• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قیام در نماز

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



یکی از واجبات یازدهگانه و یکی از ارکان پنجگانه نماز قیام است.



• «یا ایها الذین آمنوا اذا قمتم الی الصلاة... ؛ ‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید، چون برای نماز برخیزید...»
واژه‌ «قيام»، هرگاه با حرف الی همراه شود، به معناى اراده كردن است. «إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ» يعنى هرگاه تصميم به نماز خواندن گرفتيد. وجه اين استعمال اين است كه خواستن نماز ملازم با قيام و بر خاستن است، چون خواستن هر چيز بدون حرکت به سوى آن صورت نمى‌گيرد، مثلا اگر انسانى را فرض كنيم كه نشسته و دارد حالت رفع خستگى و سكون خود را بسر مى‌برد، و فرض كنيم كه بعد از رفع خستگى در همين حال كه نشسته بخواهد كارى انجام دهد كه عادتا لازم است حركتى كند، چون آن كار را نشسته نمى‌تواند انجام دهد، بلكه احتياج به قيام دارد، چنين كسى شروع مى‌كند به ترك سكون و به حركت در آوردن خود، و بر خاستن از زمين، همين حالت برخاستن را قيام الى الفعل مى‌خوانيم، و اين حالت قيام الى الفعل ملازم است با اراده، نظير اين آيه شريفه، آيه زير است كه مى‌فرمايد: وَ إِذا كُنْتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ؛ كه جمله‌ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ را معنا مى‌كنيم، به اينكه و خواستى برايشان نماز بپا دارى، پس در اينگونه استعمال‌ها با اينكه شخص مورد گفتگو هنوز نماز را نخوانده، و تنها اراده خواندن نماز را كرده، مى‌گوئيم اقام الى الصلاة و به عكس اين استعمال گاه مى‌شود كه شخص نامبرده كارى را انجام داده، بجاى اينكه بگوئيم انجام داده، در مقام تعبير مى‌گوئيم خواست انجام دهد.


فلسفه قیام در نماز چیست؟ قیام و ایستادن برای خواندن حمد و سوره، یکی از مراحل اقامه نماز است. نمازگزار هنگام خواندن نماز از جای برمی خیزد و با فروتنی، وقار و آرامش، در محضر الهی حاضر می‌شود. قیام، آمادگی برای تحرک، فعالیت و رشد و بالندگی است. قیام، بر پای خاستن و دوری از سکون و خموشی است. قیام،جهاد علیه هواهای نفسانی و آماده شدن برای توبه و استغفار است.
حاج میرزا جواد ملکی تبریزی در کتاب گران سنگ خود به نام اسرار الصلاه می‌فرماید:
و اما قیام، حقیقت قیام عبارت از ایستادن در پیشگاه پروردگار برای ادای حق عبودیت و بندگی او و جلب خیرات پروردگاری، و انس گرفتن با او و لذت بردن به مخاطبات و گفت وگوی با او در کلام، و به مناجات با او در دعا است... و می‌بایست که انسان از اینکه در نماز می‌بایست بر هر دو پا بایستد، به این حقیقت پی ببرد که مسلمان باید در مقام خوف و رجا باشد و از پایین افکندن سر در هنگام نماز، الزام قلب را بر تذلل و خشوع و تواضع و دوری از ریاست طلبی و خود بزرگ‌بینی فهم نماید و بداند که در فردای قیامت، او را در پیشگاه ذات اقدس خود ایستادنی است که چگونگی آن را این ایستادن تعیین می‌کند، و لذا سزاوار است که انسان آنچه در توان دارد، در تصحیح قیام نماز خود به کار گیرد و بداند که تمام پنهانی‌ها و خاطرات و ضمایرش، نزد حضرت حق مکشوف و آشکار است، و پروردگار حتی به چیزهایی که خود از آن بی خبر است و در باطن اوست، آگاه است. و لذا خیلی مراقب باشد که مبادا باطنش مخالف با رضای پروردگار باشد. به ناچار در چنین مقام خطیری تواضع و فروتنی او، لااقل همچون تواضع در محضر سلطانی از سلاطین دنیا خواهد بود. چگونه کسی که در مقابل حاکمی قرار می‌گیرد، مراقب تمام حرکات و گفته‌های خود می‌باشد، که مبادا سخنی بر خلاف رضای او بر زبان آورد و یا از معنای آنچه می‌گوید، غافل باشد و یا اشارات مخاطبات سلطان را درنیابد، و خدایی که ملک الملوک و جبارالجبابره است، هرگز نزد مسلمان از بشری مثل خود بی مقدارتر خواهد بود.
[۶] ملکی تبریزی، میرزا جواد، اسرار الصلوة، ج۱، ص۳۲۳.
درباره اسرار و حکمت‌های «قیام» می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۲.۱ - ایستادن در مقابل خدا

