لَهْو (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
لَهْو (به فتح لام و سکون هاء) از
واژگان قرآن کریم به معنای
مشغول شدن توأم با
غفلت است. این واژه دارای مشتقاتی است که در
آیات قرآن به کار رفته است؛ مانند:
اِلْهاء (به کسر الف و سکون لام) به معنای
مشغول کردن؛
تَلَهَّی (به فتح تاء و لام و فتح و تشدید هاء) به معنای
مشغول شدن و غفلت ورزیدن؛
لاهیه به معنای
مشغول و غافل؛ و
لَهْوَ الْحَدِیث به معنای حدیث
مشغول کننده است.
لَهْو به معنای
مشغول شدن است. چیزی که
مشغول میکند، «لَها الرّجلُ بالشّیءِ: لَعِبَ»؛ این
مشغول شدن توأم با
غفلت است.
راغب میگوید: لهو آنست که
انسان را از آنچه مهمّ است و به دردش میخورد
مشغول نماید.
(وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا اِلَّا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ) «نیست زندگی
دنیا مگر بازی و
مشغول کننده».
اِلْهاء:
مشغول کردن است.
(لا تُلْهِکُمْ اَمْوالُکُمْ وَ لا اَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ) «اموال و اولادتان شما را از
یاد خدا مشغول و غافل نکند».
(رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ...) مراد این که: «
تجارت و
فروختن آنها را از یاد خدا
مشغول و غافل نمیکند».
تَلَهَّی:
مشغول شدن و غفلت ورزیدن است.
(وَ اَمَّا مَنْ جاءَکَ یَسْعی • وَ هُوَ یَخْشی • فَاَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّی) یعنی: «اما آنکه شتابان پیش تو میآید و از
خدا میترسد، تو از او غافل میشوی و به چیز دیگری
مشغول میگردی».
لاهیه:
مشغول و غافل است.
(وَ هُمْ یَلْعَبُونَ • لاهِیَةً قُلُوبُهُمْ...) «آنها به
بازی زندگی پرداختهاند، دلهایشان به غیر
حق مشغول است».
(وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ یَتَّخِذَها هُزُواً اُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ) یعنی: «بعضی از مردم حدیث
مشغول کننده را میخرد تا مردم را ندانسته از
راه خدا گمراه کند و راه خدا را
مسخره گیرد،
عذاب خوار کننده برای آنهاست».
در
مجمع فرموده این
آیه درباره
نضر بن حرث بن علقمه نازل شد که برای تجارت به
فارس میرفت، اخبار
عجم را میآموخت و بر
قریش نقل میکرد و میگفت:
محمد به شما اخبار
عاد و
ثمود را نقل میکند، من هم داستان رستم،
اسفندیار و اخبار کسریها را؛ مردم به داستانسرائی او گوش کرده و از شنیدن
قرآن دست میکشیدند.
در
المیزان از
تفسیر قمی از
امام باقر (علیهالسّلام) نقل شده مراد از
(مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی...) نضر بن حارث بن علقمه است.
نگارنده گوید: گمان بیشتر آنست که تمام
سوره لقمان از برای این ماجرا نازل شده است و این
سوره میفهماند که قرآن حاوی حقائق و راههای
سعادت دنیا و
آخرت است و حکایاتی که در آن نقل شده مثل حکایت
لقمان پر از فوائد و نصائح است نه مثل قصّه
رستم و اسفندیار که جز لهو الحدیث نیست.
روایات بسیاری درباره
آیه فوق نازل شده که دلالت دارند بر اینکه
غناء و آواز خوانی از مصادیق لهو الحدیث است و
حرام میباشد. (رجوع شود به روایات در
وسائل و غیره)
(وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا اِلَّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ) (اين زندگى
دنیا چيزى جز سرگرمى و بازى نيست)
لفظ «لَهْوٌ وَ لَعِبٌ» چهار بار درباره زندگی دنیا آمده است؛ درباره لعب بودن آن در «لعب» سخن گفتیم.
تعبیر «لهو» درباره دنیا مشعر بر آنست که زندگی دنیا،
انسان را از یاد حق و آخرت غافل میکند، چنانکه:
(لا تُلْهِکُمْ اَمْوالُکُمْ وَ لا اَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ) «اموال و اولادتان شما را از یاد خدا
مشغول و غافل نکند».
(لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ) مراد این که: «تجارت و فروختن آنها را از یاد خدا
مشغول و غافل نمیکند».
این مطلب را روشن میکند و در بسیاری از آیات هست:
(وَ غَرَّتْهُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا...) ( و زندگى دنيا، آنها را
مغرور ساخته)
پس باید در زندگی مواظب بود.
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "لهو"، ج۶، ص۲۱۱.