنا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنا وَ جَعَلْنا لَهُمْ‌ لِسانَ‌ صِدْقٍ عَلِیًّا) (و از رحمت خود به آنان عطا كرديم؛ و براى آنها نام نيك و مقام برجسته‌اى در ميان همه امّت‌ها قرار داديم).
(وَ اجْعَلْ لِی‌ لِسانَ‌ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ‌) (و براى من در ميان امّت‌هاى آينده، نام نيكى قرار ده).
مراد از لسان صدق در این دو آیه چیست؟
لسان چنانکه طبرسی فرموده یاد کردن است اعمّ از مدح یا ذمّ «جائنی لسان فلان» یعنی مدح یا ذمّ او به من رسید و نیز گوید: عرب به طور استعاره لسان را به معنی قول به کار برند؛ علی هذا لسان صدق در آیه به معنی یاد نیک و ثناء جمیل است. در اقرب گوید لسان صدق به معنی ذکر حسن است؛ طبرسی آن را ثناء جمیل گفته است.

۲.۲.۱ - نظر نگارنده

نگارنده گوید: احتمال دارد بقاء شریعت مراد باشد که توام با ثناء جمیل و نام نیک است. چنانکه درباره ابراهیم (علیه‌السّلام) آمده‌ (وَ جَعَلَها کَلِمَةً باقِیَةً فِی عَقِبِهِ‌) (او کلمه توحید را كلمه پاينده‌اى در نسل‌هاى بعد از خود قرار داد) خدا توحید و برائت از بتان را کلمه باقی کرد در نسل ابراهیم (علیه‌السّلام).


۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۶، ص۱۸۸.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۷۴۰.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۳۰۸.    
۴. بلد/سوره۹۰، آیه۸-۹.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۴.    
۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۹۲.    
۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۴۸۹.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۴۸.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۹۹.    
۱۰. قیامت/سوره۷۵، آیه۱۶.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۷۷.    
۱۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۰۹.    
۱۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۱۷۴.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۰۰.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۱۱۰.    
۱۶. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۴.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵۵.    
۱۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۵.    
۱۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۱۸.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۶۶.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۹۷.    
۲۲. نحل/سوره۱۶، آیه۱۰۳.    
۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۷۹.    
۲۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۳۴۸.    
۲۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۵۰۱.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۹۵.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۵۳.    
۲۸. طه/سوره۲۰، آیه۲۷-۲۸.    
۲۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۴۶.    
۳۰. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۲۰۳.    
۳۱. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۷۴۰.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۵.    
۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۲۱.    
۳۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۵۹.    
۳۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۲۲۰.    
۳۶. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور، ج۵، ص۵۶۶.    
۳۷. حسینی بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۷۶۲.    
۳۸. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۳.    
۳۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۶۷.    
۴۰. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۵۸.    
۴۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۶۰.    
۴۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۹۱.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۱۱.    
۴۴. فتح/سوره۴۸، آیه۱۱.    
۴۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۱۲.    
۴۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۲۷۸.    
۴۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۴۱۶.    
۴۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۷۳.    
۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۱۲۵.    
۵۰. روم/سوره۳۰، آیه۲۲.    
۵۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۰۶.    
۵۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۱۶۷.    
۵۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۲۵۰.    
۵۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۴۷۰.    
۵۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۹، ص۱۱۷.    
۵۶. مریم/سوره۱۹، آیه۵۰.    
۵۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۰۸.    
۵۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۶۲.    
۵۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۸۱.    
۶۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۹۹.    
۶۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۷۶.    
۶۲. شعراء/سوره۲۶، آیه۸۴.    
۶۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۷۱.    
۶۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۸۶.    
۶۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۴۰۱.    
۶۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۰۴.    
۶۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۳۲.    
۶۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۹۷.    
۶۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۷۳.    
۷۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۰۴.    
۷۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۳۲.    
۷۲. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۵، ص۵۳.    
۷۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۰۴.    
۷۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۳۲.    
۷۵. زخرف/سوره۴۳، آیه۲۸.    
۷۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۹۱.    
۷۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۹۶.    
۷۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۱۴۳.    
۷۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۶۹.    
۸۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۲۰۸.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "لسان"، ج۶، ص۱۸۸.    






جعبه ابزار