قیام، یعنی ایستادن جسم و روح در مقابل خدا. در این حالت، سر، که بالاترین عضو بدن است، افتاده و افکنده می‌شود. پایین آمدن سر، نشانه فروتنی در مقابل خدا و دوری از تکبر و ریاست طلبی است.
[۷] الاخلاق، ص۷۰.
قیام در حال نماز برای این است که انسان در پیشگاه خدای متعال بایستد و حق بندگی او را ادا کند و از خیرات پروردگار بهره مند شود و بداند که در قیامت نیز در پیشگاه او قیامی خواهد داشت.

۲.۲ - آمادگی برای عبادت

همان گونه که می‌دانیم، همه موجودات به عبادت و تسبیح خداوند مشغولند: «یسبح لله ما فی السماوات وما فی الارض.» قیام انسان و خواندن نماز، نوعی هم آوایی است. بنده نیز با این کار، آمادگی خود را برای عبادت الهی نشان می‌دهد.

۲.۳ - نشانه تلاش و فعالیت

قیام نشانه تلاش و فعالیت همیشگی انسان در جبهه رشد و تکامل است. نمازگزار سستی، رخوت، سکون و بی تحرکی را کنار می‌گذارد و با شادابی، طراوت و امید بر پای می‌خیزد و آماده تلاشی نو می‌گردد؛ حرکتی برای رسیدن به خدا و کسب فضایل انسانی.

۲.۴ - آمادگی برای مبارزه با شیطان

معنای دیگر قیام، آمادگی نمازگزار برای مبارزه با شیطان و هواهای نفسانی و مفسدان و ستمگران است. قیام نماد جهاد اکبر و جهاد اصغر است.

۲.۵ - تجلی مساوات و برابری

قیام تجلی مساوات، برابری و همگونگی است. در نماز، همه یکسان در محضر الهی قیام می‌کنند: سیاه و سفید، فقیر و غنی، پیر و جوان، رئیس و مرئوس و بزرگ و کوچک هیچ یک تفاوتی ندارند. قیام بیانگر این است که هیچ کس بر دیگری برتری ندارد؛ همه بنده ناتوان درگاه الهی‌اند. در قیام، دیوار تکبرها، منیت‌ها و خودخواهی‌ها فرو می‌ریزد و افراد فقیر و عالی مرتبه، در کنار افراد معمولی حاضر می‌شوند و به ادای تکلیف می‌پردازند.

