• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قیّم (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





قیّم: (قَیِّماً لِّیُنْذِرَ بَاْساً)
«قیّم» (بر وزن سیّد) از مادّه «قیام» گرفته شده و در اینجا به معنای پابرجا، ثابت و استوار است، علاوه بر آن، برپادارنده، حافظ و پاسدار کتب دیگر است و در عین حال، معنای اعتدال، استقامت و خالی بودن از هر گونه اعوجاج و کژی را نیز می‌رساند. توصیف دین به «قیّم» با توجّه به این که «قیّم» به معنای ثابت و برپا است، در حقیقت اشاره به دلیل این توجّه مستمر به دین است، یعنی چون آئین اسلام آئینی است ثابت و مستقیم و برپادارنده نظام زندگی مادی و معنوی مردم، هرگز از آن منحرف مشو.



(قَیِّمًا لِّیُنذِرَ بَاْسًا شَدِیدًا مِن لَّدُنْهُ وَ یُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ اَنَّ لَهُمْ اَجْرًا حَسَنًا) (در حالی که پایدار و بر پا دارنده دیگر کتب آسمانی است؛ تا از جانب او بدکاران را از عذاب شدیدی بترساند و مؤمنانی را که کارهای شایسته انجام می‌دهند، بشارت دهد که پاداش نیکویی برای آن‌هاست.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: کلمه قیم به معنای کسی است که مصلحت چیزی را تامین نموده، امور آن را تدبیر نماید، مانند قیم خانه که قائم به مصالح خانه است و اهل خانه در امور خانه به او مراجعه می‌کنند و کتاب قیم، آن کتابی است که مشتمل بر معانی قیمی باشد و آنچه که قرآن کریم متضمن آن است اعتقاد حق و عمل صالح است، هم چنان که خدای تعالی در باره قرآن می‌فرماید: (یَهْدِی اِلَی الْحَقِّ وَ اِلی‌ طَرِیقٍ مُسْتَقِیمٍ) و دین صحیح اسلام هم همین است، چنانچه خدای سبحان در مواضعی از کتابش دین خود را به قیم بودن توصیف کرده، از آن جمله فرموده: (فَاَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ الْقَیِّمِ) بنابراین، پس توصیف کتاب به وصف قیمومت به خاطر این است که متضمن دین قیم می‌باشد دینی که قائم به مصالح عالم بشری است، چه مصالح دنیایی و چه آخرتی و چه بسا از مفسرین که قضیه را بر عکس معنا کرده و گفته‌اند: قیمومت، اول وصف کتاب است و سپس وصف دین. (به عبارت دیگر ما گفتیم کتاب به خاطر اینکه متضمن دین قیم است خودش هم قیم شده، ولی بعضی گفته‌اند کتاب قیم است و دین به خاطر قیم بودن کتاب، قیم شده است) و درباره‌اش گفته شده: (وَ ذلِکَ دِینُ الْقَیِّمَةِ) که ظاهر معنایش: دین کتاب‌های قیم است. ولی این قسم تفسیر نوعی مجاز گویی است. بعضی‌ گفته‌اند: مقصود از قیم، مستقیم است یعنی معتدل که نه افراط در آن باشد و نه تفریط. بعضی‌ دیگر گفته‌اند: قیم، به معنای مدبر سایر کتاب‌های آسمانی است، یعنی سایر کتاب‌ها را تصدیق و حفظ نموده، شرایعش را نسخ می‌کند. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )


۱. کهف/سوره۱۸، آیه۲.    
۲. روم/سوره۳۰، آیه۴۳.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۶۹۰.    
۴. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۱۴۱.    
۵. روم/سوره۳۰، آیه۴۳.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۳۷۶.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۴۷۸.    
۸. کهف/سوره۱۸، آیه۲.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۹۳.    
۱۰. احقاف/سوره۴۶، آیه۳۰.    
۱۱. روم/سوره۳۰، آیه۴۳.    
۱۲. بینه/سوره۹۸، آیه۵.    
۱۳. آلوسی، شهاب‌الدین، تفسیر روح‌المعانی، ج۱۵، ص۲۰۱.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۳۲۹.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۲۳۸.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۷-۸.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۹۳.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «قیّم»، ص۴۴۹-۴۵۰.    






جعبه ابزار