لَفْظ (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
لَفْظ (به فتح لام و سکون فاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای انداختن است.
مواردی متعدد از این مادّه در «
نهج البلاغه» آمده است.
لَفْظ (مثل عقل) به معنای انداختن است.
گويند: «لَفَظَ ريقَهُ: رَمى بهِ.»
يعنى آب دهانش را انداخت.
كلام را از آن لفظ گويند كه از
دهان بيرون انداخته مىشود.
برخی از مواردی که در «نهج البلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) به
عثمان بن حنیف فرماندار
بصره مىنويسد:
«فَانْظُرْ إِلَى ما تَقْضَمُهُ مِنْ هذَ الْمَقْضَمِ، فَما اشْتَبَهَ عَلَيْكَ عِلْمُهُ فَالْفِظْهُ، وَ ما أَيْقَنْتَ بِطيبِ وُجوهِهِ فَنَلْ مِنْهُ.» «نگاه كن به آنچه مىخورى از اين خوردنى آنچه حليّت آن بر تو مشتبه شده كنارش بيانداز و آنچه يقين به پاک بودن كردهاى تناول كن.»
شرح آن در
گذشت.
و در مقام
نصیحت فرموده:
«وَ تَرْتَعونَ فيما لَفَظوا، وَ تَسْكُنونَ فيما خَرَّبوا.» «مىچريد در آنچه گذشتگان انداختهاند و
سکونت مىكنيد در آنچه خراب كردهاند.»
درباره
حق تعالی فرموده:
«يَقولُ وَ لا يَلْفِظُ، وَ يَحْفَظُ وَ لا يَتَحَفَّظُ، وَ يُريدُ وَ لا يُضْمِرُ.» «سخن مىگويد ولى مانند ديگران چيزى از دهان نمىاندازد، حافظ است بىآنكه در حفظ به زحمت افتد، اراده مىكند ولى نه مانند انسان كه چيزى در ضمير خود دارد.»
و نيز درباره حق تعالى فرموده:
«وَ لا يَخْفَى عَلَيْهِ مِنْ عِبادِهِ شُخوصُ لَحْظَة، وَ لا كُرورُ لَفْظَة.» «از بندگانش به او مخفى نمىماند، نه خيره شدن نگاهى و نه تكرار لفظى.»
مواردى از این ماده در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «لفظ»، ج۲، ص۹۴۳.