قیاس جلی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ــ
مفهوم موافقه، هرگاه
علت حکم و جامع در
فرع اقوی از
اصل باشد، قیاس
جلی تعبیر میشود. مانند «قیاس ضرب والدین» بر «تأفیف» و
حکم به
حرمت آن که علت حرمت یعنی
اذیت در ضرب بیشتر و قویتر است، قیاس
جلی را برخی
مرادف قیاس به طریق اولی دانستهاند.
ــ قیاس
جلی به
قیاس دارای «علّتِ»
منصوص ، با علم به عدم تاثیر فرقهای
اصل و
فرع در
حکم میگویند.
به عبارت دیگر قیاس
جلی آن است که فارق بین
اصل و
فرع آن به طور قطع تأثیری در
حکم نداشته باشد.
قیاس
جلی، مقابل
قیاس خفی بوده و به قیاسی گفته میشود که علت آن چه از طریق
نص ، چه
اجماع و چه غیر آنها معلوم باشد و علاوه بر آن، معلوم باشد که فرقهای میان اصل و فرع در اختلاف حکم آن دو، تاثیر ندارد؛ مثل مقایسه «
حرمت زدن پدر و مادر» با «حرمت اف گفتن به آنها» که در این قیاس، به علت حکم
تحریم اف گفتن علم وجود دارد و آن آزردن پدر و مادر است. هم چنین به عدم تاثیر تفاوتهای موجود بین اف گفتن و زدن در تفاوت حکم آنها
قطع وجود دارد.
به این ترتیب، حکم حرمت از اصل به فرع سرایت میکند. مثال دیگر، قیاس امه (کنیز) به عبد است، زیرا علم داریم که مرد یا زن بودن، فارق بین این دو در
احکام عتق نیست.
«حنفی» ها قیاس
جلی و قیاس خفی را به گونهای دیگر معنا نمودهاند.
در کتاب «
اصول الفقه الاسلامی » آمده است:
«هذا وقد جری الحنفیة علی اصطلاح آخر فی القیاس
الجلی والقیاس الخفی، القیاس
الجلی: هو القیاس الظاهر الذی یتبادر الیه الذهن و تسبق الیه الافهام بسبب ظهور العلة فیه...».
در مصادیق قیاس
جلی نیز اختلاف وجود دارد؛
عدهای از اصولیون
اهل سنت هر قیاسی را
جلی میدانند، اما برخی دیگر با آن مخالفاند و فقط قیاسی را که از راههایی چون نص، اجماع، و اولویت، به علت آن یقین حاصل شود
جلی میدانند.
فرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۶۵۳، برگرفته از مقاله «قیاس جلی». جابری عربلو، محسن، فرهنگ فقه اصطلاحات اسلامی، ص۱۴۶.