• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بَصْرَه (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: بصره.


بَصْرَه (به فتح باء و سکون صاد) یکی از مفردات نهج البلاغه به معنای شهر معروف عراق که در ساحل غربی شط العرب واقع شده است، می‌باشد.
حضرت علی (علیه‌السلام) در خصوص جریان فتح بصره، نامه به عبدالله بن عباس، حضور عایشه در جنگ جمل و شرکت فرماندار بصره در مهمانی تشریفاتی، از این واژه استفاده نموده است.



بَصْرَه (به فتح باء و سکون صاد) شهر معروف عراق که در ساحل غربی شط العرب واقع شده، این شهر در زمان عمر بن خطاب به دست عتبة بن غزوان یکی از سرداران او ساخته شد.
جنگ تاریخی جمل که بر پیروزی امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) و شکست طلحه و زبیر و عایشه انجامید در کنار آن واقع گردید.
امام (صلوات‌الله‌علیه) به بصره آمده، مردم مجددا به حضرتش بیعت کردند.


برخی از مواردی که در «نهج‌البلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل می‌باشد:

۲.۱ - بَصْرَةُ - خطبه ۱۰۱ (جریان فتح بصره)

آن حضرت (علیه‌السلام) پس از فتح بصره در رابطه با بلاها و پیشامدهای آن فرموده است:
«فِتَنٌ كَقِطَعِ الْلَّيْلِ الْمُظْلِمِ، لا تَقومُ لَها قائِمَةٌ، وَ لا تُرَدُّ لَها رايَةٌ، تَأْتيكُمْ مَزْمومَةً مَرْحولَةً يَحْفِزُها قائِدُها، وَ يَجْهَدُها راكِبُها، أَهْلُها قَوْمٌ شَديدٌ كَلَبُهُمْ، قَليلٌ سَلَبُهُمْ، يُجاهِدُهُمْ في اللهِ قَوْمٌ أَذِلَّةٌ عِنْدَ الْمُتَكَبِّرينَ، في الاَْرْضِ مَجْهولونَ، وَ في السَّماءِ مَعْروفونَ فَوَيْلٌ لَكِ يا بَصْرَةُ عِنْدَ ذلِكَ، مِنْ جَيْش مِنْ نِقَمِ الله! لا رَهَجَ لَهُ، وَ لا حَسَّ، وَ سَيُبْتَلَى أَهْلُكِ بِالْمَوْتِ الاْحْمَرِ، وَ الْجوعِ الاَْغْبَرِ.»
«(ای اهل بصره) فتنه‌هایی خواهد آمد، مانند: تکه‌های شب تار، هیچ گروهی در مقابل آن‌ها نتواند ایستاد، پرچم آن فتنه‌ها عقب زده نمی‌شود، آن فتنه‌ها همچون شتران افسار شده و جهاز بسته وسائل تخریبشان کامل خواهد بود؛ پیشوای فتنه‌ها آن‌ها را خواهد راند و نفراتش آن‌ها را به تندی در عمل وادار خواهد کرد و فرماندهان فرمان می‌دهند و فرمانبران به شدت عمل می‌کنند. اهل آن فتنه‌ها قوی و ضررشان زیاد است و لباس و سلاح کشتگان کم (بقول بعضی فکرشان کشتن است نه غارت لباس و سلاح مقتولان)، قومی در راه خدا با آنان می‌جنگد، قومی که نزد متکبران حقیر و در زمین ناشناسند؛ ولی در آسمان معروفند. وای بر تو‌ای «بصره» در آن روز از لشکری از نقمت‌های خدا لشکری که نه غباری دارد و نه از آن صدایی شنیده می‌شود، اهل تو به زودی مبتلا می‌شوند، به مرگی سرخ و گرسنگی سیاه که چهره‌ها را سیاه و غم‌انگیز می‌کنند.» ابن میثم و محمد عبده این خبر را اشاره به فتنه صاحب الزنج دانسته‌اند.
ولی ابن ابی الحدید معتقد است: صاحب الزنج غبار و غلغله داشت، بلکه آن اشاره است به ملحمه و پیشامدهای هولناکی در آخر الزمان، نظیر آن از رسول خدا‌ (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز نقل شده است، وی آنگاه «موت احمر» را کنایه از «وبا» و «جوع اغبر» را کنایه از قحطی دانسته است.
ناگفته نماند معلوم نیست قومی که با آن‌ها خواهد جنگید کدام هستند.