۲.۶ - رعایت احترام و ادب

قیام رعایت احترام، ادب و متانت در پیشگاه آفریدگار تواناست. نمازگزار، به احترام نام و یاد خدا برمی خیزد و با ادب و فروتنی تمام می‌ایستد و با متانت و آرامش به عبادت می‌پردازد.
امام‌ خمینی قیام در نماز را، حاضر شدن بنده فقیر محض در پیشگاه خداوند غنی مطلق می‌داند، نمازگزار با قیام در پیشگاه خداوند متعال و توجه وجودی به خداوند، به حقیقت فقری و حیثیت بندگی خود پی ‌برده و حاضر در محضر حق می‌باشد، ازاین‌رو ایشان، سر قیام را برخاستن در پیشگاه حق‌تعالی می‌داند، همچنین وی، قیام را اشاره به توحید فعلی و قیام عبد به حق‌تعالی و مقام قیومیت او می‌داند. به اعتقاد امام‌ خمینی ادب سالک در این مقام این است که خود را در محضر حق‌تعالی ببیند و عظمت حاضر و محضر را به قلب برساند و آن را با تفکر و تدبر به خضوع، طمانینه، خوف و رجاء و نیاز بکشاند.
[۱۲] خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، ج۱، ص۳۲۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
به اعتقاد ایشان، ازآنجاکه قیام، عبارت از برخاستن و راست ایستادن است، لذا قیام نزد اهل معرفت عبارت است از پشت راست کردن در پیشگاه مقدس حق‌تعالی برای اطاعت و انذار و خروج از حجاب و قیام بر انذار است (یَا اَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ قُمْ فَاَنذِرْ وَرَبَّکَ فَکَبِّرْ وَثِیَابَکَ فَطَهِّرْ) قیام نزد عارفان نیز عبارت است از استقامت و پایمردی در به‌دست‌آوردن اخلاق پسندیده و عدالت در ملکات اخلاقی و عدم میل به افراط‌وتفریط است. و در برابر خداوند متعال چنان باید ایستاد که هر یک از خوف و رجاء بر دیگری چیره و غالب نیاید و دامنه صبر به اظهار قدرت و صلابت نکشد؛ زیرا ناپسند است. اما قیام نزد اهل سلوک عبارت است از ایستادگی به مقام انسانیت و خروج از تفریط و امساک یهودی‌نماها و افراط نصرانی‌گراها، زیرا هر دو از راه عدالت خارج‌اند؛ بنابراین استقامت و عدم خروج از وسطیت در همه مقامات از مهم‌ترین اموری است که سالک باید در حال قیام رعایت کند. به اعتقاد امام خمینی سالک نمازگزار در حال قیام باید متذکر تذلل، قصور و تقصیر خویش باشد و خود را در محضر حق‌تعالی ببیند و متذکر مقام قیومیت حق‌تعالی و اینکه کل هستی به قیام او قائم است و این احاطه قیومی حق را در قلب خود مستقر کند شاید کم‌کم به سرّ قیام و توحید فعلی برسد و سرّ لا جبر و لا تفویض بل امر بین الامرین برای او ظاهر گردد و لایق ورود در محضر حق شود.


