لَفّ (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
لَفّ (به فتح لام و تشدید فاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای پيچيدن و جمع كردن است. مشتقات لفّ که در
نهج البلاغه آمده عبارتند از:
لَفیف (به فتح لام) به معنای پيچيده شده و
مَلْفوفَه (به فتح میم و سکون لام) به معنای پيچيده شده است.
لَفّ پيچيدن و جمع كردن است. «لَفَّهُ لفّاً: ضمَّهُ و جمعهُ»
لَفيف به معنای پيچيده شده است.
امام (صلواتاللهعلیه) درباره
فتنه بعد از خود فرموده است:
«وَ عَنْ قَلِيل تَلْتَفُّ الْقُرُونُ بِالْقُرُونِ، وَ يُحْصَدُ الْقَائِمُ، وَ يُحْطَمُ الْـمَحْصُودُ!» «عنقريب لشكرها روى هم مىريزند، آنچه از
خیر باقى مانده درو شود و آن چه درو شده كوبيده گردد.»
(شرحهای خطبه:
)
و درباره رسالت حضرت فرموده:
«نَشَرَتِ النِّعْمَةُ عَلَيْهِمْ جَنَاحَ كَرَامَتِهَا، ... وَ الْتَفَّتِ الْمِلَّةُ بِهِمْ فِي عَوَائِدِ بَرَكَتِهَا.» «نعمت خداوند بال كرامتش را بر آنها گسترد و ملّت در عوائد بركت آنها جمع گرديد و به هم پيوست.»
(شرحهای خطبه:
)
«تَلْتَفُّ بِرَسُولِ اللهِ (صلىاللهعليهوآله).» «جمع مىشود (مردم) به وسيله رسولى.»
(شرحهای خطبه:
)
«مَلفوفة» به معنای پيچيده شده است.
امام (صلواتاللهعلیه) در رابطه با جريان
اشعث بن قیس فرموده:
«وَ أَعْجَبُ مِنْ ذلِكَ طَارِقٌ طَرَقَنَا بِمَلْفَوفَة فِي وِعَائِهَا.» (از اين سرگذشت، شگفت آورتر داستان كسى است كه نيمه شب ظرفى سرپوشيده پر از حلواى خوش طعم و لذيذ به در خانه ما آورد.)
(شرحهای خطبه:
) كه در «طرق- شنأ» گذشت.
محمد عبده گويد: ملفوفه نوعى
حلوا ست.
ولى آن در لغت پيدا نشد بلكه هديّهاى در چيزى پيچيده شده بود.
شش مورد از این ماده در «نهج البلاغه» به كار رفته است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «لفف»، ج۲، ص۹۴۴.