لَبِثْت (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
لَبِثْت:(قالَ كَمْ لَبِثْتَ) «لَبِثْت» از مادّۀ «
لبث» (بر
وزن حدس) به معنى «
درنگ كردن، ماندن و
اقامت گزيدن» است.
به موردی از کاربرد «لَبِثْت» در
قرآن، اشاره میشود:
(أَوْ كَالَّذي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلَى عُروشِها قالَ أَنَّى يُحْيي هَذِهِ اللّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللّهُ مِئَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ كَمْ لَبِثْتَ قالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قالَ بَل لَّبِثْتَ مِئَةَ عامٍ فَانظُرْ إِلَى طَعامِكَ وَ شَرابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَ انظُرْ إِلَى حِمارِكَ وَ لِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنّاسِ وَ انظُرْ إِلَى العِظامِ كَيْفَ نُنشِزُها ثُمَّ نَكْسوها لَحْمًا فَلَمّا تَبَيَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ) «يا همانند كسى كه از كنار يک آبادى ويران شده عبور كرد، درحالى كه ديوارهاى آن، به روى سقفهايش فروريخته بود، (و
اهل آن همگى مرده بودند، او با خود) گفت: «چگونه خدا اينها را پس از
مرگ، زنده مىكند؟!» (در اين هنگام،) خدا او را يکصد
سال ميراند؛ سپس زنده كرد؛ و به او گفت: «چه
قدر درنگ كردى؟» گفت: «يک روز؛ يا بخشى از يک روز.» فرمود: «بلكه يکصد سال
درنگ كردى! نگاه كن به غذا و نوشيدنى خود، كه هيچگونه تغييرى نيافته است! پس بدان خدا بر همه چيز قادر است). ولى به درازگوش خود نگاه كن كه چگونه از هم متلاشى شده!، آنچه مىبينى، هم براى اطمينان خاطر توست، و هم) براى اينكه تو را نشانهاى براى مردم در مورد
معاد قرار دهيم. اكنون به استخوانها ى مركب سوارى خود نگاه كن كه چگونه آنها را برپا ساخته، به هم پيوند مىدهيم، سپس
گوشت بر آنها مىپوشانيم!» هنگامى كه اين حقايق بر او آشكار شد، گفت: «مىدانم خدا بر هر چيزى تواناست.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
کلمه لبث به معناى
مکث و باقىماندن (در جايى و درحالى) است، و اينكه
شخص مزبور ميان يک روز و پارهاى از يک روز ترديد كرد دلالت دارد بر اينكه زنده شدنش در غير آن ساعتى بوده كه از دنيا رفته، مثلا اگر در اواخر روز از
دنیا رفته و در اوائل روز بعد زنده شده، و
مرگ و
زندگی را
خواب و بيدارى پنداشته و چون اختلاف ساعات آن دو را ديده، ترديد كرده كه آيا ميان اين خواب و بيدارى يک
شب فاصله شده يا نه؟
لذا گفته: يوما اگر يک شب فاصله شده باشد
(أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ) اگر يک شب فاصله نشده باشد در اينجا هاتفى به او مىگويد:
(بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عامٍ).
مکارم شیرازی در
تفسیر نمونه میفرمایند:
خداوند در آيۀ مورد بحث، از آن پيامبر مىپرسد: چه اندازه در اين محل
درنگ كردى؟ او در جواب با ترديد مىگويد يک روز يا قسمتى از يک روز، از اين ترديد استفاده مىشود كه موقع مرگ او، با موقع زنده شدن، يک ساعت معين از روز نبوده است و مثلا مرگ او پيش از
ظهر بوده و زنده شدن او بعد از ظهر و لذا به
شک افتاد كه آيا يک شبانهروز گذشته است و يا تنها چند ساعتى از روز، به همين دليل پس از گفتن يک روز، ترديد پيدا كرد و گفت يا قسمتى از روز، امّا بزودى به او خطاب شد كه نه، بلكه يکصد سال در اينجا ماندهاى
(بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عامٍ)در آيۀ ۲۳
سوره نباء مىخوانيم:
(لابِثينَ فيها أَحْقاباً) «مدتهاى طولانى در آن (
دوزخ) مىمانند.»
در اين آيه، «لابثين» جمع «لابث»
اسم فاعل به معنى «
درنگكنندگان و مانندگان» است.
و يا در آيۀ ۱۴
سوره احزاب آمده است:
(وَ ما تَلَبَّثُوا بِها إِلاّ يَسيراً) «و جز مدت كمى براى انتخاب اين راه
درنگ نخواهند كرد.»
در اين آيه، «تلبّثوا» از
مصدر «تلبّث» به معنى «
درنگ كردن» گرفته شده است.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «لبثت»، ج۴، ص ۱۵۴.