۲.۲ - بَلْدَتُكُمْ - خطبه ۱۳ (ملامت اهل بصره)

همچنین پس از ملامت اهل بصره راجع به خراب شدن آن چنین فرموده است:
«وَأيْمُ اللهِ لَتَغْرَقَنَّ بَلْدَتُكُمْ حَتَّى كَأَنّي أَنْظُرُ إِلى مَسْجِدِها كَجُؤْجُؤِ سَفينَة، أَوْ نَعامَة جاثِمَة.»
«به خدا قسم حتما شهر شما غرق خواهد شد، گویی به آن می‌نگرم که همه جایش را آب گرفته، فقط مسجدش مانند: سینه کشتی یا مانند شترمرغ نشسته دیده می‌شود.» ابن ابی الحدید گوید: آن‌چه امام (علیه‌السلام) از آن خبر داده واقع گردیده است تاریخ نشان می‌دهد که بصره دو بار غرق شد یکی در روزگار القادر بالله عباسی، دیگری در دوران القائم بامر الله، همه شهر غرق گردید و فقط مسجد جامعش دیده می‌شد، آن هم قسمتی از آن مانند: سینه پرنده. آب از خلیج فارس آمد از محلّی که اکنون به «جزیره فرس» معروف است و از طرف کوهی بنام «جبل سنام» خانه‌ها خراب گردید و هر چه بود زیر آب رفت و عده زیادی از اهلش غرق شدند و محمد عبده نیز به آن اشاره کرده است.
نگارنده گوید: احتمال دارد که آب به وسیله طوفان آمده باشد.


۲.۳ - الْبَصْرَةَ - نامه ۱۸ (درباره بنی تمیم)

امام (صلوات‌الله‌علیه) پس‌ از اطلاع از سخت‌گیری عبدالله بن عباس فرماندار بصره نسبت به «بنی تمیم» و حمایت آن‌ها در جنگ جمل از طلحه و زبیر، خطاب به وی چنین نوشت:
«وَ اعْلَمْ أَنَّ الْبَصْرَةَ مَهْبِطُ إِبْليسَ، وَ مَغْرِسُ الْفِتَنِ، فَحادِثْ أَهْلَها بِالاِْحْسانِ إِلَيْهِمْ، وَ احْلُلْ عُقْدَةَ الْخَوْفِ عَنْ قُلوبِهِمْ.»
«بدان: بصره محلّ نزول شیطان و کشتزار فتنه‌هاست، اهل آن‌جا را با نیکویی استقبال کن. و گره ترس را از دل‌هایشان بگشای.» منظور آن بود که اگر دقت در اداره امور و دلجویی از‌ اهالی نشود، احتمال دارد فتنه «جمل» باز به وجود آید.


۲.۴ - الْبَصْرَةِ - خطبه ۱۷۲ (جنگ جمل)

همچنین آن حضرت (علیه‌السّلام) نسبت به طلحه و زبیر، که عایشه همسر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را فریفته و برای رسیدن به قصد شوم خود، ناموس آن حضرت را به معرض عمومی کشانده و ناموس خود را در خانه محفوظ نگاه داشته و ناموس حامل وحی را به میدان آوردند و ایشان نیز بر خلاف ما انزل الله که فرموده: (وَ قَرْنَ فی بُیوتِکُنَّ) به بصره آمد و علیه امام عادل خروج کرد؛ چنین فرموده است:
«فَخَرَجوا يَجُرّونَ حُرْمَةَ رَسولِ اللهِ (صلى‌الله‌عليه‌وآله) كَما تُجَرُّ الاَْمَةُ عِنْدَ شِرائِها، مُتَوَجِّهينَ بِها إِلَى الْبَصْرَةِ، فَحَبَسا نِساءَهُما في بُيوتِهِما، وَ أَبْرَزا حَبيس رَسولِ اللهِ لَهُما وَ لِغَيْرِهِما، في جَيْش ما مِنْهُمْ رَجُلٌ إِلاّ وَ قَدْ أَعْطاني الطّاعَةَ، وَ سَمَحَ لي بِالْبَيْعَةِ.»
یعنی «آشوبگران از مکه خارج شدند و حرم نبی مکرم اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را با خود می‌کشیدند مانند آن‌که کنیز زر خرید را به وقت خریدن می‌کشند، با او به طرف بصره روی آوردند. طلحه و زبیر زنان خویش را در خانه‌های خود حفظ کردند، ولی حبیس رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) زنی که به حکم قرآن می‌بایست در خانه بنشیند آشکار کردند؛ هم بر خود و هم بر دیگران در لشکری که همه آنان با من بیعت کرده و اظهار اطاعت نموده بودند.»

