لازِب (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
لازِب:(مِنْ طينٍ لّازِبِ) واژه
«لازِب» به گفته بعضى، در اصل «لازم» بوده كه «ميم» آن تبديل به «ب» شده است و اكنون به همين صورت استعمال مىشود، و در هرحال، به معناى گِلهايى است كه ملازم يكديگر يعنى چسبندهاند؛
زيرا مبدأ آفرينش انسان، نخست «خاک» بود، سپس با «آب» آميخته شد، كم كم به صورت «لجن بدبویى» درآمد، و بعد بهصورت «گل چسبندهاى» شد (و با اين بيان ميان تعبيرات گوناگون در
آیات «
قرآن مجید» جمع مىشود).
(فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَم مَّنْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّن طِينٍ لَّازِبٍ) (از آنان بپرس: «آيا آفرينش دوباره آنان سختتر است يا آفرينش تمام كسانى از
فرشتگان و اهل آسمانها و
زمین كه آفريدهايم؟!» ما آنان را از گل چسبندهاى آفريديم.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه لازب به معناى دو چيز به هم چسبيده است، به طورى كه هر يک ملازم ديگرى شده باشد. و در
مجمع البیان گفته: لازب و لازم به يک معنى است. مراد از جمله من خلقنا يا ملائكهاى است كه در آيات قبلى به آنان اشاره كرد كه حافظ وحى و تيراندازان شهابهايند، و يا مخلوقات عظيم ديگرى غير از انسان است، از قبيل آسمانها، زمين و ملائكه، و اگر در باره آنها با ضمير هم كه مخصوص عقلاء است تعبير كرد و فرمود: آيا خلقت ايشان بزرگتر است، يا كسى كه ما خلق كردهايم و نفرمود: چيزى كه ما خلق كردهايم بدان جهت است كه در بين نامبردگان ملائكه هم منظور بودند، و ملائكه داراى عقلند، جانب آنان را غلبه داده و از همه آسمانها، زمين و ملائكه تعبير كرده به كسى كه ما خلقش كردهايم.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «لازِب»، ص۴۷۷.