• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

لَیْس (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: لیس (مفردات‌قرآن).


لَیْس:(شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنّي)
«لَیْس» به معنى «نيست» و كلمه‌اى است كه بر نفی حال دلالت دارد.



به موردی از کاربرد «لَیْس» در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - لَیْس (آیه ۲۴۹ سوره بقره)

(فَلَمّا فَصَلَ طالوتُ بِالْجُنودِ قالَ إِنَّ اللّهَ مُبْتَليكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنّي وَ مَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنّي إِلاّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبواْ مِنْهُ إِلاّ قَليلًا مِّنْهُمْ فَلَمّا جاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذينَ آمَنواْ مَعَهُ قالواْ لا طاقَةَ لَنا الْيَوْمَ بِجالوتَ وَ جُنودِهِ قالَ الَّذينَ يَظُنّونَ أَنَّهُم مُّلاقو اللّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثيرَةً بِإِذْنِ اللّهِ وَ اللّهُ مَعَ الصّابِرينَ)
«و هنگامى كه طالوت به فرماندهى لشكر بنی‌اسرائیل منصوب شد، و سپاهيان را با خود بيرون برد، به آن‌ها گفت: «خداوند، شما را بوسيله يک نهر آب، آزمايش مى‌كند؛ آن‌ها كه از آن بنوشند، از من نيستند؛ و آن‌ها كه بيشتر از يک پيمانه با دست خود، از آن نخورند، از من هستند.» و همگى جز عدّه كمى، از آن نوشيدند. سپس هنگامى كه او، و كسانى كه به او ایمان آورده بودند، و از بوته آزمايش، سالم به در آمدند، از آن نهر گذشتند، از كمىِ نفرات خود، ناراحت شدند؛ و گفتند: «امروز، ما توانايى مقابله با «جالوت» و سپاهيان او را نداريم.» امّا آن‌ها كه مى‌دانستند خدا را ملاقات خواهند كرد و ايمان بيشترى داشتند گفتند: «چه بسيار گروه‌هاى كوچک كه به خواست خدا، بر گروه‌هاى بزرگ پيروز شدند.» و خداوند با صابران و استقامت كنندگان است.»


۱.۲ - لَیْس در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرمایند:
مقتضاى ظاهر كلام اين بود كه بفرمايد: «فمن شرب منه فليس منى، الا من اغترف غرفة بيده، و من لم يشرب فانه منى» هر كس از اين نهر آب بنوشد از من نيست، مگر آن‌كه با دستش مشتى بردارد و بنوشد، و كسى كه ننوشد، او از من است، ليكن اين‌طور نفرمود، بلكه اولا جمله دوم را به جمله اول وصل كرد و ثانيا كلمه شرب را در جمله دوم مبدل به طعم كرد و بايد ديد چرا؟
علتش اين بود كه اگر اين‌طور فرموده بود مفاد كلام چنين مى‌شد، كه تمامى جنود طالوت از طالوت بودند، و تنها يک طائفه از او بيگانه و جدا شدند، و آن‌ها كسانى بودند كه آب نوشيدند، و از اين عده جمعى كه سيراب نشدند و تنها مشتى آب برداشتند، از ايشان جدا شده و قهرا به طائفه اول ملحق شدند.
در نتيجه جنود طالوت دو طائفه مى‌شوند، يكى آن‌هايى كه از طالوت بودند، و دوم آن‌هايى كه از او بيگانه شدند، و حال آن‌كه مقصود آيه اين نبوده، بلكه خواسته است بفرمايد سه طائفه شدند، كه طائفه سوم، آن‌هايى بودند كه مشتى آب برداشتند، نه از طالوت بودند و نه بيگانه از او، بلكه با آزمايشى ديگر وضعشان روشن مى‌شود.

لیس به معنى «نيست» و كلمه‌اى است كه بر نفى حال دلالت دارد و غير از حال را بنا بر قرینه نفى مى‌كند:
ليس خلق اللّه مثله. «آفريدگان خدا همانند او نيستند».
ليس مانند كان فعل غير متصرّفى است كه اسم را مرفوع و خبر را منصوب مى‌كند:
ليس زيد قائما «زيد ايستاده نيست»، تقديم خبر ليس بر اسم آن جايز نيست.
گاهى ليس براى استثنا به كار مى‌رود:
جاءنى القوم ليس زيدا. «آن گروه نزد من آمدند بجز زيد» كه در اين صورت اسم آن ضمير مستتر است و خبرش نيز منصوب مى‌شود و جايز است كه بگوييم:
جاءنى القوم ليسك «آن گروه آمدند بجز تو» كه البته به كار بردن ضمير منفصل به جاى ضمير متّصل صحيحتر است.
گاهى خبر ليس با «الاّ» همراه مى‌شود: ليس الطّيب الاّ المسک. «فقط مشک عطر است و بس».
ليس بر جملۀ فعليه و يا بر مبتدا و خبرى كه هردو مرفوع باشند داخل مى‌شود و در اين صورت اسم آن ضمير شأن و جملۀ پس از آن به عنوان خبر در محل نصب است، جملۀ فعليه مانند: ليس يقوم زيد. «زيد ايستاده نيست»، و جملۀ مبتدا و خبر مانند: ليس زيد قائم.
حرف «باء» براى تأكيد نفى بر سر خبر ليس درمى‌آيد و خبر را لفظا مجرور و محلا منصوب مى‌سازد: ليس اللّه بظالم. «خدا ستمگر نيست». اگر به «ليس» ضمير متكلم متّصل شود نون وقايه ميان آن دو درمى‌آيد «اليسنى» و حذف نون وقايه در اين مورد بسيار شاذّ است.
[۹] فرهنگ عربى، فارسى لاروس، ج ۱۷۹۶/۲.
[۱۰] المعجم الاحصائى.



۱. بقره/سوره۲، آیه۲۴۹.    
۲. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۱۰۴.    
۳. بقره/سوره۲، آیه۲۴۹.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ج۱، ص۴۱.    
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۴۴۲.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۲۹۲.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۹۰.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۳۴۰.    
۹. فرهنگ عربى، فارسى لاروس، ج ۱۷۹۶/۲.
۱۰. المعجم الاحصائى.



• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «لیس»، ج۴، ص ۲۳۱.


رده‌های این صفحه : لغات سوره بقره | لغات قرآن




جعبه ابزار