۲.۵ - الْبَصْرَةِ - نامه ۴۵ (عثمان بن حنیف)

امام (علیه‌السلام) هنگامی که به آن خبر دادند فرماندار بصره «عثمان بن حنیف» به میهمانی پر زرق و برقی رفته و در سر سفره رنگینی نشسته است، به‌وی چنین نوشت:
«أَمَّا بَعْدُ، يَابْنَ حُنَيْف، فَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ رَجُلاً مِنْ فِتْيَةِ أَهْلِ الْبَصْرَةِ دَعَاكَ إلى مَأْدُبَة، فَأَسْرَعْتَ إِلَيْها.»
«امّا بعد! اى پسر حنيف! به من گزارش داده شده كه مردى از متمكّنان اهل «بصره» تو را به خوان ميهمانيش دعوت كرده و تو به سرعت به سوى آن شتافته‌اى.» مشروح مطلب در خواهد آمد.



این واژه، جمعاً چهار بار در «نهج البلاغه» آمده است.


۱. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۲۲۶.    
۲. شرتونی، سعید، أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۱، ص۱۷۳.    
۳. سید رضی، محمد، نهج البلاغه ت الحسون، ص۲۲۸، خطبه ۱۰۱.    
۴. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعة الإستقامة، ج۱، ص۱۹۶، خطبه ۱۰۰.    
۵. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۱۴۸، خطبه ۱۰۲.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۲۱۵، خطبه۱۰۲.    
۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۲۳.    
۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۲۴.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۴، ص۳۹۸.    
۱۰. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۱۷۷.    
۱۱. ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۱۰۴.    
۱۲. بحرانی، ابن میثم،شرح نهج البلاغه ابن هیثم، ج۳، ص۱۴.    
۱۳. عبده، محمد، نهج البلاغة (ط مطبعة الإستقامة)، ج۱، ص۱۹۶.    
۱۴. ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغة، ج۷، ص۱۰۴.    
۱۵. سید رضی، محمد، نهج البلاغة ت الحسون، ص۵۷، خطبه ۱۳.    
۱۶. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الإستقامة، ج۱، ص۴۱، خطبه ۱۳.    
۱۷. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ج۱، ص۵۶، خطبه ۱۳.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۵۱، خطبه ۱۳.    
۱۹. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۵۷۷.    
۲۰. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۵۷۷.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۱، ص۵۱۳.    
۲۲. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۳، ص۱۹۴.    
۲۳. ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغة، ج۱، ص۲۵۱.    
۲۴. ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغة، ج۱، ص۲۵۳.    
۲۵. سید رضی، محمد، نهج البلاغة ت الحسون، ص، نامه ۱۸.    
۲۶. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الاستقامة، ج۳، ص۲۰، نامه ۱۸.    
۲۷. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۳۷۵، نامه ۱۸.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۵۸۷.    
۲۹. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۶۷۷.    
۳۰. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۶۷۹.    
۳۱. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۹، ص۲۳۰.    
۳۲. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۱۸، ص۳۱۴.    
۳۳. ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغة، ج۱۵، ص۱۲۵.    
۳۴. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۳.    
۳۵. سید رضی، محمد، نهج البلاغة ت الحسون، ص۳۸۱، خطبه ۱۷۲.    
۳۶. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الاستقامة، ج۲، ص۱۰۳، خطبه ۱۶۷.    
۳۷. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۲۴۷، خطبه ۱۷۲.    
۳۸. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۳۷۹.    
۳۹. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۶۰۶.    
۴۰. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۶۰۷.    
۴۱. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۶، ص۴۹۴-۴۹۵.    
۴۲. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۱۰، ص۱۳۳.    
۴۳. ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغة، ج۹، ص۳۰۹.    
۴۴. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۶۷۵، نامه ۴۵.    
۴۵. عبده، محمد، نهج البلاغة، ط مطبعة الاستقامة، ج۳، ص۷۸، نامه ۴۵.    
۴۶. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۴۱۶، نامه ۴۵.    
۴۷. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۶۵۱، نامه ۴۵.    
۴۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۶۷.    
۴۹. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۷۰.    
۵۰. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۱۰، ص۱۸۰.    
۵۱. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۸۸.    
۵۲. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۲۰۵.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «بَصره»، ص۱۳۷-۱۴۰.    






جعبه ابزار