• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

لاهِیَة (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





لاهِیَة:(لاهِيَةً قُلوبُهُمْ)
«لاهِیَة» از مادّۀ «لهو» به معنى «غافل و سرگرم و مشغول» است.
جملۀ: (لاهِيَةً قُلوبُهُمْ) (در آيۀ مورد بحث) وقتى است كه انسان‌ها در لهو و بى‌خبرى فرورفته‌اند و همۀ مسائل جدى را لعب و بازى و شوخى مى‌پندارند و به مسائل بى‌ارزش و غافل‌كننده مى‌پردازند و طبيعى است چنين كسانى هرگز راه سعادت را نخواهند يافت.
اصولا يكى از بدبختی‌هاى افراد جاهل و متكبر و خودخواه اين است كه هميشه نصايح و اندرزهاى خيرانديشان را به شوخى و بازى مى‌گيرند و همين سبب مى‌شود كه هرگز از خواب غفلت بيدار نشوند، درحالى كه اگر حتى يک‌بار به صورت جدى با آن برخورد كنند چه‌بسا مسير زندگانى آن‌ها در همان لحظه تغيير پيدا مى‌كند.



به موردی از کاربرد «لاهِیَة» در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - لاهِیَة (آیه ۳ سوره انبیاء)

(لاهِيَةً قُلوبُهُمْ وَ أَسَرّواْ النَّجْوَى الَّذينَ ظَلَمواْ هَلْ هَذا إِلّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ أَ فَتَأْتونَ السِّحْرَ وَ أَنتُمْ تُبْصِرونَ)
«و دل‌هايشان در بى‌خبرى فرو رفته است. و ستم‌كاران پنهانى نجوا كردند و گفتند): آيا جز اين است كه او بشرى همانند شماست؟! آيا به سراغ سحر مى‌رويد، درحالى كه چشم داريد و مى‌بينيد؟!»


۱.۲ - لاهِیَة در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرمایند:
جمله‌ (لاهِيَةً قُلوبُهُمْ) دو حال است از ضمیر جمع در استمعوه پس اين دو جمله دو حال به هم آميخته‌اند.
کلمه لعب به معناى فعلى است كه منظم انجام بشود ولى غايت و هدفى جز خیال در آن نباشد، مانند بازى بچه‌ها، و كلمه لهو به معناى سرگرم شدن به چيزى و باز ماندن از امرى مهم است، مثلا وقتى مى‌گويند:
«ألهاه كذا» معنايش اين است كه فلان كار بيهوده او را از مهمش باز داشت، و اگر آلات طرب را هم آلات لهو مى‌نامند، به همين جهت است، و لهو از صفات قلب است، و لذا فرمود: (لاهِيَةً قُلوبُهُمْ) و دل‌ها را لاهى خواند.
و معناى آيه اين است كه هيچ ذکر جديدى به وسیله نزول از آسمان، و ابلاغ رسول به ايشان در هيچ حالى از احوال نمى‌رسد مگر اين‌كه ايشان در حال لهو هستند، يعنى درحالى هستند كه دل‌هايشان لاهى است، و اگر آن ذكر را مى‌شنوند در آن حال مى‌شنوند، و خلاصه معنا اين است كه:
احداث ذكر و تجديد آن هيچ اثرى در آنان نمى‌گذارد، و از اشتغال به لعب دنيا بازشان نداشته، متوجه ما وراى آن نمى‌كند.
و اين تعبير کنایه است از اين‌كه ذكر در هيچ حالى در آنان مؤثر نمى‌افتد، نه اينكه بخواهد بگويد ذكر جديد در آنان اثر ندارد ولى ذكر قدیم و كهنه اثر مى‌گذارد و چون مطلب روشن است مى‌گذريم.

۱. انبیاء/سوره۲۱، آیه۳.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۷۴۸.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۳۸۴.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌ ط-دار الکتب الاسلامیه، ج۱۳، ص۳۵۵.    
۵. انبیاء/سوره۲۱، آیه۳.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ج۱، ص۳۲۲.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۳۴۶.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۲۴۷.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۹۷.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۶۲-۶۳.    



• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «لاهیة»، ج۴، ص ۲۱۶.


رده‌های این صفحه : لغات سوره انبیاء | لغات قرآن




جعبه ابزار