لَدْم (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
لَدْم (به فتح لام و سکون دال) از
واژگان نهج البلاغه به معنای به سينه و صورت زدن در
وقت نوحهسرائى است.
اصطلاح
مُسْتَمِعِ اللَّدْم که در «
نهجالبلاغه» آمده
کنایه از کفتار است که صداى
سنگ را كه كنار لانهاش مىافتد مىشنود،
دست و
پای خود را از
حرکت باز مىدارد تا صيّاد وارد شده و او را
صید كند.
لَدْم (مثل عقل) به سينه و صورت زدن در وقت نوحه سرائى است.
گويند: «
الْتَدَم المراَةُ: ضربت صدرها فی النياحة ... ضربنَ وجوههنَّ في المآتم.»
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) در
جریان بصره و
طلحه و
زبیر فرمود:
«وَ اللهِ لا أَكونُ كَمُسْتَمِعِ اللَّدْمِ، يَسْمَعُ النّاعِيَ، وَ يَحْضُرُ الْباكِيَ، ثُمَّ لا يَعْتَبِرُ!.» «به خدا
قسم مانند كسى نخواهم بود، كه سينه و صورت زدن را بشنود خبر خبردهنده را گوش دهد و نزد گريهكننده حاضر باشد و
عبرت نگيرد.»
ابن ابی الحدید گويد: «
مُسْتَمِعِ اللَّدْم» كنايه است از «
کفتار» او صداى سنگ را كه كنار لانهاش مىافتد مىشنود، دست و پاى خود را از حركت باز مىدارد تا صيّاد وارد شده و او را
صید كند.
يعنى: «به
ظلم تن در نمىدهم كه از كشتار مردم خبر دهند و كارى نكنم و فقط زنان نوحهگر را براى مردگان حاضر كنم (نقل از
محمد عبده)»
و نيز فرموده:
«وَ لَوْ تَعْلَمونَ ما أَعْلَمُ ... تَبْكونَ عَلَى أَعْمالِكُمْ، وَ تَلْتَدِمونَ عَلَى أَنْفُسِكُمْ.» «اگر مىدانستند آنچه را كه من مىدانم... بر اعمال خود
گریه كرده بر سينه و صورت خود مىزديد.»
و آنگاه كه گفتند: طلحه و زبير را به حال خود رها كند فرمود:
«وَ اللهِ لا أَكونُ كالضَّبُعِ: تَنَامُ عَلى طولِ اللَّدْمِ، حَتَّى يَصِلَ إِلَيْها طالِبها، وَ يَخْتِلَها راصِدُها، وَ لكِنّي أَضْرِبُ بِالمُقْبِلِ إِلَى الحَقِّ المُدْبِرَ عَنْهُ.» يعنى: «به خدا قسم مانند كفتار نخواهم بود كه در
طول صداى
سنگ مىخوابد تا صيادش به او برسد و مراقبش حيلهاش نمايد، بلكه من با آنكه به حقّ روى آورده، روگردان از
حق را مىزنم.»
«لدم» در اينجا شنيدن صداى افتادن سنگ است كه كفتار آنرا مىشنود و اهميت نمىدهد.
مواردى از اين ماده در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «لدم»، ج۲، ص۹۳۵.