چهار مورد از کارهای نماز، در حال قیام انجام می شود که عبارتند از:
۱. قیام در هنگام تکبیره الاحرام ؛
۲. قیام قبل از رکوع (قیام متصل به رکوع)؛
۳. قیام هنگام خواندن حمد و سوره و تسبیحات اربعه؛
۴. قیام بعد از رکوع.
از این اقسام قسم اول و دوم رکن نمازند، یعنی اگر عمدا و یا سهوا کم یا زیاد شوند، نماز باطل است. اما قسم سوم و چهارم از واجبات نماز است، یعنی اگر چنانچه سهوا کم و زیاد شوند نماز را باطل نمی کنند.
امام خمینی در تحریرالوسیله در تشریح مساله می‌فرماید: «قیام‌ در تکبیرة الاحرام - که مقارن نیّت است - و در رکوع رکن است و قیامی که در رکوع رکن است عبارت است از همان قیامی که (قبل از رکوع است و) از آن به رکوع می‌رود و به آن «قیام‌ متصل به رکوع» می‌گویند، بنابراین کسی که عمداً یا سهواً، در این دو صورت، اخلال به قیام کند - به اینکه تکبیرة الاحرام را نشسته بگوید، یا یک رکعت کامل را نشسته بخواند، یا درحالی‌که خم شده تا به سجده رود یادش بیاید که رکوع نکرده و به همان حالت خمیدگی (بدون آن‌که راست بایستد) به رکوع برخیزد، یا قبل از رسیدن به رکوع یادش بیاید که رکوع نکرده و بدون راست قرارگرفتن قامت و با حالت خمیده، هرچند از روی سهو بایستد - نمازش باطل است. و قیام در غیر این دو مورد واجب است؛ اما رکن نیست و نماز فقط با ترک عمدی آن باطل می‌شود، مثل قیام در حال خواندن حمد و سوره، بنابراین کسی که سهواً حمد و سوره را نشسته بخواند، سپس یادش بیاید و بایستد، نمازش صحیح است و همچنین است با زیادشدن قیام (که اگر سهواً زیاد شود نماز باطل نمی‌شود) مثل کسی که در جایی که باید بنشیند، سهواً بایستد.»
همچنین در حال قیام «نمازگزار در صورت امکان باید طبق حال و وضع خودش به طور معتدل و راست بایستد، بنابراین اگر با خمیدگی یا متمایل به یکی از دو طرف بایستد، به‌طوری‌که نگویند راست ایستاده، نماز باطل می‌شود، بلکه احوط اولی آن است که گردن را هم راست نگه دارد، هرچند پایین‌انداختن سر، بنابر اقوی جایز است. و در حال اختیار، تکیه دادن به چیزی هنگام ایستادن جایز نیست، اما در وقت ناچاری اشکالی ندارد، پس می‌تواند به انسانی یا غیر آن تکیه نماید. و کسی که می‌تواند باتکیه‌بر چیزی بایستد، نباید به طور نشسته و بدون تکیه نماز بخواند.» و «اگر به هیچ‌گونه - و لو با تکیه دادن یا خم شدن یا باز کردن پاها و خلاصه به‌هیچ‌وجه، حتی به‌صورت قیام اضطراری به انحای مختلف - نتواند بایستد باید نشسته نماز بخواند. و در نشستن شرط است که راست و بدون تکیه بر چیزی باشد، بنابراین درصورتی‌که توانایی راست نشستن و تکیه ندادن را دارد نباید تکیه داده و متمایل به یک طرف شود و در صورت ناچاری جایز است.»
و «نباید در قیام، فاصله بین دو پا به‌اندازه‌ای زیاد باشد که از صدق عنوان قیام خارج گردد، بلکه بنابر اقوی نباید به‌صورت غیرمتعارف پاها باز باشند، هرچند که بر آن قیام صدق کند.» و هرچند که «قراردادن سنگینی بدن روی هر دو پا (در حال قیام) به طور مساوی واجب نیست، اما بنابر اقوی واجب است بر روی هر دو قدم بایستد نه بر یک‌قدم و نه بر انگشتان و نه بر پاشنه‌ها.»


۱. إمام خمینی، توضیح المسائل، ج‌۱، ص۱۳۰.    
۲. مائده/سوره۵، آیه۶.    
۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۸۲.    
۴. نسا/سوره۴، آیه۱۰۲.    
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۵، ص۳۵۴.    
۶. ملکی تبریزی، میرزا جواد، اسرار الصلوة، ج۱، ص۳۲۳.
۷. الاخلاق، ص۷۰.
۸. جمعه/سوره۶۲، آیه۱.    
۹. تغابن/سوره۶۴، آیه۱.    
۱۰. خمینی، روح الله، آداب الصلاة، ص۱۴۶-۱۴۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۱۱. خمینی، روح الله، آداب الصلاة، ص۱۴۷-۱۴۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۱۲. خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، ج۱، ص۳۲۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۱۳. مدثر/سوره۷۴، آیه ۱-۴.    
۱۴. خمینی، روح الله، سرّ الصلاة، ص۷۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۱۵. خمینی، روح الله، سرّ الصلاة، ص۷۲-۷۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۱۶. خمینی، روح الله، سرّ الصلاة، ص۷۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۱۷. إمام خمینی، توضیح المسائل، ج‌۱، ص۵۳۱.    
۱۸. طباطبائی یزدی، سید محمد کاظم، عروة الوثقی، ج۲، ص۴۷۳.    
۱۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۷۰، کتاب الصلاة، القول فی القیام، مسالة۱.    
۲۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۷۰، کتاب الصلاة، القول فی القیام، مسالة۲.    
۲۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۷۱، کتاب الصلاة، القول فی القیام، مسالة۵.    
۲۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۷۲، کتاب الصلاة، القول فی القیام، مسالة۳.    
۲۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۷۱، کتاب الصلاة، القول فی القیام، مسالة۴.    



پایگاه موسسه فرهنگی و هنری نور راسخون، برگرفته از مقاله «قیام».    
پایگاه اطلاع رسانی حوزه، برگرفته از مقاله «انواع قیام در نماز».    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    
• دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار